حماسه ي حسيني و تأثير آن بر انقلاب اسلامي ايران(6)
نويسنده:عليرضا جعفرزاده(*)
5. 1عمل به وظيفه و تکليف
مي رسد و آزادي به همراه خود، تضاد افکار و عقايد و بحث هاي فلسفي و کلامي را مطرح مي کند. در اين هنگام ديگر شمشيرکاري از پيش نمي برد. اينجا اسلحه ي مناسب، درس و کتاب و قلم است.
وقتي اوضاع زمانه آنگونه شد که شناخت حق از باطل دشوار و صعب گردد، اصلي ترين وظيفه ي رهبر ديني نشان دادن صراط مستقيم و مبارزه با انحراف ها و تحريف ها است. اگر امام حسين در زمان امام صادق و يا امام رضا مي بود، بي ترديد همان گونه عمل مي کرد که آن دو بزرگوار عمل کردند.
براي نهضت ما نيز چنين آينده اي که در آن بازار عرصه ي افکار، داغ باشد، قابل پيش بيني است؛ از اين رو لازم است روحانيت ده ها برابر گذشته، خود را تجهيز کند. روحانيت احتياج به تقويت دارد؛ احتياج به برنامه و کار منظم و حساب شده دارد. در برابر روحانيون مردم قرار دارند که به مراتب بيشتر از گذشته به هدايت و راهنمايي و ارشاد احتياج دارند. روحانيت بايد به سرعت به فکر چاره بيفتد و تا اين سيل عظيم به راه نيفتاده است، خود را براي مقابله با آن آماده کند.
اينکه روحانيت شيعه توانسته است در طول تاريخ منشأ حرکت هاي بزرگ بشود، ولي روحانيت هاي ديگر نتوانسته اند، دو دليل عمده دارد:
دليل اول، ويژگي خاص فرهنگ روحانيت شيعه است. خود فرهنگ شيعي يک فرهنگ زنده و حرکت زا و انقلاب آفرين است. اين فرهنگي است که از روش علي و از انديشه هاي او تغذيه مي کند. اين فرهنگي است که در تاريخ خود عاشورا دارد. صحيفه سجاديه و دوره امامت و عصمت دويست و پنجاه ساله دارد. هيچ يک از فرهنگ هاي ديگر چنين عناصر حرکت زايي در خود ندارند.