حجاب ارزشی است که رعایت آن به دختر، پاکی و سلامتی می بخشد ؛ او را همچون گوهری درون صدف از شر آفتها، وسوسه ها و آلودگیها مصون نگاه می دارد و به خدا نزدیک می گرداند. کسانی که به بی حجابی و بدحجابی دست می زنند، اکثرآ نمی اندیشند و تعقل نمی کنند و تنها آلت دست وسوسه های نفسانی خود قرار می گیرند.
خودنمایی و خودآرایی در صحنه اجتماع به شخصیت عفیف زن لطمه وارد می سازد. با وقار بودن دختر و رعایت نمودن حریم بین محرم و نامحرم به او اصالت می بخشد و او را در دیدگان همه قابل تعظیم و احترام می گرداند.
حجاب در واقع، مصونیتی است برای دختر جوان که او را از فرو ریختن شخصیت، نجات می بخشد و از طرفی پسران جوان را از خطر انحراف باز می دارد. در جوامعی که بی حجابی را ترویج می کنند، دختران بازیچه دست قدرتهای استعمارگران می شوند، به طوری که از استواری شخصیت و تقدس و عفتی که شایسته یک دختر پاکدامن و عفیف است تهی می شوند.بیشتر بانوان به تجربه دریافته اند: زمانی که زن از درون این صدف ارزشمند خارج شده ، لطمه بزرگی به شخصیت والای خویش وارد ساخته و همواره در اجتماع، موجب سوء استفاده مردان پست و هرزه و نیز مایه لعن و طعن و تحقیر جوانان متدین و عزیز واقع شده اند.تجربه نشان داده است که مراعات حجاب در میان دختران موجب حراست و سلامت روحی و نیز موفقیت آنان در زندگی آینده است . عفت و حیا در زندگی انسان به قدری اهمیت دارد که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: الحیاء هو الدین کله ؛ حیا تمام دین است.» و امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «لا ایمان لمن لا حیاء له ؛ کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد.»
استفاده از لباسهای تنگ و برجسته نمایا عریان نمودن بخشی از بدن و در معرض دید نامحرم قرار دادن، علاوه بر مضرات بهداشتی آن، عفت و حیای دختر را خدشه دار می سازد و مقدمات دوری از مبدأ آفرینش را فراهم می آورد. دختر جوان با رعایت حجاب ، خود را به خدا نزدیک می کند ، زیرا به کمک آن، امنیت و آرامش می یابد و افراد هرزه و لاابالی و منحرف را از نگاههای آلوده محروم می سازد. دختر عفیف و پاکدامن، فطرتا از این که به دیده شهوت آلود و هوس انگیز به او نگریسته شود در رنج و ناراحتی است و اگر دختری این خصوصیت و حالت را نداشته باشد و حاضر باشد که بخشی از موی خود را نامحرم ببیند و همچنین از آن که مورد بهره برداری چشمهای آلوده و هوس انگیز قرار گیرد، رنج و نفرتی احساس نکند، باید بداند که در اثر گناه از فطرت سالم خود فاصله گرفته است و با آلودگی نگاههای بیگانه ، خو پیدا کرده و به سراشیبی سقوط و فساد نزدیک گردیده و ارزشهای والای انسانی را از دست داده است.
از طرفی دختری که حریم حجاب را رعایت کند و خود را از دسترس نامحرمان دور نگاه دارد، همچون گوهر ذی قیمتی در درون صدف، ارزش و احترام خود را در نزد همگان افزایش داده و از ابتذال در امان مانده است. پسران جوان نیز هر چند لاابالی و بی بندوبار باشند، باز در عمق روح خود برای دخترانی ارزش قائلند که در دسترس و پیش پا افتاده و بی بندوبار و بزک کرده نباشند و در درون خود این گونه دختران را می ستایند.
عفت و حیا از خصوصیات فطری آدمی است، چرا که نظام آفرینش برای پاسداری و نگهداری از این گوهر گرانبها و ارزشمند و همچنین برای حفظ مقام و موقعیت زن، زیبایی اش را در این می بیند که او، همچون گوهری با ارزش در درون صدف از هر گرد و غبار وآفات و آلایشی و به دور از دسترس این و آن باشد، چرا که شیء قیمتی را معمولا دور از دسترس همگان در یک جای امن نگهداری می کنند، ولی وسایل کم ارزش همیشه جلو دست و پاست.
بیشتر بانوان به تجربه دریافته اند: زمانی که زن از درون این صدف ارزشمند خارج شده ، لطمه بزرگی به شخصیت والای خویش وارد ساخته و همواره در اجتماع، موجب سوء استفاده مردان پست و هرزه و نیز مایه لعن و طعن و تحقیر جوانان متدین و عزیز واقع شده اند.
دختری که زیور خود را تنها در کانون گرم خانواده بپوشد و در بیرون از خانه و اجتماع با متانت و وقار و پوشیدگی ظاهر شود، هم در بین اعضای خانواده عزیز و گرامی است و هم در چشم دیگران ارزشمند. اگر دختری پا را از حریم عفت و حجاب بیرون بگذارد نه تنها اولین ضربه را به زندگی خانوادگی خود فرود آورده، بلکه گناه بزرگی را مرتکب شده است و نسل جوان پسر را که در آینده به حال خود و اجتماع مفید خواهند بود، در معرض تباهی و سقوط قرار داده است و با انحراف آنان، ضربه ای مهلک به آینده جامعه خود خواهد زد.
تجربه های تاریخی گذشته به ما نشان داده که دشمنان ملتها هرگاه که خواسته اند نسلی را از درون تهی کنند و سرمایه کشوری را غارت نمایند و ذخیره ها و گنجینه های آن کشور را به یغما ببرند، از این راه وارد شده اند. وقتی رضاخان توسط انگلیس بر ایران مسلط شد، یکی از مأموریتهایش این بود که حجاب را از میان بردارد. آتاترک هم که عامل بیگانه در ترکیه بود همین سیاست را در پیش گرفت. در الجزایر نیز به همین حیله متوسل شدند. البته باید هوشیار بود که در هر زمان، شکل این توطئه فرق می کند. در این زمان ممکن است از طریق زور و قلدری وارد نشوند، بلکه با حیله ها و فریفتن نسل نو، تحت عنوان تجدد و تمدن و علم و عناوین دیگر، کاری کنند که نسل جوان با رضا و رغبت پذیرای بدحجابی شود.
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392
نظرات شما عزیزان: