ادب نسبت به برادر
امام حسين عليه السلام با فرزندان، بانوان، خويشان و اهل بيت خود در نهايت ادب، محبت، رحمت، مهرباني، انس و مودت برخورد مي كرد.
ابن قتيبه روايت مي كند كه مردي خدمت امام حسن عليه السلام آمد، و از آن حضرت درخواست چيزي كرد.
حضرت فرمود: «سؤال، شايسته نيست مگر براي وام سنگين يا فقرِ خواركننده و يا ديه و تاواني كه ادا نكردن آن سبب رسوايي شود.»
عرض كرد: «نيامدم به خدمت شما مگر براي يكي از آنها.»
حضرت، فرمان داد تا صد دينار به او دادند.
سپس آن مرد خدمت امام حسين عليه السلام رفت و از آن حضرت نيز سؤال كرد، امام حسين عليه السلام هم همان سخن برادرش را به او فرمود و همان پاسخ را شنيد؛ سپس پرسيد: «برادرم به تو چقدر داد؟»
عرض كرد: «صد دينار.»
امام حسين عليه السلام نود ونه دينار به او عطا كرد؛ زيرا نخواست با برادرش برابري كرده باشد.[۲]
جواب نيکي به بهتر
ياقوت مستعصمي از اَنَس روايت مي كند كه در خدمت امام حسين عليه السلام بودم؛ كنيزكي دسته گلي براي آن حضرت آورد. امام حسين عليه السلام فرمود:
اَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللهِ تَعالى
تو براي خدا آزادي.
گفتم: «كنيزكي يك دسته گل برايت آورده و تو او را آزاد مي كني؟» فرمود: «اين چنين خدا به ما ادب آموخته است؛ زيرا مي فرمايد:
«وَ اِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّة فَحَيُّوا بِاَحْسَنَ مِنْها اَوْ رُدُّوها»[۳]
هرگاه كسي شما را ستايش كند، شما نيز بايد در مقابل به ستايشي بهتر از آن، يا مانند آن، پاسخ دهيد. و نيكوتر از اين دسته گل، آزاد ساختن او بود.[۴]
منبع: رسالت عاشورايي/ده درس و سخنراني ويژه مبلّغان/حضرت آيت الله العظمي صافي مدظله الوارف/چاپ اول: محرم الحرام۱۴۳۳/ پاييز۱۳۹۰
-----------------------
پی نوشت:
[۱]. نظم درر السمطين؛ ص ۲۰۹.
[۲]. سمو المعني؛ ص ۱۵۲.
[۳]. نساء؛ ۸۶.
[۴]. سمو المعني؛ ص ۱۵۹- ابوالشهداء؛ ص ۷۲.
نظرات شما عزیزان: