مدح و ذکرِ توسل ویژۀ میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها تقدیم به شهدای مدافع حرم به نفسِ حاج محمد
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 44561
بازدید دیروز : 136836
بازدید هفته : 44561
بازدید ماه : 366842
بازدید کل : 10758597
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 12 / 10 / 1398
تا با توأم به مردم دنیا چه حاجت است
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟
 
خاتون مشرقین سلام عرض می کنم
ای عین نور عین سلام عرض می کنم
بانیِ عالمین سلام عرض می کنم
آرامشِ حسین سلام عرض می کنم
 
این جمله ، حرفِ قلبی هرچه برادر است
روزی که آمدی به زمین روزِ خواهر است
 
چشم و چراغ عترت طاها خوش آمدی
آیینه دارِ هیبت مولا خوش آمدی
ای امتداد حضرت زهرا خوش آمدی
سوّم امام زادۀ دنیا خوش آمدی
 
آنسان که شرحِ عاشقی تو شنیدنی ست
لبخندِ تو به چهرۀ ارباب دیدنی ست
 
چون در قفایِ عشق خودت با سر آمدی
بر هر چه عاشق است در عالم  سرآمدی
ای افتخار كرده به تو ذات سرمدی
الحق که تو  عقیلۀ آل محمّدی
 
درد از دل رسول به سرعت عبور کرد
با تو خدیجه باز در عالم ظهور کرد
 
در تو صفات ذات خُدا جلوه گر شده
در خاک با تو مِهر و وفا جلوه گر شده
اوج مقام صبر و رضا جلوه گر شده
کرب‌ و بلا به شام بلا جلوه گر شده
 
تو آمدی که زخم مدینه رفو شود
با خطبه ات بساط ستم زیر و رو شود
 
از شان تو خُداست که سر در می آورد
سلطان انبیاست که سر در می آورد
زهراست،مرتضاست که سر در می آورد
مظلوم کربلاست که سر در می آورد
 
چون درخُور مقام تو جز این نداشته
اسم‌ تو را خدای تو زینب گذاشته
 
با دیده ، دیدن تو مُیّسر نمی شود
نوری و خاطر تو مُکدّر نمی شود
بی تو حسین زندگی اش سر نمی شود
جز تو کسی که زینت حیدر نمی شود
 
با احتساب اینکه تویی زینت علی 
قطعاً یکی ست خَلق تو با خلقت علی
 
استاد تو خداست ، خُدایی علیمه ای
صدّیقه و مُطهّره ای و فهیمه ای
شخصاً شبیه فاطمه حق را ندیمه ای
اُخت الکریم ، بنتِ کریم و کریمه ای 
 
از بس که مثل شیرخدایی تو شیرزن
با دیدنِ تو یاد پدر می کند حسن
 
كوریِ چشم جُملگیِ بد نهادها
هیچند در برابرت ، ابن زیادها
ما نیستیم پیرو کج اعتقادها
عین نفهمی است اگر بی سوادها
 
گفتند شام و کوفه تو را بی نقاب دید
بالله؛ حجاب نیز تو را در حجاب دید
 
داغی که پیر کرد تورا درد شام بود
با اینکه دورتان همه جا ازدحام بود
با تو وقار اهل حرم مستدام بود
آنجا که حُبّ حیدر و زهرا حرام بود
 
با بودن تو شعبه ای از کربلا شده
در زینبیّه اش نجف از نو بنا شده
 
اندازۀ تو هیچ كسی غم ندیده است
داغی كه دیده ای تو مُحرّم ندیده است
نسل بشر كه هیچ مَلَك هم ندیده است
با اینكه درد و داغ،دلت كم ندیده است
 
جز حمد كردگار دمی بر لب تو نیست 
جز یا حسین زمزمۀ هر شب تو نیست
 
در قتلگاه پیر شدی خاك بر سرم
از جان خویش سیر شدی خاك بر سرم
گفتند كه اسیر شدی ، خاك بر سرم
با شمر هم مسیر شدی خاك بر سرم
 
خاكم به سر كه همسفر اشقیا شدی
از یادگار مادرت آخر جدا شدی
 
شد مثل مادر تو نصیب تو سوختن
بستند هر دوست تو را چون ابوالحسن
نه یوسفی برای تو ماند و نه پیرُهن
گفتی دم وداع به سالار بی كفن
 
چون چاره نیست می روم و می گذارمت
ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
 
شاعر : محمد قاسمی

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: مداحی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی