امام صادق علیه السلام و کنترل هیجان غم
یکی از امور مهم برای شناسایی روان انسان، هیجان شناسی ست. درباره هیجانهایی مثل خشم، اضطراب و ترس، نفرت، شادی، غم و غیره مطالبی را می توان در کتابهای روانشناسی پیدا کرد. در اینجا به کمک مطالعه گوشه ای از زندگی امام صادق علیه السلام می خواهیم به یکی از راه های کنترل غم اشاره کنیم.
هیجانها حالاتی شدید اما کوتاه مدت هستند و بعد از مدت کوتاهی از شدت آنها کاسته می شود، بنابراین ممکن است در همان مدت کوتاه، باعث آسیب گردند. بحث مهمی که درباره هیجانها وجود دارد، آن است که چگونه می توانیم آن را کنترل کنیم که به اصطلاح به آن تنظیم هیجان می گویند. این امر درباره همه هیجانها صادق است، مثلا خشم افسار گسیخته سبب پشیمانی فرد می شود. غم نیز هیجان است و اگر هدایت نشود می تواند تخریبگر باشد. در اینجا به دنبال یافتن الگویی انسانی هستیم که حد بالایی از تسلط بر هیجان ها را برای ما نمایش داده است که بزرگ بزرگان ما و مولای موالی ما، ابوعبدالله جعفر الصادق علیه السلام است و به این بهانه، دو واقعه در زندگی آن فرزند پیامبر صلی الله علیه وآله را در خصوص تسلط بر هیجان غم بازخوانی می کنیم. واقعه اول - کلینی به اسناد خود از علاء بن کامل روایت می کند: نزد ابوعبدالله(یعنی امام صادق علیه السلام) نشسته بودم. زنی از درون خانه ایشان شیون کرد، امام برخاست، سپس نشست و «انا لله و انا الیه راجعون» گفت و به گفتاری که داشت ادامه داد و آن را پایان داد. سپس گفت: ما دوست داریم در جانها و مالهای خود بی گزند باشیم اما چون قضای الهی رسید، ما را نرسد چیزی را دوست داریم که خدا برای ما دوست نمی دارد. (کافی، ج3، ص226) واقعه دوم - امام صادق علیه السلام پسر بزرگی به نام اسماعیل داشت که بسیار مومن و محبوب امام بود. در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» آمده است که چون خبر مرگ اسماعیل بدو رسید، بر سر سفره بود و مهمانانی داشت. او همچنان آنان را پذیرایی کرد غذا جلویشان می گذاشت. آنان که اثری از اندوه در چهره ایشان نمی دیدند تعجب کردند و وقتی غذا تمام شد گفتند: ای پسر پیامبر! چیز عجیبی دیدیم. چنین فرزندی را از دست دادی اما حال شما اینگونه است.