همه ما در زندگی اجتماعی و زناشویی در موقعیتهایی قرار میگیریم که شرایط مطابق میلمان نیست؛ گاهی حرفی میشنویم که بهنظرمان توهینآمیز است، گاهی فکر میکنیم مورد ظلم واقعشدهایم، در حقمان اجحاف شده یا تحقیر شدهایم و...
در چنین شرایطی، هرکس با توجه به ویژگیهای شخصیتی، تربیت خانوادگی یا نوع برداشت خود از مسائل، واکنش خاص خود را خواهد داشت؛ عدهای بلافاصله حرفشان را میزنند و به قول معروف از خود دفاع میکنند. عدهای ترجیح میدهند سکوت کنندتا زمان مناسبی پیدا کنند.
بعضی افراد هم قهر میکنند. فراموش نکنیم همه ما هر روشی را که انتخاب کنیم میخواهیم به نوعی مسئله را حل کنیم و در واقع به حس بهتری برسیم. ولی واقعا با کدام روش به چنین هدفی دست پیدا میکنیم؟
قهر کردن هم حد و حدود خودش را دارد
قهر یک امر طبیعی محسوب می شود ولی به شرط آنکه در صورت طبیعی و منطقی صورت گیرد نه مانند اینکه روزها و ساعتها در حال قهر باشید. و سر هر موضوع کوچکی به قهر کردن بپردازید و رفتارهای غیر منطقی، غیر اصولی و نادست از خود نشان دهید.
از نظر روانشناسان قهر یک نوع واکنش معمولی در انسان می باشد که به طور ژنتیکی و محیطی به اشخاص انتقال پیدا میکند تا جایی که اشخاص در شرایطهای یکسان به شکل های متفاوت به قهر کردن میپردازند.
کودک، زن یا مرد فرقی ندارد همه این اشخاص در شرایط هایی که با ناکامی روبه رو شود یا به احتیاج های مناسب خود دست پیدا نکنند و برای گرفتن حق و غیره به درجه های متفاوت به قهر می پردازند. اما برای برخی هم قهر کردن و رفتن از خانه عادت شده است. اگر مدام برای اختلاف نظرها و نرسیدن به خواستهتان قهر میکنید باید بگوییم این نشان از ضعف شدید شما در حل مسئله است.
افرادی که عزت نفس سالمی دارند، با چالشهای موجود در روابط خود برخورد و راههای عبور از آنها را پیدا میکنند، اما افرادی که عزت نفس پایینی دارند، قهر کردن را انتخاب میکنند، چرا که التماس و خواهش کردن طرف مقابل برای باز گرداندن او به رابطه، به آنها حس قدرت میدهد.
شاید چندین بار این کار را تکرار کردید و نتیجه دلخواهتان را هم گرفتهاید اما بدانید همان طور که یک کِش ظرفیتی برای کشیده شدن دارد، رابطه شما هم ممکن است تا این حد برای تهدید شدن و اتمام رابطه، ظرفیت نداشته باشد و اینجاست که شما طبق عادت قهر کردید و منتظر توجه دوباره طرف مقابل هستید، اما این بار او دیگر پا جلو نمیگذارد و شما میمانید با پیامدها و آشفتگی آن.
در واقع همه ما گاهی از همدیگر دلخور میشویم و به فضا و زمانی برای فکر کردن و تصمیمگیری بهتر نیاز داریم ولی این موضوع باقهر کردن فرق دارد. گاهی سکوت میتواند کمککننده باشد ولی نباید آن را با قهرهای طولانی مدت اشتباه گرفت.
معمولا کسی که قهر را انتخاب میکند، با احساسی ناشی از کینه و خشم و مورد ظلم واقع شدن روبهرو میشود و قدرت تفکر و تحلیل را از خود و طرف مقابلش سلب میکند. بدینترتیب میبینیم که قهرهای طولانی مدت بهمعنای تسلیم و اعلام ناتوانی برای حل مشکلات است و فقط زمان ما را برای رسیدن به حس بهتر و حل واقعی مشکلات به تأخیر میاندازد.
برگرداندن زنی که خانه را ترک کرده است
صدای بسته شدن در، مثل پتک توی سرش کوبیده میشود؛ این چندمین بار است که تا دعوایشان میشود قهر میکند و از خانه بیرون میرود. حالا باید چکار کند؟ باید منتظر بماند تا برگردد، تلفن بزند یا از او بخواهد که دیگر این کار را نکند؟ چه فایده؟ بارها و بارها از او خواسته به جای اینکه قهر کند و چند روز خانه نیاید، بنشینند، ببینند چکار باید کرد! اما او هر بار فرار کرده و به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کرده است! در مقابل افرادی که بعد از هر ناراحتی و عصبانیتی قهر میکنند و از خانه بیرون میروند، چکار میتوان کرد؟
قهر کردن میتواند یک تهدید جدی برای رابطهتان باشد!
وقتی زنی با شوهرش قهر میکند و به خانه پدرش میرود، یعنی ازدواج و زندگی مشترک در خطر فروپاشی قرار دارد. چرا که ترک منزل از طرف زن نشان میدهد مشکلات رابطه تا حدی برای او جدی بوده است، که ادامه زندگی مشترک با شوهرش در یک خانه برای او غیرقابل تحمل شده است. قهر کردن زن و ترک خانه ممکن است دلایل متعددی داشته باشد. اما مردی که همسرش خانه را ترک کرده است نیز مسلما دچار رنج، غم و شاید خشم زیادی خواهد شد.
- دلایل قهر و ناراحتی همسرتان را جویا شوید :
نخستین گام برای برگردان زنتان این است که دلایلی را که باعث شده او قهر کند و از خانه برود، درک کنید. بحثها و کشمکشهای عشاق گرفتاریهایی جزئی است که به راحتی میتوان آنها را حل کرد.
با این حال جدا ماندن زن و شوهر بعد از ازدواج به چندین دلیل سخت است. اگر زنتان قهر کرده و به نظر میرسد که خیال برگشتن هم ندارد، محرک این قهر باید جدی باشد. شاید زنتان به خاطر یک دعوای تمامعیار، ناسازگاری ، بیملاحظگی، خیانت و .. شما را رها کرده است.
- معذرت خواهی کنید :
برخی مردان فکر میکنند که همه چیز را میدانند و همیشه حق به جانب آنها است. این مردان متکبر حتی وقتی میدانند که جواب سوالی را نمیدانند، باز هم میخواهند مردانگیشان را اثبات کنند و وانمود کنند که دانای کل هستند.
اما فقط یک مرد واقعی میتواند غرورش را زیر پا بگذارد و قبول کند که آن شوهر ایدهآلی که باید باشد، نیست. از خودتان بپرسید که آیا علائق خانواده برایتان مقدم بر مسائل دیگر است؟ معذرتخواهی کردن از زنتان نشان میدهد که به مرد متواضعتری تبدیل شدهاید. تواضع داشتن به معنای نداشتن اعتماد به نفس نیست.
مردی که میتواند به خاطر اشتباهاتش عذرخواهی کند، از موهبت همدلی برخوردار است و میتواند متوجه شود که چه زمانی دیگران را ناراحت کرده است. اگر میخواهید به زنتان ثابت کنید که تغییر کردهاید، همدلی خودتان و حساس بودن به احساسات همسرتان را نشان دهید.
- برای برگرداندن او صبر و قاطعیت داشته باشید :
اگر میخواهید زنتان را برگردانید، باید صبر و پشتکار داشته باشید تا عشقتان ببیند که شما به مرد جدید و بهتری تبدیل شدهاید. این زمان را به یک فرصت تبدیل کنید، سعی کنید از این فرصت تنها ماندن به روش مثبتی استفاده کنید. ظرف چند روز از افسردگی و ترشرویی دربیایید، چون کارهای زیادی هست که باید انجام بدهید.
روی خودتان متمرکز شوید. در انجام وظایف شغلیتان کوتاهی نکنید، ورزش کنید و در یک کلام زندگی کنید. سعی کنید شاد و قانع باشید. به این ترتیب وقتی برای آشتی کردن با زنتان تماس میگیرید، او مردی بااعتماد به نفس و محکم را میبیند که امواج مثبت از او ساطع میشود.
- تصمیم بگیرید عادت های نادرست را تغییر دهید :
اگر واقعاً برای برگرداندن زنتان و ترمیم رابطهی مشترک خود مصمم هستید، و دارای اختلالات شخصیتی جدی هستید باید به کمک یک متخصص و روانشناس، شخصیت و رفتارتان را اصلاح کنید. در غیر این صورت به او ثابت خواهید کرد که بدون شما زندگی بهتری خواهد داشت.
- راهکاری برای مصالحه و سازگاری پیدا کنید :
فهرستی از محرکهای اکثر دعواهایتان تهیه کنید و سعی کنید، ریشهی این مشکلات را در نیازهای عاطفی پیدا کنید. سادهترین راه برای رفع ناسازگاری این است که به مشاور مراجعه کنید. توصیههای حرفهای مشاور کمک میکند تا رابطهتان را ترمیم کنید و آن را مستحکمتر کنید. اما اگر هنوز تمایلی برای مراجعه به مشاور ندارید.
- تلاش کنید راهی برای ارتباط با او پیدا کنید :
راهی پیدا کنید تا بتوانید تماس با همسرتان را به روشی مصالحتآمیز و غیرتهاجمی حفظ کنید. اگر دوستان مشترکی دارید، حال زنتان را مودبانه از آنها بپرسید. اگر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنید، پیامی خصوصی را هر چند وقت یک بار برای او بفرستید.
اگر همسرتان مشکلی ندارد، به او زنگ بزنید و با هم گفتگوی تلفنی داشته باشید. گفتگوی آنلاین روشی عالی برای گفتن مسائل ممنوعه و فاش کردن راز دل است. از هر رسانهای که استفاده میکنید، به راحتی او اهمیت بدهید.
- شور و شوق روزهای اول با هم بودنتان را دوباره زنده کنید :
بیاحساس و بیتوجه بودن قابل چشمپوشی نیست. رابطهتان دیگر آن شور و شوق اولیه را ندارد و آتش عشقتان رو به خاموشی گذاشته است؟ دوباره آن را روشن کنید. اگر به اندازهی گذشته هیجانزده و عاشق نباشید، زنتان نیز متوجه این بیتوجهی میشود و او نیز پا پس میکشد.
حتی همسرتان بعد از مدتی به جایی میرسد که ناخودآگاه فکر میکند شما دیگر آن مرد جذاب و دوستداشتنی اول نیستید. چنانچه همسرتان شما را ترک کرده است، باید او را متقاعد کنید که آمادهاید روی خودتان کار کنید. زنتان را با گل و شکلات غافلگیر کنید و محبت و توجهی را که شایستهاش است، به پایش بریزید.
برای حرف زدن با شریک زندگیتان وقت بگذارید. اکثر مردان متوجه نیستند که گاهی اوقات فقط نوازش و در آغوش گرفتن کافی است. وقتی زن آزرده خاطرتان دعوت شما را به شام یا قهوه قبول کرد، آن شور و اشتیاق روزهای اولتان را دوباره زنده کنید. هر زمان که دوباره فرصت پیدا کردید که به هم نزدیک شوید، شور و هیجانتان را به او نشان بدهید.
- اعتماد همسرتان را مجددا جلب کنید :
اگر بیملاحظگی و خیانت شما باعث شکستن قلب همسرتان شده و او را وادار به ترک کردن خانه کرده است، شرایط سخت و ناخوشایندی را به وجود آوردهاید. از خودتان بپرسید که آیا واقعاً میتوانید به همسرتان وفادار بمانید. اگر واقعاً نیاز دارید که با زن دیگری باشید، یک بار برای همیشه تصمیم خودتان را بگیرید.
اگر دوست دارید همسرتان را برگردانید، باید خودتان را برای سختترین کار دنیا، یعنی جلب اعتماد دوبارهی یک زن آماده کنید. آمادگی روبرو شدن با چندین دعوا، بحث و اتهام را داشته باشید. اگر از صمیم قلب عاشق همسرتان باشید، میتوانید این سختی را با وقار مردانه تحمل کنید و دوباره به قلب همسرتان راه پیدا کنید.
- قدردان او باشید :
از زنتان قدردانی کنید تا او متوجه شود که شما به مرد بهتری تبدیل شدهاید. اگر شریک زندگیتان مجبور باشد که خودش را از صبح تا شب در آشپزخانه حبس کند و یکسره کار کند، دلیل زیادی برای برگشتنش وجود ندارد.
هر از گاه در خانه غذا بپزید و خودتان در کارهای خانه به او کمک کنید یا از فرزندانتان بخواهید که در کارهای خانه به مادرشان کمک کنند تا او متوجه بشود که تغییر کردهاید. هر زنی دوست دارد که شوهرش یک مرد خانوادهدوست باشد، نه پسر کوچکی که هنوز بزرگ نشده است.
- روی قول و قرارهایتان بمانید :
خصلتی که خون یک زن را به جوش میآورد، این است که حرف مرد با عملش یکی نباشد و او سر قول و قرارش نماند. این که قول بدهید، تغییر خواهید کرد، اما رفتارهای گذشته را تکرار کنید تا همسرتان جانش به لبش برسد و دوباره رهایتان کند، هیچ فایدهای ندارد. به زنتان ثابت کنید که تا پای جان سر حرفتان ایستادهاید.
همسرتان با مردی که به او اعتماد داشته، ازدواج کرده و ترکتان کرده، چون اعتمادش را از بین بردهاید. او میخواهد دوباره به شما اعتماد کند، پس به او ثابت کنید که قابل اعتماد هستید و ارزش فرصت دوباره را دارید. فقط در این حالت است که همسرتان آشتی میکند و به خانه برمیگردد.
توصیههایی پیشگیرانه
- به نقطه نظری مشترک برسید :
ممکن است گاهی بین زن وشوهر در زندگی مشترک دلخوریهایی بهوجودبیاید که یا نتوانند درباره آن صحبت کنند یا نتوانند همدیگر را قانع کنند. بنابراین ترجیح میدهند دیگر چیزی نگویند، چون بهنظرشان بیفایده میآید؛ بنابراین قهر میکنند؛
یعنی قهر همیشه بهدنبال یک ناراحتی، سوءتفاهم یا دلخوری بهوجود میآید که بهنظر کسی که قهر کرده شیوه مناسبی بوده چون به روش دیگری نمیتوانسته با آن مقابله کند ولی متأسفانه این رفتار بعد از مدتی تبدیل به عادت میشود. مطمئنا این شیوه برخورد، مشکلاتی به همراه خواهد داشت؛
اولا ممکن است هیچ وقت حرفهای واقعی بین زن وشوهر مطرح نشود. همچنین دلخوریها را بیشتر کند و بدینترتیب ریشه کدورتها عمیقتر شود و بعد از مدتی هم نهتنها به کسی که دائم قهر میکند توجهی نمیشود بلکه ممکن است کمکم طرد هم بشود؛
چون بالاخره این رفتار دیر یا زود طرف مقابل را خسته خواهد کرد؛ بنابراین نمیتوان از این طریق مشکلی را حل کرد. بهترین کار برای پیشگیری از قهر طرف مقابل، این است که 2 طرف بهعنوان یک قرارداد از پیش تعیین شده به همدیگر قول بدهند که در زمان مناسبی دلخوریها و کدورتهای خود را مطرح کنند.
البته تشخیص زمان مناسب باید حتما با توجه به خواست 2 طرف باشد زیرا گاهی برای پیدا کردن زمان مناسب هم اختلاف سلیقه بهوجود میآید؛ بنابراین بهترین زمان هنگامی است که 2 طرف هم آمادگی صحبت کردن دارند و هم آمادگی شنیدن. باید توجه کنیم که بهتر است نگذاریم هیچ مشکل و موضوع مبهمی باقی بماند.
باید قبول کرد که در نهایت بعضی اختلاف سلیقهها یا مشکلاتی هم هستند که راهحل خاصی ندارند. واقعیت این است که پارهای از درگیریها و دلخوریهای گذشته شاید هیچ وقت حل نشوند؛ بنابراین دو طرف باید آنها را بپذیرند و دائم به آنها برنگردند؛ یعنی نباید با بهوجود آمدن کوچکترین مشکلی، دوباره بحث آنها را پیش کشید.
زوجین باید مهارتهای ارتباط موثر را باید بگیرند و حتی در سختترین شرایط هم به هم فرصت بدهند و بدانند وقتی احساس ناکامی دارند، دچار خشم و هیجان و خستگی میشوند و نمیتوانند استدلال منطقی داشته باشند پس باید به هم فرصت بدهند و صحبت کنند. آنها باید با موضوع و مشکل خود رو به رو شوند و راه حل پیدا کنند.
گاهی افراد موضوع اصلی را نادیده میگیرند و پشت سر میاندازند، ولی این موضوع یک روز ظهور میکند و خود را نشان میدهد، پس زوجین قهر را با بی توجهی به مسئله و مشکل اصلی تمام نکنند و با هم صحبت کنند اگر بار اول دعوایشان شد، بار دوم صحبت کنند، اگر باز هم دعوا کردند بار سوم صحبت کنند و اگر میتوانند از مشاوره متخصص و متعهد کمک بگیرند تا این مشکل پیشرفت نکند!
- شخصیت یکدیگر را زیرسؤال نبرید :
یکی دیگر از مسائلی که باید برای پیشگیری از قهر طرف مقابل درنظر داشت، این است که دقت کنیم به همدیگر و خانوادههایمان توهین نکنیم؛ مثلا اگر با یکدیگر قرار دارید و یکی دیرتر میرسد یا نتوانسته چیزی را که قول داده تهیه کند، سعی نکنید به شخصیت او توهین کنید و بگویید: «اصلا شما خانوادگی مسئولیتپذیر نیستید. تو همیشه بدقول و دروغگویی. هیچ وقت هم درست نمیشی و...».
- فرزندان را در قهر دخالت ندهید :
درصورت وجود فرزند، زوجین نباید به هیچ وجه آنها را در قهر و دعواهای خود دخالت دهند. بعضی وقتها پدر یا مادر، فرزندشان را سپر بلا کرده یا به او القا میکنند که ما بهخاطر تو در این زندگی ماندهایم.
به این شیوه رفتاری «مثلثسازی» میگویند؛ چون بدون خواست دیگری، او را وارد مشکلات خود میکنیم؛«برو به بابات بگو نون نداریم، برو به مادرت بگو آماده شو میخواییم بریم خونه مادر بزرگت، به بابات بگو صدای تلویزیون رو کم کنه و...».
اینها نمونهای از شیوههای برخوردی والدینی است که فرزندانشان را وارد مشکلات خود میکنند. در این مواقع، ما از بچهها بهعنوان واسطه استفاده میکنیم. اینگونه رفتارها باعث میشود آنها بعد از مدتی کاملا گیج شده و از اینکه بین کشمکشهای والدین قرار گرفتهاند خسته شوند.
همچنین عاملی است برای ناراحتی و کمبود اعتماد به نفس آنها و باعث میشود بچهها در آینده قهر کردن را بهعنوان الگوی رفتاری خود در پیش بگیرند و نتوانند امنیت و آرامش واقعی را در محیط خانواده احساس کنند.
- نگذارید مشکلاتتان به خانوادهها برسد :
بهترین کار این است که ابتدا سعی کنید مشکل را بین خودتان حل کنید؛ یعنی اطرافیان، بهویژه خانوادههایتان را وارد مشکل خود نکنید. این موضوع چند ویژگی دارد؛ اولا اینکه خانوادهها و اطرافیان هم مشکلات خودشان را دارند. پس صحیح نیست که ما هم مشکل مضاعفی برایشان ایجاد کنیم.
به علاوه امکان دارد با توجه به گله و شکایتهایی که ما از طرف مقابلمان میکنیم، آنها بیش از حد از همسرمان ناراحت شوند، شناخت نادرستی از او پیداکنند و
کلا دید آنها نسبت به همسرمان تغییر کند؛ تا اندازهای که حتی پس از حل مشکل 2 طرف هم آنها دیگر نتوانند طرف مقابل را مانند قبل بپذیرند و به نوعی حرمتها از بین برود و نگرشها نسبت به هم تغییر کند. بدینترتیب به جای اینکه مشکل حل شود بیشتر به آن دامن زده میشود.
- مشورت گرفتن از افراد غیر متخصص ممنوع :
مشورت گرفتن از افراد غیر متخصص فقط اوضاع را بدتر میکند. بهتر است از کمک گرفتن و دخالت دادن افراد غیرمتخصص در مشکلات و مسائلمان خودداری کنیم. اگر هم در مواردی نیاز به مشورت و کمک داشتیم بهتر است از افراد بیطرف، متخصص و مشاور کمک بگیریم.
گاهی بعضی زنان فکر میکنند با بهوجود آمدن هرگونه مشکلی اگر بتوانند شوهرشان را تحت فشار قراردهند، زودتر به نتیجه میرسند. برای همین مهریهشان را به اجرا میگذارند. شاید آنها در یک مقطع زمانی بتوانند همسرشان را تحتفشار قرار دهند اما فراموش نکنید کشاندن پای فرد به دادگاه، آنقدر تجربه تلخی است که حتی اگر دوباره هم بخواهید زیر یک سقف برگردید، مسلما آن زندگی دیگر مانند قبل نخواهد شد.
- به کسی که قهر میکند جایزه ندهید :
اگر قهر کردن او بر سر مسائلی جزئی و قابل حل است و خطای بزرگی از شما سر نزده که دلیلی منطقی برای رفتن از خانه داشته باشد، بس خودتان با واکنشی که نشان میدهید او را تشویق به این کار نکنید. این درست است که پس از قهر همسرتان بهدنبال راهحلی برای بازگشت دوباره او به خانه باشید.
اما فراموش نکنید که این موضوع و چگونگی برخورد شما با آن بسیار مهم است؛ یعنی نباید بهگونهای عمل کنید که او باز هم این رفتار را تکرار کند؛ بهعبارتی به قهر کردن دیگران جایزه ندهید. همان بار اول از همسرتان بخواهید که این شیوه رفتاری خود را تغییر دهد.
ضمن اینکه به او نشان دهید اگر بازهم این کار را تکرار کند، دفعه بعد برگشتی در کار نیست؛ چون این افراد معمولا راهحلهای موقت و ناکار آمدی مثل قهر کردن را به شیوههای صحیح حل مشکلات ترجیح میدهند؛ بنابراین بهترین کار این است که به او بگویید راه مناسبی را انتخاب نکرده و بدینترتیب نهتنها مشکلاتتان حل نمیشود بلکه حل آنها سختتر هم خواهد شد.
• معمولا وقتی مردان از موضوعی ناراحت میشوند و حتی خانه را ترک میکنند باید به آنها فرصت داد تا در خلوت خود بهتر تصمیم بگیرند و به نتیجه برسند. آنها معمولا بعد از چند روز بهتر میشوند و دوباره برمیگردند و معمولا قصد جدایی ندارند بلکه میخواهند فضای بیشتری برای فکرکردن داشته باشند و مدتی از صحنه دعوا و بگومگو به دور باشند؛
درحالیکه خانمها وقتی قهر میکنند توقع دارند بیشتر به آنها توجه شود و در بعضی موارد نیز خواهان امتیاز بیشتری هستند. ولی زن و مرد با هر هدفی که قهر کنند باید بدانند راه مناسبی را انتخاب نکردهاند و این شیوه برخورد راه بهجایی نخواهد برد.
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته
نظرات شما عزیزان: