در این آزمون 44.48 درصد داوطلبان حتی اقدام به انتخابرشته نکردهاند و این نشاندهنده آن است که حدود نیمی از داوطلبان امسال متقاضی ورود به مقطع کارشناسیارشد هیچگونه امید یا دلیلی برای انتخابرشته نداشتهاند. حسین توکلی در این مورد میگوید: «از مجموع افراد مجاز به انتخابرشته در آزمون کارشناسیارشد سال ۹۸ حدود 55.52 درصد داوطلبان فرم انتخابرشته خود را تکمیل کردهاند.» البته همانطور که گفته شد این ماجرا محدود به علاقه داوطلبان نبوده و سیاستگذاریهایی نیز برای کاهش پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسیارشد صورت گرفته است.
مهرماه امسال علی خاکیصدیق، معاون آموزشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری از کاهش هفت درصدی پذیرش دانشجو در دوره کارشناسیارشد سال تحصیلی ۹8-۹9 خبر داده و گفت: «سال ۹۷ تعداد ۱۸۳ هزار و ۳۱۶ نفر قبول شدند، اما امسال ۱۷۰ هزار و ۵۰۴ نفر به دوره کارشناسیارشد راه یافتهاند که این کاهش هفت درصدی را نشان میدهد.» او یکی از مشکلات ارشد را گلهمندی دانشگاهها از بیکیفیت بودن پذیرش در دوره تحصیلات تکمیلی بهخصوص مقطع ارشد دانسته و میگوید: «گلهمندی عمومی در دانشگاهها از نظر کیفیت ورودیهای تحصیلات تکمیلی وجود دارد. اما در دوره دکتری طبق فرمولها درصدی از داوطلبان توسط مصاحبه برای تحصیل در این دوره تعیین میشوند و مصاحبه نظر دانشگاه را برای پذیرش داوطلبان به نوعی تامین میکند.»
او تعداد دانشجویان این مقطع را بیش از حد بهینه دانسته و ادامه میدهد: «در سطح کلان تعداد دانشجویان کارشناسیارشد خیلی بیش از یک عدد بهینه است و ساماندهی روی تعداد ظرفیت پذیرش در کارشناسیارشد اهمیت دارد.»
او با بیان اینکه درصورت همراهی دانشگاهها این میزان از پذیرش دانشجوی کارشناسیارشد را میتوان پایینتر آورد، افزود: «در راستای جذب زیاد دانشجو در دانشگاهها، متقاضیانی که متوسط پایین هستند، در بسیاری از دانشگاهها بهطور پراکنده تحصیل میکنند.»
خاکیصدیق حتی درمورد کاهش ظرفیت دانشجو در مقطع کارشناسی صحبت کرده و میگوید: «دانشگاههای سطح بالای کشور ظرفیت دوره کارشناسی را نسبت به افزایشی که در کارشناسیارشد و دکتری وجود دارد، پایین آوردند و اکنون نسبت ورودیها و خروجیها در دانشگاههای سطح خوب مساوی است.»
پاسخ چرایی کاهش داوطلبان: ارتقای کیفیت
سیدحسین حسینی، معاون آموزشی دانشگاه تهران موج پیشین تمایل برای ورود به مقطع کارشناسیارشد و تحصیلات تکمیلی را نادرست دانسته و گفت: «موجی که در ورود به مقطع کارشناسیارشد و دکتری ایجاد شد، تماما مثبت نبود، چراکه ورود این تعداد دانشجو از مقطع کارشناسی به دورههای تحصیلات تکمیلی بهعنوان یک ضرورت حتمی و الزامی و کیفی برای حوزه آموزش ما شناخته نمیشود، بنابراین تا حدی این موج درست نبوده است.»
او یکی از دلایل کاهش استقبال داوطلبان به تحصیلات تکمیلی را بیکاری دانشآموختگان تحصیلی دانسته و راهحل آن را در کاهش ظرفیت پذیرش مقاطع تحصیلات تکمیلی عنوان کرده و گفت: «از طرفی هم با کاهش ظرفیت مقطع کارشناسیارشد به دلیل ملاحظاتی روبهرو هستیم و احتمالا همین بحث (کاهش ظرفیت پذیرش) را برای مقطع دکتری نیز خواهیم داشت، چراکه هرچه افراد به دنبال دریافت مدرک مقاطع بالاتر میروند، این به معنای ایجاد فرصت شغلی مناسبتر نیست و ما هماکنون با بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی بهخصوص در مقاطع تحصیلات تکمیلی مواجه هستیم.»
معاون آموزشی دانشگاه تهران با بیان اینکه این پیامها به جامعه انتقال پیدا کرده است، گفت: «این پیامها به جامعه منتقل شده و بر تصمیمگیری داوطلبان برای ادامه تحصیل تاثیر گذاشته است.»
او کاهش تعداد داوطلبان کارشناسیارشد را پدیدهای منفی ندانسته و گفت: «آنچه اکنون مهم است کیفیت تحصیلات تکمیلی و ورود دانشجوهایی است که شایستگیهای درس خواندن در مقطع کارشناسیارشد را دارند، من در مجموع روند کاهش داوطلبان مقطع کارشناسیارشد را بهعنوان یک پدیده منفی تلقی نمیکنم و به لحاظ کیفیت دورههای تحصیلات تکمیلی نیز اثر منفی بر آموزش عالی ما نخواهد داشت.»
او از کیفیت تحصیلات تکمیلی به جای کمیت دفاع کرده و گفت: «وزارت علوم از سال گذشته برای ورود داوطلبان به تحصیلات تکمیلی حدنصاب نمرهای را اعمال کرده، هرچند نصاب سال گذشته عدد بالایی نبوده و تنها حدنصاب صفر در نظر گرفته شده، اما ممکن است این حدنصاب برای سالهای پیشرو افزایش داشته باشد.»
حرفهای معاون آموزشی دانشگاه تهران مدتهاست در محیطهای دانشگاهی شنیده میشود، بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی و عدم توانایی کافی علمی دانشجویان، از مواردی است که باعث انتقاداتی به افزایش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی شده است. البته تمام ماجرا این نیست، بخشی از موضوع بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی نه به بازار بلکه مربوط به دانشگاههاست. دانشگاهها در سالهای اخیر نتوانستهاند نیروی کار متخصص را براساس کارآفرینی و نیاز بازار و جامعه تامین کنند.
کاهش پیک جمعیتی و تاثیر آن بر داوطلبان ارشد
گروهی معتقدند یکی دیگر از دلایلی که برای کاهش داوطلبان مقطع کارشناسیارشد بیان میشود، کاهش پیک جمعیتی محصلان کشور است. این گروه مهمترین دلیل کاهش تعداد داوطلبان ارشد را عبور این پیک اعلام میکنند که برای مدتی نیز کنکور سراسری را دچار مشکل کرده بودند. برای برآوردی آماری میتوان مقایسهای بین تعداد داوطلبان کنکور سراسری و آزمون کارشناسیارشد داشته باشیم؛ از آنجا که طبق روال آموزشی داوطلبان ورود به دانشگاه چهار سال بعد متقاضی ورود به مقطع کارشناسیارشد هستند، میتوانیم تعداد داوطلبان ورود به مقطع کارشناسیارشد را با تعداد داوطلبان مقطع کارشناسی مقایسه کنیم.
بر این اساس اکثرا داوطلبان مقطع کارشناسیارشد سال 95 دانشجویانی بودند که در آزمون سراسری سال 91 شرکت کرده و از این طریق وارد دانشگاه شدند و داوطلبانی که در سال98 متقاضی ورود به مقطع کارشناسیارشد هستند نیز اکثرا دانشجویانی هستند که با آزمون سراسری سال 94 وارد دانشگاه شدهاند. هرچند در فاصله سالهای 95 تا 98 تعداد داوطلبان از 877 هزار و 841 نفر به 481 هزار و 82 نفر داوطلب رسیده و داوطلبان مقطع کارشناسیارشد ۱۹/۴۵ درصد کاهش داشتهاند، اما ورودیهای مقطع کارشناسی دانشگاهها در سالهای 91 تا 94 از یک میلیون و 66 هزار و 141 نفر به 860هزار و 109 نفر کاهش داشته که برابر با بیش از ۱۹ درصد بوده است. درواقع تفاوت آماری در کاهش کاهش بیش از46درصدی بین داوطلبان آزمون کارشناسیارشد در سالهای 95 تا 98 و کاهش حدود ۱۹ درصدی داوطلبان آزمون کارشناسی نشاندهنده آن است که مقطع کارشناسیارشد بیشترین تاثیر را از فضای اجتماعی گرفته و به تبع آن با کاهش زیاد داوطلبان روبهرو بوده است.
براساس این آمار تعداد داوطلبان مقطع کارشناسی کاهش پیدا کرده است اما شاهد عبور قابل ملاحظهای از پیک جمعیت در آزمونهای سراسری نیستیم، یعنی درصورت عبور نکردن پیک جمعیتی از کنکور سراسری عملا نمیتوانیم انتظار عبور پیک جمعیتی از مقطع کارشناسیارشد را داشته باشیم، مگر آنکه انگیزههای دیگری مانع از حضور داوطلبان در این مقطع باشد.
مساله شغل و نگرانی از آینده
یکی از مسائلی که در کنکور سراسری و آزمون کارشناسیارشد سال 98 وجود داشت، میزان بالای داوطلبانی بود که با وجود مجاز به انتخابرشته شدن، هیچ دانشگاهی را انتخاب نکردهاند. این موضوع به نظر میرسد ناشی از یک تغییر نگرش در سیستم آموزشی کشور است، درحالی که در گذشته مدرک کارشناسی و کارشناسیارشد به ماهوی آن دارای ارزش بود و افراد سعی میکردند دارای مدرک دانشگاهی باشند، اما در سالهای اخیر شاهد تغییر نگرش و هجوم افراد برای قبولی در رشتههای پزشکی و دانشگاههای برتر در آزمون سراسری و قبولی در دانشگاههای مطرح در مقطع کارشناسیارشد هستیم. این درحالی است که در سالهای پیشرو علاوهبر سیاستهای دولت مبنیبر کاهش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، شاهد کاهش علاقه داوطلبان به مقاطع بالاتر نیز خواهیم بود. به نظر میرسد مسئولان دانشگاهی به استقبال چنین روندی میروند، اما درصورت تداوم این امر، نگرانیها پیرامون کاهش روند علمی نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
عبور از دانشگاه، حرکت به سمت دانش
یکی از فارغالتحصیلان مقطع کارشناسیارشد کامپیوتر؛ دلیل روند کاهش علاقه به تحصیلات تکمیلی را عدم توانمندسازی دانشگاهها بیان کرده و میگوید: «آموزشهایی که در دانشگاه به ما ارائه میدادند در بازار کار اهمیت چندانی ندارد و ما برای ورود به بازار کار مجبور به گذراندن دورههای جانبی در بیرون از دانشگاهها هستیم.»
او دانشگاه را بهعنوان مدرک نگاه کرده و میگوید: «اکنون دو مساله به وجود آمده است، 1- آنکه دانشگاه بیاییم تا مدرک داشته باشیم، 2- به سمت آموزشگاههای خارج از دانشگاه برویم تا دانشهای مربوط به بازار کار را کسب کنیم.» ما اکنون شاهد عبور از دانشگاه بهعنوان مرکزی برای آموزش تخصصی هستیم، هرچند زمانی دانشگاه به معنی تامین نیروی متخصصی بود که دانشآموختگان آن پس از خروج میتوانستند نیازهای بازار و جامعه خود را برطرف کنند، اما امروز این روند با مشکل روبهرو شده و همین مورد باعث عبور دانشجویان از دریافت مدرک دانشگاهی و کاهش رغبت آنها به دانشگاه شده است.
«روزنامه فرهیختگان»
نظرات شما عزیزان: