تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28411
بازدید دیروز : 15274
بازدید هفته : 43685
بازدید ماه : 86655
بازدید کل : 11143506
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 1 / 1395

 

حرفهای شیرین امام جواد علیه السلام

امام جواد علیه السلام

تشنه معرفت

حضرت عبدالعظیم حسنی، از شاگردان برجسته امام جواد علیه السلام می گوید: به محضر مبارک امام جواد علیه السلام رسیدم و از حضرت درخواست حدیثی نمودم که از پدران بزرگوارش نقل شده باشد.

حضرت فرمودند جد بزرگوارم امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: «تا وقتی مردم با هم تفاوت داشته باشند، در خیر و سعادت هستند و وقتی یکسان شدند هلاک می شوند».

گفتم: ای فرزند رسول خدا! باز هم بفرمایید. فرمود: امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: «اگر عیب شما بر دیگری آشکار شود، همدیگر را دفن نمی کنید».

گفتم: باز هم بفرمایید. فرمود: امام علی علیه السلام می فرماید: «همنشینی با اشرار و انسان های بد، سبب بدگمانی به خوبان می شود».

عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! باز هم بفرمایید. حضرت فرمودند: امیرمؤمنان فرموده است: «بدترین توشه برای سفر قیامت، ظلم و ستم کردن بر بندگان خداست».

گفتم: باز هم بفرمایید. حضرت فرمودند: امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «تدبیر و اندیشه قبل از اقدام به کار، تو را از پشیمانی حفظ می کند».

 

 

پیام رستگاری

یکی از آرزوهای دیرینه جوامع بشری، سعادت و خوشبختی آنان در تمام زمینه های زندگی است. این امر، در جوامع اسلامی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و مسلمانان افزون بر نیک بختی دنیوی، خواهان سعادت اخروی و هم نشینی با رهبران و اولیای الهی در جهان پس از مرگ هستند. برای رسیدن به این مقام والا، راهنمایی هایی از بزرگان دین رسیده که عمل به آنها، ضامن نیک بختی و هم نشینی با اولیای الهی شمرده شده است.

اسماعیل بن سهل می گوید: به امام جواد علیه السلام نامه نوشته و از ایشان خواستم چیزی به من تعلیم دهد تا با عمل کردن به آن، در دنیا و آخرت همراه آنان باشم و از آنان جدا نشوم. حضرت در جواب نامه نوشتند: «سوره قدر را زیاد بخوان و لب های خود را به استغفار و طلب آمرزش تازه کن».

 

نصیحت

امام جواد علیه السلام همواره در خدمت مردم بود و از هدایت آنان غفلت نمی کرد. درِ خانه آن حضرت به روی تمام مردم باز بود و ایشان نیز به تمام درخواستهای آنان پاسخ می داد.

روزی شخصی خدمت امام جواد علیه السلام رسید و از حضرت درخواست نصیحت و موعظه نمود. امام رو به او کرد و فرمود: آیا گفته مرا قبول می کنی تا تو را نصیحت کنم؟ سؤال کننده گفت: آری، ای فرزند رسول خدا.

امام فرمود: «صبر و تحمل را بالش خود قرار بده و با تنگدستی دست به گردن شو و آرزوها و درخواستهای نفسانی را ترک کن و با هوای نفس خود مخالفت نما. بدان که در حقیقت تو هیچ گاه از نظر و نگاه خداوند دور نیستی و خدای متعال تمام کارهای تو را می بیند و به آن ها بیناست. پس مواظب باش و دقت کن که چگونه با خدای خود معامله می کنی».

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 30 / 1 / 1395

همین جلوه هستی

سید علی اصغر موسوی

مدینه است و شادمانی های خانه حضرت جواد.

مدینه است و طلوع خورشیدی دیگر در خانه امامت.

مدینه است و شکوفایی دهمین بهار ولایت؛ بهاری که از شکوفه های آسمانی اش، «هدایت» می شکفد و «هادی» امت را به تماشاگران عالم لاهوت معرفی می کند.

تبارک الله از حضور دهمین حجت خداوند در زمین!

تبارک الله از حضور آسمانی فرزندی از فرزندان حضرت رسول صلی الله علیه و آله !

تبارک الله از حضور خورشید پرفروغ هدایت!

می آید؛ هم نام مولایی که مجموع صفات الهی است. اصل و فرع تمام اوصاف حسنه!

«علی» است؛ همانند نیایش. در شجاعت و غیرت، در کمال و کرامت، در عبادت و تسبیح، در مناعت وجود!

او ادامه انبیاست. تبلور اندیشه های الهی در عصر خویش است. می آید؛ اشراق آدم علیه السلام در نگاه؛ صداقت نوح علیه السلام در زبان؛ ایمان ابراهیم علیه السلام در دل. شهود موسی علیه السلام در بیان، قدرت عیسی علیه السلام در نفس، نور محمد صلی الله علیه و آله در جبین.

می آید؛ بلاغت علی علیه السلام در بیان، صداقت زهرا علیهاالسلام در زبان، کرامت حسن علیه السلام در نفس، شهامت حسین علیه السلام در دل، عبادت سجاد علیه السلام در جبین؛ شرافت باقر علیه السلام در وجود، صلابت جعفر علیه السلام در ضمیر، نجابت کاظم علیه السلام در شأن، سخاوت جواد علیه السلام در جود.

می آید تا از مدینه تا سامرا، مسیر تازه ای از جاده های هدایت را فراراه گمگشتگان بگشاید.

می آید تا آیینه ای از پرتو طور، در تجلی گاه سامرا باشد.

می آید تا «متوکلین» گم کرده مسیر «توکل» را، سیر الی الله بیاموزد.

می آید تا با چلچراغ هدایت خویش، آدمیان را از اشراقی دیگر در شناخت معبود، آگاه سازد.

می آید علی وار، برای رهایی امت از قید و بردگی، از قید کج اندیشی عباسیان. از قید جهل.

صلوات و درود خداوند بر تو باد، ای برگزیده خداوند برای هدایت بشر!

صلوات و درود خداوند بر تو باد ای ولی خداوند در زمین!

صلوات و درود خداوند بر تو باد ای وارث علم انبیا و اولیای الهی!

صلوات و درود خداوند بر تو باد ای وارث ولایت پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام !

صلوات و درود خداوند بر تو باد، ای وارث کرامت حسن علیه السلام ، شهامت حسین علیه السلام ، عبادت سجاد علیه السلام ، فقاهت باقر علیه السلام ، صداقت صادق علیه السلام ، نجابت کاظم علیه السلام ، رضایت رضا و سخاوت جواد! صلوات و درود خداوند بر تو باد ای خورشید هدایت، ای هادی ره گم کردگان، به سوی حق! حضرت ابالحسن، علی بن محمد هادی!

صلوات و درود خداوند بر تو باد، مادام که خورشید برمی آید و آسمان آبی ست. مولاجان! بی پناهیم؛ ما را در پناه نام هدایت گسترت گیر!

-------------------------------------------------------------

دنیای گل نرگس

روزبه فروتن پی

از فرش تا عرش، امتدادِ فرشته است و نور... .

...و مدینه، چشم به راهِ طلوعِ دهمین خورشید، لحظه ها را می شمارد.

امشب، دلِ شب، چلچراغی درخشان در آسمانِ مدینه است. امشب، حرم آسمان، چراغانی ست.

ستاره ها، فانوس هایی روشن در دستِ فرشتگان، و ماه، روشن ترین آیینه بر طاقچه آسمان است امشب.

امشب، فرشتگان بر خانه خورشید نُهُم، سبد سبد گلِ بهشتی می پاشند.

امشب، نوزادِ مبارکی به دنیا می آید تا خورشیدِ هدایتِ انسان به ملکوت شود.

او می آید تا پرچمدار علم مکتب جعفری باشد.

او می آید تا با نورِ دانش، ظُلمت «متوکل عباسی» را بشکافد.

او می آید تا خون خدا را در شریان جهان مرده جاری کند. او می آید تا آسمان را چون کوله باری سبز بر دوش گیرد و رسالت هزاران ساله دین را به مقصد برساند.

خورشید دهم، می آید تا پدر خورشید یازدهم و نیای گل نرگس باشد.

امشب، مدینه در باغی از عطر گُل محمدی جاری ست.

شانه های شهر، خیس باران گُل و ستاره است.

از هفت آسمان، صدای دَف می بارد.

و آوای تهنیت فرشتگان در ملکوت شب شنیدنی ست.

-----------------------------------------------------------

خورشید دهم

حمزه کریم خانی

سلام بر نور، بر روشنایی، بر دهمین خورشید!

سلام بر تابناک ترین ودیعه الهی در زمین، بر مجد و شرافت، بر پاکی و عزت!

سلام بر او که یادگار فضیلت و پارسایی، سخاوت و پاکیزگی بود!

نخل های هدایت از برکت دستانش ثمربخش بود و سَحَر از دیدن قامت زیبایش تبسم بر لب داشت.

دست های حاجتمندان، بی آنکه سرشار باشند، از درگاهش دور نمی شد و همگان در برابر شکوهش فروتن بودند.

باران رحمت آگاهی را بر سر و قلب مردمان جاری می کرد و مؤمنان از پیشگاه همتش نیرو می گرفتند.

آن گاه که ناباوران و دشمنان به شکستن قداست و شکوهش می اندیشیدند، خود، می شکستند و فرو می ریختند!

او خواب تاریک دلان را برمی آشفت و پرچم توحید را در بلندترین قله های حیات برمی افراشت.

او چراغ فروزان هدایت بود و یاور و راهنمای همیشه امت؛ کتاب دانایی و پارسایی و زهد را به هم درآمیخته بود و از مدینه تا سامرا، نور و روشنایی ریخته بود.

میلاد خجسته و پرفروغش مبارک باد!

--------------------------------------------------------------

خورشیدِ دهم...

روزبه فروتن پی

خورشید دهم، افق، مدینه، نور

آوای فرشتگان، دف و تنبور

امشب، دف ماه؛ در دو دست عشق

امشب، هستی؛ سیاهْ مستِ عشق

امشب، هستی؛ رکوع خواهد کرد

خورشید دهم طلوع خواهد کرد

جدّ گل نرگس است این مولود

یاری ده مفلس است این مولود

نور ازلی ست این که می آید

از نسل علی علیه السلام ست این که می آید

می آید تا امامِ جان باشد

هادی علیه السلام هدایت جهان باشد

می آید آسمان شود دین را

پرواز دهد تُرَنگِ آمین را

او در دل جهل، نور خواهد کاشت

شب از دل او هراس خواهد داشت

جهلی که از آن جهان به زنجیر است

در پرتو علم او زمین گیر است

نوری ست که ریشه کن کند ظلمت

می آید تا کفن کند ظلمت

حیران شده خاندانِ عباسی

انگشت به لب، کسانِ عباسی:

ـ کاین نورِ شگفت، از کجا آمد؟!

انگار که از دلِ خدا آمد

کم مانده از او تَلَف شود ظلمت!

قربانیِ نور و دف شود ظلمت!

پاییز دلِ خلیفه شد ویران!

از جلوه این بهارِ بی پایان

این کیست که نور مُطلقش یار است؟!

یاری بکنید! ظلم، بر دار است!

گفتند؛ ولی نور؛ تلاطم کرد

ظلمت، سر و جانِ خویش را گم کرد

شب، باطل شد، دلِ جهان آمد

خورشیدِ دهم از آسمان آمد

او آمد و جانِ خانه روشن شد

چشمِ پدر و «سمانه» روشن شد.

«امشب، شبِ تهنیت، شبِ شادی»

امشب، شبِ ارتقای آزادی

منبع: اشارات شماره 80

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com

 

موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی