حال تصور کنید اگر خدای نکرده فقط یکی از عزیزان مظلوم و بی دفاع گرفتار ندانم کاری یا خدای ناکرده خودخواهی ما بشوند! آیا قابل جبران خواهد بود؟
آیا این به دور از انصاف و انسانیت نیست که با اینکه عاقبت کار را می دانیم، اما به آن عمل نکنیم؟
از یک سو حق داریم به سرزمین مادری فکر کنیم ، به چشمان منتظر والدین پیر و دل بیقرار و مشتاق خود. چون به آن عادت کردیم. چون برایش روز شمار گذاشته بودیم که کی آخر اسفند بشود و با شوقی دو سر اشتیاق راهی روستا شویم. اما امسال چه توان کرد که تقدیر چنین بود...
اما امسال چه توان کرد که بلائی حاصل آمده و باید در برابر مشیعت الهی تسلیم بود و تنها با صبر بر این مصیبت عظما فائق آمد!
لذا باید مراقبت کرد موج شیوع کرونا را با مسافرت غیر ضروری به روستاها که وضعیت مناسبت تری دارند، روانه نکنیم.
اگر این موضوع را جدی نگیریم، منجر به زحمت و دردسر انسان های بی گناهی می شویم که در صورت گرفتار شدن در دام این بلای بزرگ، هم خطایی نابخشودنی را مرتکب و هم به افزایش تعداد مبتلایان به کرونا ویروس سهیم شده ایم!
خوب به این کلام خدا توجه کنیم؛ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: « نجات جان یک انسان ، نجات جان همه بشریت است. و کشتن یک انسان بی گناه مانند کشتن همه انسانهاست.»
هر چند می دانیم که خیلی دشوار است که تمام سال را با سختی و مشقت و فراز و نشیب های زیاد بگذرانی به امید روزهای واپسین سال و اشتیاق دیدن بزرگان چشم انتظارمان که این موقع سال دیده خسته به جاده دوخته اند که عزیزانش از راه برسند و شادی های عید را با هم تقسیم و کوچه پس کوچه و خانه های کاه گلی روستا را گرم و هلهله و شادی به دور از هیاهوی شهر برپا کنند!
اما...
اما نه... امسال همه دست در دست هم برای حفظ آرامش و سلامت پدر و مادران خود در روستای خود " نه " بزرگ به سفر بگوئیم. زیرا در پس این "نه" سلامت جسم و روان نهفته است. مبادا ناخواسته خرابش کنیم!
خیلی از ماها تجربه کردیم که:" بعدا پشیمانی سودی ندارد"
نظرات شما عزیزان: