صلح امام حسن(ع) ضامن بقاى اسلام
احمد زمانى
زندگى سراسر افتخار امام مجتبى(ع) جلوههاى زيبا و پرشكوهى داشت. او در روز پانزدهم رمضان سال سوم هجرى پا به عرصه وجود گذاشت.
هفتسال در دامن پرفيض رسول خدا(ص) از چشمههاى زلال نبوت بهره برد. وحى الهى فكر و انديشه او را شكل داد و اعماق جانش را جهتبهره دهى به اسلام و مسلمانان آماده ساخت. سپس سىسال حوادث تلخ و شيرين بعد از رحلت پيامبر وى را از تجربههاى گران بهرهمند ساخت. در سال چهلم هجرت، هدايت كشتى اسلام، در سختترين موقعيت، به عهده او گذاشته شد. آن امام معصوم(ع) با كمترين آسيب و تلفات امت اسلامى را رهبرى كرد، توطئههاى بزرگ و خطرناك بنىاميه را نقش بر آب ساخت، مانع نابودى اسلام و برنامههاى حيات بخش آن شد و پيش بينى پيامبر خدا(ص) را تحقق بخشيد.
بر خورد زيباى امام حسن(ع) در قصه صلح افتخار بزرگى در تاريخ اسلامى بر جاى گذاشت. نويسندگان و تحليل گران بسيارى به آن پرداخته و ابعاد گوناگون آن را بررسى كردهاند. گروهى همانند شيخ راضى آل ياسين(ره) كتابى در 374 صفحه تدوين كرده، آن را «صلح الحسن» ناميدهاند و جمعى نيز در صفحات بيشتر يا كمتر به ترسيم تلاشهاى اين سرور جوانان بهشت پرداختند.
بيعت با امام مجتبى(ع)
بيعتيكپارچه مردم كوفه و نمايندگان قبيلههاى مختلف در مسجد كوفه در روز بيست و يكم ماه رمضان سال چهلم هجرت بعد از شهادت مولى الموحدين(ع) وحشتبزرگى در دل معاويه و حاكمان شام پديد آورد.
آنان احساس كردند توطئه ترور آن بزرگمرد به طرفداران اهل بيت عصمت و طهارت عزمى راسختر بخشيد و آنان را در استمرار راه خويش مصممتر ساخت.
توطئههاى معاويه
معاويه، با شنيدن اخبار فوق، ياران و نزديكان خويش همچون عمروعاص، قيس بن اشعث، وليد بن عقبه و عتبة بن ابىسفيان و ... را فرا خواند، نشستى تشكيل داد و درباره چگونگى برخورد با حكومت تازه پاى امام حسن(ع) و براندازى آن با آنان به مشورت پرداخت او گفت: چنانچه انديشهاى اساسى جهتبراندازى حكومت علوى نكنيد، براى هميشه با تهديد مواجه خواهيم بود. پس از سخنان معاويه شورا برگزار شد.
رهاورد اين نشست تصميمهاى زير بود كه بتدريج جامه عمل پوشيد:
1- فرستادن جاسوس جهت اغتشاش و آشوب و ايجاد نا امنى.
2- تطميع و تهديد نيروهاى ارشد نظامى و لشكريان امام مجتبى(ع) مانند عبيدالله بن عباس و قيس بن سعد.
3- ارسال گشتىهاى رزمى در اكيپهاى كوچك و بزرگ جهت ضربه زدن و ايجاد رعب و وحشت در مرزهاى حكومت علوى مانند حمله به بسر بنارطاة و كشتن دو فرزند كوچك عبيد الله بن عباس به نامهاى عبدالرحمان و قثم در شهرهاى يمن يا مكه،
4- شايعه صلح قبل از تحقق آن و تبليغات گسترده در اين زمينه.
5- انتشار شايعههاى بىاساس چون كشته شدن قيس بن سعد بن عباده و افراد ديگر،
6- شايعه پناهندگى بعضى از شخصيتهاى سياسى، نظامى حكومت امام حسن مجتبى،
7- جنگ روانى تمام عيار عليه كارگزاران صالح و متعهد و دلسوز آن حضرت در شهرهاى مختلف.
8- فعال شدن ستون پنجم و نيروهاى وابسته اموى و افراد ناراضى در شهرهاى كوفه، كربلا، بغداد، مكه، مدينه.