سپیده زد
سپیده زد، سپیده وقت سحر رسیده
خاموش شده ستاره صبح اومده دوباره
***
خروس پر طلایی با پاهای حنایی
قوقولی قوقو میخونه تو کوچه و تو خونه
اذان میگن دوباره از مسجد و مناره
***
بابام پامیشه از خواب میره لب حوض اب
می شوید او دست و رو با اب میگیره وضو
تمیز و پاکیزه باز میاد سر جا نماز
***
من هم کنار بابا نماز می خوانم حالا
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: نماز
برچسبها: سپیده زد, کودک و نماز, اشعار کودک نماز
تاريخ : شنبه 19 / 1 / 1399
| 8:43 | نویسنده : اکبر احمدی |