تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 44175
بازدید دیروز : 37451
بازدید هفته : 194007
بازدید ماه : 516288
بازدید کل : 10908043
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 5 / 6 / 1395

شرح معرفت نفس علامه حسن حسن زاده آملی درس اول جلسۀ هشتم:

درس اول: وجود است که مشهود ماست؛ ما موجودیم و جز ما همه موجودند، ما جزو وجود نیستیم و جزو وجود را نداریم و جزو وجود را نمی بینیم. فهم ظاهری این عبارت که سِرّ و باطنِ درس اوبل است و بلکه تمامِ درسهای معرفتِ نفس است و بلکه این دو سطر سِرّ و حقیقت تمامِ معارفِ انسانی و الهی و حقایقِ عالُم است، به اندازۀ فهمِ عُرفی و مفهومی، در این دو سطر مطلبی نداریم که جزو که جزو بدیهی ترین مطالب است و هر کسی از راهِ حواسِ خمسه اش اوّلین چیزی که می یابد می بیند می شنود و می چشد وجود است ؛ در عالَمِ وجودیم و با وجودیم و در وجود غرقیم؛ به تعبیر شریفشان که وجود مشهودِ ماست، هر چه می بینیم وجود می بینیم وجود می بینیم، همه هستند، متحققند، خودمان هستیم و جز ما یعنی غیر از ما دیگران همه هستند. و لذا به تعبیرِ جنابِ علامه طباطبائی (ره) در اوّلِ «بدایة الحکمة و نهایة الحکمة» می فرمایند: تا جایی که کودکِ خردسال و شیرخوار هم دست دراز می کند و پستانِ مادر را می گیرد که شیر بخورد و اگر سِرّ او را بشکافند و به او بفرمائید که چرا دست دراز کردی؟ می گوید که من وجودم این پستان وجودست و موجودست و من به طرفِ وج.د دست دراز کردم نه به طرفِ عدم و هیچ، چون هیچ، چیزی نیست که موردِ شهود و ادراک قرار بگیرد. لذا اوّلین ادراکِ انسان، ادراکِ وجودست، اوّلین مرتبۀ شهود و ادراک انسانی در متن وجود قرار می گیرد که میبیند خودش هست دیگران هستند و می فهمد که دیگران هستند و این سه رکنِ اساسیِ علم که برای هر عالِمی است، همان مرحلۀ اوّل موردِ ادراک است. چون هر عالِمی که بدنبالِ علم می رود و مر مُدرِکی که بدنبالِ مَدرَک می گردد، این سه تا اصلِ اساسی را اوّل بار قبول دارد، یکی اینکه من هستم و دوّم آن که من به دنبالِ او و در طلبِ او براه افتاده ام هم هست و سوّم اینکه راهِ ادراکِ نسبت به او هم ممکن است و واقعیت دارد، که تا عالِم نسبت به معلومش این سه تا رکنِ اساسی را نپذیرد هرگز بدنبالِ علم به او راه نمی افتد.
می بینید طبیب بدنبال طبابت می رود، برای اینکه می گوید من هستم، بدنِ انسان هم هست، و فهمیدن من مر بدن انسان هم واقعیت دارد و هست، لذا دنبال علم می رود، شک نمی کند تا بگوید که حالا من دنبال رشتۀ پزشکی بروم اصلاً من نباشم که بروم، می بینید اصلاً شک ندارد. یا شک کند براینکه شاید اصلاً بدنِ انسان نباشد که من بروم دنبالش بفهمم که چشم چیست گوش چیست، در این هم شکی ندارد. و در مرتبۀ سوم باز هم شک ندارد که اگر من بروم اصلاً چیزی از بدنِ انسان نفهمم، اینهم می بینید می گوید: فهم من ادراکِ من هم حقیقی است و پذیرفته است. و لذا جز طایفه سوفسطی که حرفشان در درسِ سوم مطرح می شود هر فردی از انسان در اوّلین وهلۀ ادراکش سه تا رکن اساسی علم و عالِم و معلوم را قبول دارد، و لذا می گوید: من هستم غیر از من همه هستند و علمِ من نسبت به اینها هم یک امرِ وجودی است و عدمی نیست. این اوّلین مرتبۀ ادراکست که ادراک به متنِ وجودی می خورد و هیچکس هم در متنِ وجود شک ندارد جز طایفه سوفسطی که ان شاء الله بعد می رسیم و عرایضی تقدیم می داریم.
بعد می بینیم همین که جزو بدیهی ترین مطالب ات و جزو روشنترین روشنهاست (همین دو سطرِ اوّل) جزو پنهان ترین پنهان ها می شود، که آدم می خواهد به سِرّ وجود برسد مشکل دارد؛ به تعبیرِ جنابِ ابنِ تُرکه در تمهیدالقواعد می گوید: به سِرّ وجود پی بردن «عَسیرٌ جِدّاً». خیلی مشکل است که انسان به حقیقتِ وجود برسد، به علمِ اجمالی وجود را قبول دارد می گوید من هستم غیر از من همه موجودند و من جز وجود را نمی بینیم و جز وجود را ادراک نمی کنم و آنچه را مشاهده می کنم وجودست ولی در عینِ حالی که از هر روشنی روشنترست و ظاهرترست، ولی وقتی بدنبالش می روی تا به سِرّش برسی می بینی همین ظاهر پنهان شد و رفت
همه چیز از دست شد و او شده است    اَنا و اَنتَ وهُوَ، هُو شده است

 

موضوعات مرتبط: معرفت شناسی
برچسب‌ها: درس اول جلسۀ هشتم
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی