تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 382
بازدید دیروز : 209
بازدید هفته : 2120
بازدید ماه : 46955
بازدید کل : 10373881
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 9 / 1395

 

 

 
 
 

6. أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا

آيا در قرآن نمى‏ انديشند يا بر دلهايشان قفل هاست؟

قرآن کتابی است که تنها برای تلاوت و تجوید نیست، کتاب
اندیشه و تدبر است و تلاوت باید مقدمه تدبر گردد.


«أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ»

(محمد(ص)، 24)




7. سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِى قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا

اين سنت خداست كه از پيش چنين بوده است
و تو در سنت خدا دگرگونى نخواهى يافت.



قوانین الهی در طول زمان کهنه نمی شود.

«لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا»

(فتح، 23)




8. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَينَ أَخَوَيْكُم وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُم تُرْحَمُونَ

هر آينه مؤمنان برادرانند. ميان برادرانتان آشتى بيفكنيد و از
خدا بترسيد، باشد كه بر شما رحمت آرد.


هیچ کس خود را برتر از دیگران نداند.

«اخْوَةٌ»

(حجرات، 10)




9. مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيد

هيچ كلامى نمى ‏گويد مگر آنكه در كنار او مراقبى حاضر است.


انسان، نه فقط در برابر کردار بلکه در برابرگفتار خود
مسؤل است و مورد محاسبه قرار می گیرد.


«مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ»

( ق، 18)




10. وَ بِالْأَسحْارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ

و به هنگام سحر استغفار مى‏ كردند.

استغفار در سحر اوج عبادت است.

«وَ بِالْأَسحْارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»

( ذاریات، 18)



 

 

موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسب‌ها: پیام های آسمانی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 9 / 1395

 

 
پیـــام های آسمــانی

جزء بیست و ششم

(برگرفته از تفسیر نور)





1. تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

نازل شدن اين كتاب از جانب خداى پيروزمند و حكيم است.


نزول قرآن، تنها از جانب خداوند عزیز و حکیم مقدور است
و از عهده بشر خارج است.


«تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»

( أحقاف، 2)


 

2. أُوْلَئكَ أَصْحَابُ الجْنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ

اينان به پاداش اعمالشان اهل بهشتند و در آنجا جاودانه‏ اند.


بهشت پاداش اهل عمل است، نه اهل سخن.

«جَزَاءً بِمَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ»

(أحقاف، 14)




3. الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ صَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ

خدا اعمال كسانى را كه كافر شدند و مردم را از
راه خدا باز داشتند باطل ساخته است.


راه خدا دشمن دارد و دشمنان بیکار نمی نشینند.

«صَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ»

(محمد(ص)، 1)




4. ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُم

زيرا آنان چيزى را كه خدا نازل كرده است ناخوش دارند.
خدا نيز اعمالشان را نابود كرد.

انگیزه و نشاط، به کارها ارزش می دهد. کسی که نسبت به
فرمان های خداوند ناراضی است، کارهایش ارزشی ندارد.


«کَرِهُواْ... فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُم»

(محمد(ص)، 9)




5. وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ

آنان كه هدايت يافته ‏اند، خدا به هدايتشان مى‏ افزايد
و پرهيزگاريشان ارزانى مى ‏دارد.


یک گام از طرف انسان، چند گام از طرف خدا را به دنبال دارد.

«اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ... وَ ءَاتَاهُمْ»

(محمد(ص)، 17)



 
 
 
 
 
 
 

 

 

موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسب‌ها: پیام های آسمانی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 9 / 1395



6. أَ فَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تهَدِى الْعُمْىَ وَ مَن كاَنَ فِى ضَلَالٍ مُّبِينٍ

(اى پيامبر!) آيا تو مى‏ توانى سخن خود را به گوش كران
برسانى يا كوران و كسانى را كه در گمراهى
آشكارند هدايت كنى.


اگر زمينه پذيرش نباشد حتّى سخن رسول خدا اثرى
نخواهد داشت.

«أَ فَأَنْتَ»

(زخرف، 40)



 
 


7. أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ

(نزول قرآن در شب قدر و فيصله امور در آن شب) امرى
(و اراده ‏اى) است از طرف ما، همانا ما
فرستنده (همه انبيا) هستيم.


تمام مسائل شب قدر زير نظر خداست.

«أَمْراً مِنْ عِنْدِنا»

(دخان، 5)



 

8. لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحیىِ وَ يُمِيتُ رَبُّكمُ‏ وَ رَبُّ ءَابَائكُمُ الْأَوَّلِينَ

هيچ معبودى جز او نيست، اوست كه زنده مى ‏كند و مى ميراند
و پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شماست.


زنده كردن و ميراندن، كار دائمى خدا است.

(«يُحْيِي وَ يُمِيتُ»)

(دخان، 8)



 

9. يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِين

لباس‏هاى ابريشم نازك و ضخيم مى ‏پوشند در حالى كه
در برابر هم (بر تخت‏ها) جاى گرفته ‏اند.


برهنگى، هيچ كجا ارزش نيست، حتّى در بهشت.

«يَلْبَسُونَ»

( دخان، 53)



 

10. هَاذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ

اين است كتاب ما كه به حقّ درباره شما سخن مى ‏گويد، همانا ما
آنچه را انجام مى ‏داديد نسخه بردارى و ثبت مى ‏كرديم.

عمل انسان، همان گونه كه واقع شده ثبت مى‏ شود، نه
بر اساس قرائن و شواهد و آثار.

«عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»

(جاثیه، 29)



 
 
 

موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسب‌ها: پیام های آسمانی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 29 / 9 / 1395


10. اللَّهُ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِترَكَبُواْ مِنْهَا وَ مِنْهَا تَأْكُلُونَ

خداوند است كه براى شما چهار پايان را قرار داد تا از آنها
سوارى بگيريد و از آنها بخوريد.


اگر چهار پايان رام نبودند زندگى بشر فلج بود. با اين كه قدرتشان
از ما بيشتر است ولى خداوند آنها را براى ما رام كرد.


«جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا»

(غافر، 79)

 

پیـــام های آسمــانی

جزء بیست و پنجم

(برگرفته از تفسیر نور)





1. اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَ هُوَ الْقَوِىُّ الْعَزِيزُ

خداوند نسبت به بندگانش با مهر و لطف رفتار مى ‏كند، هر كه را
بخواهد (و صلاح بداند) روزى مى‏ دهد و اوست تواناى غالب.


رزق الهى برخاسته از لطف خداست.

«لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ»

(شوری، 19)




2. وَ هُوَ الَّذِى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَعْفُواْ
عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ


و اوست كه توبه را از بندگانش مى‏ پذيرد و از گناهان
در مى‏ گذرد و هر چه را انجام مى‏ دهيد مى ‏داند.


خداوند تمام گناهان را مى‏ بخشد.

«يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ»

(شوری، 25)




3. وَ مَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُم وَ يَعْفُواْ عَن كَثِيرٍ

و آنچه از مصيبت به شما رسد پس به خاطر دست آورد
خودتان است و او از بسيارى (گناهانتان) در مى ‏گذرد.


ميان رفتار انسان و حوادث تلخ و شيرين زندگى رابطه است.

«ما أَصابَكُمْ ... فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»

(شوری، 30)



. أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُواْ وَ يَعْفُ عَن كَثِير

يا (كشتى ‏ها را) به خاطر آنچه (صاحبانشان) انجام داده ‏اند
نابود مى ‏كند و يا از بسيارى در مى ‏گذرد (و غرقشان نمى‏ كند).

لطف خداوند بر قهرش غالب است.

«يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ»

(شوری، 34)




5. أَ وَ مَن يُنَشَّؤُاْ فِى الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِى الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ

آيا كسى كه در زيور پرورش يافته و در مجادله بيانش
غير روشن است (شايسته نسبت دادن به خداست)؟


زن از جهت عاطفه و احساسات قوى ‏تر از مرد

«يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ»


و از جهت برخورد و مجادله ضعيف ‏تر است.

«وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ»

(زخرف، 18)

موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسب‌ها: پیام های آسمانی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 29 / 9 / 1395



6. يَعْلَمُ خَائنَةَ الْأَعْيُنِ‏ وَ مَا تُخفِى الصُّدُور

خداوند از خيانت چشم‏ها و آن چه دل‏ها مخفى مى ‏كنند، آگاه است.


علم خداوند تنها به ظاهر نيست، او باطن را هم مى‏ داند.

«خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ»

(غافر، 19)




7. وَ قَالَ الَّذِى ءَامَنَ يَاقَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَاد

و كسى كه (از قوم فرعون به موسى) ايمان آورده بود گفت:
«اى قوم من! از من پيروى كنيد، تا شما را به راه درست هدايت كنم».


وظيفه ‏ى مؤمن، دعوت ديگران است.

«وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ»

در دعوت مردم، گاهى بايد يك تنه به پاخاست و منتظر ديگران نبود.

«قالَ الَّذِي آمَنَ» (غافر، 38)


8. وَ قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُم إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرونَ عَنْ عِبَادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ

و پروردگارتان گفت: «مرا بخوانيد تا براى شما اجابت كنم. همانا كسانى كه از عبادت من
سر باز زده و تكبّر مى ‏ورزند به زودى با سرافكندگى به جهنّم وارد مى ‏شوند».


خداوند، از ما خواسته كه به درگاه او دعا كنيم.

«قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي»


در دعا فقط خدا را بخوانيم، نه خدا و ديگران را در كنار هم.

«ادْعُونِي»

اگر دعايى مستجاب نشد لا بد به سود ما نبوده است، چون فرمود:

«أَسْتَجِبْ لَكُمْ»


آنچه را به نفع شما باشد مستجاب مى ‏كنم.

(غافر، 60)




رر
9. هُوَ الْحَىُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مخُلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ الْعَالَمِينَ

اوست زنده ‏اى كه جز او معبودى نيست، پس او را در حالى كه
دين را براى او خالص نموده ‏ا يد بخوانيد. سپاس براى
خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.

حياتِ واقعى از آنِ خداست.

«هُوَ الْحَيُّ»

(حيات ديگران، محدود و فانى و وابسته است).

اگر جز او معبودى نيست، پس تنها او را پرستش كنيم.


«لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ»


از آداب دعا ستايش پروردگار است.


«فَادْعُوهُ ... الْحَمْدُ لِلَّهِ» (غافر، 65)


 

موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
برچسب‌ها: پیام های آسمانی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 29 / 9 / 1395





پیـــام های آسمــانی

جزء بیست و چهارم

(برگرفته از تفسیر نور)




1. أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِى لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ

يا آن كه (از شدّت اندوه) بگويد: «اگر خداوند هدايتم
كرده بود، از پرهيزكاران بودم».


انسان براى نجات و رستگارى به هدايت الهى نياز دارد.

«أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»

(زمر، 57)



2. بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ

بلكه تنها خدا را پرستش كن و از سپاس گزاران باش.


بهترين راه تشكّر از خداوند عبادت است.

«فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ»

(زمر، 66)



3. وَ قَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ
مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ

«سپاس خداوندى را كه به وعده ‏اى كه به ما داد وفا كرد و زمين را ميراث ما
قرار داد.تا از بهشت هر جاى را كه بخواهيم برمى‏ گزينيم.»
پس چه نيكوست پاداش اهل عمل.


گفتن «الحمد للَّه» پس از دريافت نعمت، شيوه‏ ى بهشتيان است.

«قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ»

(زمر، 74)




4. مَا يُجَادِلُ فِى ءَايَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فىِ الْبِلَادِ

جز كسانى كه كفر ورزيدند كسى در آيات خداوند جدال و ستيزه
نمى ‏كند پس تحرّك آنان در شهرها تو را نفريبد.


توقع نداشته باشيد كه سخن حقّ شما را همه بپذيرند.

«يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ»

(غافر، 4)



5. فَادْعُواْ اللَّهَ مخُلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

پس خدا را بخوانيد در حالى كه دين خود را براى او پيراسته كرده ‏ايد،
هر چند كافران را ناخوش آيد.


تنها خداوند شايسته دعا و نيايش است.

«فَادْعُوا اللَّهَ»

(غافر، 14)

موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 28 / 9 / 1395

 

رابطه بین مول و مواد مرکب در شیمی

رابطه بین مول و مواد مرکب در شیمی
 

 

در ادامه بحث های شیمی دان نمونه 1، 2 و 3 می خواهیم تعداد مول مواد مرکب با جرم های آن ها را بیابیم.

 

نخست بیایید جرم یک اتم 12C بر حسب گرم محاسبه کنیم:

می دانیم که یک مول از 12C دارای جرم 12.00 گرم است.  در هر مول ، 6.022 ×1023اتم وجود دارد؛ پس یک اتم 12C دارای وزن:

12.00 g / 6.022 x 1023 اتم =

1.99 x 10-23 g

 

در هر اتم خواهد بود.

 

سوال 1:

یک واحد amu به صورت یک دوازدهم جرم اتم 12C تعریف می شود. حال جرم  1 amu  را بر حسب گرم محاسبه کنید.

 

جواب:

   1.99 x 10-23 g / 12 = 1.66 x 10-24 g    : یک دوازدهم جرم کربن 12          

 

 

مول و ماده مرکب:

می دانیم که فرمول یک ماده مرکب، نسبت اتم های عناصر مختلف آن ماده مرکب را نشان می دهد. برای مثال منیزیوم کلراید فرمول MgCl2 دارد؛ یعنی یک اتم منیزیوم و دو اتم کلر در این ماده وجود دارند.

 

رابطه بین مول و مواد مرکب در شیمی

 

سوال 2:

در ترکیب Fe2O3 چند اتم اکسیژن برای هر دو اتم آهن وجود دارد؟

 

الف) 1.5                                                   ب) 2                                                               ج) 3

 

واضح است که گزینه ج صحیح است.

 

عدد زیرنویس می تواند بر اساس مول هم بیان شود. اگر دو اتم کلر برای هر اتم منیزیوم در MgCl2 وجود دارد، پس دو مول از اتم کلر باید برای هر مول از اتم منیزیوم وجود داشته باشد و یا به عبارت دیگر؛ برای هر 12 x 1023  اتم کلر، 6 x 1023 اتم منیزیوم وجود دارد.

 

سوال 3:

فرمول هیدروکسید باریوم، Ba(OH)2 است. پرانتز نشان دهنده این است که به ازای هر یون باریوم، دو یون هیدروکسید وجود دارد. چند مول اکسیژن برای هر مول باریوم وجود دارد؟

 

جواب:

می توان پرانتز را به صورت  BaO2H2  هم نوشت، یعنی رابطه مولی اتم ها کاملا مشخص می شود. پس جواب 2 مول اکسیژن است.

رابطه بین مول و مواد مرکب در شیمی

 

 

جرم مولی:

جرم مولی که همان وزن فرمولی یک ماده مرکب نامیده می شود، جرم یک مول از هر ماده مرکب است و می تواند به راحتی با جمع کردن جرم های اتمی هر عنصر در ماده مرکب به دست بیاید. برای هیدروکسید باریوم، بایستی وزن اتمی باریوم، وزن اتمی اکسیژن(که باید دو بار حساب شود) و وزن اتمی هیدروژن (دو بار حساب شود) با هم جمع کنیم. یعنی:

 

 137 + (2 x 16) + (2 x 1) = 171 g

 

پس یک مول از Ba(OH)2 دارای جرم مولی یا وزن فرمولی 171 گرم است.

 

سوال 4:

چه مقدار هیدروکسید باریوم باید وزن کنیم تا  0.10 مول از این ماده داشته باشیم؟

 

الف) 17 گرم        ب) 34 گرم         ج) 171 گرم

 

جواب:

گزینه الف صحیح است. اگر یک مول از هیدروکسید باریوم، 171 گرم وزن داشته باشد، باید یک دهم از یک مول دارای وزن

 

 0.1 mole x 171 g/mole = 17 g  

باشد.

 

سوال 5:

اگر برای آزمایشی، 5 x 10-3  مول از Cu2O لازم باشد، وزن آن چقدر است؟

5 x 10-3 mole أ—143 g/mole = 0.7 g

 

 

رابطه بین مول و مواد مرکب در شیمی

 

 

 

علاوه بر فرمولی که در مثال های بالا از آن ها استفاده کردیم (این نوع فرمول ها فرمول تجربی نامیده می شوند) چندین فرمول وجود دارند که برای مواد مرکب مولکولی استفاده می شوند. برای مثال فرمول نقطه ای، فرمول مولکولی و ... .

 

فرمول تجربی، ساده ترین نسبت عدد صحیح تعداد اتم ها (مول های) هر عنصر در ماده مرکب است. فرمول تجربی تنها فرمول مورد استفاده برای ترکیبات یونی است (یعنی مواد مرکبی که شامل یون های باردار هستند).

بنزن که یک ماده مرکب مولکولی جالب است، شامل مولکول هایی است که شش اتم کربن در یک حلقه شش گوشه (هگزاگونال) به هم وصل شده اند. هر کربن دارای یک هیدروژن متصل به خود است.

 

فرمول ساختاری تعداد اتم های متصل به هم را در یک ماده نشان می دهد. به عنوان مثال بنزن دارای فرمول مولکولی C6H6است.

 

سوال 6:

وزن مولکولی بنزن را محاسبه کنید.

6 x 12 + 6 x 1 = 78 g

سوال 7:

 

78 گرم از بنزن شامل چه تعداد مول مولکول بنزن است؟

 

الف) 1 مول                                           ب) 6 مول                                          ج) 6×10 23

 

جواب الف صحیح است.

 

گاهی اوقات لازم است یک فرمول را برای درصد وزنی تبدیل کنیم. برای مثال، بنزن 92% کربن و 8% هیدروژن است. برای تعیین درصد از فرمول باید ابتدا از فرمول تجربی، جرم مولی را به دست بیاوریم. برای بنزن، جرم مولی 13 گرم است. درصد کربن در 13 گرم خواهد بود:

 

12 g/13 g x 100 = 92 %

 

سوال 8:

 

درصد اکسیژن در اسید استیک که دارای فرمول تجربی CH2O است، جقدر است؟

 

جواب:

جرم مولی این ماده 30 گرم بر مول است. 16 گرم اکسیژن در این 30 گرم وجود دارد. برای همین درصد اکسیژن در این 30 گرم خواهد بود:

16 g/30 g x 100 = 53%

 

 

مطلب بعدی را دنبال کنید ...

مرکز یادگیری سایت تبیان - تنظیم: آلچالانلو

موضوعات مرتبط: گونان گون
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 28 / 9 / 1395

 

مول و محلول

مول و محلول

 

در ادامه مطالب شیمی دان 1، 2، 3، رابطه جرم و مول و رابطه بین مول و مواد مرکب به بحث مول های موجود در محلول می رسیم.

 

به مخلوط همگن (یکنواخت) از دو یا چند ماده، محلول می گوییم. در این مطلب فقط با محلول مرکب از دو ماده سر و کار خواهیم داشت. در مطلب "انحلال پذیری"  با ماده حل شونده و حلال آشنا شدید. ماده حل شونده، در کم ترین مقدار و حلال در بیش ترین مقدار محلول وجود دارند. یکی از مهم ترین مشخصه های یک محلول، غلظت آن است:

 

مقدار نسبی ماده حل شونده در حلال را غلظت می گوییم.

 

روش هایی برای بیان غلظت در شیمی وجود دارد، مانند : درصد وزنی، مولاریته، مولالیته و کسر مولی. اما در این جا روی مولاریته تاکید خواهیم کرد.

 

مول و محلولمولاریته:

تعداد مول های ماده حل شونده در هر لیتر محلول را مولاریته گویند. اگر 1.0 مول NaCl را در آب کافی حل کنیم تا یک لیتر محلول درست کند، یک محلول 1.0 مولار از نمک طعام خواهیم داشت. مولاریته را با M نشان می دهیم.

 

سوال 1:

کدام گزینه طرز درست کردن محلول 1.0 M  نمک طعام NaCl  را درست نشان می دهد؟

 

الف) 58 گرم نمک به یک لیتر آب اضافه کرده و آن را به دقت به هم بزنیم.

ب) 58 گرم نمک در بشر ریخته و آب را اضافه کنیم و مخلوط کنیم و آب را آن قدر به آن بیفزاییم که حجم کل محلول به یک لیتر برسد.

ج) 5.8 گرم نمک در بشر ریخته و آب کافی در آن بریزیم تا نمک را حل کند. سپس محلول را در استوانه مدرج بریزیم و آن قدر آب به آن اضافه کنیم تا حجم آن در استوانه مدرج به 100 میلی لیتر برسد.

 

جواب:

هر دو گزینه ب و ج صحیح هستند. برای مثال در گزینه ب، ظرفی که برای آزمایش انتخاب می کنید، بستگی به تعداد رقم های معنادار مورد نظر شما در مولاریته دارد. اگر یک رقم معنادار لازم دارید، یک بشر با حجم یک لیتر خوب است. اگر به دو یا سه رقم معنادار نیاز دارید، یک استوانه مدرج لازم خواهید داشت و اگر به 4 رقم معنادار نیاز دارید، باید از یک ظرف غلظت سنجی استفاده کنید.

در گزینه ج دقت کنید حل شدن 0.1 مول از NaCl در 100 میلی لیتر (0.1 لیتر) محلول، باعث ایجاد محلول 0.1 مولار می شود.

 

محلول نمک طعام از نزدیک

مول و محلول

مول و محلول

 

سوال 2:

اگر 50 میلی لیتر محلولی شامل 5.8 گرم نمک طعام باشد، مولاریته آن محلول چقدر است؟

 

الف) 0.10                                     ب) 2.0                                                   ج) 0.050

 

جواب:

اگر 0.10 مول از ماده حل شونده در 0.050 لیتر از محلول وجود داشته باشد، مولاریته خواهد بود:

 

0.10 mole/0.050 L = 2.0 M

 

سوال 3:

تعداد مول ماده حل شونده در 130 میلی لیتر محلول 0.05 مولار نمک طعام چقدر است؟

 

جواب:

این مسئله را می توانید با سه  روش حل کنید.

 

روش اول: 0.05 mole/1.0 L = x mole/0.310 L x = 0.0155

روش دوم: 310 میلی لیتر، 0.310/1 = 0.31  یک لیتر است، یعنی 31% از 0.05 مول.

 

0.31 x 0.05 moles = 0.0155

 

روش سوم:

با درک این نکته که مول بر جرم همان مولاریته است:

مولاریته × حجم = مول

0.310 L x 0.05 M = 0.0155

 

سوال 4:

اگر 10 میلی لیتر محلول 0.60 مولار اسید استیک با 55 میلی لیتر آب رقیق شود، مولاریته محلول نهایی چقدر است؟

 

10 میلی لیتر محلول 0.60 مولار دارای 0.01 L × 0.60=0.0060  مول است.

 

0.006 مول بعد از رقیق سازی در 0.055 لیتر موجود خواهد بود؛ بنابراین مولاریته محلول نهایی خواهد بود:

 

0.055 لیتر / مول 0.0060 = 0.11 مولار

 

سوال 5:

چد میلی لیتر از محلول 12 مولار HCl برای تهیه 100 میلی لیتر محلول 0.10 مولار HCl باید مصرف شود؟

ما به:

0.10 L x 0.10 mole/L = 0.01

 

مول از HCl احتیاج داریم. در هر لیتر محلول آماده HCl، 12 مول وجود دارد پس:

 

0.01 mole/ 12 (mole/L) = 8.3 x 10-4 L = 0.83 mL

 

لازم داریم. این مقدار محلول آماده بایستی تا 100 میلی لیتر کل محلول رقیق شود.

 

 

موضوعات مرتبط: گونان گون
برچسب‌ها: مول و محلول
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 28 / 9 / 1395

 عمر نوح یا عمر نور؟

آخرین و شگفت انگیز ترین چیزی که درباره نور کشف شده بود همان کشف انیشتین بود که می گفت نور سریع ترین است. ولی اخیرا نکته جالب دیگری نیز از نور کشف شده است.

تحقیقات جدید نشان می دهد فوتون ها به عنوان ذرات تشکیل دهنده نور، عمری دست کم یک کوینتیلیون (١٠١٨ )

سال دارند. بسیاری از ذرات در طبیعت طی زمان دچار واپاشی می شوند. برای مثال اتم های رادیواکتیو بی ثبات هستند

 و در نهایت به ذرات کوچکتر شکسته می شوند و در این میان انرژی آزاد می کنند.

عمر نوح یا عمر نور؟

دانشمندان به طور کلی تصور می کردند کهفوتون ها شکسته نمی شوند، چرا که تصور می شود آن ها فاقد هرگونه جرمی هستند که براساس آن دچار واپاشی شوند. اگرچه تمام اندازه گیری فوتون ها درحال حاضر نشان می دهد که آن ها جرم ندارند، اما جرم آن ها به قدری کم است که ابزارهای کنونی اندازه گیری، توانایی اندازه گیری آن را ندارند.

حد بالای کنونی جرم فوتون ها کمتر از یک میلیاردم یک میلیاردم یک میلیاردم جرم یک پروتون است.

 

محاسبات هیک نشان می دهد که براساس مدل استاندارد فیزیک که محدوده تمام ذرات فیزیک تابع آن است، فوتون ها در طیف مرئی دست کم یک کوینتیلیون عمر می کنند.

 

دوره عمر طولانی چشمگیری که هیک محاسبه کرده یک عمر متوسط است. وی در این رابطه گفت: این احتمال وجود دارد که تعداد معدودی از فوتون ها دچار واپاشی شده باشند. امروزه پروژه های علمی به صورت بالقوه از توانایی تشخیص علائم چنین واپاشی هایی برخوردار هستند.

 

اگر فوتون ها بمیرند، ذراتی منتشر می کنند که سریع تر از نور حرکت می کنند.

اگر فوتون ها بشکنند، نتیجه چنین واپاشی هایی به وجود آمدن ذرات سبک تر خواهد بود، ذراتی که می توانند حتی سریع تر از فوتون ها حرکت کنند. با فرض این که فوتون ها دارای جرم است، تنها یک ذره از مدل استاندارد فیزیک ذرات است که

می تواند سبکتر از فوتون ها باشد و آن نوترینوها هستند.

 

نوترینوها ذراتی هستند که به ندرت با ماده عادی تعامل دارند. سبک ترین نوترینوها که سبک تر از نور هستند در حقیقت سریع تر از فوتون ها حرکت می کنند.

عمر نوح یا عمر نور؟

ظاهرا ایده حرکت سریع تر نوترینوها نسبت به فوتون ها نقض نظریه نسبیت انیشتین است که اظهار می دارد هیچ چیز نمی تواند سریع تر از نور حرکت کند. در حالی که این فرضیه براساس این ایده است که فوتون ها دارای جرم نیستند. نظریه نسبیت انیشتین صرفا اظهار می دارد که هیج ذره ای نمی تواند سریع تر از یک ذره بدون جرم حرکت کند.

 

نظریه نسبیت انیشتین نشان می دهد که وقتی ذرات بسیار سریع حرکت می کنند، بافت فضا و زمان اطراف آن ها می پیچد، به این معنا که آن ها زمان را هنگام گذشت آرام تر از حرکت نسبتا آرام اشیاء تجربه می کنند. به این معنا که اگر فوتون ها عمری معادل یک کوینتیلیون سال داشته باشند، از چشم آنها، آنها تنها سه سال زندگی کرده اند.

 

همه این مباحث باعث می شود بدانیم که آن چه  از عالم هستی می دانیم قطره ایست از دریای بی کرانش.

 

 

موضوعات مرتبط: گونان گون
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 27 / 9 / 1395

بهترين تجارت و بازرگاني

10. ( يِا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجِارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ؛.
اى افراد با ايمان، آيا به تجارتى كه شما را از عذاب دردناك نجات مى دهد، راهنمايى كنم).
11. (تُِؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجِاهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْر لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛.
(اين تجارت عبارت است از اين كه) به خدا و پيامبر او ايمان بياوريد، و در راه خدا با مال ها وجان هاى خود جهاد نماييد اين (چنين تجارت) براى شما (از ثروت جهان) بهتر (و سودمندتر) است اگر متوجه باشيد).
12. (يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ وَمَسِاكِنَ طَيِّبَةً فى جَنّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛.
(در اين صورت) گناهان شما رامى آمرزد و به بهشتى كه آب از زير (درختان) آن جارى مى شود وخانه هاى پاكيزه اى كه در بهشت جاويد است، وارد مى سازد، اين است كاميابى بزرگ).
13. (وَ أُخْرى تُحِبُّونَهِا نَصْر مِنَ اللّهِ وَفَتْح قَريب وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ؛.
و (نيز شما را به تجارت) ديگرى (راهنمايى مى نمايم) كه آن را دوست مى داريد و (آن) نصرتى است ازجانب خدا و فتحى نزديك (فتح مكه) است. (اى پيامبر،) افراد با ايمان را به آن بشارت ده).
هر فردى از افراد بشر، با سرمايه هاى گوناگون و مختلفى آفريده شده است كه مى تواند با آنها، در اين جهان تجارت بنمايد: گروهى سرمايه جوانى و تندرستى، سرمايه عقل و خرد را در مسير تحصيل مقام و منصب، مال و ثروت قرار مى دهند وتمام سرمايه هاى مادى و معنوى خدا دادى خود را در اين راه مصرف مى نمايند و هدفى جز اين كالاهاى زودگذر و فنا پذير ندارند. يك چنين بازرگانى از نظر منطق قرآن جز خسارت چيزى نيست؛ زيرا اين شخص در برابر از دست دادن سرمايه هاى طبيعى و خدادادى، كالايى را خريده است كه ثبات و دوام ندارد و پس از مرگ و انتقال به سراى ديگر، از آن بهره اى نخواهد برد.
قرآن در سوره (عصر) به خسارت و ورشكستگى انسان در تجارت با داشتن مواهب و سرمايه هاى بزرگ الهى، اشاره كرده و مى فرمايد: (إِنَّ الإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ؛ بشر درزيان و خسارت است) و ملاك زيان كارى انسان همين است كه از استعدادهاى سرشار ومواهب الهى، بهره اى جز لذت چند روزه نمى برد و به فكر توشه بر گرفتن براى زندگى در جهان ديگر نيست، وگاهى او را به اين عنوان معرفى مى كند:
(... هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرِينَ أَعْمالاً ُ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيِوةِ الدُّ نْيا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً؛(1)
آيا شما را به زيان كارترين افراد از نظر كار و كوشش آگاه سازم آنان كسانى هستند كه (نتيجه) كار و كوشش آنها در اين جهان بى نتيجه و تلف شده است و آنان تصور مى كنند كه كار نيك و پرسودى انجام مى دهند).
قرآن حقيقت عمل و بازده كار و كوشش آنان را با لطيف ترين تعبير (ضلّ سَعْيُهُم) مجسم نموده و مى رساند كه اين افراد بر اثر گم كردن راه، نتيجه اى از كار و كوشش خود نمى برند در صورتى كه اين افراد مى توانستند با بهره گيرى ازمواهب الهى علاوه برتأمين زندگى و ارضاى خواست هاى درونى، موجبات خوشنودى خدا را فراهم سازند و به لذايذ دنيا از نظر هدف و مقصد ننگرند، بلكه آن را وسيله بدانند.
از آن جا كه قرآن از ديد وحى، رشته زندگى را براى پس ازمرگ باقى و جاويد مى داند صرف اين سرمايه ها را فقط در راه تأمين زندگى مادى جز گم كردن راه سعادت و كسب خسارت چيز ديگرى نمى داند.
ولى آن انسان مادى كه صفحه هستى را محدود به ماده و پديده هاى مادى مى داند و رشته زندگى را در لحظه مرگ پايان پذير تلقى مى كند چنين تجارت را موفقيت وكاميابىِ محض نمى پندارد. بنابراين، داورى در اين باره كه صرف مواهب در تأمين جهات مادى و ناديده گرفتن امور معنوى، خسارت است يا تجارت، بستگى به اين دارد كه چه نوع جهان بينى داشته باشيم و به گزارش پيامبران به چه ديدى بنگريم. به طور مسلم با ديد وحى يك چنين دنيادارى جز زيان چيزى نيست و با ديد مادى تجارتى است سرشار از بهره.
قرآن در آيات مزبور كسانى را كه به خدا و رسول وى ايمان مى آورند و در راه خدا جان ومال خود را بذل مى نمايند به امور زير نويد مى دهد:
1. (يغفر لكم؛ گناهان شما را مى آمرزد). اين جمله مى رساند كه جان بازى در راه خدا موجب آمرزش گناهان است.
2. (يدخلكم جنات؛ شما را وارد بهشت مى كند). ولى از آن جا كه يك چنين مزاياى معنوى براى تحريك گروهى كه پيوسته به دنبال منافع دنيوى مى دوند كافى نبود، در آيه 13 نويد مى دهد كه به همين نزديكى در پرتو كمك هاى غيبى منطقه اى را فتح نموده و از اين رهگذر به يك سلسله منافع مادى كه آن را بيش از كسب رضاى الهى دوست مى دارند، نايل مى آيند.
درآيه 13 به طورتلويح مى رساند كه هدف اساسى از جهاد همان مزاياى معنوى است و اما غنايم جنگى كه مورد علاقه آنان مى باشد فقط براى تحريك و تهييج گروهى از مجاهدان است:
از آن جا كه در تفسير آيه (إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ...) (آيه چهارم) از اين سوره درباره اهميت جهاد به طور مشروح بحث كرديم رشته سخن را در اين جا كوتاه مى كنيم.
-----------------------------------------
1-كهف (18) آيه 103 و 104.
--------------------------------
آية الله جعفر سبحاني

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 27 / 9 / 1395

چهره ديگر حواريون در عهد جديد

اين بخش ها حاكى از صداقت و نزاهت حواريون است، ولى در برابر آنها بخش هايى در عهد جديد وجود دارد، كه درست نقطه مقابل آن همه ثنا و توصيف است و انسان نمى داند كدام يك از اينها را باور كند؛ مثلاً همين انجيل متى، كه حواريون را صاحبان كرامت و شفا دهندگان بيماران معرفى مى كند در جاى ديگر درباره يهوداى اسخريوطى مى گويد: وى دين خود را به دنيا فروخت و مسيح را درمقابل سى درهم به يهود تسليم نمود و سرانجام پشيمان شد و خود را خفه نمود و با اين كيفيت درگذشت. اينك عين عبارت انجيل متى را ملاحظه نمائيد:
(چون صبح گرديد، جميع رؤساى كهنه و مشايخ آن قوم درباره عيسى مشورت كردند كه او را به قتل برسانند. پس او را بسته بيرون كشيدند و به پنطيوس پيلاطس حاكم تسليم نمودند وچون يهودا سى پاره نقره را به رئيس كهنه و مشايخ رد نمود و گفت: خطا كرده ام؛ زيرا كه خون بى گناهى را تسليم نموده ام. گفتند كه، ما را چه كار است خود دانى. پس آن پاره هاى نقره را درهيكل افكند، برگشت و خود را خفه نمود).(1)
-----------------------------------------
1-انجيل متى، باب 27، جمله 1 - 5.
--------------------------------
آية الله جعفر سبحاني

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 27 / 9 / 1395

 

اين حوارى نه تنها در طول عمر چنين دسته گلى به آب داده و عيساى بى گناه را تسليم دستگاه دژخيمان يهود نموده است، گويا سابقه و پيشينه درستى نيز نداشته و گاهى دست به دزدى مى زده است و انجيل يوحنا درباره وى چنين مى نويسد:
شش روز قبل از عيد فصح عيسى به بيت (عنيه) به مكان لفا در مروه كه از ميان مردگان او را برخيزانيده بود، آمد. در آن جا براى او طعام آماده كردند و مرثا خدمت مى كرد و لعاذر يكى از هم نشينان بود. مريم رطل عطر سنبل خاص گران قيمتى را گرفته، به پاهاى عيسى ماليد و پا هاى او را به موى هاى خود خشك كرد و خانه به بوى آن عطر پر شد. آن گاه يكى از شاگردانش، يعنى يهوداى اسخريوطى پسر شمعون كه بعد به او خيانت كرد، گفت: اين عطر چرا به سيصد دينار فروخته نشد كه به فقيران داده شود، و گفتن او اين را نه از آن جا بود كه براى فقيران مى انديشيد، بلكه از اين سبب بود كه دزد بود و كيسه مى داشت و آن چه را در آن مى افتاد مى برد.(1)
-----------------------------------------
1-انجيل يوحنا، باب 12، جمله 1 - 6.
--------------------------------
آية الله جعفر سبحاني

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: حوارى دزد
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 27 / 9 / 1395

 

پيشواى مسيحيان از مسيح، تبرى مى جويد

پطرس، رئيس حواريون و خليفه عيسى، دراين كه مانند ديگران در شب گرفتارى خوابيد و پس از گرفتارى پا به فرار گذارد جاى گفتگو نيست. ولى سپس اندك شهامتى ازخود نشان داد و دورادور از عقب سر وى به منزل رئيس كهنه رفت و داخل گشت و نزد ملازمان براى ملاحظه انجام كار نشست، تا آن جا كه پطرس در ايوان، در بيرون نشسته بود و كنيزكى نزد وى آمد و گفت: تو نيز با عيساى جليلى بودى و او در حضور همه انكار نمود و گفت: نمى دانم كه چه مى گويى‏سپس كنيزك ديگرى او را ديد و به اوگفت: اين مرد هم با عيساى ناصرى بوده است. پطرس سوگند خورد كه آن مرد را نمى شناسم و پس از مدت كمى، كسانى كه ايستاده بودند پيش پطرس آمدند و گفتند: تو هم از آنها مى باشى؛ زيرا لهجه تو، مرتو را آشكار مى سازد. در اين موقع شروع به لعن و قسم خوردن نمود كه هرگز مسيح را نمى شناسم. در اين موقع خروسى بانگ زد، آن گاه پطرس سخن عيسى را كه به وى گفته بود كه، سه مرتبه مرا پيش از بانگ خروس انكار خواهى كرد، به ياد آورد و بيرون شتافت و زار زار گريست.(1)
-----------------------------------------
1-همان، باب 26، جمله 58 - 75.
--------------------------------
آية الله جعفر سبحاني

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 27 / 9 / 1395

پطرس، شيطان است

هنگامى كه عيسى از سرنوشت خود به شاگردانش خبر مى داد، پطرس او را گرفت و در آغاز ملامت نمود و گفت: خداوندا، از تو دور باد، اين بر تو واقع نخواهد گشت! مسيح در جواب وى گفت: شيطان، دور شو، كه موجب صدمه من هستى؛ زيرا انديشه تو از الهيات نيست، بلكه از افسانيات است.(1)
اينها نمونه هايى از داورى هاى ضد و نقيض عهد جديد است كه در اين جا منعكس ساختيم، با اين وصف چگونه مى تواند اين نوشته، راهنماى ملل جهان و چراغى فرا راه مردم آن باشد.
در اين جا عظمت قرآن و اصالت و عدم تحريف آن براى اهل تحقيق روشن مى شود كه حواريون را تأييد مى كند و احاديث اسلامى نيز درباره حواريون يك نواخت است؛ همگى عظمت وجان بازى آنان را بيان مى كنند. علامه مجلسى، محدث معروف شيعه، روايات مربوط به آنان را در بحارالانوار(2) گرد آورده است.
پايان.
-----------------------------------------
1-همان، باب 16، جمله هاى 23 - 27.
2-براى آگاهى بيشتر ر.ك: بحارالانوار، ج 14، ص‏272 - 282.
--------------------------------
آية الله جعفر سبحاني

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: پطرس، شيطان است
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 9 / 1395


 

سعة صدر امام صادق (ع)

مفضل يكي از بزرگان شيعه است و كتاب او موسوم به توحيد مفضل، كتابي است در اثبات صانع وصفات او. درباره امام مي گويد:

«در مسجد نشسته بودم و ابن ابي العوجا با اطرافيانش كلمات كفر آميز مي گفتند. نتوانستم صبر كنم و به آنها پرخاش كردم.

ابن ابي العوجا گفت: اي مرد، اگر تو از اصحاب جعفر بن محمد هستي، روش او چنين نيست.

ما با او مذاكره مي كنيم و او با كمال صبر و بردباري، با كمال عقل و فطانت به حرفها گوش مي كند كه گويا مجاب شده است، و بعداً حرفها را يكي پس از ديگري رد و باطل مي كند.»

در خاتمه قضيه اي از ابي بصير كه خود معجزه است نقل مي كنيم. ابي بصير مي گويد يك نفر گناهكار كه ما از گناه او به تنگ آمده بوديم همساية ما بود و هرچه به او نصيحت مي كرديم اثر نمي كرد.

در سفري كه مي خواستم به مدينه بروم پيش من آمد و گفت:


«ابا بصير انا رجل مبتلي وانت المعافي.»

يعني: من مردمي مبتلا به گناهم و ترك آن برايم مشكل است. تو به خودت نگاه نكن كه از شيطان رهانيده شده اي، حال مرا به امام صادق بگو شايد آن حضرت برايم فكري كند.

من قضيه را خدمت امام صادق (ع) گفتم. حضرت فرمودند: سلام مرا به او برسان و بگو اگر گناه را ترك كني من بهشت را برايت ضامن مي شوم. ابي بصير مي گويد: چون برگشتم آن مرد به ديدنم آمد.

من سلام امام صادق و پيغام او را به او گفتم و او به شدت منقلب شد. چند روزي نگذشته بود كه به ديدنش رفتم و او را در حال مرگ ديدم. چشم باز كرد و گفت: امام صادق به ضمانت خود وفا كرد.

سال بعد در مدينه به منزل امام رفتم. هنوز وارد اتاق نشده بودم كه فرمود: ابا بصير، ما به ضمانت خود عمل كرديم.»

ـ نظير اين قضيه را باز ابي بصير نقل مي كند و آن چنين است: «يكي از عمّال بني اميه را خدمت امام صادق بردم كه توبه كند.

حضرت گله كرد و فرمود: «اگر مردم در اطراف بني اميه گرد نيامده بودند، آنان نمي توانستند حق ما را غصب كنند.» سپس فرمودند:

«هرچه بگويم انجام مي دهي؟ آن مرد لحظه اي صبر كرد و قبول كرد كه آنچه امام صادق مي گويد انجام دهد.

حضرت فرمودند: همة اموالت را صدقه بده، من هم ضامن بهشت مي شوم.»

ابي بصير مي گويد: چند روزي نگذشته بود كه دخترش را دنبال من فرستاد. چون رفتم، ديدم آنچه داشته صدقه داده است بطوري كه پيراهني هم به تن ندارد.

پيراهني براي او تهيه كردم و چند روزي نگذشت كه وقتي در حال مرگ بود به بالين او رفتم، به من گفت: امام صادق به وعدة خود عمل كرد. دوباره خدمت امام صادق (ع) رسيدم و هنوز وارد اتاق نشده بودم كه فرمود: ابا بصير ما به وعدة خود وفا كرديم.»

اين قطره اي از درياي فضايل امام صادق است، و ما اگر بطور اجمال دربارة امام صادق چيزي بگوييم، آنرا مي گوييم كه خود امام صادق (ع) فرموده است. جهني مي گويد:

«ما در مدينه دربارة فضايل اهل بيت صحبت مي كرديم و شبهة ربوبيت براي ما جلو آمد. امام صادق (ع) را ملاقات نموديم. حضرت فرمودند اين فكر خرافي چه وقت به نظر شما رسيد؟ همانا براي ما پروردگاري است كه هميشه حافظ ما است و ما او را عبادت مي كنيم. شما مي توانيد هرچه مي خواهيد دربارة ما بگوييد مشروط بر اينكه ما را مخلوق خداوند متعال بدانيد.»

اين جمله از بسياري از ائمة طاهرين عليهم السلام نقل شده است. بايد بدانيم كه ائمة طاهرين ممكن الوجود، بندة مخلوق، و فقر صرف هستند و استقلالي از خود ندارند. استقلال، وجوب، وجود، ربوبيت، خلق، و غنا مختص ذات ربوبي است. ولي آنان واسطة فيض اين عالم، مظهر صفات خداوند، عالم بما سوي الله و داراي همة صفات كمال مي باشند.

و به گفتة اميرالمؤمنين (ع):

نزلونا عن الربوبية وقولوا فينا ماشئتم.

ما را خدا نگوييد و هرچه مي خواهيد دربارة ما بگوييد.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 9 / 1395




عفو امام صادق (ع)

به امام صادق خبر رسيد كه پسر عموي شما

در ميان مردم به شما ناسزاي بسيار گفت.

حضرت بلند شد دو ركعت نماز خواند
و بعد از نماز با رقّت شديد گفت:


«خدايا من از حق خودم گذشتم،
تو اكرم الاكرميني از او در گذر
و به كردارش گرفتار نكن.»

گويا حضرت به اين مطلب توجه داشتند
كه قطع رحم مؤاخذه شديد و با سرعت دارد،
از اين جهت در نماز و دعا براي او سرعت نمودند.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: عفو امام صادق (ع)
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 9 / 1395


 


سخاوت امام صادق (ع)

هشام بن سالم مي گويد:
«روية امام صادق اين بود كه چون پاسي از شب مي گذشت، كيسه اي را به دوش مي گرفت و محتويات آن را ميان فقراي مدينه تقسيم مي كرد.

آنان از حضرت خبري نداشتند تا اينكه پس از مرگ امام صادق روشن شد كه چه كسي به آنان توجّه داشته است

خثعمي مي گويد:
«
امام صادق كيسه اي دينار به من دادند كه به شخصي بدهم و تاكيد نمودند كه اسم
ايشان را نبرم.

چون كيسه را به آن شخص دادم تشكر كرد، ولي از امام صادق گله كرد كه با وصفي كه قدرت دارد به ما رسيدگي نمي كند




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 9 / 1395


 




عبادت و خشيت امام صادق (ع)

ابان بن تغلب مي گويد :
امام صادق را ديدم در ركوع و سجده هستند
و هفتاد تسبيح از ايشان در ركوع و سجود شنيدم.
در خرائج راوندي است كه راوي مي گويد:
«
امام صادق را در مسجد رسول الله ديدم به نماز است
و سيصد مرتبه سبحان ربي العظيم و بحمده از ايشان شنيدم
مالك بن انس مي گويد:
«
بهتر از جعفر بن محمد، در علم و تقوا نديدم
و هر وقت كه او را مي ديدم، يا در ذكر بود و يا روزه بود
و يا مشغول نماز بود.
او از اكابر زهاد و از بندگان شايسته اي بود كه از خدا
مي ترسيد و در خانة خدا خاشع و گريان بود.

سالي در مكه با او بودم، چون موقع تلبيه شد
نمي توانست تلبيه بگويد و مي گفت و مي گرييد كه:
اگر بگويم لبيك و او بگويد لالبيك چه كنم؟




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 9 / 1395



 




فضائل امام صادق عليه السلام :

ايمان امام

ما چند خبر از اخبار غيبي امام صادق (ع) را نقل مي كنيم كه خود دلالت بر ايمان شهودي امام صادق دارد.

1 ـ محمد بن عبدالله مي گويد: «عبدالحميد كه يكي از راويان فقه شيعه است در زندان بود. روز عرفه در مكه خدمت امام صادق رسيدم و از زندان و مضيقه عبدالحميد با ايشان صحبت كردم.

امام صادق دعا كردند و بعد فرمودند: رفيقت از زندان آزاد شد.

موقعي كه از مكه برگشتم و با عبدالحميد تماسم گرفتم، معلوم شد همان ساعت كه امام صادق دعا كرد و بعد خبر آزادي عبدالحميد را داد، او از زندان آزاد شد.»

2 ـ مهزم مي گويد: «براي ديدن امام صادق (ع) به مدينه رفتم و منزلي اجاره كردم. پس از مدتي تمايلي به كنيز صاحب خانه پيدا كردم و روزي دست او را با شهوت فشار دادم.

همان روز به خدمت امام رسيدم و حضرت فرمودند: امروز كجا بودي؟ من به دروغ گفتم كه صبح را در مسجد به سر آوردم.

حضرت فرمودند:

اما تعلم ان هذا لاينال الا بالورع

يعني: آيا نمي داني به مقام وايت، جز با ورع و پرهيزگاري نمي توان رسيد؟»

3 ـ ابي بصير مي گويد: «روزي من جنب بودم و چون ديدم كه عده اي به خدمت امام صادق مي روند، من هم با حالت جنابت رفتم. حضرت فرمودند: آيا نمي داني به خانه هاي ما جنب نبايد وارد شود؟»

4 ـ شقراني مي گويد: «روزي منصور دوانيقي به افرادي جايزه و عطا مي داد. من هم بر در خانة او ايستاده بودم كه امام صادق آمد. جلو رفتم و از ايشان خواستم كه از منصور براي من هم عطايي بگيرد. حضرت در مراجعت چيزي را كه برايم گرفته بود به من داد و فرمود:

الحسن لكل احد حسن ومنك احسن لمكانك منّا، القبيح لكل احد قبيحٌ ومنك اقبح لمكانك منا.

كار نيكو از هر كه سر زند خوب است و از تو بهتر چون منسوب به مايي، و كار زشت از هر كه سر زند بد است و از تو بدتر چون منسوب به مايي.»

شقراني مي گويد: «اين كلام اشاره اي بود به كار زشت من، زيرا گاهي در خفا شراب مي خوردم.»





علم حضرت صادق (ع)

راجع به علم امام صادق از زبان ايشان چند جمله نقل مي كنيم.
1 ـ علاء بن سبابه مي گويد، امام صادق فرمودند:

«من آگاهم به آنچه در آسمانها و زمين است و آنچه در بهشت و جهنم است. و من آگاهم به گذشته و به آينده تا روز قيامت.

سپس فرمودند: اين علم را از قرآن مي دانم، به قرآن تسلط دارم چون تسلّط بر كف دستم. و خداوند متعال در قرآن فرموده است كه قرآن بيان كنندة همه چيز است.»

2 ـ بكير بن اعين مي گويد: «امام صادق فرمودند، من آگاهم به آنچه در آسمانها و زمين است، و آنچه در دنيا و آخرت است.

چون ديدند كه اين كلام پيش بعضي سنگين آمد فرمودند: اي بكير من اين علم را از قرآن مي دانم، زيرا در قرآن است:

ونزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شيئ[4].»

3 ـ صفوان بن عيسي مي گويد: «امام صادق فرمود: من علم اولين و آخرين را مي دانم، مي دانم آنچه در صلب پدرها و رحم مادرها است.»

شيخ مفيد در ارشاد مى‏نويسد: علومى كه از آن حضرت نقل كرده‏ اند به اندازه ‏اى است كه ره توشه كاروانيان شد و نامش در همه جا انتشار يافت.

دانشمندان در بين ائمه (ع) بيشترين نقل ها را از امام صادق روايت كرده ‏اند. هيچ يك از اهل آثار و راويان اخبار بدان اندازه كه از آن حضرت بهره برده ‏اند از ديگران سود نبرده ‏اند. محدثان نام راويان موثق آن حضرت را جمع كرده ‏اند كه شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقيده و گفتار، به چهار هزار نفر مى‏رسد.

بيشترين حجم روايات، احاديثي است كه از امام صادق (ع) نقل شده است، اهميت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به ميزاني است كه شيعه به ايشان منسوب شده است: “شيعه جعفري”. كمتر مسئله ديني (اْعم از اعتقادي، اخلاقي و فقهي) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. كثرت روايات منقول از امام صادق (ع) به دو دليل است:


يكي اينكه از ديگر ائمه عمر بيشتري نصيب ايشان شد و ايشان با شصت و پنج سال عمر شيخ الائمه محسوب مي شود (148 – 83 هجري) ، و ديگري كه به مراتب مهمتر از اولي است، شرائط زماني خاص حيات امام صادق (ع) است.

دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امويان، انتقال قدرت از امويان به عباسيان و آغاز خلافت عباسيان است.


امام با حسن استفاده از اين فترت و ضعف قدرت سياسي به بسط و اشاعه معارف ديني همت مي گمارد. گسترش زائد الوصف سرزمين اسلامي و مواجهه اسلام و تشيع با افكار، اديان، مذاهب و عقايد گوناگون اقتضاي جهادي فرهنگي داشت و امام صادق (ع) به بهترين وجهي به تبيين، تقويت و تعميق “هويت مذهبي تشيع” پرداخت.

از عصر جعفري است كه شيعه در عرصه هاي گوناگون كلام، اخلاق، فقه، تفسير و… صاحب هويت مستقل مي شود.

عظمت علمي امام صادق (ع) در حدي است كه ائمه مذاهب ديگر اسلامي از قبيل ابوحنيفه و مالك خود را نيازمند به استفاده از جلسه درس او مي يابند.

مناظرات عالمانه او با ارباب ديگر اديان و عقايد نشاني از سعه صدر و وسعت دانش امام است.

اهميت اين جهاد فرهنگي امام صادق (ع) كمتر از قيام خونين سيد الشهداء (ع) نيست.




موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 26 / 9 / 1395









آن روز، در خانه اُمِّ فروه، آسمان به زمین پیوند خورد.

قابله، سراسیمه بیرون دوید و مژده میلادش را داد.

راز ماندگاری نوزاد امام باقر علیه‏السلام ،

حکمت الهی سینه‏اش بود که او را به جایگاهی رساند

که تنها در مسجد کوفه، 900 تن از شاگردان آن امام می‏زیستند

و کاروان‏ها، آوازه علم حضرت را به شهرها می‏بردند.

صبح صادق آمد تا جریان امامت را به روشنایی پیوند زند:

امام جعفر صادق از آسمان آمد

به جسم خسته عالم دوباره جان آمد



موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
برچسب‌ها: مژده میلاد
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی