به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتماد، پس از غوغایی که تجویز «روغن بنفشه» و نحوه تجویز آن داشت، حالا شخصی مدعی طب اسلامی، مردم را به نوشیدن ادرار شتر دعوت کرده است. چنین ویدیوهایی دو سرنوشت دارند، یا مایه مضحکه یا به عنوان دستوراتی جدی تلقی میشوند. هر دو سرنوشت این ویدیوها مصیبتبار است، زیرا چنین توصیههایی جایگاه و شأن پژوهشگرانی را که در حوزه طب سنتی مشغول به کارند، خدشهدار میکند و از طرفی دیگر ممکن است افرادی این توصیهها را اجرا کنند.
حالا فردی که دستور نوشیدن ادرار شتر را تجویز کرده بود، دستگیر و مطب او پلمب شده است، با این حال دکتر «علیرضا یارقلی»، متخصص طب ایرانی، فارغالتحصیل دکترای پزشکی و عضو هیات علمی و کمیته راهبردی پژوهشکده فناوری ارتباطات و اطلاعات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با «اعتماد» این توصیه را حاصل بدفهمی این شخص از منابع علمی میداند. بهزعم او، بولالابل، نه به معنای ادرار شتر، بلکه نام گیاهی یا ماده معدنی است که در حجاز میروید و اتفاقا در درمان ریه بسیار موثر است. همانطور که دم کردن گیاه گلگاوزبان به معنای دم کردن زبان گاو نیست و این اصطلاح به یک گیاه ارجاع داده میشود، مصرف ادرار شتر یا همان بولالابل نیز به معنای استفاده از این گیاه یا ماده معدنی است. با این حال درک نادرست از متون و مطالعه ناکافی چنین خلطهایی را ممکن میکند. یارقلی میگوید: «جامعه علمی دیگری از چنین نظراتی بدون پشتوانه علمی، حمایتی نمیکند. هر ادعایی نیاز به اثبات دارد و ما نمیتوانیم با خواندن چند کتاب فکر کنیم که علامه دهر هستیم و توصیه کنیم.»
بیشتر بخوانید:
اولین صحبتهای نوشنده ادرار شتر پس از دستگیری | واکنش و اقدامات پلیس
تبلیغ کننده مزایای نوشیدن ادرار شتر برای درمان کرونا بازداشت شد
واکنش سخنگوی وزارت بهداشت به ادعای درمان کرونا با ادرار شتر
- شیوع کرونا همراه بود با برخی توصیههایی که به نام طب اسلامی منتشر میشدند. توصیههایی مثل استفاده از روغن بنفشه و نوشیدن ادرار شتر در رسانهها بازتاب بسیاری داشتند و نقدهای بسیاری بر این شیوه تجویز وارد شد. آیا چنین تجویزهایی پایه علمی دارد؟ چطور ممکن است که هر ازچندگاهی شخصی با ادعای تخصص در طب اسلامی چنین توصیههایی تجویز کند؟
در زبان عربی ترکیباتی داریم که ترجمه تحتاللفظی آنها موجب خلط معنا میشود. این ترکیبها در واقع به معنای گیاه یا یک ماده معدنی اشاره دارند، اما اگر آنها را درست فهم نکنیم به معنای تحتاللفظی آنها ارجاع میدهیم. بولالابل یک ماده معدنی در سمت حجاز است. این ترکیب به معنای ادرار شتر هم هست، اما آن چیزی که برای درمان ریه موثر است، همان گیاهی است که در حجاز میروید نه خود ادرار شتر.
از این گیاه ماده دارویی ساخته میشود. اگر بولالابل را تحتاللفظی معنا کنیم، همین ماجرا میشود که بخواهیم نوشیدن ادرار شتر را تجویز کنیم. همانطور که گلگاوزبان به زبان گاو ارجاع ندارد و نام یک گیاه است، گیاه بولالابل نیز به ادرار شتر ربطی ندارد. چنین ترکیباتی ظاهرا به حیوانی ارجاع دارند، اما این فقط یک ارجاع است، نه به معنای واقعی کلمه. البته از ادرار شتر هم در این طب استفاده میشود اما کاربرد آن ربطی به درمان ریه ندارد و در کتابهای ما، برای درمان ریه، بولالابل تجویز شده است نه نوشیدن ادرار شتر. چنین ارجاعی بر مبنای اشتباه در درک این کلمه صورت گرفته است و متاسفانه این اشتباه از ترجمه نادرست کلمه ناشی میشود.
- چنین برداشتهایی که به قول شما از عدم درک درست از معنای یک کلمه ناشی میشود، به نام طب اسلامی تجویز شدهاند. آیا شما اساسا به رشتهای به نام طب اسلامی اعتقاد دارید؟ آیا چنین تجویزهایی در طب سنتی نیز به چشم میخورند؟
توجه داشته باشید که سابقه طب سنتی فراتر از دوران بوعلی سیناست. پیش از اسلام نیز ما در کشورمان طب سنتی داشیم و با ورود اسلام، مواردی به این طب افزوده و این طب تکمیل شده است. اما طب اسلامی به معنای یک پارادایم وجود ندارد.
پارادایم به این معنا که ما مکتبی که پیشگیری، درمان و توصیههای پس از درمان را پوشش دهد، به این معنا در طب اسلامی نداریم. بلکه صرفا توصیههای پزشکی در احادیث به چشم میخورند. طب سنتی قدمت دو تا سه هزار ساله دارد و ترکیبی است از طبهای هندی، یونانی و سایر ملل که پس از اسلام نیز توصیههایی به این طب افزوده شده است.
مرکز این طب نیز جندیشاپور بود. پس از ورود اسلام به کشور نیز اطلاعاتی به این طب افزوده شد، از طرف دیگر اطلاعات طب سنتی ایران نیز با احادیث مطابقت داشتند و توصیههای دینی این طب سنتی ما را نیز تایید میکردند. این طب در طول زمان چکشکاری شده است. طی ۱۵ سال گذشته که دانشکدههای طب ایرانی راه افتاده و وارد محیط دانشگاهی شدهاند، همه به این ذهنیت رسیدهاند که ادعاهای طب سنتی را وارد حوزه پژوهش کنند و یافتهها را هم به جامعه علمی و هم به جامعه جهانی ثابت کنند. اما با این حال نمیتوانیم تعصب داشته باشیم و جایی بگوییم که طب سنتی درست است و جایی بگوییم طب رایج و علمی، نه اینطور نیست.
ترکیب آنها عالی و مناسب است و همه با هم میتوانند کمککننده باشند. ما توصیههای دینی را قبول داریم اما چنین موضوعی وجود ندارد که بیماریها با این احادیث درمان شوند. از طرفی دیگر صحت و سقم این احادیث محل تردید دارد و باید صحت آنها بررسی شود.
- شیوع کرونا همراه با همکاری علمای دینی با وزارت بهداشت بود. علما توصیهها و دستورات وزارت بهداشت را تایید کردند و گفتند که اولویت با این توصیههاست. با این حال باز هم شاهد حضور افراد سودجویی هستیم که خلاف توصیههای وزارت بهداشت، هر از چندگاهی مواردی را تجویز میکنند و از آب گلآلود ماهی میگیرند. آیا چنین توصیههایی را شما رواج خرافه میدانید؟
من معتقدم در بعضی موارد اشتباهات فهمی و ترجمه رخ داده است. برخی از این افراد بعضی موارد را درست متوجه میشوند، اما نمیدانند این مسائل را چگونه بیان کنند. خوشبختانه حالا دفتر طب ایرانی در وزارت بهداشت با همکاری دانشکدهها و متخصصان طب سنتی یک بروشور روشهای پیشگیری و درمان معرفی کرده است. وزیر بهداشت هم دستورمستقیم داده است که طب سنتی به درمان ورود کند. اما ادعاهایی در این میان به عنوان راه درمان مطرح میشوند، مثل استفاده از بخور جوششیرین. بخور جوششیرین شاید مزایایی داشته باشد اما ما نمیتوانیم بدون پژوهش ادعا کنیم که استفاده از این بخور در درمان موثر است.
لذا جامعه علمی از این نظراتی که بدون پشتوانه علمی باشند، حمایتی نمیکند. این ادعاها باید با متون و آزمایش ثابت شوند، نه بر اساس تجربه. ما نمیتوانیم دو تا کتاب بخوانیم و فکر کنیم که علامه دهر هستیم و توصیه کنیم. واقعیت این است که در طب سنتی نیز باید وفاق علمی صورت بگیرد.
- انتشار چنین توصیههایی رواج خرافه است. آیا شما با این گزاره موافق هستید؟ این توصیهها رواج خرافه است یا محصول یک بدفهمی؟
اسم این کار را خرافهگری نمیگذارم، بلکه به نظرم این کار بدون مطالعهگری است. این توصیهها، اقلا برخی از آنها خرافه نیست، بلکه برداشت اشتباه است. البته حساب افرادی که از این وضعیت سوءاستفاده میکنند، جداست. چنین افرادی بدون داشتن مطالعه و تخصص از باورهای مردم سوءاستفاده میکنند.
سادهترین آنها بولالابل یا ادرار شتر است. ماده معدنی که به معنای نوشیدن ادرار شتر ترجمه شده است. اینها اشتباهاتی هستند ناشی از ترجمههای ملانقطی که تصویر اشتباهی را منتشر میکند. من میگویم چنین توصیهای ناشی از ناآگاهی است. اما متاسفانه برخی افراد از باورهای مردم و رویکرد مردم به طب ایرانی سوءاستفاده میکنند. اما فکر میکنم سوءاستفاده کمتر از ناآگاهی است. ما در این زمینه بیشتر با ناآگاهی مواجه هستیم.
- چرا معتقدید در این حوزه بیشتر ناآگاهی موجب چنین توصیههایی میشود تا سوءاستفاده؟
چون مردم خودشان چنین توصیههایی را ترویج میکنند. شخصی که چنین ویدیویی را تولید میکند، خودش که عامل انتشار گسترده آن نیست. مردم چنین محتوایی را به شوخی و جدی پخش و دست به دست میکنند. مثلا یک نفر در ویدیویی ادعا میکند که بخور جوششیرین درمان کروناست، فردا میبینیم که این ویدیو در کل کشور دست به دست شده است.
شاید مدیریت فضای مجازی و اطلاعرسانی درست اینجا به کمک میآید. اگر مردم اطلاعات درست داشته باشند، سمت اشتباهات رایج نمیروند. اما بعضی از این توصیهها ممکن است خرافه باشد و من منکر خرافه نیستم. اما این موارد مبنای علمی داشتهاند، مبنا بد درک و همین موجب استهزا شده است.
معتقدم در بعضی موارد اشتباهات فهمی و ترجمه رخ داده است. برخی از این افراد بعضی موارد را درست متوجه میشوند، اما نمیدانند این مسائل را چگونه بیان کنند. ادعاهایی در این میان به عنوان راه درمان مطرح میشوند، مثل استفاده از بخور جوششیرین. بخور جوششیرین شاید مزایایی داشته باشد اما ما نمیتوانیم بدون پژوهش ادعا کنیم که استفاده از این بخور در درمان موثر است.
نظرات شما عزیزان: