اما داستان فیلم درخت گردو چه بود؟
این فیلم به ماجرای بمباران شیمیایی سردشت گریز زده و آن را روایت کرده است. اما روایتی که گویا درباره آن تردید دارد. داستان این فیلم بر بستر و درون یک خانواده شکل میگیرد، اما به گواه منتقدان، این واقعه را به گونهای روایت میکند که گویی رژیم بعثی عراق، بدون تعمد سردشت را بمباران شیمایی کرده است. این در حالیست که همه مردم جهان از حقیقت این ماجرا خبر دارند.
اما اصل ماجرا چه بود؟
برای اینکه بهتر با موقعیت این منطقه آشنا شویم. قصد داریم تا در این گزارش موقعیت این شهر را معرفی کنیم. سردشت از شهرهای استان آذربایجان غربی و مرکز شهرستان سردشت است، که در جنوب غربی این استان و امتداد جنوبی ارومیه قرار دارد و با شمال کشور عراق و اقلیم فدرال کردستان عراق همسایهاست. بر پایه سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت این شهر برابر با ۶۸۱۶۵ نفر بودهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۴۸۰ متر میباشد.
شهر سردشت به علت موقعیت خود و محل قرارگیری بسیار سرسبز و زیباست که از حیث زیبایی مانند یک بهشت گمشده است. البته به علت قرار گرفتن در نزدیک مرز در همسایگی با کردستان عراق نیز از موقعیت استراتژیکی برخوردار است.
جنایت صدام در بمباران شیمیایی سردشت
صدام که در حمله خود به ایران و خیال خام تصرف چند روزه کشورمان و همچنین عدم به دست آوردن پیروزیهای چشمگیر و پایدار در جبهههای زمینی، هوایی و دریایی ناکام مانده بود، ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه روز هفتم تیرماه سال ۶۶ با پشتیبانی آمریکا و برخی کشورها مانند آلمان با بمباران شیمیایی شهر سردشت به اقدامی هولناک دست زد که باعث شد تا ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر سردشت کشته شوند و ۸ هزار نفر دیگر نیز با قرارگرفتن در معرض گازهای سمی مسموم شدند.
این اقدام در حالی صورت گرفت که استفاده از سلاحهای شیمیایی بر علیه غیرنظامیان نه تنها از نظر انسانی بلکه از جنبه قانونی نیز اقدامی محکوم و خلاف قانون است.
جامعه جهانی؛ سکوت در برابر جنایت
بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت فجیعترین تهاجم شیمیایی در سطح جهان است که آثار و مشکلات منفی بسیاری به وجود آورد. جمهوری اسلامی ایران، این تهاجم را غیرانسانی اعلام داشت و شهر سردشت را اولین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی در جهان پس از بمباران هستهای هیروشیما نامید. مجامع جهانی به دلیل نفوذ پشتیبانان صدام حسین، قادر به انجام اقدام قابل توجهی نبودند. البته اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در واکنش به جنایات جنگی آشکار صدام حسین، مصوبهای را در محکومیت به کارگیری سلاح شیمیایی توسط او گذراندند که با وتوی آمریکا بیاثر شد.
دردناکتر از این رنجها، ناراحتی مردم سردشت این است که مجامع بین المللی و سازمان ملل هیچگاه این جنایت رژیم بعثی عراق را محکوم نکرد و همگان بر این باورند که این جنایت به دور از چشم جهانیان و با حمایتهای برخی کشورهای ابرقدرت منطقه صورت گرفته و به همین خاطر از دید جهانیان مخفی مانده است.
پس از این بمباران شیمیایی بسیاری از مردم این شهر که هیچ اطلاعی از این نوع بمبهای نامتعارف نداشتند، برای یاری رساندن به مصدومان و نجات کسانی که در زیر آوارها مانده بودند به محل اصابت بمبها رفتند و همین امر باعث شده شمار آسیب دیدگان بیشتر و بیشتر شود. با رسیدن نیروهای امدادی به این منطقه بسیاری از مصدومان از طریق هواپیما به مراکز درمانی در شهرهای تبریز، ارومیه و تهران منتقل شدند. البته این کار با توجه به حاکم شدن شرایط جنگی و مرزی بودن سردشت با کمی تاخیر انجام شد و در صورتیکه میشد تا با ارسال سریعتر این مصدومان از گسترش این آسیبها در بافتهای بدن آنها جلوگیری کرد.
آثار مواد شیمیایی هنوز هم پس از گذشت سال های بسیاری از این رویداد ناگوار، بر روی جسم مصدومان بویژه کودکان دیده میشود و با قدم زدن در خیابانهای این شهر نیز میتوان جانبازان شیمیایی سردشت که بیشتر مشکل تنفسی دارند را هم از نزدیک مشاهده کرد.
تندیسی در مقابل سفارت آلمان در تهران در محکومیت فروش سلاحهای شیمیایی به صدام
روایت یک شاهد واقعی از ماجرا
حسین پرتویان بیش از ۳۰ سال در شبکه بهداشت شهر سردشت در سمت مسئول پرستاری، مدیریت بیمارستان و مسئول آموزش بیمارستان حضور داشته و خدمت رسانی کرده است، به عنوان یکی از شاهدان عینی ماجرای بمباران شیمیایی سردشت در گفت وگویی گفته که در لحظات اول شناسایی اینکه این حمله شیمیایی بوده سخت بود و عده زیادی از مردم به علت عدم آگاهی از این موضوع آلوده شدند. ظرفیت بیمارستان سردشت ۶۴ تخت بود، ولی حجم مجروحین این فاجعه به حدی بود که ما در روی هر تخت بیمارستان ۴ نفر را میخواباندیم و آنها را مداوا میکردیم.
حجم مجروحین این فاجعه به حدی شد که محیط و حیاط بیمارستان مملو از مجروح شد و با هماهنگی و همکاری سپاه پاسداران مجبور شدیم مابقی مجروحین را در آسایشگاه تربیت بدنی سردشت مداوا کنیم. با توجه به کمبود آمبولانس و خودرو برای جابجایی این مجروحین آنها را با دوچرخه به این مکان میبردیم و مداوا میکردیم.
حمله شیمیایی عادت صدام در هنگام باختن در میدان نبرد
حمله به سردشت آخرین حمله شیمیایی رژیم صدام به ایران نبود بلکه حملات شیمیایی به مناطق عملیاتی شمال غرب (والفجر ۲)، روستاهای مجاور و حاج عمران، نساردیره، نساردیره سفلی، شاهماردیره، باباجانی، دودان و شیخ صله، سومار، مریوان، بانه و روستاهای مجاور، پیرانشهر، نودشه، سردشت و منطقه عملیاتی طلائیه از دیگر مناطق است که صدام به آنها حمله کرد. البته صدام به مردم خود نیز رحم نمیکرد و هر جا که پرجم مخالفت با صدام و سیاستهای او برافراشته میشد، آنجا هم سرکوب میشد. در برخی مناطق مانند او، حلبچه و جزایر مجنون نیز مورد حمله شیمیایی قرارگرفتند.
این در حالیست که اولین حمله شیمیایی عراق (به ایران) که توسط سازمان ملل در جنگ ثبت شده بود، مربوط به ۲۳ دیماه سال ۵۹ است که در منطقهای واقع در پنجاه کیلومتری غرب ایلام صورت گرفت و در روند آن عراق با استفاده از گازهای شیمیایی علیه نیروهای ایرانی ۱۰ نفر را به شهادت رساند.
هنر بهترین وسیله برای رساندن صدای مجزوحان شیمیایی به دنیا
زبان هنر زیباترین و در بیشتر اوقات بهترین زبان برای بیان سختیها، مشکلات، فداکاریها و سایر جلوههای وجود انسان است. ابراهیم حاتمیکیا هم با بهره گیری از زبان هنر و با ساختن فیلم سینمایی از کرخه تا راین رنجها و آلام بیماران ناشی از حملات شیمیایی را به خوبی به تصویر کشیده است.
در این فیلم، شخصیت سعید با بازی علی دهکردی یکی از افرادی است که در دوران دفاع مقدس در منطقه غرب کشور مورد حمله بمبهای شیمیایی قرارگرفته و بینایی خود را هم از دست میدهد اما با سفر به آلمان و دیدار با خواهر خود به دنبال یافتن درمانی برای دردهای خود است که در این مسیر با مشکلاتی رو به رو شده و بسیاری از افرادی که همانند او هستند را نیز از نزدیک مشاهده میکنند.
کلام آخر
انتظار میرود هنرمندان و کارگردان های متعهد در این زمینه تلاش بسیاری انجام داده و این جنایت ها را بیشتر به چشم و گوش جهانیان برسانیم.
انتهای پیام/
نظرات شما عزیزان: