چراشیعیانبرخاک سجده مىکنند؟ فلسفه استفادهازمهر چیست؟ آیا درقرآن آیهاى در این باره وجود دارد؟
* (وَ للَّهِ یَسجُدُ مَن فى السمَوَتِ وَ الأَرْضِ طوْعاً وَ کَرْهاً وَ ظِـلــلُهُم بِالْغُدُوِّ وَ الاَصالِ)[1]؛ تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند -از روى اطاعت یا اکراه- و همچنین سایههایشان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مىکنند.
همه مسلمانان اتفاق نظر دارند بر این که سجده بر زمین و آن چه از آن مىروید ]به استثناى خوردنىها و پوشیدنىها[ جایز است، اما آن چه در آراى فقهاى مذاهب پنجگانه مورد اختلاف واقع شده، سجده بر اشیاى دیگرى علاوه بر زمین و روییدنىها است؛[2] بنابراین چه شیعه و چه اهل سنت زمین را محل سجده مىدانند، لکن شیعه معتقد است که در حال نماز باید بر زمین یا آن چه که از آن مىروید (مشروط به آن که خوردنى یا پوشیدنىنباشد) سجده کرد و سجده بر غیر این دو در حال اختیار صحیح نیست. مستند شیعه روایتهایى است که فقها به آنها استناد کردهاند.[3]
در میان اهل سنت نیز روایتهاى بسیارى به چشم مىخورد که بر وجوب سجده بر زمین دلالت دارند،[4]ولىدر این میان روایتهایى وجود دارد که بر جواز سجده بر غیر زمین نیز دلالت دارد و شیعه آنها را بر موارد ضرورت و موارد خاصى همچون ناتوانى، سرما، گرما و مانند آن حمل مىکنند، ولى اهل سنت آن را به نحو مطلق و در همه موارد مىدانند.[5]در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمودند: (جُعِلَتْ لى الأرض مسجداً و طهوراً)؛ زمین براى من محل سجده و طهارت (تیمم) قرار داده شده.[6]از امام صادق(علیه السلام) نیز روایتى در این زمینه وارد شده است.[7]
سیره مسلمانان نیز در زمان حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) سجده بر زمین مسجد بود که از سنگ ریزهها مفروش شده بود. آنان هنگام گرمى هوا کهسجده بر سنگهاى داغ مشکل بود. سنگ ریزهها را به دست مىگرفتند تا خنک شود و به هنگام نماز بر آن سجده کنند.[8]
این احادیث همگى گواه آن است که مسلمانان در ابتدا بر سنگ و خاک سجده مىکردند و آنان هرگز بر فرش و لباس و گوشه عمامه سجده نمىکردند، ولى بعدها به پیامبر ابلاغ شد که بر حصیر و بوریا نیز مىتوان سجده کرد. روایتهاى متعددى از سجده پیامبر بر حصیر و بوریا حکایت مىکند.[9]بر این اساس، شیعه امامیه پیوسته بدین اصل مقید بوده که تنها فقط مىتوان بر زمین و یا روییدنىهاى غیر خوردنى و... سجده کرد؛ افزون براین بىتردید وقتى مسلمانان بالاترین قسمت بدن خود یعنى پیشانى را بر پستترین اشیاى زمین قرار مىدهند، نهایت تواضع و فروتنى و عبودیت را در برابر خداوند یکتابه نمایش مىگذارند. در روایات نیز آمده است که «سجده» بر خاک نهایت تواضعرا مىرساند.[10]
بنابراین براى ابراز نهایت عبودیت و بندگى در مرحله نخست هیچ چیز سزاوارتراز سجده بر زمین نیست و پس از آن آنچه در زمین مىروید، اما پوشیدنىها وخوردنىها چون مربوط به امور دنیوىاند و در واقع معبود دنیاپرستان هستند نمىتوانند بیانگر عبودیت و بندگى در برابر خداوند یکتا باشند.از این روست که شیعه سجده را تنها بر زمین و آنچه بر آن مىروید جایز دانسته و روییدنىها، پوشیدنىها و خوراکىها را استثنا کرده است و علت این که مهر را براى سجده انتخاب کرده، این است که اولا: مهر، موضوعیت ندارد واز آن جا که پیدا کردن زمین پاک و آماده براى سجده گاهى مشکل است، مهرى از خاک ساختهمىشود، تا همیشه در دسترس انسان باشد.
ثانیاً: تربت امام حسین(علیه السلام) از میان آنچه سجده بر آن صحیح است، داراى خصوصیت بوده و بر اساس روایات و سیره عملى اهلبیت(علیهم السلام)بر دیگر خاکها، سنگ، چوب و مانند آن، ترجیح داده شده است.[11]در روایتى در استحباب سجده مىخوانیم: (لایسجد الاّ على تربة الحسین(علیه السلام))؛ امام صادق(علیه السلام) سجده نمىکرد مگر بر تربت امام حسین(علیهالسلام).[12] آن چه گفته شد، در روایات آمده بود، در قرآن کریم آیهاى که درباره سجده بر خاک نازل شده باشد وجود ندارد، و پاسخ این پرسش و امثال آن بر اساس روایتهاى اسلامى و سیره عملى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) به دست مىآید.
اگر چه کتاب هر دو فرقه (شیعه و سنى) قرآن است، ولى همانطور که مىدانید در قرآن غالباً به کلیات مسایل پرداخته شده و تفسیر قرآن و شرح جزییات احکام به عهده پیامبر(صلى الله علیه وآله) و... گذاشته است. از آنجا که منابع و طریق حدیثى اهلسنّت با ما تا حدود زیادى متفاوت است، آنان تنها ازرسول خدا و صحابه روایت مىکنند، ولى شیعه از رسول خدا و امامان(علیهم السلام) حدیث نقل مىکنند. لذا گاهى اختلافهایى در جزئیات احکام و تفسیر آیات پیش مىآید که بررسى بطلان یا صحت گفتار و روش آنها، مجال دیگرى را مىطلبد.
پی نوشت ها:
1. رعد، آیه15.
2. ر.ک: محمد جواد مغنیه، الفقه على المذاهب الخمسة، ص 99.
3. ر.ک: همان، وسایل الشیعة، ص343; محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج82، ص147.
4. ر.ک: هندى، کنز العمال، ج7، ص459 و سنن بیهقى، ج1، ص104 ـ 106 و... .
5. ر.ک: نجفى، جواهرالکلام، ج8، ص37 ـ 411.
6. صحیح بخارى، ج1، ص91، کتاب تیمم، حدیث 2.
7. وسائل الشیعة، ج3، باب1، از ابواب «ما یسجد علیه»، حدیث 1.
8. مسند احمد، ج3، ص327، حدیث جابر.
9. مسند احمد، ج6، ص179 و... .
10. ر.ک: همان، وسایل الشیعة، ج5، ص344.
11. ر.ک: همان، وسایلالشیعة، ج3، ص6ـ7; شیخ عباس قمى، سفینةالبحار، ج1، باب تاء، ص121ـ122.
12. همان، وسائل الشیعة، ج5، ص366، ح6809.
نظرات شما عزیزان: