شب اشک
امشب، شب گریه است. شب اشک است. اشک، شبنم وار فرو می ریزد
تا آبروی از دست رفته را باز گرداند.
خدا امشب مهربان تر از همیشه است.
او به این اشک های ناچیز توجه می کند و به آنها پاداش می دهد.
این اشک و قطره های ناچیز آتشی را که قرار بود سوزاننده تنم باشد،
خاموش می کنند. امشب شب گریه است. شب ناله و فغان.
شب آه و افسوس، می گریم ؛ چرا که دستم تهی و خالی است و
کوله بارم از گناهان انباشته است و به جز قطرات اندک اشک، چیزی ندارم.
پس ای چشمان من!
در این شب مهربان بگریید و بنالید و مرا از آتش دوزخ رها کنید.
نظرات شما عزیزان: