شاهد این مدعا افرادی هستند که در روزهای اخیر با توزیع رایگان ماسک میان هموطنان تلاش کردهاند در حفظ سلامت آنها سهیم باشند.
آنچه مسلم است توجه به این نکته است که بحث احسان و نیکوکاری همواره و در همه شرایط میتواند حال و هوای مردم را تغییر داده و افزایش امید به زندگی را در آنها بیشتر می کند .
اما به اعتقاد متخصصان و جامعه شناسان آنچه جامعه را در گذر از این بیماری یاری خواهد داد، همدلی اجتماعی است.
اردشیر گراوند، جامعه شناس در این باره به «ایران»میگوید: همواره قدرت نظام اجتماعی بسیار بیشتر از قدرت سایر ارکان جامعه بوده است. به اعتقاد من بحران حاصل از شیوع بیماری کرونا چند وجه دارد یکی از وجوه آن بیماری است که آمده و به طور طبیعی نیز از بین خواهد رفت.
در این شرایط مردم میتوانند با کاهش التهاب در جامعه از طریق پیشگیری از بزرگنمایی در مورد بیماری و عوارض آن و همچنین همدلی و مودت با یکدیگر به عبور از بحران با کمترین آسیب کمک کنند.
در واقع مردم نباید این موضوع طبیعی را با گزارههای سیاسی و مسائل فرابخشی مرتبط بدانند. بیماری کرونا یک موضوع زیستی و انسانی است که به روشهای اخلاقی قابل مدیریت است. به این معنا که ما میتوانیم با کمک به اطرافیان خود چه از نظر کاهش تعداد رفت و آمدهای خانوادگی و اجتماعی و چه از طریق دلجویی از اطرافیان، تقسیم امکانات و کمک به نیازمندان بر آسیبهای ناشی از این بیماری غلبه کنیم.
واقعیت این است که نظام اجتماعی بسیار قدرتمند است و تاکنون توانسته از بیماریهای خطرناکی همچون طاعون و مالاریا عبور کند که در غیر این صورت نسل بشر تاکنون باید منقرض میشد. بنابراین در این روزها نیازمند همت تک تک افراد جامعه هستیم. همه ما باید بههر شکلی که میتوانیم از قشرضعیف جامعه مانند کارگران و کسانی که نیازمند دریافت کمک هستند حمایت کنیم. باید تلاش کنیم تا هیچ کس در جامعه آسیب نبیند و در کنار یکدیگر از این بحران گذر کنیم.
مردم نباید از حال یکدیگر غافل باشند
شهلا کاظمی پور، جامعهشناس نیز در این باره به «ایران »میگوید: معمولاً مدیریت اتفاقاتی از این دست در سطح کلان و خرد صورت میگیرد. در سطح کلان مسئولیت متوجه بخش مدیریت جامعه است و در سطح خرد این مردم هستند که باید به یکدیگر کمک کنند.
به اعتقاد من در سطح خرد باید همدلی بین آحاد مختلف جامعه وجود داشته باشد. درست است که مشکلی پیش آمده و ممکن است که در این شرایط هر کس به فکر خود باشد و منافع شخصی خود را بر منافع جمعی ترجیح دهد.اما دراین شرایط برای رفع سریعتر بحران افراد باید در سطوح مختلف جامعه در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
آن دسته که از تمکن مالی بیشتری برخوردار هستند، سلامت بیشتری نیز خواهند داشت بنابراین باید از نظر مالی به دیگران کمک کنند. سایر گروههای جامعه نیز باید در یاری رسانی به یکدیگر پیشقدم شوند. در این شرایط افرادی که حقوق روز مزد دارند به واسطه بیکاری دچار مخاطرات مالی شدهاند، بنابراین باید به آنها کمک شود.این کمکها نباید حتماً به صورت حضوری صورت بگیرد.
کمکها میتواند عاطفی و حتی دلجویی غیرحضوری از گروههایی باشد که عزیز خود را از دست دادهاند. برخی گمان میکنند در این امر، مسئولیت برعهده بخش مدیریتی جامعه است اما واقعیت این است که مردم نباید از حال یکدیگر غافل شوند.
نظرات شما عزیزان: