حکم شرعی ناشناخته برای متقلّبان
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 186
بازدید دیروز : 718
بازدید هفته : 12998
بازدید ماه : 43509
بازدید کل : 10435264
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 20 / 3 / 1399

اشاره:

آقا این دی و بهمن عجب ماهی است! از یک ‌طرف آغاز فصل سرما و از طرف دیگر هنگامه امتحانات پایان ترم و به قول بچه‌ها جزوه خوانی‌های نفس‌گیر! یعنی در این هیرو بیر از بچه دبستانی‌ها تا شاخ شمشادهای دانشگاهی که در طول سال معمولا به هرکاری غیر از تحصیل مشغولند با جزوه و کتاب و دفتر محشورند و معمولا از استادیوم و باشگاه و پارک گرفته تا مسجد و نمازجمعه و... این همراهی ترک نمی‌شود. اوضاع کنکوری‌ها که دیگر التماس دعایی است!

حتما می‌پرسید این اوضاع چه ربطی به ستون احکام دارد و چرا ما نیم ساعت اوقات فراغت شما را با یادآوری امتحانات کوفت می‌کنیم؟!

از این ‌که با این یادآوری، اوقات شریفتان تلخ شد واقعا شرمنده‌ایم، ولی بد نیست بدانید برخلاف تصور برخی‌ها دامنه احکام و دستورات شرعی، تمام حرکات و رفتارها و گفتارهای روزمره ما را دربرمی‌گیرد و جزیی‌ترین حرکت ما هم حکمی از احکام شرعی را داراست! با وجود این مسأله اگر قدری دقیق بشویم می‌بینیم همین امتحانات و مسایل حاشیه‌ای آن می‌تواند سوالات جدی شرعی را به‌همراه داشته باشد. از جمله این مسایل که متأسفانه یک مقدار و شاید بیش از یک مقدار! بعضی‌ها را درگیر می‌کند مسأله «تقلب» است.

شاید با شنیدن این کلمه خاطرات تلخ و شیرینی برای شما تداعی شده باشد اما انصافا هیچ‌وقت فکر کرده‌اید تقلب ‌کردن یا تقلب ‌دادن از لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟ آیا اصولا این مسأله که برای برخی امری حیاتی است جدای از تبلور هوش و ذکاوت ایرانی، نشانه انحراف در رعایت مسائل شرعی هم هست یا خیر؟

واقعیت مطلب این است که تقلب از مسایلی است که فقها به آن پرداخته و ابعاد مختلف آن را بررسی کرده‌اند چون این مسأله جزو مسایل مستحدثه (یعنی مسائلی که در گذشته نبوده و بعدا پدید آمده) در فقه محسوب می‌شود و از آن‌ جا که یکی از وظایف فقها و مراجع تقلید پاسخ‌گویی به استفتائات (استفتاء یعنی آن‌ چه مقلدان از ایشان پرسیده و فتوا خواسته‌اند) است و در هرزمانی سوالات جدیدی مطرح می‌شود فقیه باید بتواند هر مسأله جدیدی را کاملا بررسی کرده حکم مناسب با آن را به‌دست بیاورد.

در خصوص مسأله حیاتی تقلب! هم استفتائاتی از مراجع تقلید شده و این مسأله مورد دقت و بررسی قرار گرفته که ما هم مختصرا به آن اشاره می‌کنیم:

1. در ابتدا بد نیست بدانید تقلب مصدر باب تفعّل از ریشه قلب است؛ این تعبیر خاص «قلب» که در ادبیات فارسی هم به کار رفته به ‌معنی چیز متحول شده و غیرواقعی و بدلی است. صائب تبریزی می‌فرماید:



دادند به معشوق حقیقی دل و جان را



یوسف به زر قلب خریدند عزیزان



یعنی عاشقان راستین که دل به خداوند دادند بیش‌ترین سود را بردند زیرا هم یوسف را خریدند و هم در برابرش پول تقلبی و بی‌ارزش دادند.

استعمال لفظ تقلب در خصوص بحث ما شاید از این جهت است که فرد تقلب‌ کننده برخلاف باطنش خود را فردی زحمت ‌کشیده و درس‌ خوانده جا می‌زند و از خود شخصیتی بدلی ارائه می‌دهد.

2. تقلب، انواع و اقسامی دارد. البته ما قصد نداریم انواع شیوه‌های تقلب را آموزش بدهیم چون اولا این‌کاره نیستیم. ثانیا بدآموزی دارد و ثالثا زیره به کرمان بردن است بلکه منظور انواع و اقسامی است که تقلب از جهت حکم شرعی پیدا می‌کند:

گاهی تقلب در یک امتحان ساده علمی است که فقط نشان‌دهنده سطح علمی ممتحن (فرد امتحان شونده) است و این امتحان نتیجه مستقیمی ندارد و موفقیت وعدم موفقیت فرد در این امتحان نفع و ضرری به دیگران نمی‌رساند مثل امتحانات هفتگی یا میان ‌ترم در مدارس اما گاهی امتحان نتایج مستقیمی درپی دارد، مثلا اعطای جایزه‌ای وابسته به کسب نمره مشخصی در این امتحان است یا قبولی در این امتحان شرط ورود به مرحله بالاتری تعیین شده.

صورت سوم هم این است که نتیجه امتحان هر فرد در وضعیت دیگران تأثیرگذار است یعنی اگر فردی نمره بالاتر را کسب کند یک سهم از سهمیه معین شده را به خود اختصاص می‌دهد در نتیجه سر دیگران بی‌کلاه می‌ماند مانند کنکور خودمان یا اکثر آزمون‌های استخدامی؛ به‌خوبی روشن است که احکام این صورت‌های مختلف متفاوت است اما حکم شرعی هر یک از این صورت‌ها چیست؟
تقلب دادن حداقل، اشکال اول تقلب کردن را دارد زیرا همان‌طور که تقلب کردن برخلاف قوانین و شرائط مراکز آموزشی است تقلب دادن هم همین‌طور اما اضافه بر آن تقلب دادن چون همکاری در انجام عمل خلاف دیگران است تحت عنوان فقهی «اعانه بر اثم» (یاری کردن در انجام گناه) قرار می‌گیرد که خود کاری حرام است

3. خیال همه دوستان را راحت کنیم که تقلب در همه اقسام و مواردش عملی غیر شرعی و حرام است به چند دلیل:

اولا: تقلب برخلاف ضوابط و شرایطی است که فرد در هنگام ورود و ثبت نام در هر مجموعه آموزشی به‌صورت مشخص یا ضمنی به رعایت آن تعهد می‌دهد در نتیجه، تقلب در حکم تخلف از شرط است که حرام است بلکه در کشور ما که قوانین بر مبنای قواعد دولت اسلامی تنظیم شده، عدم رعایت هر قانونی و حتی قوانین آموزشی مدارس خلاف شرع محسوب می‌شود، مگر این‌که شما آموزشگاهی پیدا کنید که تقلب در آن مجاز باشد که پیشنهاد می‌دهیم هرچه زودتر در آن‌جا ثبت نام کنید چون هرلحظه ممکن است از این خواب ناز بیدار شوید.
تقلب در کنکور

ثانیا: تقلب کردن می‌تواند از مصادیق «کذب عملی» به‌حساب بیاید؛ هم‌چنان‌که می‌دانید دروغ یکی از گناهان کبیره است که دو نوع کلی دارد: کذب لسانی (یا همان دروغ زبانی) که اگر نگفته باشیم حتما شنیده‌ایم و دیگری کذب عملی (یا دروغ رفتاری) که فرد با رفتار خودش خلاف واقع را به دیگران ارائه می‌دهد مثل همین‌کاری که بسیاری از فوتبالیست‌ها موقع زمین افتادن می‌کنند و به ‌خاطر ضربه‌ای که به آن‌ها نخورده به ‌ظاهر از درد به خود می‌پیچند در هر صورت هر دو نوع دروغ، حرام است و تقلب هم از آنجا که نتیجه‌اش یک نوع جعل واقعیت و درس‌خوان جلوه دادن خود است می‌تواند مصداق این حرام قرار بگیرد؛ همین‌جا عرض کنیم که وقتی این عمل حرام شد منافعی که احتمالا به‌ خاطر این امتحان به فرد می‌رسد هم حق او نبوده و حرام است مثلا اگر جایزه‌ای به او تعلق بگیرد یا به‌واسطه آن امتحان استخدام شود و حقوق بگیرد بنابر فتوای بسیاری از مراجع حرام است مگر آن ‌که صاحب‌ کار از تقلب او مطلع شده با این‌ حال او را استخدام کند.

ثالثا: اگر فرد متقلب به‌خاطر قبولی‌اش یک سهم از سهمیه معین را به خود اختصاص دهد و دیگری را از رسیدن به این سهم باز دارد، واضح است که حق او را ضایع کرده و این عمل او حق‌الناس و ظلم در حق دیگری بوده که یقینا حرام است.



4. در همین‌جا اشاره‌ای هم به مسأله «تقلب دادن» بکنیم که واقعا بدتر از تقلب کردن است چون هیچ نفعی به حال خود فرد ندارد و به قول معروف فرد تقلب دهنده «خسر الدنیا و الاخره» است وای به‌حال روزی که دستش رو شود و آش نخورده و دهان سوخته شود؛ به‌هرحال:

تقلب دادن حداقل، اشکال اول تقلب کردن را دارد زیرا همان‌طور که تقلب کردن برخلاف قوانین و شرائط مراکز آموزشی است تقلب دادن هم همین‌طور اما اضافه بر آن تقلب دادن چون همکاری در انجام عمل خلاف دیگران است تحت عنوان فقهی «اعانه بر اثم» (یاری کردن در انجام گناه) قرار می‌گیرد که خود کاری حرام است.

البته با کمال تأسف بعضی‌ها این عمل را نوعی ایثار و همکاری تلقی می‌کنند که کاملا فکر اشتباه و غلطی است و هیچ‌گاه نمی‌توان با کاری نادرست نتیجه‌ای درست گرفت...

امیدواریم همه عزیزان با برنامه‌ریزی درست و مطالعه منظم در امتحانات موفق باشند و کارشان به وادی «تقلب» کشیده نشود چون مطمئناً، تقلب کردن، دیگر «یوسف به زر قلب خریدن» نیست... یا علی!



نتیجه:

تقلب از آنجا که نتیجه‌اش یک نوع جعل واقعیت و درس‌خوان جلوه دادن خود است می‌تواند مصداق فعل حرام قرار بگیرد؛ وقتی این عمل حرام شد منافعی که احتمالا به‌خاطر این امتحان به فرد می‌رسد هم حق او نبوده و حرام است. تقلب دادن واقعا بدتر از تقلب کردن است چون هیچ نفعی به حال خود فرد ندارد و به قول معروف فرد تقلب دهنده «خسر الدنیا و الاخره» است وای به‌حال روزی که دستش رو شود و آش نخورده و دهان سوخته شود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: مطالب جالب وخواندنی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی