اصل اول
انسان موجودی است مرکب از جسم و روح، که پس از مرگ، جسم او متلاشی می شود ولی روح او به حیات خود ادامه می دهد، و مرگ انسان به معنای فنای او نیست. از این جهت تا برپایی قیامت، در عالم برزخ زندگی خواهد داشت. قرآن در بیان مراتب آفرینش انسان، آخرین مرحله آن را که با نفخه روح در کالبد وی صورت می پذیرد،با این جمله یاد می کند:” ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ” (مؤمنون ، 14)؛ آنگاه او را موجودی دیگر قرار دادیم.
اصل دوم
قرآن کریم در این باره می فرماید: «بدون هیچگونه انحراف به چپ و راست، به آیین الهی روی آور که خداوند انسانها را بر اساس آن آفریده است.» (روم ، 30) پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم نیز می فرماید:«ما من مولود الا یولد علی الفطره» (1) : هیچ مولودی نیست مگر اینکه بر فطرت پاک (توحید و یگانه پرستی) به دنیا می آید.
ارزشهای اخلاقی، که در حقیقت اصول انسانیت بوده و ریشه فطری دارند، اصولی ثابت و جاودانهاند، و گذشت زمان و تحولات اجتماعی سبب تغییر و دگرگونی آنها نمی شود. مثلا زیبایی وفا به عهد و پیمان، یا نیکی را با نیکی پاسخ گفتن، امری جاودانه است و تا بشر بوده و خواهد بود، این قانون اخلاقی دگرگون نخواهد شد. همچنین استحکم به زشتی خیانت و خلف وعده