اهميت و گستردگى بحث معاد در قرآن
اساسى ترين موضوع در تعاليم انبيا و آموزشهاى انسان ساز وحى مبداء و معاد است ، به طورى كه در قرآن كريم بعد از توحيد، بيشترين آيات درباره معاد است ، يعنى بيش از ربع آيات و پيامهاى قرآن مستقيما درباره قيامت و حساب و كتاب و ثواب و عقاب است .
سيره حضرت حق براى طرح مسئله معاد چنان جامع و كامل و گويا است كه هر كس كمترين بهره اى از آگاهى و وجدان داشته باشد راهى جز ايمان و يقين به آن ندارد: گاه با استدلال هاى منطقى معاد را ممكن دانسته و فرموده است : ((كما بداءكم تعودون ))(4) و گاه با مقايسه آن و رستاخيز طبيعت ، كه بى هيچ مانعى در معرض ديد همگان است ، اذهان را متوجه امكان و كيفيت رستاخيز بزرگ كرده و فرموده است :
الله الذى ارسل الرياح فتثير سحابا فسقناه الى بلد ميت فاءحيينا به الارض بعد موتها كذلك النشور(5)،
در جايى قدرت مطلقه خداوند را به رخ كشيده و فرموده است :
اولم يروا ان الله الذى خلق السموات و الارض و لم يعى بخلقهن بقادر على ان يحيى الموتى بلى انه على كل شى ء قدير(6)
و در جايى ديگر زندگى جنينى انسان را به او متذكر شده و فرموده است :
يا ايها الناس ان كنتم فى ريب من البعث فانا خلقناكم من تراب ...(7)،
گاه با طرح داستانهايى چون چهار مرغ جناب ابراهيم (عليه السلام) و مرگ صد ساله عزير و گاو بنى اسراييل و خواب اصحاب كهف و همراهان موسى (عليه السلام) در وادى طور، نمونه ها و شواهدى براى مرگ و معاد مى آورد و گاه با خطابهاى معجزه آسا در عمق جان و روح انسان نفوذ مى كند و جسم او را نيز متاثر مى سازد و او را متوجه قيامت مى كند.