رمضان، فصل عاشقی
بوی بهار می آید، عطرگل ، وگویی هلهله برپاست ...
آسمان همه رحمت است، همه روشنی و زمین پهنه ای از نور
در این ضیافت عاشقانه !
و من نمی دانم ازکجای این فصل عاشقی باید بنویسم،
که چون نظر می کنم همه شوراست وبی قراری
ازآن هنگام که دلدادگان یار سحرگاهان دیده ازخواب برمی گیرند
وعاشقانه دردل شب باآن یگانه بی همتا
رازونیازمی کنند ...
یا ازآن لحظه که دهان ازطعام فرومی بندد و دل
ازغیراو می شویند.نمی دانم ازکدام لحظه بگویم...
" بهاردل است این ماه رحمت "
رمضان با آمدنش شمیم بهشت را به ارمغان می آورد
و روزه داران را درحریم خلوت دلدادگی شوری دوباره می بخشد.
اما... چگونه این فاصله را طی کنیم؟
نشانی این فصل بی خزان را ازکجا بجوییم
و چگونه باشیم ازآنانکه دراین ماه رحمت،
آیینه قلبشان اززنگارسیاهی تهی می گردد.
پروردگارا !
می دانم که وجودم را تاریکی گناهان پرکرده
اما درپیشگاه تونشسته ام ، تویی که بی کرانه نوری ،
قلبم را به نور خود روشنی ده...
الها ! دراین ماه صیام،این ماه رحمت مرا یاری کن تا درحریم نیایشت
دل ازغیر برگیرم وازدریای معرفتت باده بنوشم
ودرلیالی مبارک قدرمشمول مغفرت بی دریغ توباشم...
آمین یا رب العالمین
نظرات شما عزیزان: