اضلال الهی به چه معناست
در جمله (یضِلُّ بِهِ کثیراً وَ یهدی بِهِ کثیراً) میان مفسّران دو نظریه است: گروهی می گویند این جمله، نقل گفتار کافران است که در اعتراض به مثلها می گفتند: ((خدا چه منظوری از این مثلها دارد که مایه تفرقه شده، گروهی را به وسیله آن هدایت کرده، و گروهی را گمراه ساخته است؟! )).
جمعی دیگر از مفسّران احتمال داده اند که جمله مذکور سخن خدا باشد، نه نقل گفتار کافران. در این صورت معنای آیه چنین خواهد بود که خداوند در جواب آنان که می گفتند: (ماذا اءَرادَ اللّهُ بِهذا مَثَلاً)؛ ((هدف خدا از این مثلها چیست؟ )) می فرماید: ((هدف این است که گروه زیادی را هدایت و گروه دیگری را گمراه می سازد، ولی جز فاسقان گمراه نمی شوند)).
خلاصه این که خداوند به وسیله این گونه مثالها بندگانش را آزمایش می کند، و در نتیجه مؤ منان درآن تفکر واندیشه می کنند وهدایت می شوندوکافران وفاسقان چون وچرا و اعتراض می نمایند و گمراه می گردند؛ یعنی آنچه که باعث گمراهی آنان شده، کفر و فسق و لجاجت آنهاست، نه این نوع مثالها.
مثلاً: اگر کسی طلا یا نقره ای را برای آزمایش به کوره بیندازد و معلوم شود طلا یا نقره فاسد و قلاّبی بوده، به او می گویند، ((اءَفْسَدْتَ فِضَّتَک؛ نقره ات را فاسد کردی )). منظور این است که طلا و نقره ات در آزمایش، بی عیار و قلابی از کار در آمد، نه این که تو آن را فاسد کردی.
همچنین اگر شتر کسی گم شود، می گویند: ((فلانٌ اءضَلَّ ناقَتَهُ؛ فلانی شترش را گم کرد)). مراد این است که شترش گم شده است، نه این که عمدا و از روی قصد آنرا گم کرده است.
با توجه به دو مثال فوق، معنای (یضِلُّ بِهِ کثیراً) این است که چون کافران و فاسقان کفر و فسق پیشه کرده اند، خداوند هم عنایت خاصّ و دستگیری ویژه اش را از آنان بر می دارد و به حال خود رهایشان می سازد. به قول شاعر:
راه هست و چاه و دیده بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
نظرات شما عزیزان: