امتیازات قرآن کتابی مبارک إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِى لَیْلَهٍ مُّبَارَکهٍ إِنَّا کنَّا مُنذِرِینَ (دخان، ۳) ما قرآن را در شبى مبارک و فرخنده نازل کردیم، ما همواره انذار کننده بودیم. قرآن از همه جهت مبارک است: الف) از جهت نازل کننده. «تبارک الّذى نزل الفرقان» ب) از جهت مکان نزول. «ببکه مبارکا» ج) از جهت زمان نزول. «فى لیله مبارکه» د) از جهت متن و محتوا. «کتاب انزلناه الیک مبارک» کتابی با کرامت اِنَّهُ لَقُرْآنٌ کرِیمٌ . فِى کتَابٍ مَّکنُونٍ . لَّایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ . تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ (واقعه، ۷۷-۸۰) همانا آن قرآنکریم است که در کتاب محفوظى جاى دارد. جز پاکیزگان به آن دست نزنند . فرو آمده از سوى پروردگار جهانیان است. در قرآن، خدا و آنچه مربوط به اوست «کریم» توصیف شده: ۱٫ خداوند، کریم است. «ما غرّک بربّک الکریم» ۲٫ قرآن، کریم است. «انّه لقرآن کریم» ۳٫ رسول خدا، کریم است. «و جاءهم رسولٌ کریم» ۴٫ واسطه نزول وحى (جبرئیل)، کریم است. «انه لقول رسول کریم» انسان نیز به عنوان برترین مخلوق الهى، مورد کرامت است. «و لقد کرّمنا بنى آدم» حضرت على۷ در خطبه ۱۵۲ نهجالبلاغه، اهل بیت را «کرائم القرآن» مىنامد. آری قرآن، کلید کرامت و عزّتِ فرد و جامعه است. نگاه به آن، تلاوت و حفظ آن، تدبّر در آن و پندگیرى از آن، مایه رشد وکرامت انسان است. «انّه لقرآن کریم» گوشهاى از امتیازات قرآن این معجزهى جاودان الهى در ذیل تفسیر آیه ۳۸ سوره یونس در تفسیر نور چنین بیان شده است: ۱٫ گنجاندن معارفى بلند در کلماتى کوتاه: مثلاً در مورد زن و مرد تعبیر مىکند، «هنّ لباس لکم و انتم لباسٌ لهنّ»، زنان لباس شما و شما لباس آنها هستید. براى بیان سستى قدرتهاى غیر الهى، آنها را به خانهى عنکبوت تشبیه مىکند. و یا اینکه از آفریدن یک پشه آنان را ناتوان مىداند. «لن یخلقوا ذباباً» ۲٫ شیرینى کلام و نفوذ: اگر هزار بار هم خوانده شود، کهنه نمىشود، بلکه هر بار نکتهاى به دست مىآید. ۳٫ آهنگ و موسیقى کلام: طنین و آهنگ کلمات آن، مخصوص است و اگر آیهاى از قرآن در میان سخنان هر عرب زبان، یا در میانِ روایات باشد، مشخّص است. ۴٫ جامعیّت قرآن: از برهان تا مثل، از دنیا تا آخرت و نیز مسائل خانوادگى، حقوقى، سیاسى، نظامى، اخلاقى، تاریخى و … را دربردارد. ۵٫ واقعگرایى: محتواى آن مبتنى بر حدس و گمان نیست. حتى داستانهایش مستند و واقعى است. ۶٫ همه گیر و جهانى: مردم در هر سطح و هر کجا باشند، از آن بهره مىبرند و قرآن به صورت کتاب تخصّصى نیست. ۷٫ ابدى و جاودانه: هر چه از عمر بشر و علوم مىگذرد، اسرار بیشترى از قرآن کشف مىشود. ۸٫ رشد فزاینده: با داشتن بیشترین دشمن و ضربات فراوان، بیشترین رشد را در طول عمر خود داشته است. ۹٫ معجزهاى در دست: این معجزه در دست همه است و از نوع سخن و کلمه است که در اختیار همه است. ۱۰٫ هم کتاب موعظه و هم کتاب دستور و قانون است. ۱۱٫ از فردى درس نخوانده و منطقهاى محروم از سواد است. ۱۲٫ چیزى به آن افزوده یا از آن کاسته نشده و مصون از تحریف است. ۱۳٫ مایه شفا و رحمت است. طبیب این دارو، هم ما را مىشناسد، هم دوستمان دارد و هم نتیجه نسخهاش ابدى است و نظیری ندارد. اعجاز قرآن أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللهِ إِن کنْتُمْ صَادِقینَ (هود، ۱۲) یا اینکه مىگویند: (او) قرآن را از پیش خود بافته و ساخته است! بگو: اگر راست مىگویید، شما هم ده سوره مثل این از پیشِخود ساختهها، بیاورید و (براى این کار) هر کس از غیر خدا را که مىخواهید (نیز به کمک) دعوت کنید. قرآن، تنها از نظر فصاحت و بلاغت معجزه نیست، بلکه از نظر معارف، مواعظ، براهین، اخبار غیبى و قوانین نیز معجزه است، زیرا جملهى «وادعوا من استطعتم» دعوت از همهى مردم است، نه فقط عربهایى که فصاحت و بلاغت قرآن را مىفهمند، چنانکه در آیهى دیگرى نیز مىفرماید: «قل لئن اجتمعت الانس و الجنّ على أن یأتوا بمثل هذا القرآن لایأتون بمثله و لوکان بعضهم لبعض ظهیرا» اگر تمام انس و جنّ جمع شوند نمىتوانند مثل قرآن را بیاورند. جهات اعجاز قرآن بسیار است: حلاوت و شیرینى الفاظ آن در قرائت، یکنواخت بودن محتواى آن با آنکه در مدّت ۲۳ سال نازل شده است، بیان علومى که تا آن زمان خبرى از آنها نبود، پیشگویى امورى که بعداً به وقوع پیوست، اِخبار از تاریخ اقوام گذشته که نشانى از آنها باقى نمانده است، بیان قوانینى جامع و کامل در همهى ابعاد فردى و اجتماعى زندگى انسان، دور ماندن از هرگونه تحریف، تغییر، کهنه شدن و به فراموشى سپرده شدن در طول قرنهاى متمادى. با این همه تخفیف و آن همه تحریک، باز هم بشر عاجز است. قرآن در یکجا مىفرماید: مثل تمام قرآن را بیاورید، «ان یأتوا بمثل هذا القرآن»، یکجا مىفرماید: مثل ده سوره قرآن بیاورید (همین آیه)، جاى دیگر باز هم تخفیف داده و مىفرماید: یک سوره مثل قرآن بیاورید. «فأتوا بسورهٍ من مثله». علاوه بر این تخفیفها، انواع تحریکها را نیز بکار برده است. یکجا مىفرماید: اگر جن و انس پشت به پشت هم دهند، نمىتوانند. یکجا مىفرماید: از همهى مغزهاى کرهى زمین دعوت کنید، امّا هرگز نمىتوانید که مثل قرآن بیاورید. تاریخ نیز ثابت کرده است که دشمنانى که جنگهاى بسیارى علیه اسلام به راه انداختهاند، توطئهها چیدهاند، امّا هرگز نتوانستند حتّى یک سوره مثل قرآن بیاورند، آیا معجزه غیر از این است؟ امتیاز داستانهاى قرآن نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْک أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَیْنَآ إِلَیْک هَذَا الْقُرْآنَ وَ إِن کنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ (یوسف، ۳) ما با این قرآن که به تو وحى کردیم بهترین داستان را بر تو بازگو مىکنیم، در حالى که تو پیش از آن، از بىخبران بودى. امتیاز داستانهاى قرآن با سایر داستانها: ۱٫ قصّهگو خداوند است. «نحن نقصّ» ۲٫ هدفدار است. «نقصّ علیک من أنباء الرّسل مانثبّتبه فؤادک» ۳٫ حقّ است، نه خیال. «نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ» ۴٫ بر اساس علم است، نه گمان. «فلنقصنّ علیهم بعلمٍ» ۵٫ وسیله تفکر است، نه تخدیر. «فاقصص القصص لعلّهم یتفکرون» ۶٫ وسیله عبرت است، نه سرگرمى. «لقدکان فى قصصهم عبره» انواع قاریان قرآن وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنْصِتُواْ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ و هرگاه قرآن خوانده شود، به آن گوش دهید و ساکت شوید (تا بشنوید)، باشد که مورد رحمت قرار گیرید. (اعراف، ۲۰۴) امام باقر۷ فرمودند: قاریان قرآن سه گروه مىباشند: گروهى قرآن را وسیلهى کسب و کار و معاش خود دانسته و بر مردم تحمیل مىشوند، گروهى که تنها قرآن را به زبان دارند و در عمل، احکامش را رعایت نمىکنند و گروهى که قرآن را تلاوت کرده و دواى درد خود مىدانند و همواره با قرآن مأنوسند، خداوند به واسطهى این افراد عذاب را دفع کرده و به خاطر آنان باران نازل مىکند و اینان افراد بسیار نادر هستند.