نماز غفیله از نماز های مستحبّی می باشد .
وقت خواندن نماز غفیله بعد از نماز مغرب است تا وقتى که سرخى طرف مغرب از بین برود .
نماز غفیله دو رکعت است مانند نماز صبح . در نمازغفیله در رکعت اول بعد از سوره حمد این آیه خوانده می شود: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ»
در رکعت دوم بعد از حمد به جاى سوره، این آیه را بخواند «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ». در قنوت آن بگویند: «اللَّهُمَّ إِنِّی اسْأَلُکَ بِمَفاتِحِ الْغَیْبِ الَّتِى لا یَعْلَمُهَا الَّا انْتَ انْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْ تَفْعَلَ بِی کَذا وَ کَذا» و به جاى کلمه «کذا و کذا» حاجت هاى خود را بگوید.
بعد از طلب حاجت بگوید: «اللَّهُمَّ انْتَ وَلِىُّ نِعْمَتِى وَ الْقادِرُ عَلَى طَلِبَتِى .تَعْلَمُ حاجَتِى .فَأسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ لَمَّا قَضَیْتَهَا لِی».(1) بعد از آن به رکوع و سجود برود و تشهد و سلام نماز را بخواند.
پی نوشت:
1. توضیح المسائل مراجع، ج1 ،م 775.
خداوند غنى و بى نیاز از همه چیز است، چون غیر از خدا هر چه موجود است، همه مخلوق خدا است و نیازمند به او.
قرآن میفرماید : «اى مردم! شما همگى نیازمند به خدایید. تنها خداوند است که بى نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است».(1)
بنابر این خداوند بى نیاز مطلق است و مخلوقات همه محتاج اویند. او است که همه نیازهاى مخلوقاتش را بر طرف میکند.
ما انسانها که یکى از مخلوقات خداییم، سراسر وجودمان را نیاز و احتیاج فرا گرفته است، مانند نیاز به آب و غذا و هوا و. . . که با نبود یکى از این ها قادر به ادامه حیات نیستیم. ما چند دقیقه یا چند ثانیه نمیتوانیم بدون هوا زنده بمانیم. همه این نیازمندی ها به وسیله آب و هوا و غذا و. . . بر طرف میشود که خداى مهربان با خلق آن نیاز ما را برطرف کرده است. آرى این خداى حکیم ومهربان است که به هنگام تولد بچه، خون را تبدیل به شیر میکند و نوزاد آن را از پستان مادر تغذیه مینماید.
یکى از نیازهاى ما نیازهاى روحى است مثل احتیاج به محبت. از این رو بچههایى که در خانواده خود احساس کمبود محبت کنند، دچار اختلالات روحى و روانى میگردند. یکى از نیازهاى واقعى و اساسى روح بشر ، عبادت و پرستش است، چون خداوند انسان را براى تکامل آفریده است و تکامل او جز از راه عبادت و بندگى به دست نمی آید.
بنابر این خداوند نیاز به عبادت ما ندارد، بلکه ما محتاج به عبادت او هستیم که با بندگى او به نعمت هاى جاودان نایل شویم. قرآن میفرماید: « هر کسى کفر ورزد و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده است. خداوند از همه جهانیان بى نیاز است». (2)
در آیه دیگر فرمود : «کسى که جهاد و تلاش کند، براى خود جهاد مى کند؛ چرا که خداوند از همه جهانیان بى نیاز است». (3)
در جاى دیگر میفرماید: « کسى که عمل صالحى به جا آورد، به سود خود به جا آورده ، و کسى که کار بدى انجام دهد، به زیان خود او است. سپس همه شما به سوى پروردگارتان باز میگردید». (4)
در آیه دیگر فرمود: «کسى که پاکى گزیند، به نفع خود او است». (5)
نتیجه اینکه انسان در پرتو اعمال صالح تکامل مییابد و به قرب خدا پرواز میکند وبه خوشبختى همیشگى میرسد. بر اثر جرم و گناه سقوط میکند و بر بدبختى ابدى گرفتار میشود.
عبادت خداوند انجام هر عملی است که انسان را به خدا نزدیک ساخته واز زشتی ها دور نماید .بنابر این عبادت خدا منحصر در نماز نیست.خدمت خالصانه به انسان ها و...نیز عبادت است. انجام هر عملی که در آیات و روایات به انجام آنها توصیه شده عبادت است.اما به نظر می رسد که مقصود از سوال نماز است.
بنابراین :خداوند به نماز ما نیاز ندارد، بلکه عبادت را بر ما واجب کرده تا به کمال انسانی نائل گردیم. نماز اسرار و فوایدی دارد و در ارتقای معنوی انسان نقش ایفا می کند، که از عبادات و مناجاتهای دیگر ساخته نیست. هر چند به تمام اسرار نماز نمیتوانیم آگاه شویم اما از آنجا که همه ما آفریده خدا هستیم و او به نیازهای روحی و جسمی ما آگاهتر است برنامه شبانهروزی خاصی برای ما قرار داده به نام نماز که باید با پرداختن به آن، نیازمندی خود را تأمین کنیم، نه سودی به خدا برسانیم. پی بردن به تمام آثار و فلسفه نماز و عبادت شاید در توان بشر عادی نباشد. در آیات قرآن و از طریق پیامبر و پیشوایان دینی نیز تنها بخشی از آثار و حکمتهای نماز و عبادت بیان شده است. با توجه به آیات و روایات در این زمینه، برخی از آثار و حکمتها چنین است:
1 - قرب معنوى
یکى از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل مىدهد و یکى از آیات قرآن هدف آفرینش انسان عبادت بیان شده است (6) که حکایت گر بعد معنوى نماز و اهمیت آن است، امام على(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقى (7)، نماز وسیله تقرب هر پرهیز کارى به خداوند است». در برخى از روایات از نماز به عنوان معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوى آن مىباشد.
2 - یاد خدا و آرامش روانى
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکرى(8)، نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى».
یکى از نویسندگان در تفسیر این آیه مىنویسد: «روح واساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آیه فوق به عنوان برترین نتیجه بیان شده است» (9) ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانى دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسانهاى نماز گذار آرامش مىدهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب(10)، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
یکى از آثار مهم نماز جلوگیر از گناه است: «إنّ الصلوة تنهى عن الفحشا و المنکر»(11). طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مىاندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است. انسان که به نماز مىایستد و تکبیر مىگوید، خدا را از همه چیز بالاتر مىشمرد... بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق و حرکت به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مىشود...»(12)
4 - گناه زدایى
یکى از آثار بسیار مهم نماز گناه زدایى است. نماز وسیله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است(13). پیامبر(ص) از یاران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهید، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مىماند؟ در پاسخ عرض کردند،نه. حضرت فرمود: نماز درست هماننداین آب جارى است. هر زمان که انسان نماز مىخواند، گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است، از بین مىرود.»(14)
5 - غفلت زدایى
بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مىشود، مرتباً به انسان اخطار مىکند و هشدار مىدهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان مىسازد... و این نعمت بزرگى است که انسان وسیلهاى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید.(15)
6 - تکبر زدایى
یکى از عوامل مهم تکبر زدایى نماز است، زیرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مىگذارد و خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مىبیند، از این رو پردههاى غرور و خودخواهى را کنار مىزند. از این رو على(ع) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکى از آثار نماز را تکبر زدایى بیان نمود: «خداوند ایمان را براى پاکسازى انسان هااز شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر»(16).
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزایش مىدهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقى است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون مىبرد و به ملکوت آسمانها دعوت مىکند و با فرشتگان هم صدا مىشود و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر مىداند.
8 - همگرایى
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار نماز محسوب مىشودند، یکى از آثار مهم اجتماعى و سیاسى نماز، همگرایى است. برگزارى نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمایش مىگذارد زیرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سیاسى و اجتماعى جهان آگاهى پیدا مىکنند. خطیب جمعه با بیان احکام و طرح مسایل سیاسى و اجتماعى به نمازگزاران رشد سیاسى مىدهد. شاید به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است که در آموزههاى دینى به این دو فریضه اهمیت خاصى داده شده است.(17) پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است. هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من به سبب کم اهمیتی یا انکار ترک کند، خداوند او را پریشان مىکند و به کار او برکت نمىدهد. بدانید نماز او قبول نمىشود، بدانید زکات او قبول نمىشود، بدانید حج او قبول نمىشود،..، تا از این کار توبه کند...»(18).
9 - نفى طاغوت و ایستاگى در مقابل ستم
انسانى که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، براى او حقیر و کوچک مىشود و کسى نمىتواند با ظلم و ستم بر او چیره شود. در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمىآورد و با طاغوت کنار نمىآید. خداوند این مسئله را یکى از اهداف بعثت پیامبر(ص) دانسته است: « میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.(19)
پى نوشتها:
1 .فاطر (35) آیة 15.
2 .آل عمران (3) آیة 97
3 .عنکبوت (28) آیه 6.
4 .فجر (89) آیه 27-30.
5 .ذاریات (51) آیه 56.
6 .ذاریات(51)، آیه 56.
7 .نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 136، با اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 16، ص 292.
8 .طه(20)، آیه 14.
9 .تفسیر نمونه، ج 16، ص 289.
10 .رعد(13)، آیه 28.
11 .عنکبوت (29)، آیه 45.
12 .تفسیر نمونه، ج 16، ص 284.
13 . همان، ص 290.
14 . وسایل الشیعه، ج 3، ص 7.
15 . تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
16 . نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
17 . جمعه (62) آیهى 9، تفسیر نمونه، ج 24، ص 125 به بعد.
18 . وسایل الشیعه، ج 5، ص 7.
19 . نحل (16)، آیه 36.
چرا جوانان رغبتی به نماز ندارند؟
ترک نماز ممکن است عوامل مختلف و متعدد داشته باشد که در این جا به نمونههایی از آن اشاره میشود:
1ـ ضعف ایمان و اعتقاد به باورهای دینی، یکی از عوامل عمده است که سبب میشود باورها به عمل نرسد و اعتقاد در میدان عمل، تجلی و عینیت نیابد. اگر کسی از روی اعتقاد محکم باور داشته باشد نماز به عنوان یکی از وظایف و تکالیف واجب است که خداوند بر عهده او گذاشته است و در روز قیامت در قبال آن پاداشهای بزرگ نصیب او میشود اما اگر ترک کند کیفر دردناک خواهد داشت، هرگز نسبت به ادای تکلیف واجب، غفلت و سهلانگاری نخواهد کرد.
2ـ عامل دوم گناه و معصیت است. گناه سبب میشود توفیق بندگی (که نماز بالاترین نمود آن است) از انسان سلب شود، به همین جهت در روایات متعدد نقل شده گناه سبب میشود انسان توفیق پیدا نکند نماز شب بخواند. شخصی از امیرمؤمنان(ع) سؤال کرد که چرا توفیق ندارد نماز شب بخواند، حضرت فرمود: "أنت رجل قد قیدتک ذنوبک(1)؛ تو آدمی هستی که گناهان تو را در بند خود کشیده است".
3ـ غفلت عامل دیگر است که پیامد آن ترک نماز است، چون کسی که گرفتار غفلت میشود و یاد خدا برای او لذتبخش نیست،دنبال نماز (که بهترین جلوه یاد خداوند است) نمیرود.(2)
4ـ تأثیرپذیری او محیط نیز به نوبه خود عامل دیگر است، مثلاً بچه وقتی در محیط خانه، پدر و مادرش را نسبت به نماز بی اعتنا و یا کم توجه ببیند، به تدریج او نیز نسبت به نماز بی توجه شده، ترک نماز برای او یک امر عادی میشود و گمان میکند نماز در اعتقاد او جزء مسایل کم اهمیت است. شاید یکی از اسراری که در روایات تأکید شده که نسبت به نماز باید بی توجهی نشود و نماز سبک شمرده نشود، همین نکته باشد که سبک شمردن نماز بخصوص در خانوادهها به تدریج در بچهها جرأت ترک نماز را پدید میآورد.
بیمیلیو بیرغبتیو عدمتوجهدر نماز معلولعواملمتعددیاست از جمله:
أ) نشناختننماز و اهمیتو سر نهفتهدر آن.
ب) عدمشناختو توجهکافینسبتبهمعبود ؛ یعنیهمو کهدر نماز با او سخنمیگوییم.
ج)اشتغالذهنو فکر و اندیشهو تعلققلببهدنیا و مسائلمادی.
برایحلاینمشکلراهه� �یمتعددیوجود دارد؛ از جمله:
1. دقتدر انجاممقدماتنماز (مانند وضویبا معنویتو انجامدادنمستحباتیچون� ��اذان، اقامهو ...)
2. گزینشمکانمناسب، دوریاز جاهایشلوغو پر سروصدا و دوریاز هرچهموجبانحرافتوجها ز خداوند شود.
3. گزینشوقتمناسب؛ تا آنجا کهممکناستاولوقتخو� �ندننماز.
4. تا حد امکاندر مسجد و با جماعتنماز خواندن(بویژهدرجماعاتی کهبعد معنویبیشتریدارد).
5.نماز را با اشتیاقو با طمأنینهو با دقتدر مفاهیمو معانیآنخواندن.
6.عدم توجهبهاطرافواطرافیا ن؛ در حالایستادهبهمهر نگریستنو در رکوعپایینپا و در تشهد بهدامنخود نظر نمودن.
7.تخلیهدلاز حبدنیا و امور دنیویو آنرا مالامالاز عشقخداساختن. توضیح: ذهنانسانهموارهمتوجه چیزیاستکهبهآنعشق میورزد چنانکهعاشقآنیاز فکر معشوقخود بیروننمیرود. اینکهما در نمازهایمانهموارهبهفک� �مسائلدیگر هستیمبهخاطر تعلقشدید نفسبهدنیا و حبآناستاما آنکهعاشقحقاستدر هر حالو کاریبهیادخداستبطوری کهگوییهمیشهدر نماز است.
8. ضبطقوهخیال. توضیح: پرندهلجامگسیختهخیال چکاوکیاستکههر آنبر شاخساریمینشیند. لذا همیشهافکار انسانبهاینطرفو آنطرفمتوجهاستو قرار و آرامیندارد اما اگرآدمیبا دقتو هوشیاریدر کنترلآنبکوشد پساز چند صباحیرامو مطیعشدهو بههر سو کهارادهشود متوجهمیگردد. بنابراینانسانباید در نماز از اولبا قاطعیتبنا گذارد کهتمامتوجهخود را بهسویپروردگار معطوفدارد وهرگاهطایر خیالاز چنگاو گریختبلافاصلهآنرابه همانجهتبرگرداند. اگر چندینمرتبهدر ایاممتوالیچنینکندکم کمذهنشعادتخواهد نمود.
9. توجهبهعظمتو هیبتپروردگار و فقر وفاقهخود. بدیهیاستاگر آدمیبداند باچهبزرگیروبهروستو خود در مقابلاو هیچبلکهعیناحتیاجو فقر و فاقهاستبا تماموجود و ذهنو اندیشهخاضعمیگردد.
10. مطالعهپیرامونکیفیتنم� �زهایاهلبیت(ع) همچنینمطالعهکتابهایی� �� چون«آدابالصلوهیا پروازدرملکوت» (امامخمینی) و «اسرارالصلوه» (میرزا جواد ملکیتبریزی) بسیار نافعاست.
11. تمیز بودنبدنو لباس،مسواکزدندندانو خالیبودنمعدهدرهنگام نماز نیز از مستحباتو موجبحضور بیشتر قلباست.
پینوشتها:
1. میزان الحکمه، نامه 5، ص 422 نشر مرکز مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1362ش.
2. امام خمینی، چهل حدیث، ص 24 و 41، نشر مؤسسه آثار امام، 1378ش.
نظرات شما عزیزان: