يکى از سنتهاى باستانى که در حفظ موسيقى ملى ايران تأثيرى بهسزا داشته و تا سالهاى پايانى دورهٔ قاجاريان رواج داشت، نقارهزنى بود که در دورهٔ ناصرالدينشاه پس از معمول شدن موزيک نظامى بهوسيلهٔ اروپائيان بهتدريج اهميت و اعتبار خود را از دست داد و از رونق افتاد. نقاره در کشور ما پيشينهاى کهن دارد و به گروهى از سازهاى گوناگون چون: نقاره، طبل، شيپور، کوس، کرنا، سرنا، تنبک، ناي، دهل، جام، جُلجُل، تبيره، خرمهره، دَمامه، خُم و ... و صداها و لحنهايى که از آنها برمىخاست گفته مىشده است. نقاره را نوبت و نوازندگان نقاره را نوبتي، نوبتنواز و نقارهچى مىناميدند و محل نواختن آن را در شهرها نقارهخانه، نوبتخانه و کوسخانه مىگفتند. نقاره معمولاً از مس ساخته مىشد و در زمان حرکت آن را بر مقدم جهاز شتر مىبستند و در حال سوارى و حرکت مىنواختند.