تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11007
بازدید دیروز : 749
بازدید هفته : 23101
بازدید ماه : 53612
بازدید کل : 10445367
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 6 / 9 / 1394

 

چطور شد كه مثلاً خصيصه حيا و عفّت در زن پيدا شد؟ چرا مرد در مورد زن خود غيرت می‏ورزد؟ آيا اين‏ غيرت همان حسادت معمولی است كه بشر آنرا در همه جا محكوم كرد و استثناءاً در اين يك مورد آنرا پسنديده می‏داند؟ يا چيز ديگر است؟ اگر همان حسادت است علّت استثناء چيست؟ و اگر چيز ديگر است چگونه می‏توان‏ آنرا توضيح داد؟ همچنين منشأ زشت شمردن كشف عورت، فحشاء، ازدواج با محارم و غيره چيست؟ آيا سرچشمه اينها خود فطرت و طبيعت است؟ آيا فطرت و طبيعت برای اينكه به هدف های خود نائل آيد و به زندگی بشر كه‏ طبعاً اجتماعی است نظام بدهد اين احساسات و عواطف را در بشر نهاده است‏؟ يا علل ديگری در كار بوده و در طول تاريخ در روحيه بشر اثر كرده تا تدريجا جزء ضمير اخلاقی بشر قرار گرفته است. اگر سرچشمه اين اخلاق، طبيعت و فطرت است چرا اقوام ابتدائی و اقوام‏ وحشی زمان حاضر كه هنوز مانند اقوام ابتدائی زندگی می‏كنند، اين خصائص‏ را، لااقل به شكلی كه انسان متمدّن دارد، ندارند؟ و به هر حال اصل و منشأ هر چه باشد و گذشته بشريت به هر نحو بوده است، امروز چه بايد كرد؟ بشر در زمينه اخلاق جنسی چه راهی را بايست پيش بگيرد كه به سرمنزل‏ سعادت نائل آيد؟ آيا اخلاق جنسی قديم را بايد حفظ كرد ويا بايد آنرا در هم ريخت و اخلاق‏ نوين جايگزين آن ساخت . ويل دورانت، با اينكه ريشه اخلاق را نه طبيعت، بلكه پيش آمدهائی كه‏ احياناً تلخ و ناگوار و ظالمانه بوده است می‏داند! مدعی است كه اين اخلاق‏ هر چند معايبی دارد اما چون مظهر انتخاب اصلح در مسير تكامل است بهتر اين است حفظ شود .وی درباره احترام بكارت و مسئله حيا و احساس شرم می‏گويد : " عادات‏ و سنن قديمی اجتماع، نماينده انتخاب طبيعی است كه انسان در طی قرون‏ متوالی پس از گذشتن از اشتباهات بيشمار كرده، و به همين جهت بايد گفت با وجود آنكه احترام بكارت و احساس شرم، از امور نسبی هستند و با وضع ازدواج از راه خريداری زن ارتباط دارند و سبب بيماريهای عصبی می‏شوند، پاره‏ای فوائد اجتماعی دارند و برای مساعدت در بقای جنسی يكی از عوامل‏ بشمار می‏روند.(تاریخ تمدن، جلداول صفحه 74) فرويد و اتباع وی عقيده ديگری دارند، مدعی هستند كه اخلاق كهن را در امور جنسی بايد واژگون كرد و اخلاق جديدی را جايگزينِ آن نمود. به عقيده فرويد و اتباع وی، اخلاق جنسی كهن بر اساس محدوديّت و ممنوعيت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعيّت ها و محروميّت ها و ترس ها و وحشت های ناشی از اين ممنوعيّت-ها كه در ضمير باطن بشر جايگزين گشته آمده است. برتراند راسل نيز در اخلاق نوينی كه پيشنهاد می‏كند همين مطلب را اساس‏ قرار می‏دهد. او به عقيده خود در زمينه اخلاق جنسی از منطقی دفاع می‏كند كه در آن‏ احساساتی از قبيل احساس شرم، احساس عفاف و تقوا، غيرت ( حسادت از نظر او ) و هيچ گونه احساس ديگری از اين گونه كه وی و امثال او آنها را " تابو " می‏خوانند وجود نداشته باشد . معانی و مفاهيمی از قبيل : زشتی، بدی، رسوائی در آن راه نيابد، فقط متكی به عقل و تفكر بوده باشد، محدوديت جنسی را فقط آنقدر می‏پذيرد كه‏ در مورد ممنوعيتهای غذائی قابل پذيرش است. وی در كتاب " جهانی كه من‏ می‏شناسم " در فصل مربوط به اخلاق تابو در پاسخ پرسشی كه از وی می‏شود به‏ اينكه: " آيا هيچ گونه پند و اندرزی برای كسانی كه بخواهند درباره امور جنسی خط مشی درست و عاقلانه‏ای در پيش گيرند داريد؟ " می‏گويد: " بالأخره لازم است كه مسئله اخلاق جنسی را هم مانند ساير مسائل مورد بررسی قرار دهيم .اگر از انجام عملی زيانی متوجه ديگران نشود دليلی نداريم كه ارتكاب آنرا محكوم كنيم . . . "(اخلاق جنسی در اسلام وجهان غرب،صفحه19تا24)

انضباط جنسی، غریزه عشق:
 

دموكراسی در اخلاق رشد شخصيت از نظر غريزه عشق در دموكراسی اخلاق نيز مانند سياست، بايد اصول آزادی و دموكراسی‏ حكمفرما باشد مطلب صحيح و درستی است، يعنی انسان بايد با غرائز و تمايلات خود مانند يك حكومت عادل و دموكرات با توده مردم رفتار كند . ولی عده‏ای آنجا كه پای مسائل اخلاقی در ميان می‏آيد ،يا آنجا كه انسان در مقابل خودش قرار گرفته و بايد درباره رفتار خودش‏ با خودش قضاوت كند، عمدا يا سهوا دموكراسی را با خودسری و هرج و مرج و بی بند و باری اشتباه می‏كنند، اسلام درباره اخلاق جنسی همان را می‏گويد كه‏ جهان امروز درباره اخلاق سياسی و اخلاق اقتصادی پذيرفته است . اخلاق سياسی به غريزه قدرت وبرتری طلبی مربوط است و اخلاق اقتصادی به‏ حس افزون طلبی، همچنانكه اخلاق جنسی مربوط است به غريزه جنسی، از نظر لزوم آزادی از يك طرف و لزوم انضباط شديد از طرف ديگر هيچ تفاوتی ميان‏ اين سه بخش اخلاق نيست، معلوم نيست چرا طرفداران اخلاق نوين جنسی اين‏ گشاده دستی‏ها را تنها درباره اخلاق جنسی جايز می‏شمارند؟ (اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب،صفحه69و70)

ادامه دارد...

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه جوانان ونوجوانان
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی