تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 94
بازدید دیروز : 209
بازدید هفته : 1832
بازدید ماه : 46667
بازدید کل : 10373593
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 30 / 10 / 1395

نویسنده

Image result for ‫آیا قرآن به همه پرسش های انسان پاسخ می دهد؟‬‎

در قرآن، آفرینش انسان از خاک (تراب) 6 مورد، از گل (طین) 8 مورد و از گل خشک (صلصال) 4 مورد آمده است. مفسران بر این اعتقادند که واژههای تراب، طین و صلصال مکمل یکدیگرند و تناقضی با هم ندارند به این معنی که هر یک، مرحلهای از مراحل آفرینش انسان را توصیف میکنند (تفسیر طبری، تفسیر ابن کثیر). طبق این تفسیرها خداوند انسان را از گل آفرید که مخلوطی از آب و خاک بود، سپس این گل متعفن سیاه، شکل یافت و خدا از روح خود در آن دمید و مطابق دستور او که فرمود: کن: «ایجاد شو» به شکل آدم تجسم یافت. قرآن بیان میکند که نه تنها آفرینش آدم بلکه همه انسان ها به همین صورت است و همان طور که خاک از مواد آلی و غیر آلی تشکیل یافته است بدن انسان نیز از مواد آلی و معدنی ساخته شده است (پیام قرآن، اسد).

آیه مناسبی که روند آفرینش انسان را به صورت خلاصه بیان میکند آیه 55 سوره طه است: «شما را از خاک آفریدیم و به خاک بر میگردانیم و بار دیگر از خاک خارج میکنیم». مراحل آفرینش انسان و مواد به کار رفته در آفرینش او در سورهای متعدد قرآن از جمله انعام، حج، مومنون، مومن، روم، سجده، رحمان، مرسلات و طارق آمده است. در هر یک از این سورها به بخشی از این مراحل پرداخته شده و واژگان به کار رفته برای هر مرحله هم بعضاً متفاوت است. مثلا مراحل خاک (تراب)، اسپرم (نطفه)، لخته چسبنده (علقه) و تکه گوشت (مضغه) در سوره حج آیه 5 آمده است. حال آن که در سوره مومنون آیه 12، گل (طین) به جای خاک (تراب) به کار رفته است. در سوره رحمان آیه 14 فقط به کل خشک (صلصال) اشاره شده و مراحل دیگر شامل تراب، طین، نطفه، علقه و مضغه ذکر نشدهاند و نیز در سوره انعام آیه 2 به طین و سوره روم آیه 20 به تراب و انسان کامل اشاره شده و بقیه مراحل ذکر نشدهاند.

لقاح و رشد جنین

سوره مومنون آیه 12 تا 14 مراحل رشد و نمو جنین را بیان میکند. در آغاز این آیات تأکید مجددی بر آفرینش انسان از گل (طین) وجود دارد. بیان قرآن در مورد نطفه و قرار مکین اشارهای است بر حرکت اسپرم در دستگاه تولید مثل ماده تا رسیدن آن به تخمک و قرار گرفتن آن بر روی جدار خارجی تخمک، واژه علقه توضیح مرحله چسبیدن اسپرم به تخمک است. از نظر مفسران جدید که قرآن را تفسیر علمی میکنند علقه - که به معنای لخته خون نیز هست - به تخمک بارور شده یا جنین در حال نموی اطلاق میشود که خود را به جدار رحم چسبانده و برای ادامه نمو خود، برخی رگهای رحم را پاره کرده و لخته ایجاد میکند و از این طریق در جدار رحم جایگزین میشود (تحدید النسل، توبی). مضغه به معنای گوشت جویده شده، اشارهای است به مرحله اندام سازی که در آن استخوان و ماهیچههای جنین ساخته میشوند.

برخی مفسران و فقیهان بر این باورند که «ثم أنشاءنا خلقاً اخر» مرحله دمیدن روح در جنین است. در سوره مومنون آیه 5 واژههای مخلقه و غیر مخلقه (شکل یافته و شکل نیافته) مراحل اولیه رشد جنینی را نشان میدهد و با عبارت «نقر فی الارحام ما نشاه الی اجل مسمی» بیان میکند که همه سلولهای تخمک بارور شده وارد چرخه رشد و نمو جنینی نمیشوند و بعضی از آنها از بین میروند. این مسأله قدرت و اختیار خداوند را در تولد، زندگی و مرگ انسان یاد آور میشود.

در سوره سجده آیههای 7 تا 9 آفرینش آدم (ع) از گل و مراحل طبیعی تولید نسل را بیان میکند: ثم جعل نسله «من سلاله من ماء مهین». نکته قابل توجه این که انسان این موجود پاک از مایعی پست و ناپاک آفریده شده است. در نهایت در سوره زمر آیه 6 اشاره میشود که مراحل نمو رحمی نوزاد در میان سه پرده تاریک انجام میگیرد. این سه لایه، دیوار شکمی، دیواره رحمی و پردههای جنینی هستند. (تفسیر ابن کثیر، تفسیر طبری).

مراحل زیست شناختی زندگی انسان در قرآن

قرآن آفرینش جهان و هر چه در آن است را به عنوان معجزه و دلیلی بر قدرت خداوند بیان میکند. از دیدگاه قرآن، حیات انسان با آفرینش آدم و حوا

آغاز میشود. و داستان خلقت، حکایت از آفرینش همه موجودات به صورت زوج برای تولید نسل و ادامه حیات دارد. مفسران معاصر مسلمان، به ویژه آنان که به تفسیر علمی دست یازیدهاند. با توجه به این که در قرآن هیچ اشارهای به تبدیل گونه از موجودات به گونه دیگر نشده است نظریه تکامل داروین را مغایر با تعالیم قرآن میدانند. همین مفسران معتقدند که قرآن در 1400 سال پیش چنان توصیف دقیقی از پیدایش جنین و مراحل زنجیرهای رشد و تکامل آن ارائه میدهد که برخی جزئیات آن به تازگی در تحقیقات علمی به اثبات رسیده است دیدگاههای تفسیری قدیمی و معاصر، ایات مربوط به بارداری، تولد و رشد و نمو انسان را دلیل محکمی بر عظمت و دقت خداوند در آفرینش انسان میدانند. مراحل اولیه زیست شناختی زندگی انسان از نظر قرآن شامل لقاح، رشد و نمو جنینی، تولد، شیردهی و از شیر گرفتن نوزاد است. همچنین آیات فراوانی، مراحل مختلف زندگی انسان را تا مرگ و حیات پس از مرگ توصیف میکند. در قرآن، آیاتی که به زندگی زیست شناختی انسان اشاره میکنند با ترتیب خاصی نیامدهاند و در سورههای متفاوتی ذکر شدهاند ولی در این مقاله آیات مشابه برای بررسی موضوع، طبقه بندی شدهاند. مقاله حاضر ترجمه و تلخیصی است از عنوان Biology as the creation and stages of life در دایره المعارف قرآن که خدمت خوانندگان تقدیم میشود.

کلید واژگان (برچسب ها): 

منبع

دین پژوهان > آذر و دی 1381، شماره 11 ، صفحه 1

پاورقی ها

[1]- گلستان قرآن، شماره 118.

 

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 30 / 10 / 1395

Image result for ‫آیا قرآن به همه پرسش های انسان پاسخ می دهد؟‬‎

نویسنده 

Image result for ‫آیا قرآن به همه پرسش های انسان پاسخ می دهد؟‬‎

قرآن چنان که صاحب نظران گفته اند - چون دریایی عمیق است و هیچ کتابی را نمی توان با آن مقایسه کرد . یکی از نشانه های معانی و مفاهیم قرآن گستره خاص دارد یا تمام علوم را در بر می گیرد؟ عمق قرآن کریم، تفاسیر مختلفی است که بر آن نگاشته اند . این در حالی است که نه تفاسیر گذشته توانسته اند از عهده تفسیر کامل آیات این کتاب مقدس بر آیند; نه تفاسیر معاصر می توانند تمام معانی اش را کشف کنند و نه تفاسیر آیندگان خواهند توانست به درک عمیق آیات آن نائل آیند .

امامان معصوم (ع) نیز در موارد مختلف به جایگاه رفیع قرآن اشاره کرده اند; برای نمونه در روایات چنین آمده است: «فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل الله علی خلقه » (1) ; برتری قرآن به دیگر سخنان مانند برتری خداوند بر مخلوق خود است .

تاریخ اسلام نشان می دهد که قرآن در عرصه های مختلف زندگی مسلمانان ظهور و نفوذ داشته است . بخشی از این عرصه ها عبارت است از:

1 . معنوی و روحی

2 . عملی و اجتماعی

3 . علمی و نظری

به نظر می رسد بعد اخیر، پرسش درباره «جامعیت قرآن » را در اذهان مسلمانان پدید آورده است . بسیاری از دانشمندان جامعیت قرآن را پذیرفته و در جهت اثبات آن دلیل هایی ارائه داده اند . پیش از تبیین برهان های این گروه، باید دانست دیدگاه طرفداران جامعیت قرآن به انواع زیر قابل تقسیم است:

1 . دیدگاه حداکثری که به گستردگی قرآن در همه علوم و روش ها معتقد است .

این گروه از طرفداران جامعیت قرآن، قرآن را دربردارنده همه علوم نخستین و واپسین می دانند . در نگاه آنان، قرآن همه مسائل جزئی و کلی و حتی بسیاری دیگر از موضوعات مانند شیمی، فیزیک و . . . را شامل می شود . اینان قرآن را جامع مسائلی می دانند که مبین قوانین علوم نظری و تجربی است . (2) اسکندرانی و طنطاوی و ملامحسن فیض کاشانی و ابن کثیر در شمار این گروه جای دارند . فیض کاشانی، (3) پس از آن که دانش انسان را به دو نوع جزئی و حسی و کلی و مطلق تقسیم می کند، می گوید: اکنون آن که کیفیت این نوع دانش (علم کلی) را می داند، معنا و مفهوم آیه مبارک (و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء) را در می یابد . چنین کسی به واقع گواهی می دهد که همه دانش ها در قرآن کریم وجود دارد .

ابن کثیر (4) نیز، پس از نقل کلام ابن مسعود درباره نهفته بودن همه علوم در قرآن، می گوید: هر چه مردم در کارهای دنیایی و دین و معیشت و عالم رستاخیز نیازمندند، در قرآن بیان شده است .

بی تردید اگر مراد ابن کثیر ظواهر کلمات قرآن باشد، قابل پذیرش نیست; زیرا اموری چون مسائل دقیق و جزئی ریاضی، شیمی، فیزیک و مانند آن در ظواهر قرآن به صورت شفاف بیان نگردیده است; ولی چنانچه مرادش نهفته بودن این دانش ها در مراتب گونه گون معانی و مفاهیم قرآن باشد، می توان آن را پذیرفت .

2 . دیدگاه حداقلی، که تمامیت قرآن در ذکر کلیات و بیان ارزش ها را می پذیرد .

طرفداران این نظریه قرآن را در محدوده توصیف جهان بینی و عقاید و بیان ارزش های جامع می دانند و معتقدند طرح مسائل علمی با قدسی بودن دین سازگار نیست . محمد عزة دروزه (5) و دکتر سروش (6) در شمار این گروه جای دارند .

اکمال دین در نظر این گروه عبارت است از تبیین کامل امور معنوی و آخرتی و واگذاردن علوم انسانی و تجربی، از جمله شیوه حکومت به مردم . برخی در تایید این نظریه گفته اند: (7) افزودن سنت رسول الله (ص)، توجه به سیره امامان (ع) و توسل به اجتهاد در کنار قرآن دلیل واضح کامل نبودن قرآن به شمار می آید .

بی تردید این دیدگاه نمی تواند درست باشد; زیرا طرح مسائل علمی در راستای هدایت و تربیت نفوس ضرورت دارد و به قدسی بودن زیان نمی رساند . از سوی دیگر، نقدپذیری به دینی بودن موضوع آسیب وارد نمی کند; چنان که احکام شرعی به واسطه عنصر اجتهاد همیشه در معرض انتقاد قرار دارند . افزون بر این، مسائلی چون سنت رسول الله (ص) و سیره ائمه (ع) و اجتهاد از پایه های جامعیت قرآن به شمار می آیند; به عبارت دیگر، همه این ها از متن قرآن کریم الهام گرفته اند; آیاتی مانند (و ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا) (8) و (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم) (9) و (انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا) . . . (10) و (لکم فی رسول الله اسوة حسنة)(11) و (و ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین) . . . (12) و احادیثی مانند «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی فان تمسکتم بهما لن تضلوا و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض » . (13) بر نادرستی این نظر گواهی می دهند .

3 . دیدگاه اعتدالی که معتقد است قرآن کریم ضمن بیان کلیات و اصول و قواعد ارزشی و نگرشی، برخی از روش های رنوشت ساز و موثر در هدایت را نیز تبیین می کند . طرفداران این نظریه (14) ، چنان باور دارند که قرآن اصول و ارزش هایی را مطرح کرده است که می توان بر اساس آن یک نظام حقوقی و سیاسی و اجتماعی و پیام های ارزشی مبتنی بر یک مکتب روان شناسی و جامعه شناسی را استخراج کرد . بنابراین، قرآن از زاویه ای خاص بیانگر همه چیز است . جامعیت و شمول قرآن در گستره دیدگاه های علمی چنان است که در خصوص تک گزاره های آن سخنی ندارد و اثباتا یا نفیا موضع گیری نمی کند .

در این میان، برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی و دیگران، (15) جامعیت قرآن را در قلمرو هدایت و تربیت تفسیر کرده اند . او در این باره می نویسد: «آنچه ملاک است و کوتاهی را از جانب قرآن منتفی می سازد، این است که قرآن تمام مطالب لازم در حوزه هدایت و سعادت را همراه دارد و در این زمینه از هیچ کوششی فروگذار نکرده است » . (16)

گروهی از پژوهشگران مانند استاد حسن زاده آملی جامعیت را براساس فهم زبان قران و ذوبطون بودن آن معنا کرده اند . او می نویسد: (17) «کلمه مبارکه «کل شی » چیزی را فروگذار نکرده است . پس چیزی نیست که قرآن تبیان آن نباشد . ولی قرآن در دست انسان زبان فهم، تبیان کلی شی و زبان کلمات الله بی انتها است . این انسان زبان فهم راسخ در علم است

گروهی نیز جامعیت را در حوزه شرع و احکام آن محدود ساخته اند . عالمانی چون فخر رازی، (18) طبرسی (19) چنان اعتقاد دارند که جامعیت قرآن در محدوده دین و شرع معنا می یابد; زیرا بیان دین و احکام جز از ناحیه قرآن امکان پذیر نیست .

دلیل های جامعیت قرآن

دلیل های جامعیت قرآن نوع است:

الف) آیات الاهی

ب) سخنان معصومان (ع)

ج) برهان عقلی

الف) آیات الاهی

بخش نخست به سه دسته تقسیم می شود:

1- آیاتی که در آن واژه تبیان و تفصیل آمده است; مانند آیه 89 سوره نحل .

2- آیاتی که اسلام را دین جهانی معرفی می کند; مانند آیه 107 سوره انبیاء .

دستورهای آیین جهانی باید چنان باشد که نیازهای عرصه های مختلف زندگی بشر را تامین کند . از این رو، جهانی بودن قرآن مستلزم جامع بودن آن است .

3- آیاتی که فرمان های قرآن را جاودانه معرفی می کند; مانند آیه 1 سوره فرقان .

بی تردید چیزی که تا ابد استمرار دارد، باید به تمام نیازهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی، برای تحقق هدایت و سعادت، پاسخ دهد .

ب) سخنان معصومان (ع)

روایات این بحث به سه دسته تقسیم می شوند:

1 . احادیثی که با واژگان تبیان و تفصیل، قرآن را وصف کرده اند; مانند این سخن امام رضا (ع) (20) : خداوند پیامبرش را قبض روح نفرمود، مگر آن که دینش را کامل ساخت . و قرآن را بر او نازل فرمود که در آن تفصیل هر چیزی وجود دارد .

امام صادق (ع) (21) نیز می فرماید: خداوند متعال هر چیزی را در قرآن بیان کرده است . به خدا سوگند، قرآن همه نیازمندی های مردم را آورده تا کسی نگوید کاش این موضوع در قرآن بود .

2- روایاتی که قرآن را منبع و محل مراجعه معرفی می کند; مانند این سخن امام باقر (ع) (22) : بی تردید خداوند متعال چیزی که امت نیاز دارد، رها نساخته، در کتاب خود فرو فرستاده است .

امام صادق (ع) (23) در این باره می فرماید: هر چه که دو تن در آن اختلاف دارند، ریشه اش در کتاب خدا موجود است; اما عقل مردم به آن نمی رسد .

3- گفتار مولای متقیان علی (ع) (24) که در توصیف قرآن می فرماید: آگاه باشید، دانستنی های گذشته و آینده تا روز قیامت در قرآن آمده است . . . .

ج) برهان عقلی

در این بخش، با برهان های زیر رو به رو می شویم:

1- برهان خاتمیت

خاتمیت، بر اساس دلیل های عقلی و نقلی، تثبیت شده است . نتیجه منطقی خاتمیت پذیرش جامعیت قرآن است; زیرا راز خاتمیت در چگونگی رهنمودها و مقررات و شیوه طرح آن ها نهفته است; یعنی باید پیامبر خاتم طرحی جامع و کلی ارائه دهد; طرحی که هیچ چیز در آن فرو گذار نشده باشد .

2- برهان لطف

اگر فرض کنیم دین اسلام در بیان مسائل لازم کوتاهی کرده است و جوینده هدایت پاسخ خود را در آن نمی یابد، بی تردید سردرگمی یا دست کم سرخوردگی پدید می آید و این کار از لطف خداوند دور است .

3- برهان تکامل دین

اگر بر اساس ملاک های عقلی و نقلی دین اسلام متکامل ترین ادیان به شمار می رود، باید هر مساله ای را بیان کند .

معیارهای جامعیت

در پایان ، اشاره به معیارهای صدق جامعیت بر قرآن شایسته می نماید . مطابقت با فطرت انسانی، سهولت و انعطاف پذیری در تعلیمات، توان پاسخ به پرسش های بشر، شایستگی همگانی و جاودانگی، همسویی با انسان، همگونی اجزای دین، نگاه همه جانبه، فراروزی و آینده نگری، عقلانی بودن آموزه ها و توجه به تفقه و اجتهاد . بخشی از این ملاک ها به شمار می آید .

پی نوشت ها:

1) بحارالانوار، ج 89، ص 19 .

2) اشاره به دو کتاب معروف تفسیری است که به شکل افراطی به مسائل علوم و تجربی پرداخته اند:

کشف الاسرارا النورانیه (اسکندرانی) و الجواهر فی تفسیر القرآن .(طنطاوی)

3) هفده گفتار در علوم قرآنی، ترجمه سید حسین حسینی، 93- 98 .

4) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 2، ص 503 .

5) تفسیر الحدیث، محمد عزة دروزه، ج 6، ص 91 .

6) فربه تر از ایدئولوژی، عبدالکریم سروش، ص 48، 58 و 122 .

7) مجله کیان، حبیب الله پیمان، شماره 5، ص 27 و 28 .

8) و آن چه را فرستاده او به شما داد، آن را بگیرید و از آن چه شما را باز داشت، باز ایستید .(حشر (59): 7)

9) خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاء امر خود را نیز اطاعت کنید .(نساء (4): 59)

10) ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند .(. . مائده (5): 55)

11) قطعا برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکوست .(احزاب (33): 21)

12) و شایسته نیست مؤمنان همگی (برای جهاد) کوچ کنند . پس چرا از هر فرقه ای از آنان، دسته ای کوچ نمی کنند تا (دسته ای بمانند و) در دین آگاهی پیدا کنند .(توبه (9): 122)

13) همانا من میان شما (مردم) دو شی ء گرانبها را به یادگار گذاشتم . کتاب خدا و عترت خود که اهل بیت من باشند، اگر پس از من به آن دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد: آن دو از هم جدانمی شوند تا با هم به حوض (بهشت) وارد می شوند .(بحارالانوار، ج 2، ص 100)

14) مجله معرفت، ناصر مکارم شیرازی، شماره 5، ص 4 .

15) تفسیر المنار، شیخ محمد عبده، ج 7، ص 394 و 395 .

16) تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 7 .(ذیل آیه 37 سوره انعام)

17) انسان و قرآن، حسن حسن زاده آملی، ص 9 .

18) تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 215- 218 .

19) مجمع البیان، طبرسی، ج 6، ص 190 .

20) الجدید فی التفسیر القرآن، شیخ محمد سبزواری، ج 3، ص 29 .

21) اصول کافی، کلینی، ج 1، ص 59 .

22) همان .

23) همان .

24) نهج البلاغه، خطبه 158 .

 

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 30 / 10 / 1395




پیـــام های آسمــانی

جزء بیست و هفتم

(برگرفته از تفسیر نور)


1. مَا تَذَرُ مِن شَىءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كاَلرَّمِيمِ

به هر چه مى ‏وزيد آن را چون خاكسترِ استخوان مرده مى ‏گردانيد.

بلایای طبیعی همچون خشکسالی و قحطی، می تواند عذاب الهی باشد.

«مَا تَذَرُ مِن شَى‏ءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كاَلرَّمِيم»

( ذاریات، 42)

 

2. إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِين

خداست روزى‏ دهنده. و اوست صاحب نيرويى سخت استوار.

تمام امکانات و تخصص‌ها و ابزارها، وسیله برای رسیدن به رزق
است. ولی روزی رسان تنها خداست.


«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ»

(ذاریات، 58)



3. يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا

روزى كه آسمان سخت بچرخد.

برای وقوع قیامت، نه فقط زمین که تمام کرات
آسمانی به هم می‌ریزد.


«يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا»

(طور،9 )





4. يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَ لَا تَأْثِيمٌ

در آنجا جام مى ‏دهند و جام مى‏ ستانند، كه در آن
نه سخن بيهوده باشد و نه ارتكاب گناه.


در خوردن شراب‌های دنیوی، لغو و گناه راه دارد، ولی
در بهشت لغو و گناه راه ندارد.


«لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَ لَا تَأْثِيمٌ»

(طور، 23)



5. مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى‏

چشم خطا نكرد و از حد درنگذشت.

حق چشم، آن است که نه انحراف بیند و نه زیاده.

«مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى‏»

(نجم، 17)




6. وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَی

و اوست كه مى‏ خنداند و مى ‏گرياند.

خنده و گریه، هر دو لازم است و نباید در حالات
عاطفی و احساسی، مانع خنده و گریه شد.


«هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَی»

(نجم، 43)


7. وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْءَانَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِر

و اين قرآن را آسان ادا كرديم تا از آن پند گيرند.
آيا پندگيرنده ‏اى هست؟

قرآن، آسان است ولی سست نیست، یعتی سخنانش
محکم و استوار است.


«يَسَّرْنَا الْقُرْءَانَ»

(قمر، 17)




8. خَلَقَ الْانسَانَ مِن صَلْصَالٍ كاَلْفَخَّارِ*
وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ

آدمى را از گل خشك‏شده ‏اى چون سفال بيافريد.
و جن را از شعله ‏اى بى‏ دود.


خداوند از ماده سرد بی‌روح (صَلْصَالٍ) و ماده گرم بی‌روح (مَّارِجٍ)،
موجودات زنده می‌سازد.


«خَلَقَ الْانسَانَ.... خَلَقَ الْجَانَّ...»

( الرحمن، 14 و 15)





9. وَ حُورٌ عِينٌ* كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ

و حوران درشت چشم، همانند مرواريدهايى در صدف.

زنانی بهشتی‌اند که در عین زیبایی، عفیف و پاکدامن باشند.

«وَ حُورٌ عِينٌ* كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ»

( واقعه، 22 و 23)



10. الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ

آنان كه بخل مى‏ ورزند و مردم را به بخل وامى ‏دارند. و هر كه
رويگردان مى ‏شود، بداند كه خدا بى ‏نياز و ستودنى است.


بخیل، محبوب خدا نیست.

«والله لایحب کل مختال فخور الذین یبخلون...»

(حدید، 24)


 
 

موضوعات مرتبط: پیام های وحی آسمانی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 10 / 1395

 

شیمی دان نمونه 1

 

در شیمی از اصطلاح"مول" برای اندازه گیری مقدار یک عنصر یا ماده مرکب استفاده می شود. در واقع این یک تعریف و قسمتی از زبان بیان علم شیمی است. برای این که از مول بیش تر بدانیم، بهتر است از "وزن اتمی" شروع کنیم.

 

وزن اتمی:

شیمی دان ها همواره به دنبال کشف روابط وزنی بین عناصر بوده اند. بیایید تصور کنیم که در یک آزمایشگاه شیمی و در قرن 19 هستیم و می خواهیم بدانیم آزمایش بین روی و گوگرد به چه صورت انجام می شود:

 

 

شیمی دان نمونه 1

 

65 گرم از روی و40 گرم از گوگرد برداشته و آن ها را در یک بوته آزمایشگاه برای چند ساعت حرارت می دهیم. سپس مقدار اضافه گوگرد را در متیلن کلرید حل می کنیم.
ماده ای از گوگرد اضافی باقی نمی ماند و هیچ اثری از روی دیده نمی شود و وزن آن 97 گرم است.

 

سوال 1:

وزن گوگرد ترکیب شده با روی (مقداری که واکنش داده است) چه قدر است؟

الف) 40 گرم            ب) 8 گرم                     ج) 32 گرم

 

جواب الف اشتباه است؛ از آن جایی که مقداری از گوگرد بعد از اتمام واکنش هنوز هم باقی می ماند، تمام آن با روی واکنش نداده است.

جواب ب اشتباه است؛ دوباره وزن نهایی ماده مرکب را بررسی کنید و یادتان باشد که تمام مقدار روی مصرف شده است.

جواب ج صحیح است؛ زیرا در پایان واکنش هیچ اثری از روی نیست؛ تمام 65 گرم ا ز روی به طور شیمیایی مصرف شده است. ماده نهایی که شامل روی و گوگرد است، دارای وزن 97 گرم است؛ بنابراین  97 - 65 = 32 g از گوگرد مصرف شده است.

 

بنابراین در این واکنش، وزن ترکیبی روی و گوگرد 65 و 32 گرم است. اثر این وزن ترکیبی در دهه 1800 و در زمان دالتون مشخص شد، او فرض کرد که تمام ماده از اتم ها تشکیل شده است و واکنش ها شامل ترکیبات این اتم ها با نسبت های صحیح (غیر کسری) هستند.

 

هم چنین دالتون فرض کرد تمام اتم های یک عنصر دارای جرم یکسانی هستند (اکنون ما می دانیم که این فرض اشتباه است).

 

ما می دانیم که یک اتم گوگرد با یک اتم روی ترکیب می شود تا ماده مرکب سولفید روی را حاصل کند، اگر 32 گرم از گوگرد با 65 گرم از روی واکنش دهد، یک اتم روی، 65/32  بار سنگین تر از یک اتم گوگرد است. معادله پایین این واکنش را نشان می دهد:

شیمی دان نمونه 1

 

در این معادله، نمادهای عناصر در شکل عنصری آن ها نوشته شده است و ماده مرکب ZnS نشان می دهد که نسبت یک به یک از اتم های روی و گوگرد وجود دارد.

 

شیمی دان نمونه 1

سوال 2:

اگر اتم روی با دو اتم گوگرد ترکیب شود، واکنش آن به کدام صورت خواهد بود؟

 

شیمی دان نمونه 1
 

جواب ج صحیح است؛ زیرا ماده مرکب سمت راست به خوبی نسبت یک به دو از روی و گوگرد را بیان می کند. هم چنین این ماده مرکب به ما می گوید که دو اتم گوگرد در سمت راست معادله به دو اتم گوگرد در سمت چپ نیز نیاز دارد.

 

سوال3:

با فرض این که وزن یکسانی از هر عنصر (65 گرم روی و 32 گرم از گوگرد) در واکنش با هم مصرف شده اند و یک اتم روی با دو اتم گوگرد واکنش داده است، وزن ترکیبی گوگرد چه قدر خواهد بود؟

 

الف) 16 گرم      ب) 64 گرم             ج) 32 گرم

 

گزینه الف صحیح است. اکنون 32 گرم از گوگرد نشان دهنده واکنش دو اتم گوگرد با یک اتم روی است. در نتیجه هر اتم گوگرد باید وزن نصف شده داشته باشد یعنی 16 گرم.

 

 


مرکز یادگیری سایت تبیان - تنظیم: آلچالانلو


موضوعات مرتبط: گونان گون
برچسب‌ها: شیمی دان نمونه 1
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 10 / 1395

اتم های عناصر مختلف با نسبت های متفاوت با هم ترکیب می شوند. برای مثال، سیلیسیوم با دو اتم گوگرد ترکیب می شود (فرمول سولفید سیلیسیوم SiS2 است) و دو اتم سدیم با یک اتم گوگرد ترکیب می شود (Na2S ).

 

بنابراین تعیین نسبت اتم ها در هر ماده مرکب مهم است. فرض کنید لیستی از وزن های نسبی اتم ها را تهیه کرده ایم:

 

شیمی دان نمونه 2

 

به دلیل این که هیدروژن سبک ترین عنصر است، بیایید وزن آن را 1 در نظر بگیریم و وزن بقیه عناصر را با توجه به وزن آن یک پنجم کنیم:

شیمی دان نمونه 2

سوال 1:

با توجه به جدول، اتم کربن چه قدر سنگین تر از بور است؟

الف) 12 برابر        ب) 12/10 برابر           ج) 10/12 برابر

 

جواب: از جدول بالا می فهمیم که کربن و بور وزن اتمی نسبی 12 و 10 دارند، میانگین اتمی کربن از میانگین اتمی بور، سنگین تر است. برای همین میانگین اتمی کربن 12/10 برابر سنگین تر از میانگین اتمی بور است.

 

سوال 2:

چه جرمی از نقره شامل تعداد یکسانی از اتم های 12 گرمی کربن است؟

 

جواب این سوال 107 گرم است. جرم های جدول بالا نشان دهنده جرم های نسبی عناصر هستند. طبق جدول، میانگین اتمی نقره 107/12 = 8.9  دارای همان توده جرمی میانگین اتمی کربن است. برای همین، برای داشتن تعداد یکسانی از اتم های نقره، به جرم کربن نیاز داریم که 107/12  برابر جرمش است. از آن جایی که 12 گرم اتم کربن داریم، پس      107/12 x 12 = 107 g  نقره داریم.

 

سوال 3:

چه جرمی از نقره دارای تعداد یکسانی از اتم های 6 گرمی کربن است؟

جواب: 107/2 = 53.5 g  نقره، اگر نادرست حل کردید به سوال قبل برگردید و این نسبت را رعایت کنید:

 

6/12 = X/107

 

ایزوتوپ ها:

در اوایل قرن بیستم، طیف سنجی جرمی (اسپکترومتر جرمی) که به دانشمندان اجازه می داد تا جرم تک تک اتم ها را به صورت مجزا تعیین کنند، ساخته شد. این وسیله واقعیت هایی را کشف کرد از جمله این که تمام اتم های یک عنصر، جرم یکسانی ندارند (برای همین بود که به جای کلمه "اتم و وزن اتم" از "میانگین اتم" استفاده کردیم).

 

اتم های یک عنصر دارای جرم های مختلفی هستند که "ایزوتوپ" نامیده می شود. برای مثال، دو ایزوتوپ مهم بور وجود دارد که هر دو دارای 5 پروتون در هسته هستند اما یکی از ایزوتوپ ها دارای 5 نوترون و دیگری دارای 6 نوترون است. می دانیم که جمع تعداد پروتون ها و نوترون ها در یک هسته، جرم ایزوتوپ را حاصل می کند. این تعداد به صورت یک بالا نویس در سمت چپ در کنار نماد شیمیایی عنصر نوشته می شود. برای مثال ایزوتوپ بور با 6 نوترون، 11B است.

 

 

ایزوتوپ های هیدروژن
 

 

الکترون ذره دیگر موجود در اتم ها بسیار مورد علاقه شیمی دان هاست. الکترون ها در خارج از هسته و با بار منفی به دور هسته می چرخند. جرم الکترون از جرم پروتون یا نوترون بسیار کوچک تر است. بار روی الکترون با بار پروتون یکسان است اما علامت آن ها مخالف هم است. در نتیجه در یک اتم خنثی، تعداد الکترون ها و پروتون ها یکی است.

سوال 4:

کدام یک از ایزوتوپ های زیر دارای 6 پروتون و 7 نوترون است؟

الف) 7B

ب) 13B

ج) 12C

د) 13C

جواب: گزینه د صحیح است.

 

سوال 5:

کلر طبیعی موجود در طبیعت دارای دو ایزوتوپ است که یکی از ن ها دارای دو نوترون بیش تر از دیگری است. اگر ایزوتوپ سبک تر دارای عدد جرمی 35 باشد؛ نماد شیمیایی صحیح ایزوتوپ دیگر چیست؟

 

جواب : 37Cl نماد شیمیایی کلر Cl است و ایزوتوپ صحیح کلر بایستی دو عدد بیش تر از 35 باشد؛ یعنی 37.

 

بعد از کشف ایزوتوپ ها و میانگین برای اندازه گیری های صحیح جرم نسبی ایزوتوپ ها، دانشمندان تصمیم گرفتند تا جرم ایزوتوپ 12C باید به صورت دقیق 12.0000 واحد وزن اتمی (amu) تعریف شود.

 

شیمی دان نمونه 2

 

در شکل بالا در a) یک هندوانه، 12 قطعه هندوانه در b) ، در حالت c) شما 12/1 هندوانه را می بینید و بالاخره در شکل d) می بینید که چگونه با این مقیاس می توان میوه های دیگر را وزن کرد. شیمی دان ها هم از کربن برای وزن کردن اتم ها استفاده می کنند.

 

سوال 6:

یک واحد وزن اتمی (amu) چگونه تعریف می شود؟

 

الف) 12 گرم

ب) یک دوازدهم جرم یک اتم 12C

ج) 1 x 10-12 گرم

 

جواب صحیح گزینه ب است.

 

جرم نوترون ها و پروتون ها بسیار نزدیک هم است. جرم یک الکترون حدود 2000 برابر کوچک تر از جرم یک نوترون یا پروتون است.

 

سوال 7:

جرم تقریبی یک پروتون و یا نوترون با واحد اتمی amu چه قدر است؟

الف) 12 amu

ب) 6 amu

ج) 1 amu

 

جواب: گزینه ج درست است؛ در یک اتم کربن، 6 پروتون، 6 نوترون و 6 الکترون وجود دارد. وزن الکترون ها نسبت به پروتون ها و نوترون ها آن قدر کوچک است که می توان آن را نادیده گرفت. جرم یک پروتون نیز تقریبا با جرم نوترون برابر است؛ یعنی این هسته دارای جرم ترکیبی 12.00 amu  است. برای همین یک پروتون (و یا یک نوترون) وزن 1.00 amu  دارد.

 

شیمی دان نمونه 2

 

 

سوال 8:

جرم تقریبی یک اتم 13C چه قدر است؟

 

جواب: 13.00 amu

 

سوال 9:

جرم تقریبی دو اتم 29Si چه قدر است؟

 

جواب:

58.0 amu  ؛ زیرا هر نوکلئون (پروتون یا نوترون) دارای جرم 1.00 amu  است (جرم الکترون را نادیده می گیریم). یک اتم سیلیسیوم 29Si دارای جرم 29.0 amu  است و دو اتم سیلیسیوم دارای جرم    2 x 29.0 = 58.0 amu  است.

 


 


مرکز یادگیری سایت تبیان - تنظیم: آلچالانلو

موضوعات مرتبط: گونان گون
برچسب‌ها: شیمی دان نمونه 2
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 10 / 1395
شیمی دان نمونه 3

 

در مطلب قبل به بحث وزن اتمی و ایزوتوپ ها رسیدیم و چند سوال مطرح شد. حال برای این که آموخته های خود را بیازمایید، با چند سوال دیگر این بحث را شروع می کنیم و راجع به میانگین وزن اتمی بیش تر خواهیم آموخت.

 

سوال 1:

فرض کنید دانشمندان تصمیم می گیرند تا سیستم جدید وزن اتمی را طراحی کنند که در آن یک اتم 12C دیگر 12 amu  وزن ندارد بلکه1.00 amu   است. وزن یک اتم 16O در این سیستم چه قدر خواهد بود؟

 

جواب: 16/12 = 1.33 amu

 

سوال 2:

کربن موجود در طبیعت دارای 99% ایزوتوپ 12C و 1% ایزوتوپ 13C است. اگر 99 اتم 12C و یک اتم 13C داشتید، جرم 99 تا اتم 12C و 1 اتم 13C چه قدر خواهد بود؟

 

الف)  1188 amu و 13 amu

ب) 99 amu  و 1 amu

ج) 1000 amu و 10 amu

 

جواب: گزینه الف صحیح است. 99 اتم 12C دارای جرم 99 x 12.00 = 1188 amu  خواهد بود و جرم یک اتم 13C خواهد بود:

1 x 13 = 13 amu

 

شیمی دان نمونه 3

سوال3:

جرم میانگین 100 اتم موجود در سوال 2 را تعیین کنید.

 

جرم کل این صد اتم :

1188 + 13 = 1201 amu

 

میانگین جرم آن ها خواهد بود:

 

1201 amu/100 اتم =

 12.01 amu ( برای هر اتم)

 

اگر نگاه گذرا به جدول تناوبی داشته باشید، متوجه خواهید شد جرم اتمی کربن 12.01 نوشته شده است. همچنین توجه کنید که برای جرم اتمی، واحدی وجود ندارد. شما در جدول تناوبی متوسط جرم اتمی برای تعداد زیادی ایزوتوپ را مشاهده می کنید.

 

سوال 4:

جرم اتمی آرگون که دارای 3 ایزوتوپ طبیعی 38Ar, 36Ar و 40Ar  است، چقدر است؟ درصد این ایزوتوپ ها در طبیعت به ترتیب 0.34%، 0.07% و 99.58% است.

راهنمایی: بدون استفاده از ماشین حساب می توانید جواب را پیدا کنید و بایستی از متوسط وزنی استفاده کنید.

 

الف) 33.33                                          ب) 38.00                                                            ج) 39.98

 

جواب الف اشتباه است. این گزینه، درصد متوسط را نشان می دهد:

(0.34 + 0.07 + 99.58)/3

 

جواب ب نادرست است زیرا متوسط جرم های سه ایزوتوپ را در حالتی که وزن هر سه مساوی است، نشان می دهد.

 

جواب ج صحیح است. می توانید از درصدهای کم ایزوتوپ هایی با عدد جرمی 36 و 38 این نکته را بفهمید. یعنی جرم باید به عدد 40 خیلی نزدیک باشد. در محاسبه، ایزوتوپ ها بایستی بر اساس درصدشان وزن شوند:

 

0.0034 x 36.00 + 0.0007 x 38.00 + 0.9958 x 40.00 = 39.98

 

سوال 5:

کلر دارای دو ایزوتوپ 35Cl  با جرم 34.97 و 37Cl با جرم 36.95 است. وزن اتمی کلر 35.453 است. درصد هر ایزوتوپ چقدر است؟

 

جواب:

در این سوال وزن اتمی مشخص است و وزن متوسط جرم های دو ایزوتوپ است اما درصد ایزوتوپ ها را نمی دانید. به نظر می رسد دو مجهول دارید. در واقع جمع درصد دو ایزوتوپ باید 100باشد و برای همین اگر درصد 35Cl را x بگیریم، درصد 37Cl خواهد بود: 100 – x

 

اگر درصد ها را برداریم و با اعداد آن ها محاسبات را ادامه دهیم، خواهیم داشت:

 

34.97x + 36.95(1 - x) = 35.453

x = 75.6%

 

توجه کنید که این مسئله نشان دهنده این است که ما نمی توانیم فرض کنیم جرم یک ایزوتوپ می تواند با ضرب کردن تعداد نوکلئون ها در 1.00 به دست بیاید. به این دلیل که جرم پروتون و نوترون دقیقا مساوی با 1.00000 نیست.

 

شیمی دان نمونه 3
 

 

حال دو معنی متفاوت از جرم اتمی داریم:
 

1) جرم اتمی نشان دهنده جرم متوسط اتم یک عنصر با واحد amu است و به طور قراردادی، جرم 12C  دقیقا 12 amu  فرض می شود.

2) جرم اتمی نشان دهنده ترکیب نسبی یک عنصر است.

 

شماره 2 این تعبیر به این معناست که اگر بخواهیم از کربن و اکسیژن، ماده مرکب دی اکسید کربن را بسازیم، باید در ابتدا فرمول این ترکیب را بدانیم: CO2

 

زیر نویس 2 بعد از نماد شیمیایی عنصر، نسبت اتم های موجود در ترکیب را به ما نشان می دهد. در مورد CO2 یعنی دو اتم اکسیژن به ازای یک اتم کربن در این ماده وجود دارند.

 

حال احتیاج به جرم اتمی کربن و اکسیژن داریم: یعنی به ترتیب 12 و 16. اگر فرمول ترکیب CO بود، باید 12 گرم کربن را با 16 گرم اکسیژن ترکیب می کردیم. یا 1.2 گرم کربن را با 1.6 گرم اکسیژن و هر واحد وزنی که دلخواه شماست. اما در مورد CO2 دو اتم اکسیژن نیاز داریم. بنابراین به ازای مصرف 12 گرم کربن باید 2 ×16 = 32 g  اکسیژن استفاده کنیم. اگر 4 گرم کربن در دسترس است، باید 4 × (16/12) × 2 = 10.7 g  اکسیژن مصرف کنیم تا به CO2 دست یابیم.

 

توجه کنید که نسبت جرم اتمی و تعداد اتم های هر عنصر همیشه در محاسبات نقش مهم دارد.

شیمی دان نمونه 3

 

سوال 6:

اگر SO2  شامل 32 گرم گوگرد باشد، چند گرم اکسیژن در این ماده وجود دارد؟

 

الف) 16                ب) 32                                ج) 64

 

گزینه ب درست است. در این ماده دو اتم اکسیژن وجود دارد و وزن اتمی گوگرد 32 است ولی وزن اتمی اکسیژن 16 است. پس اگر 32 گرم گوگرد برای این ماده وجود داشته باشد، 32 گرم اکسیژن مورد نیاز است.

 

سوال 7:

اگر ماده NH3 دارای 6 هیدروژن باشد، چند گرم نیتروژن در آن وجود دارد؟

 

جواب:

نسبت وزن اتمی نیتروژن به هیدروژن، 14 به 1 است. این ترکیب شامل سه اتم هیدروژن برای هر اتم نیتروژن است. 6 گرم از هیدروژن برای 3 اتم هیدروژن است. برای همین هر هیدروژن 2 گرم خود را در ترکیب شرکت می دهد و نیتروژن باید

14 x 2 = 28   گرم شرکت داشته باشد.

 

سوال 8:

چند گرم هیدروژن ، تعداد اتم یکسان با کربن که مقدار آن 12.01 گرم است، دارد؟

 

جواب:

متوسط وزنی اتم هیدروژن به کربن 1.008/12.01  است. برای همین اگر 1.008 گرم هیدروژن داشته باشیم، تعداد یکسان از اتم های کربن با جرم 12.01 خواهیم داشت.

 

حال مشخص شد که وزن اتمی در جدول تناوبی برای تعیین نسبت تعداد اتم ها در مقادیر متفاوت و گوناگون عناصر به کار می رود.جرم ها (وزن ها) متوسط جرم اتم متعلق به عنصر را در واحد جرم اتمی amu نشان می دهند.

 

 

 


مرکز یادگیری سایت تبیان - تنظیم: آلچالانلو

موضوعات مرتبط: گونان گون
برچسب‌ها: شیمی دان نمونه 3
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 10 / 1395

Image result for ‫مناظره هشام بن حکم با عمرو بن عبید‬‎

در کتاب کافی[6] در کتاب الحجه مرحوم کلینی از علی بن ابراهیم از پدرش از حسن بن ابراهیم از یونس بن یعقوب روایت می کند

که : در نزد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام جماعتی از اصحاب بودند که از آنجمله حمران بن اعین و محمد بن نعمان و هشام

بن سالم و طیار و جماعتی که در میان آنان جوانی برومند بنام هشام بن حکم[7] بود .

حضرت به هشام بن حکم فرمودندای هشام!آیا خبر می دهی به ما از آن مناظره و مکالمه ای که بین تو و بین عمرو بن عبید واقع شد ؟

هشام گفت : یابن رسول الله مقام و منزلت تو بالاتر از آنست که من در مقابل شما لب بگشایم ، و مناظره خود را باز گویم ، من از شما حیا می کنم

 

و در پیشگاه شما زبان من قادر به حرکت و سخن گفتن نیست .

حضرت فرمودند : زمانیکه شما را به کاری امر نمودیم باید بجا آورید!

هشام در این حال لب به سخن گشود و گفت داستان عمرو بن عبید و جلوس او در مسجد بصره و گفتگوی او با مردم به من گوشزد

شد ، و بر من بسیار ناگوار آمد ، برای ملاقات و مناظره با او حرکت نموده و به بصره وارد شدم .

روز جمعه بود به مسجد بصره درآمدم دیدم که حلقه وسیعی از جماعت مردم مجتمعند و در میان آنان عمرو بن عبید مشغول سخن گفتن است ، مردم سئوال می کنند و او جواب می گوید .

عمرو بن عبید یک شمله سیاهی از پشم بر کمر خود بسته و شمله دیگری را ردای خود نموده و سخت مشغول گفتگوست .

من از مردم تقاضا نمودم که راهی برای من باز کنند ، تا خود را بدو رسانم ، مردم راه دادند ، من از میان انبوه جمعیت عبور نموده در آخر آنان نزدیک عمرو بن عبید دو زانو به زمین نشستم ، سپس گفتم : ای مرد دانشمند!من مردی هستم غریب ، مرا رخصت می دهی سئوالی بنمایم ؟ گفت بلی

گفتم : آیا چشم داری ؟

گفت : ای فرزند این چه سئوالی است ؟ تو می بینی من چشم دارم دیگر چگونه از آن سئوال می کنی ؟

موضوعات مرتبط: امام شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 10 / 1395

Image result for ‫عصمت انبیاء و ائمه علیهم السلام‬‎

منظم عالم انسانیت و اجتماع امام است که حتما باید دارای قوائی متین و فکری صائب و اندیشه ای توانا ناظر بر اعمال و کردار امت بوده ، بین آنها نظم و تعادل را برقرار کند .

آیا اگر این امام نیز خود جایز الخطا و مبتلی به معصیت و گناه و در فکر و اندیشه مانند سایر افراد جامعه دچار هزاران خطا و اشتباه گردد و یا نیز مانند آنان بوالهوس و شهوت ران باشد ، می تواند با اینحال در بین افراد صلح دهد ، اختلافات آنان را رفع کند حق هر ذی حقی را به او برساند و جلوی تعدیات را بگیرد و تمام افراد را قوه حیات و نیروی زندگی بخشد ، به هر کس به اندازه استعداد و نیاز او از معارف و حقائق تعلیم کند ، موارد خطا و اشتباه آنان را هر یک به نوبه خود در سلوک راه خدا و رسیدن به مقصد کمال بیان کند ؟ حاشا و کلا!

بنابراین رهبر جامعه و زعیم و امام مردم باید معصوم و عاری از گناه

و هر گونه لغزش و خطا بوده با فکری عمیق و پهناور و سینه ای منشرح به نور الهی و قلبی منور به تاییدات غیبیه ناظر بر احوال و رفتار و حتی بر خاطرات قلبیه هر یک از افراد امت بوده باشد .

بعضی از عامه عصمت را در پیغمبران قبول دارند و بعضی از آنها مرتبه ضعیفی از عصمت را درباره آنان قائلند و بعضی بطور کلی عصمت را درباره آنان انکار کرده و بهیچوجه آنان را مصون از خطا و معصیت نمی دانند ، ولی شیعه بطور عموم عصمت را به تمام معنی در انبیاء شرط می داند و نیز درباره ائمه معصومین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین قائل به عصمت است .

 

 

موضوعات مرتبط: امام شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 28 / 10 / 1395

Image result for ‫عصمت انبیاء و ائمه علیهم السلام‬‎بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین

و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم .

قال الله الحکیم فی کتابه الکریم :

«کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جائتهم البینات بغیا بینهم

فهدی الله الذین آمنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه و الله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم [1]

اختلاف اساسی بین شیعه و سنی

بین شیعه و سنی اختلاف فقط در مسئله ولایت است .

شیعه می گوید امام باید معصوم باشد و از جانب خدا منصوب گردد ، سنیان می گویند عصمت از شرائط امام نیست و مردم می توانند برای خود امامی را اختیار کنند و از او پیروی نمایند .

بقیه مسائلی که مورد اختلاف بین این دو گروه است همه تابع این مساله بوده و از فروعات این اصل بشمار میرود ، و روی زمینه اختلافی که در این اصل به میان آمده است در آن فروعات نیز اختلافاتی قهرا پیدا شده است ، بطوریکه اگر در این اصل اختلاف از میان برخیزد و این دو فرقه دارای مرام و مذهبی واحد گردند ، بقیه فروع نیز خودبخود به پیروی و به تبع این اصل اختلافات خود را رها نموده و متحد خواهند شد . ما به یاری خدا و استمداد از روح پاکان و اولیای خدا در این روزها اصل این مساله را بررسی می نمائیم و از روی کتاب خدا و نصوص صریحه ای که از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وارد شده است شرائط امام را بیان میکنیم بحوله و قوته و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و برای توضیح این معنی قبل از استدلال به آیه فوق که در مطلع سخن ذکر شد شاهد و مثالی را از باب مقدمه ذکر میکنیم .

 

موضوعات مرتبط: امام شناسی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 27 / 10 / 1395

 



اثر تركه بر رو ي آب


روزی حضرت عیسی با حواریون خود کنار جوی آبی نشسته بودند. حضرت عیسی چوب بلندی ترکه شکل در دست داشت. به حواریون اشاره کرد که نگاه کنند و با ترکه شکلی روی آب کشید.

خوب ترکه روی آب اثر خود را گذاشت، روی آب شکلی ظاهر شد ولی کمتر از چشم به هم زدنی از بین رفت.

حضرت عیسی رو به حواریون خود فرمودند نسبت شما در دنیای فانی به آخرت مانند اثر ترکه بر روی آب است. چه زود شکل و اثرش از بین رفت. در دنیا هر چه شما بسازید به همین سرعت از بین میرود. بعد از شما هم می سازند و دوباره و دوباره از بین میرود.

به فکر آخرت و سرنوشت ابدی خود باشید.این اثر گذاشتن بر روی آب زمانش اندک است.





موضوعات مرتبط: حکایت ها وحکمت ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 27 / 10 / 1395


 

 



وفای سگ


یک روز عارفی درکوه زندگی میکرد. در پای کوه روستای بود که اهلی ان بی خدا بودند وبه خدا اعتقاد نداشتن.برای مرد عارف ازغیب سفره های می اومد.

تا اینکه خدا برای امتحان کردن اون مرد چند روزی سفره ای براش نفرستاد.مرد عارف بعد از چند روز گرسنگی بی طاقت شد و نا لان از خدا وشاکی از او به سمت روستا حرکت کرد تا بتونه چیزی برای خوردن پیدا کنه.

بعد از رسیدن به روستا در خانه ی یکی از اهلی روستا رو زد. مردی خشمگین از خونه بیرون اومد و تا مرد را دید شروع کرد به ناسزا گفتن مرد هم نا گزیر حرفهای او را شنید وبعد از او درخواست کمی غذا کرد .

مرد بی خدا هم به مرد عارف و هم به خدا او اهانت کرد وبعد کمی نان به او ن داد.

مرد عارف تا خواست به سمت کوه حرکت کنه سگ مرد بی خدا جلوی اون رو گرفت و به خواست خدا به حرف اومد و به مرد عارف گفت: خجالت نمی کشی.

مرد عارف گفت چطور. سگ گفت در گاه خداوند رو کنار گذاشتی وبه اینجا اومدی تا این گونه باتو رفتار بشه.

مرد گفت: چطور خب خدا مددم نمیکرد نا گزیر بودم و به اینجا پناه اوردم.

سگ در جواب مرد عارف گفت: من روزها و شاید ماهااز صاحبم غذای نمی گیرم ولی هنوز از در خانه اش کنار نرفتم حالا تو به خاطر چند روز امتحان اینگونه خدا رو فراموش کردی.






موضوعات مرتبط: حکایت ها وحکمت ها
برچسب‌ها: وفای سگ
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 27 / 10 / 1395


 



طلبه جوان و دختر فراري



شب طلبه جواني به نام محمد باقر در اتاق خود در حوزه علميه مشغول مطالعه بود به ناگاه دختري وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بيچاره اشاره کرد که ساکت باشد.

دختر گفت : شام چه داري ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه اي از اتاق خوابيد و محمد به مطالعه خود ادامه داد .

از آن طرف چون اين دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان ديگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولي هر چه گشتند پيدايش نکردند .

صبح که دختر از خواب بيدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصباني پرسيد چرا شب به ما اطلاع ندادي و ....

محمد باقر گفت : شاهزاده تهديد کرد که اگر به کسي خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد شاه دستور داد که تحقيق شود که آيا اين جوان خطائي کرده يا نه ؟
و بعد از تحقيق از محمد باقر پرسيد چطور توانستي در برابر نفست مقاومت نمائي؟
محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه ديد که تمام انگشتانش سوخته و ... لذا علت را پرسيد طلبه گفت :
چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه مي نمود هر بار که نفسم وسوسه مي کرد يکي از انگشتان را بر روي شعله سوزان شمع مي گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدين وسيه با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شيطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ايمان و شخصيتم را بسوزاند

شاه عباس از تقوا و پرهيز کاري او خوشش آمد و دستور داد همين شاهزاده را به عقد مير محمد باقر در آوردند و به او لقب ميرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وي به عظمت و نيکي ياد کرده و نام و يادش را گرامي مي دارند. از مهمترين شاگران وي مي توان به ملا صدار اشاره نمود .

نفس اماره يکي از عواملي است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه مي کند . قران کريم مي فرمايد :
نفس اماره به سوي بديها امر مي کند مگر در مواردي که پروردگار رحم کند ( سوره يوسف آيه 53)

انسانهايي که در چنين مواردي به خدا پناه ميبرند خداوند متعال آنها را از گزند نفس اماره حفط مي کند و به جايگاه ارزشمندي مي رساند




موضوعات مرتبط: حکایت ها وحکمت ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 26 / 10 / 1395

Image result for ‫صاحب نهج‎البلاغه و قرآن‬‎

  در زمینهی پیوند نهجالبلاغه با قرآن، چهار موضوع مهم و محوری مورد توجّه و قابل بررسی است:

1ـ نهجالبلاغه، از نظر معنا و مطالب، هماهنگی خاصّی با قرآن دارد؛ گویی روح آیات قرآن در کالبد سخنان نهجالبلاغه جاری است.

2ـ در نهجالبلاغه گاهی آیات قرآن تفسیر شده، و گفتاری که بیان شده همان تفسیر آیات است.

3ـ در نهجالبلاغه، با عنوان قرآن یا کتاب خدا، موارد زیادی از قرآن، وصف و تجلیل شده و اهداف و حقایق قرآن بیان گردیده است.

4ـ نهجالبلاغه به طور مستقیم یا غیرمستقیم رنگ و بوی قرآنی دارد، و در واقع نهجالبلاغه را میتوان تفسیر و تفصیل بیشتر آیات محکم و متشابه و مجمل قرآن به شمار آورد.

          امّا حدود 105 آیه به شرح زیر به طور مستقیم در نهجالبلاغه نقل شده است:

          الف: بیان تمام یا قسمتی از مضامین آیات قرآن در 35 مورد از نهجالبلاغه آمده است.

          ب: بیان مفادّ آیه با شرح و تفصیل یا به اختصار در 601 مورد از نهجالبلاغه آمده است.

          ج: نهجالبلاغه در 122 مورد به آیات قرآن استشهاد کرده است.

          د: در 11 جای نهجالبلاغه آیات قرآن تفسیر شده است.

          ه: نهجالبلاغه در 96 مورد کتاب خدا را وصف کرده است.1

 

1- برای اطلاّع بیشتر به کتاب «رابطهی نهجالبلاغه با قرآن»، اثر دکتر سیّدجواد مصطفوی مراجعه کنید.

 


برگرفته شده از پایگاه تخصصی نهج البلاغه (nahjolbalaghe.blog.ir )

 

موضوعات مرتبط: پند های نهج البلاغه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 26 / 10 / 1395

Image result for ‫صاحب نهج‎البلاغه و قرآن‬‎

   نهجالبلاغه اثری است که در طول قرنها، پابهپای قرآن روشنگر حقایق آسمانی و بیانگر زندگی واقعی انسانی بوده است. نهجالبلاغه گویی برای امروز و فردا و فرداها نوشته شده و با مرور زمان کهنه نمیشود، بلکه از آن جا که جلوهای از قرآن است، همانند آن همیشه زنده و نو است، و فروغ آن بر سر لوحهی حیات بشری نورافشانی میکند.

بدین جهت است که فرزانهی عصر، آیتاللّه مطّهری در سخنی بسیار زیبا و عمیق، نهجالبلاغه را فرزند قرآن خوانده است، و میفرماید:

«نهجالبلاغه از همهی جهات متأثّر از قرآن و در حقیقت فرزند قرآن است.»1

 

همان گونه که قرآن به همهی بشریّت و جهان اسلام تعلّق دارد، نهجالبلاغه نیز چون باطن و مغز قرآن را در خود دارد، متعلّق به بشریّت و همهی مسلمانان است. از این روی دربارهی عظمت و مکانت رفیع نهجالبلاغه، همهی دانشمندان منصف از مسلمان و غیرمسلمانان به ویژه در بُعد ادبی و فصاحب و بلاغت آن، لب به وصف آن گشودهاند. آلوسی از دانشمندان نکتهسنج اهل سنّت مینویسد:

«.. نهجالبلاغه که حاوی خطبههای علی‎ّ بنابیطالب است، پرتوی از نور سخن الهی دارد، و خورشیدی است که با فصاحت منطق نبوی میدرخشد...»2

 1- سیری در نهجالبلاغه / 3ه.

2- مصادر نهجالبلاغه، ج 1، ص 97.


برگرفته شده از پایگاه تخصصی نهج البلاغه (nahjolbalaghe.blog.ir )

 

موضوعات مرتبط: پند های نهج البلاغه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 26 / 10 / 1395

Image result for ‫صاحب نهج‎البلاغه و قرآن‬‎

 

          صاحب نهجالبلاغه، علی(ع) مظهر همهی آیات الهی و جلوهی تام‎ّ کتاب تدوینی

 (قرآن) است. او کتاب عینی خداوند است و همان راهی را پیموده که قرآن کریم ترسیم نموده و همانگونه زیست کرده که خداوند در کتابش رهنمون شده است. پیوند علی(ع) و قرآن پیوندی حقیقی است و یکی بدون دیگری متصوّر نیست، چنان که پیامبراکرم(ص) در سخنی بلند فرموده است:

                              

 «عَلِی‎ٌّ معالْقُرْآن‎ِ وَ الْقُرْآن‎ُ مَع‎َ عَلِی‎ٍّ لَن‎ْ یَفْتَرِقَا حَتَّی‎َ یَرِدَاعَلَی‎َّ الْحَوْض‎ِ

 

 علی با قرآن و قرآن با علی است و این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.

          علی(ع) پیوسته در کنار حامل وحی و تحت تربیت وحی بود، تا آن زمان که وحی انقطاع یافت و حامل وحی (رسول خدا(ص)) در حالی که سر بر سینهی علی(ع) داشت به سوی معبود خود شتافت. علی(ع) با قرآن بود و عالم به همهی امور آن. او جامع قرآن بود و مفسّر آن. او معلّم قرآن بود و اهل آن.

          علی(ع) میفرماید:

«به خدا سوگند که هیچ آیهای نازل نشد مگر اینکه دانستهام دربارهی چه، و در کجا نازل شد؛ به راستی که پروردگارم به من قلبی پر فهم و زبانی پر سؤال بخشیده است

          علی (ع) تحت تربیت حامل وحی، همهی علوم قرآن و رموز آن را فرا گرفت.

          بدین ترتیب پیوند صاحب نهجالبلاغه با قرآن پیوندی حقیقی و میان آن دو وحدت و یگانگی بوده است و همهی معارف قرآن از او و به اهتمامش او شکل گرفته است و این حقیقت در نهجالبلاغه به تمامه جلوه کرده است.1

 

1- چشمهی خورشید / 195.

 


برگرفته شده از پایگاه تخصصی نهج البلاغه (nahjolbalaghe.blog.ir )

موضوعات مرتبط: پند های نهج البلاغه
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 10 / 1395

عبرت‌های نمازی عاشورا در بیان حجت‌الاسلام قرائتی: تمام سخنرانی‌های امام حسین(ع) بعد از نماز بود/ راز کامل‌بودن نماز مسافر در حرم حسینی

عبرت‌های نماز که از واقعه عاشورا می‌توان گرفت، توسط حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز بیان شده که نکات جالبی در بر دارد...

صدای شیعه: عبرت‌های نماز که از واقعه عاشورا می‌توان گرفت، توسط حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز بیان شده که نکات جالبی در بر دارد:

1-
تمام سخنرانی‌های امام حسین(ع) بعد از نماز بوده.
در مسیر حرکت امام حسین علیه السلام سخنرانی‌های زیادی داشتند که در تاریخ ثبت شده و همه آنها بعد از نماز بوده. حضرت راه باز فکری را بند به نماز می‌فرمود، چون وقت‌های دیگر فکرهای گوناگونی است ولی وقت نماز و در مسجد فکرها آماده و متمرکز است
.

2-
برای نماز شب عاشورا مهلت گرفت
عصر تاسوعا دشمن خواست حمله کند حضرت شب عاشورا را مهلت گرفت وفرمود
.
«
أنی أحب الصلاة له»(اللهوف، ص‏89) من نماز را دوست دارم.
حضرت هیچ تقاضایی از دشمن ندارد جز تأخیر برای نماز با اینکه هیچ ترس و وحشت و هراسی هم از دشمن ندارد
.

3-
اذان گفتن در سخت‌ترین شرائط.
ظهر عاشورا در میدان جنگ، زیر رگبار، نماز که می‌خواند اذان هم می‌گوید، و دست از مستحبات برنداشت. ما گاهی یکی در عروسی تنبک می‌زند می‌گوییم نماز باشد فردا، یک تنبک صد تا نماز را تحویل می‌دهد، یک چیز جزئی ما را عوض می‌کند
.

4-
عشق فرستاده امام حسین(ع) به نماز.
حضرت نماینده‌ای دارد بنام مسلم بن عقیل که قبل از خود او را به طرف کوفه می‌فرستد، که اوضاع را بررسی کند و به حضرت خبر دهد او را هم دستگیر کرده و شهید کردند. درباره حالات مسلم سوال شد گفتند شب آخر از غروب تا صبح مشغول نماز بود
.
نماز چیزی است که آنهایی که فهمیدند چیست، عاشق شدند
.

5-
همه شب عاشورا را به دعا و نماز مشغول بودند.
«فقام اللیل کله یصلی و یستغفر و یدعو و یتضرع و قام أصحابه کذلک یصلون و یدعون و یستغفرون»(إرشاد مفید، ج‏2، ص‏93) پس ایستاد شب را تا به صبح به نماز و استغفار و دعا و گریه و زاری و همینطور اصحاب او هم به نماز و دعا و استغفار مشغول بودند. (نفس المهوم از ارشاد)
«وَ بَاتَ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍٍ»(اللهوف، ص‏91) شب‌زنده‌داری کردن پس برای آنها زمزمه‌ای بود مثل زمزمه زنبور و حال اینکه بخشی در رکوع بخشی در سجد و بخشی ایستاده و نشسته بودند.
در کتاب لهوف (از کتابهای تاریخ کربلاست) دارد که شب عاشورا 32 نفر از لشکر یزیدیان آمدند از کنار خیمه‌های امام حسین(ع) و اصحاب رد شوند، وقتی صدای گریه و دعا و ناله و نماز آنها را شنیدند توبه کردند و آمدند طرف حضرت
.

 

موضوعات مرتبط: دریچه ای به سوی مذهب
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 10 / 1395

 

مقاله ای از شیخ جلال المعاش؛ وقتی ابن تیمیه، یزید را تطهیر می کند/ امام حسین(ع) در اندیشه سلفی

ابن تیمیه عقیده خاصی درباره امیر خود یزید بن معاویه دارد، و مدافع سرسخت اربابش یزید است. یزید پیشوای دارای قدرت است و ابن تیمیه معتقد است هرکه بر صندلی سلطنت و امارت نشست امام است.

صدای شیعه: متن زیر مقاله ای از شیخ جلال المعاش از فصل پنجم کتاب «الامام الحسین (ع) و الوهابیة» با عنوان «الامام الحسین فی الفکر السلفی» است که توسط اسماء خواجه‌زاده ترجمه شده است. متن این مقاله را در ادامه می خوانید؛

سؤال: موضع سلفیت و وهابیت درباره امام حسین (ع) و شهادت فاجعه آمیز او در صحرای کربلاء چیست؟

خداوند در قرآن و پیامبر اکرم (ص) در احادیث فراوان از مولا اباعبدالله (ع) سخن گفته است. پیامبر (ص) می‌فرماید: «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است» [1]، «سید جوانان اهل بهشت است» [2]، «ریحانه جدش رسول اکرم و نور چشم حضرت فاطمه است» [3]، و «امام است؛ چه برخیزد چه بنشیند».

... افراد منصف هر فرقه و دین و دنیایی، وقتی درباره حسین بن علی (ع) و مصائب او می‌خوانند و اینکه مظلوم به شهادت رسید، تحت تأثیر ایثارهای عظیم او قرار می‌گیرند و او را الگو و اسوه خود قرار می‌دهند. چه مسیحیانی مانند آنتوان بارا و سلیمان الکتانی و سایر علمای مسیحیت، که تحت تأثیر امام حسین (ع) قرار گرفتند و تحقیق‌هاو تألیف‌ها درباره او نوشتند. تا جایی که یکی از آنان گفته است: «اگر ما شخصی مانند امام حسین داشتیم از او مجسمه‌ای از طلا می‌ساختیم و در ورودی هر شهر قرار می‌دادیم...». دیگری گفته است: «بلکه آن را در هر خانه‌ای می‌گذاشتیم و مردم را به اسم حسین مظلوم به مسیحیت دعوت می‌کردیم» [4]. و چه انقلابیونی که از سیره و سنت امام برای آزادی کشورشان استفاده کردند. آیا مهاتما گاندی آزادگر هند از استعمار انگلیس نگفت: «من از حسین آموختم چگونه مظلوم باشم و پیروز شوم». علمای مذاهب مختلف اسلام نیز اگر بخواهند کتاب‌هایی که درباره این امام (ع) نوشته شده بشمارند قادر نیستند، و کتابخانه‌ها پر از کتاب‌هایی درباره حسین بن علی (ع) سید الشهدا و پدر آزادگان است.

به رغم اینها و به رغم آیات و احادیث و سخنان علمای تمام ادیان و امت‌ها با همه زبان‌ها درباره امام حسین (ع)، سلفیه یک عقیده دارد: «حسین (ع) با شمشیر جدش کشته شده است».

بله! این فتوای قاضی القضاة شریح است که برای رضایت خاطر اربابش یزید (لعنة الله علیه) چنین فتوایی داد و خدا و سید مخلوقات (ص) را به خشم آورد: «حسین با شمشیر جدش کشته شده است».

 

موضوعات مرتبط: دریچه ای به سوی مذهب
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 / 10 / 1395


تأویل‌ستیزی ابن‌تیمیه بیشتر در بحث صفات خبری خداوند نمود یافته است.

چکیده

صدای شیعه: در فهم و تفسیر متون، در طول تاریخ، همواره دو جریان به موازات هم وجود داشته است: ظاهرگرایی و تأویل‌گرایی. سلفیه یکی از جریان‌های ظاهرگراست، که مدعی تأویل‌گریزی است، و وامدار ابن‌تیمیه است. وی تأویل را به سه معنا می‌داند: تفسیر؛ حقایق خارجی؛ برگرداندن لفظ از معنای ظاهری به معنای غیرظاهر. ابن‌تیمیه دو قسم نخست را می‌پذیرد، ولی با قسم سوم مخالف است.

سلفیان از این قسم به «تأویل کلامی» یاد می‌کنند و آن را اصطلاحی حادث از سوی متکلمان پس از دوران سلف امت می‌دانند و بر آنند که سلف امت چنین اصطلاحی نداشته و از تأویل، چنین معنایی را قصد نمی‌کرده ‌است. تأویل‌ستیزی ابن‌تیمیه بیشتر در بحث صفات خبری خداوند نمود یافته است. در این مقاله، به تبیین و نقد دیدگاه ابن‌تیمیه در این خصوص می‌پردازیم. در نقد دیدگاه وی، از جمله به ناسازگاری مدعیات او با واقعیات تاریخی اشاره خواهیم کرد.

مقدمه

یکی از مبانی ظاهرگرایان در فهم قرآن مخالفت‌شان با تأویل است. جریان‌های ظاهرگرای متفاوتی از این مبنا دم زده‌اند، بدون آنکه مراد و مصداق تأویل نزد آنها یکسان باشد. سلفیان از داعیه‌داران مهم این مبنا هستند و معمولاً در این صحنه رو در روی متکلمان قرار می‌گیرند و بعضاً از این مبنا با عنوان «طرد تأویل کلامی»[i] یاد می‌کنند.

این در حالی است که جریان ظاهرگرای مکتب تفکیک، که یکی دیگر از داعیه‌داران این مبناست، معمولاً خود را در این صحنه رو در روی فلاسفه و عرفا قرار می‌دهد و از تأویلات فلسفی و عرفانی به شدت انتقاد می‌کند، ولی تأویلاتِ کلامیِِِِ مورد نقدِ سلفیان را به عنوان تأویلات ادبی می‌پذیرد (حکیمی، 1382: 267). از منظری دیگر می‌توان دید که مخالفت با تأویل نزد سلفیان بیشتر در آیات مربوط به توحید و صفات خداوند نمود یافته است، در حالی که مخالفت با تأویل نزد تفکیکیان بیشتر در آیات مربوط به معاد و اوصاف زندگی اخروی نمود یافته و تفکیکیان با تأویلات مربوط به صفات خبری خداوند مخالفتی ندارند.

1. تأویل چیست؟

تأویل از اصطلاحات قرآنی و حدیثی است که معانی متعددی برای آن ذکر شده و از منظرهای گوناگون ادبی، کلامی، فلسفی، عرفانی و رمزی مورد بحث قرار گرفته است. جریان تأویل‌گرایی پیشینه‌ای طولانی دارد و از زمان‌های خیلی دور، پیش از اسلام، در عرض جریان ظاهرگرایی نمود داشته است (نک.: محمدی مظفر، 1389: 37-42). درباره معانی لغوی و اصطلاحی تأویل و کاربردهای قرآنی و روایی آن و فرق آن با تفسیر، در منابع و نوشته‌های مختلف بحث‌های زیادی صورت گرفته است (برای 
نمونه نک.: معرفت، 1427: 9-85؛ شاکر، 1381: 23-59؛ بابایی و همکاران، 1388: 25-34؛ علوی‌مهر، 1381: 31-47). در بحث کنونی، تأویل در مقابل ظاهر قرار دارد و مراد از تأویل هر معنایی است که برخلاف معنای ظاهری الفاظ است، خواه تأویل ادبی نامیده شود، خواه کلامی یا فلسفی یا عرفانی یا باطنی و رمزی. به این معنا تأویل شامل مجاز هم می‌شود

 

موضوعات مرتبط: دریچه ای به سوی مذهب
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 24 / 10 / 1395



بحث موسیقی از جمله مباحثی است که با وجود این که دارای قدمت زیادی است ولی در عین حال، جزو مباحث روز بوده و از جمله مسائلی است که مخصوصاً جوانان زیادی را به خود مشغول داشته و بالتّبع سؤالات زیادی پیرامون آن مطرح شده و می‌شود.


غنا چیست؟همان گونه که بیان شد اگر چه این بحث دارای سابقه طولانی است و از دیر باز مطرح بوده است ولی امروزه نیز جزو مباحث روز، مطرح است و عموم مردم، خصوصاً جوانان با آن در ارتباط اند و گویا جزء لاینفک زندگی ما شده است. از طرفی نیز این هنر به ابزار و وسیله‌ای برای انتقال فرهنگ و حتّی تغییر فرهنگ جوامع، مبدّل گشته است و این گونه مسائل بر ضرورت تحقیق بیشتر راجع به این هنر و کارایی آن و اثرات آن می‌افزاید.

 

فرق موسیقی و غنا چیست؟

بعد از آشنایی کلّی با تعریف موسیقی و همچنین انواع موسیقی، بدنیست به جواب سؤالی که در ذهن افراد زیادی هست بپردازیم و آن این که چه تفاوتی میان موسیقی و غنا وجود دارد؟ و مرز این دو کدام است؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها از نظرات علما و مراجع بهره می‌گیریم ؛

حضرت آیت الله خامنه‌ای (حفظه الله) :

«غنا یعنی ترجیع صدا به نحوی که مناسب با مجالس لهو باشد که از گناهان بوده و بر خواننده و شنونده حرام است. ولی موسیقی نواختن آلات آن است که اگر به نحو معمول در مجالس لهو و گناه باشد هم بر نوازنده و هم بر شنونده حرام است؛ و اگر به آن نحو نباشد فی‌نفسه جایز است و اشکال ندارد» .(1)

موسیقی حرام ، غالباً آثار ناپسندی دارد و باعث بیگانگی از خدا و تحریک شهوت و آلودگی به مفاسد دیگر می‌شود ولی حکم، تابع این امور نیست و اگر به فرض، در موردی موسیقی حرام ، هیچ تأثیری در روح و روان انسان برجای نگذارد باز گوش دادن به آن جایز نیست

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (حفظه الله) :

«غنا عبارت از آوازی است که مشتمل بر ترجیع و صوت و طرب انگیز و مناسب با مجالس طرب باشد و موسیقی گاه بر غنا و گاه بر آلات مختلف موسیقی مانند تار، سنتور، دف و غیره اطلاق می‌شود. موسیقی را اگر به همان معنای غنا و آوازها و سازها و بکار گرفتن آن‌ها بدانیم ، فراگرفتن موسیقی که از قدیم الایّام بین اهل لهو و بزم متداول بود و در کشورها و مناطق مختلف انواعی از آن بکار برده می‌شده و می‌شود همه حرام است».(2)

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(ره):

«غنا عبارتست از آوازی که در آن صدا را در گلو می‌گردانند که به زبان عرفی چهچه می‌گویند و طرب (تحوّل غیر اختیاری در مستمع) انگیز هم باشد و مناسب مجالس لهو و لعب هم باشد.... غنا صوتی است که با ترجیع و طرب همراه باشد و مناسب مجالس لهو و لعب باشد».(3)

 

غنا چیست؟اگر استماع موسیقی هیچ گونه تأثیری در انسان نداشته باشد، آیا باز حرام است؟

جواب همه مراجع : اگر از نوع موسیقی حرام باشد، گوش دادن به آن جایز نیست ؛ هر چند در شخص تأثیری نداشته باشد. (4)

تبصره: موسیقی حرام ، غالباً آثار ناپسندی دارد و باعث بیگانگی از خدا و تحریک شهوت و آلودگی به مفاسد دیگر می‌شود ولی حکم، تابع این امور نیست و اگر به فرض، در موردی موسیقی حرام ، هیچ تأثیری در روح و روان انسان برجای نگذارد باز گوش دادن به آن جایز نیست.

 

اولین غنا

بنا بر آنچه در معارف اسلامی آمده است:«اولین کسی که مرتکب غنا شد ، شیطان بود(5) و از آن به بعد غنا رواج پیدا کرد. همچنین در روایتی از امام جعفر صادق(علیه السلام)آمده است: « وقتی آدم رحلت نمود ابلیس و قابیل بارحلت او خوشحال شدند،آن دو در اجتماع شرکت کردند و به نشانه شادی برای مرگ آدم از تنبورها و وسائل لهو (موسیقی) استفاده کردند پس هرکس در روی زمین از این وسائل لذت می‌برد از پیروان آن می‌باشد»(6)

باید دانست در متون دینی واژه‌ی موسیقی به چشم نمی‌خورد ولی به جای آن واژه‌های غنا ، لهو ، ملاهی و مصادیق آلات موسیقی مانند : مزمار(نی و فلوت)، معزف (تار) ، عود ، طبل ، تنبور و مانندآن به کار رفته است.

 

اثرات معنوی و روحی موسیقی

روح انسان ، مهم‌ترین جنبه وجودی انسان است، لذا هر آن چه که بر آن اثر بگذارد می‌تواند در کمال و سقوطش، مؤثّر باشد. از این جا اهمّیت اثر موسیقی بر روح و روان انسان مشخّص می‌شود. ما در این بخش مهم‌ترین آثار موسیقی را بر روح بررسی می‌کنیم:

1- گمراهی و غفلت از خدا

از بزرگ‌ترین آثاری که برای موسیقی ذکر شده است دور شدن از یاد و ذکر خداست . قرآن در سوره لقمان یکی از عوامل گمراهی و ضلالت را «لهو الحدیث» دانسته است. «ومِن النّاسِ مَن یشتری لَهوالحدیثِ لیُضلَّ عن سبیلِ الله(7)«لهو یعنی غفلت ،یعنی دور شدن از ذکر خدا ، دور شدن از معنویت ، دور شدن از واقعیت‌های زندگی ، دور شدن از کار و تلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بی بند و باری».(8) در روایات اسلامی از «لهو الحدیث» نیز به «غنا» تفسیر شده است.(9)

2- گرایش به فساد

غنا و آواز مطرب و لهوی، انسان را به سوی شهوت و فساد اخلاقی می‌کشاند و از راه پرهیزکاری باز می‌دارد.مجالس غنا و موسیقی، معمولاً جزو مراکز مفاسد گوناگون است و این خود دلیل روشنی است بر این که موسیقی در گرایش به فساد نقش مؤثّری دارد . در حدیثی از نبی اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است : «الغناءُ رقیة الزنا»غنا نردبان زنا است».(10)

سفارش رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به حضرت علی (ع) می‌باشد که به ایشان فرموده‌اند:« یا علی؛ سه کار دل راسخت کند: گوش دادن به آواز و موسیقی و شکار و به دربار سلاطین رفتن

3 ـ سوء عاقبت

برای اثبات سوء عاقبت، به واسطه غنا و موسیقی به یک داستان کوتاهی که در زمان امام صادق (علیه السلام) اتفاق افتاده اکتفا می‌کنیم ، چرا که آن چه در زمان آن بزرگواران رخ داده، صرفاً یک داستان نیست بلکه باید عبرت برای سایرین و آنان که در زمان‌های بعد می‌آیند قرار بگیرد. مردی به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می‌خوانند و با عود (یکی از آلات موسیقی) می‌نوازند . چه بسا به هنگام قضای حاجت نشستنم را طول می‌دهم، تا صدای آن‌ها را بیشتر بشنوم.امام فرمودند: « این کار را نکن. در روز قیامت در برابر خداوند هیچ عذری نداری ؛ مگر سخن حق را نخواندی که می‌فرماید : گوش، چشم، دل، مسئولند و در برابر کارهایی که کرده‌اند، مورد سؤال واقع می‌شوند. » مرد عرض کرد : به خدا سوگند گویا این آیه را تاکنون نخوانده و نشنیده بودم. دیگر به خدا این کارها را انجام نمی‌دهم و از او آمرزش می‌طلبم . امام سپس فرمودند: «برخیز و غسل کن و آن چه می‌توانی نماز بخوان، چون تا کنون به گناه بزرگی مشغول بودی و چه بد حال و تیره بخت بودی اگر بدون توبه و بر این حال از دنیا می‌رفتی.» (11)

گناه4- قساوت قلب

یکی از اثرات شوم موسیقی بر روان انسان‌ها پدید آوردن بیماری قساوت قلب در انسان می‌باشد. و مویّد این کلام، سفارش رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به حضرت علی (ع) می‌باشد که به ایشان فرموده‌اند:« یا علی؛ سه کار دل راسخت کند: گوش دادن به آواز و موسیقی و شکار و به دربار سلاطین رفتن(12)

قلوب افراد گناهکار به قدری سخت است که دیگر چیزی از پندها و موعظه‌های الهی در آن اثر نمی‌نماید.نشانه و علامت این بیماری آن است که این گونه افراد وقتی در مجلسی قرار می‌گیرند که در آن سخن از خدا و قرآن و یاد مرگ و آخرت است، اهل موسیقی، حالشان بد می‌شود و دوست دارند زود از این گونه مجالس خارج شوند و بر عکس اگر در جایی باشند که سخن از دنیا و سرگرمی‌های گمراه کننده باشد ، به اشتیاق بر آن توجه می‌کنند و دوست ندارند که تمام شود و باز تایید کننده سخنان فوق،آیه 6 و7 سوره لقمان است که در آیه 6 در مورد اهل «لهوالحدیث» توضیح و بلافاصله درآیة 7 که مورد بحث ما است می‌فرماید: و چون آیات و گفتار ما بر اهل لهو و موسیقی خوانده شود دوری گزینند و روی برگردانند و تکذیب آن گفتار نمایند مانند کسی که آن را نشنیده و گویا در گوش‌های ایشان سنگینی است از شنیدن آیات ما پس به ایشان عذابی دردناک را مژده بده.

در روایتی که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرموده‌اند : «بَیت الغناءِ لاتُؤمن فیه الفجیعةُ و لا تُجاب فیه الدَّعوةُ و لا یَدخلُه المَلَکُ.»(17) «خانه‌ای که در آن غنا خوانده می‌شود از مصیبت و بلای ناگهانی ایمن نیست و دعا در آن مستجاب نمی‌شود و فرشته داخل آن نمی‌گردد

5- از بین رفتن حیا

امام صادق(علیه السلام) در این رابطه در حدیثی می‌فرمایند :«مَن ضُربَ فی بَیته بَربَطٌ أربعینَ یوماً سلَّطَ اللهُ علیه شَیطاناً یُقال له القَفَندَر فلا یَبقی عضوٌ مِن أعضائه إلّا قَعدَ علیه فإذا کانَ کذلک نزعَ منه الحیاءُ ولم یُبال ما قال و لا ما قیل فیه» (13)«کسی که در خانه‌اش چهل روز بربط ( نوعی تار ) نواخته شود خداوند متعال شیطانی را به نام قفندر بر او مسلّط می‌کند که عضوی از اعضای وی باقی نمی‌ماند مگر اینکه او را در برمی گیرد و هنگامی که این گونه شد حیا از او گرفته می‌شود به گونه‌ای که نسبت به آنچه به او گفته می‌شود بی تفاوت می‌گردد».

در خصوص اهمّیت حیا نیز خوب است بدانید رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در این باره فرموده‌اند : «حیا و ایمان با همدیگر وابسته‌اند چون یکی از میان برود، دیگری هم از میان می‌رود».(14)و باز در اهمیّت حیا در حدیثی آمده است که:«کسی که حیا ندارد ایمان ندارد(15)

6- از بین رفتن غیرت

«إنّ شَیطاناً یُقال له القَفَندَرُ إذا ضَربَ فی مَنزل الرَّجلِ أَربعینَ صباحاً بالبَربَطِ و دَخلَ الرّجالُ وَضع ذلک الشّیطانُکلَّ عضوٍ منه علی مِثله مِن صاحبِ البیَتِ ثمّ نفخَ فیه نفخةً فلا یُغار بعدَها حتّی تؤتی نساؤه فلایُغارُ (16)«کسی که چهل روز در خانه‌اش بربط نوازند و مردمان بر او وارد شوند شیطانی به نام قفندر اعضای خود را به تمام اعضای بدنش مس می‌نماید ، پس غیرت از آن مرد برداشته می‌شود تا به حدی که با زنانش اگر فعل قبیحی کنند بدش نمی‌آید ».

7- نزول بلاهای ناگهانی و عدم استجابت دعا

در روایتی که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرموده‌اند : «بَیت الغناءِ لاتُؤمن فیه الفجیعةُ و لا تُجاب فیه الدَّعوةُ و لا یَدخلُه المَلَکُ (17) «خانه‌ای که در آن غنا خوانده می‌شود از مصیبت و بلای ناگهانی ایمن نیست و دعا در آن مستجاب نمی‌شود و فرشته داخل آن نمی‌گردد

 

پی‌نوشت‌ها:

1. حسینی خامنه‌ای،علی،رهبر معظم انقلاب،أجوبة الإستفتائات،ص 250،م1138.

2. محمودی،محسن،مسائل جدیدازدیدگاه علماو مراجع تقلید،ص49.

3. فاضل لنکرانی،محمد،جامع المسائل،م 974و978،ص252.

4. استفتائات مراجع.

5. عاملی،محمدبن حسن،وسائل الشیعه، ج12،ص231،ح28.

6.همان،ص233وکلینی،محمدبن یعقوب،کافی،ج6،باب الغناءص1654،ح3.

7. لقمان(31)،آیه6.

8. قدوسی، حسن، نکته‌های ناب، ص102.

9. وسائل الشّیعه،ج12،باب99،ص226،ح7.

10. مجلسی،محمدتقی،بحارالأنوار،ج79،باب99،ص247،ح26.

11. طباطبائی،محمدحسین،ترجمة تفسیر المیزان، ج13، ص107وکافی،ج6،،ص1655،ح10.

12. فیض مشکینی،علی اکبر،نصایح، ترجمه آیت الله احمدجنّتی ،ص 134.

13. وسائل الشیعه،کتاب تجارت، باب100،ج12،ص232،ح2وکافی،ج6،،ص1655،ح17.

14. بحارالأنوار،ج71،باب81،ص331،ح4،به نقل ازکافی ،ج2،ص106.

15. همان.

16. وسائل الشیعه،کتاب تجارت،باب 100 ،ج 12،ص 232،ح1وکافی،ج6،ص1655،ح14.

17. کافی،ج6،ص1655،ح15ووسائل الشیعه،ج12،باب99،ص225،ح1.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منبع :

سایت برنا

 

موضوعات مرتبط: موسیقی
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 24 / 10 / 1395


موسیقی

آیا در قرآن آیه ای درباره موسیقی آمده است؟

موسیقی و غنا از جمله مواردی هستند که آیات قرآن به آن اشاره کرده است. در سوره لقمان آیه شش می خوانیم: «و بعضی مردم خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده اند تا بی هیچ عملی دیگران را از راه خدا گمراه کنند و آن را به سخره گیرند؛ آنان برایشان عذابی خوارکننده است».

در اسلام آهنگ هایی که متناسب با مجالس گناه باشد حرام است ولی اگر آهنگی مفاسد فوق را نداشت مشهور فقها می گویند: «شنیدن آن مجاز است».

در سوره حج، آیه 30می خوانیم: «واجتنبوا قول الزور/ از سخن باطل دوری کنید».

امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود که هنگام قضای حاجت بیشتر توقف می کرد تا آواز و خوانندگی همسایه اش را بیشتر گوش کند، فرمود: «غسل توبه کن و هر چه می توانی نماز بخوان؛ چه بسیار بدحالتی بود اگر با این حال می مردی. کار زشت را به اهلش واگذار زیرا هر چیز، اهلی دارد».

آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر آیه شش سوره لقمان درباره جایگزین های موسیقی می نویسد:

«برای برطرف کردن خستگی و ایجاد نشاط، راه های مناسب و سالمی وجود دارد، مانند سیروسفر، ورزش، دید و بازدید، گفت و گوهای علمی و انتقال تجربه و از همه مهم تر ارتباط با آفریدگار هستی که تنها آرام بخش دل هاست، چرا خود را سرگرم لذت هایی کنیم که پایانش ذلت و آتش است؟».

مجله همشهری آیه


تنظیم برای تبیان: الف_شکوری

 

 

موضوعات مرتبط: موسیقی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی