با توسل به کلام نورانی اهل بیت(ع) فقط چند مورد از مواردی را که ثابت می کند حضرت زهرا(ع) معمای ناشناختة ذهن و فکر بشر است، به اختصار شرح داده می شود:
1- «عنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ فی (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ): اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛[2] امام صادق(ع) می فرمایند: منظور از «لیله» در سورة قدر، فاطمه و منظور از قدر، الله است، پس هر کسی فاطمه را شناخت، آن گونه که سزاوار شناختن است، به درستی که شب قدر را درک کرده است و غیر از این نیست که فاطمه، فاطمه نامیده شد، به خاطر اینکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شده اند. »
وقتی حضرت زهرا(ع) شب قدر است و شب قدر بهتر از هزار ماه، چه کسی می تواند این معما را حل کند که آن حضرت کیست؟
2- در «صحیح بخاری» آمده است که رسول خدا(ص) می فرمایند: «فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی مَنْ أَغْضَبَهَا فَقَدْ أَغْضَبَنِی؛[3] فاطمه پارة تن من است؛ هر کسی او را غضبناک کند، مرا خشمگین کرده است.»
جالب است بدانیم که این حدیث شریف در میان بزرگان اهل سنت معتبر است و حتی نقّاد متعصبی همچون «ذهبی » نیز نتوانسته است آن را نپذیرد و همگان این حدیث را از طرف نبی مکرم اسلام(ص) قطعی الصدور می دانند. پیامبری که طبق نص صریح قرآن: (وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یوحی)[4]؛ «و هیچ گاه از روی هوای نفس سخن نمی گوید؛ بلکه تنها آیات و کلماتی را بیان می کند که به او وحی شده است.»
بر اساس آیة (إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُون اللَّه وَ رَسُولَهُ لَعَنهَمُ اللَّهُ فی الدُّنْیا وَ الاَخِرَةِ وَ أَعَدَّ لهَمْ عَذَابًا مُّهِیناً)[5]؛ «آنها که خدا و پیامبرش را آزار می دهند، خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور می سازد، و برای آنان عذاب خوارکننده ای آماده کرده است. » اذیت و آزار به پیامبر(ص) ظلم به خداوند و مستوجب لعن است و آزاردهنده به عذاب خوارکننده ای وعید داده شده است.
انسانی که به مرتبه ای می رسد که به خشم درآوردن او همانند به غضب درآوردن رسول خدا(ص) است، کیست و دارای چه مقامی است؟ با این معنا، او همان معمای ناشناختة ذهن و فکر بشری نیست؟
3- در تفسیر «اطیب البیان» از امام حسن عسگری(ع) نقل شده است: «نَحنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَینَا؛[6] ما (ائمه معصومین) حجت خداوند بر مخلوقات هستیم و جدة ما فاطمة زهرا(ع) حجت خداوند بر ماست. » چگونه و چرا حضرت زهرا(ع) بر ائمه(ع) حجت الهی می باشد؟ چه کسی می تواند ادعا کند که به حقیقت کلمه معنای این حدیث شریف و این مقام عظیم را می فهمد؟
4- امام زمان(عج) می فرمایند: «اِنَّ لِی فِی ابْنَةِ رَسولِ اللَّه أُسوَةً حَسَنَةً؛[7] در دختر رسول خدا (ص) برای من سرمشق و الگویی نیکوست. » پیرامون این حدیث شریف تفاسیر بسیاری بیان شده است که هر کدام بیان کننده بخشی از این حقیقت اند. آیا به حقیقت کلمه کسی می تواند بگوید که:
وقتی قرآن کریم، پیامبر(ص) را اسوة حسنه و الگوی نیکو معرفی می کند؛ چرا منجی عالم بشریت(عج) حضرت زهرا (ع) را برای خود سرمشق و الگوی حسنه انتخاب کرده است؟
5- یکی از کنیه های حضرت زهرا(ع) «امّ ابیها»؛ یعنی مادر پدرش، می باشد. پیرامون معنای این کنیه نظریه ها و احتمالات زیادی داده شده است، از جمله حضرت آیت الله سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی(ره) که مراتب علم و روحانیت وی بر بزرگان پوشیده نیست، در کتاب «جنّة العاصمة»[8] پس از مقدمه ای دقیق، ده وجه در این باره بیان می کند. معانی حیرت آوری از خلقت اولیه، نورانیت این وجود مقدس و عصمت کلیة الهی بودن؛ ولی دقیق تر آن است که در ابتدای بیان این معانی، عجز و ناتوانی خود را از درک معنای این معما بیان می کند و می گوید: «و اما از آنچه که در معنای آن شرح داده شده، وجوهی برای تکنیة عصمت کبری(ع) به ام ابیها احتمال داده می شود بر وجه استحسان، نه حکومت و تسجیل. و الله و رسوله و اوصیاء الرسول اعلم.[9]
با این بیان، آیا آن حضرت معمای ناشناختة ذهن و فکر بشری نیستند؟
غیر از این نیست که فاطمه، فاطمه نامیده شد، به خاطر اینکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شده اند
6- (إِنَّا أَعْطَینَاک الْکوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّک وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَک هوَ الْأَبْترُ)[10]؛ «محققاً ما به تو خیر کثیر دادیم، پس به شکرانه اش برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن! و بدان که همانا شماتت گو و دشمن تو ابتر و بلا عقب است.»
در شأن نزول این سوره مفسرین اتفاق نظر دارند وقتی نازل شد که پسران پیامبر(ص) از دنیا می رفتند و دشمنان حضرت، ایشان را «ابتر» نام نهادند و این باعث ناراحتی آن وجود گرامی گردید تا اینکه خداوند برای تسلای دل حضرت، سورة کوثر را نازل فرمود.
یعنی کوثر (فاطمه(ع)) که ما به تو عنایت کردیم، همانی است که باعث می شود تو ابتر نباشی و این معنا بالبداهه و با موازنۀ مفهوم کلمۀ ابتر با تسلای خداوند به پیامبر(ص) که خود آنها ابتر هستند، نه تو، معلوم می شود. و اما وقتی خداوند متعال در قرآن کریم دنیا و ما فیها را متاع قلیل معرفی می کند؛ (قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلیلٌ)[11]؛ حضرت زهرا(ع) کیست که حتی در مقایسه با پیامبری که رحمة للعالمین و (لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ)[12] است، باز هم می تواند خیر کثیر باشد؟ آیا معمای ناشناختۀ ذهن و فکر بشری نیست؟
7- در حدیث شریف کساء، وقتی آن پنج وجود مقدس(ع) دور هم جمع شدند، پیامبر(ص) هنگام دعا از ضمیر «هم» استفاده فرموده، به درگاه خداوند عرضه داشتند: «اللَّهُمَّ إِنَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیتِی وَ خَاصَّتِی وَ حَامَّتِی لَحمُهُم لَحمِی وَ دَمهُم دَمی...» و البته همان طور که روشن است، این از قواعد زبان عربی است که اگر در جمع مردان، مؤنث وجود داشته باشد، گوینده از ضمیر مذکر استفاده می کند.
اما شگفت آور و غیر قابل فهم است که چرا وقتی حضرت حق جلَّ جَلاله در مقام مباهات می خواهد اهل کساء را به ملائکه معرفی فرماید، حضرت زهرا(ع) را محور قرار می دهد و می فرماید: «هُم فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا وَ بَعلُهَا وَ بَنُوهَا.»
چه کسی می تواند چرایی این خطاب را بفهمد؟! کیست ادعا کند که به حقیقت کلمه توانسته توجیه قطعی برای محوریت حضرت فاطمه(ع) در این خطاب پیدا کرده است؟
8- امام باقر (ع) می فرمایند: «وَ لَقَدْ کانَتْ (صلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهَا) طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَی جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجنِّ، وَ الْإِنسِ، وَ الطیرِ، وَ الْبَهَائِمِ، وَ الْأَنْبِیاءِ، وَ الْمَلَائِکة؛[13] اطاعت از حضرت فاطمه(ع) بر تمامی آفریدگان خدا، از جن و آدمیان، پرندگان و وحوش، پیامبران و فرشتگان، واجب است. »
- چرا اطاعت جمیع آفرینش از حضرت زهرا(ع) واجب است؟
- اطاعت پیامبران گذشته(ع) که در زمان حضرت زهرا(ع) نبوده اند، به چه معناست؟
9- در زیارتنامه حضرت می خوانیم «یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک اللَّهُ الَّذِی خَلَقَک قَبْلَ أَنْ یخْلُقَک فَوَجَدَک لِمَا امتَحَنَک صَابِرَةً؛ ای امتحان شده ای که امتحان نموده است تو را خدایی که خلق کرد تو را قبل از اینکه خلق کند تو را؛ پس تو را صابر یافت برای آنچه که امتحانت نمود. » امتحان قبل از خلقت و صابره یافتن حضرت به چه معناست؟
الله اکبر از این همه رمز و راز. با چنین اوصافی آیا حضرت زهرا(ع) معمای ناشناختة ذهن و فکر بشری نیست؟
پس حقیقتاً باید گفت: «الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا.»
پی نوشت ها
[1] بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق، ج 43، ص 65.
[2] همان.
[3] الجامع الصحیح، بخاری، دارالکتاب العربی، بیروت، 1403ق، ج 3، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة(ع)، ص1374.
[4] نجم / 3 و 4.
[5] احزاب/ 57.
[6] أطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، انتشارات اسلام، تهران، 1378ش، ج 13، ص 225.
[7] بحار الانوار، ج 53، ص 180.
[8] جنّة العاصمة، محمدحسن میرجهانی طباطبایی، کتابخانه صدر، تهران، 1371ش.
[9] همان، ص .
[10] کوثر/ 1 – 3.
[11] نساء/ 77.
[12] قلم/ 4.
[13] دلائل الإمامة، محمد بن جریر طبری، بعثت، قم، 1413ق، ص 106.
نظرات شما عزیزان: