لزوم ايمان به همه آيات و احكام الهى
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10439
بازدید دیروز : 5218
بازدید هفته : 74343
بازدید ماه : 201047
بازدید کل : 11257898
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : پنج شنبه 3 / 8 / 1398

از حضرت باقر يا حضرت صادق روايت شده:
«ان المؤمن ليزهر نوره لاهل السماء كما تزهر نجوم السماء لاهل الارض و قال (ع) ان المؤمن ولى الله يعينه و يصنع له ولايقول على الله الا الحق ولايخاف غيره:» «3»
نور مؤمن براى سماواتيان مي درخشد چنان كه نور ستارگان براى زمينيان مي درخشد و فرمود مؤمن محبّ و محبوب خداست، خدا مؤمن را در همه امور يارى مي دهد، و مهمّاتش را كفايت می كند، مؤمن نسبت به خدا جز حق نمی گويد و از غير او نمی ترسد.
حضرت موسى بن جعفر از پدرانش از پيامبر اسلام روايت می كند:
«يعيرالله عزوجل من عباده يوم القيامة فيقول: عبدى! ما منعك اذ مرضت ان تعودنى فيقول: سبحانك سبحانك انت رب العباد لاتألم ولاتمرض فيقول: مرض اخوك المؤمن فلم تعده و عزتى وجلالى لو عدته لوجدتنى عنده ثم لنكفلت بحوائجك فقضيتهالك و ذلك من كرامة عبدى المؤمن وانا الرحمن الرحيم:» «4»
خدا در قيامت بندهاى از بندگانش را سرزنش می كند، به او می گويد: چه چيزى تو را از عيادت من هنگامى بيمار بودم باز داشت؟ عبد می گويد خدايا تو منزهى، تا پاك از هر عيب و نقصى، تو پروردگار بندگانى متالّم و بيمار نمی شوى، خدا می فرمايد: برادر مؤمنت بيمار شد تو او را عيادت نكردى، به عزت و جلالم سوگند اگر او را عيادت می كردى مرا نزد وى می يافتى، سپس ضامن برآورده شدن حاجاتت می شدم و اين همه از بزرگوارى و كرامت بنده مؤمن من است و من بخشنده و مهربانم.
از مفضل روايت شده كه حضرت صادق فرمود:
«يقال للمؤمن يوم القيامة: تصفح وجوه الناس، فمن كان سفاك شربة او اطعمك اكلة، او فعل بك كذا و كذا فخذ بيده فادخله الجنة قال: فانه يمّر على الصراط ومعه بشر كثير فيقول الملائكة: يا ولى الله الى اين يا عبدالله؟ فيقول جل ثناءه: اجيزو لعبدى فاجازوه وانما سمى المؤمن مؤمنا لانه يجيز على الله فيجيز امانه:» «5»
روز قيامت به مؤمن می گويند: در ميان مردم جستجو كن پس هر كس در دنيا شربت آبى به تو چشانده، يا لقمه نانى به تو خورانده، يا فلان كار خير و فلان كار خير را نسبت به تو انجام داده، دستش را بگير و وارد بهشت كن، حضرت فرمود، مؤمن بر صراط می گذرد در حالى كه انسان هاى زيادى با او هستند، فرشتگان می گويند: اى محبوب خدا كجا با اين جمعيت؟ خدا می فرمايد راهش را باز بگذاريد پس راهش را باز می گذارند، و مؤمن به اين سبب به عنوان مؤمن نامگذارى شده كه از خدا براى ديگران درخواست نجات و شفاعت می كند و خدا دعايش را مستجاب و شفاعتش را می پذيرد.
اين همه مقام براى مؤمن بخاطر اين است كه با دل و جان به همه حقايق و آيات و احكام حق ايمان دارد و آنها را به اجرا می گذارد و به فرمان هاى حق عمل می كند، بدون اين كه تبعيضى ميان آيات الهى قائل شود.

ثابت قدمى و استوارى مؤمن
مؤمن براساس معرفت به حقايق، و اتكال به حق، و يقين به آخرت در برابر هر گناهى ايستادگى كرده و نمی گذارد ديو معصيت پنجه بر زندگى اش اندازد، و بر هر عبادتى استقامت می نمايد و نمی گذارد عبادتى از او فوت شود، و در برابر حوادث ايمان سوز صبر و تحمل به خرج می دهد و اجازه نمی دهد ايمانش از دست برود.
خباب بن ارت از جمله مردان وارسته و پاك طينتى است كه در پذيرفتن اسلام سبقت گرفت و به شدت مورد شنكجه و آزار مشركين مكه و سنگدلان آن منطقه بود، او را هر چه شكنجه می دادند تا از ايمانش دست بردارد استقامت می ورزيد و به حفظ ايمان و اعتقادش پابرجاتر می شد!
سنگ سوزانى كه بر آن آتش افروخته بودند بر پشتش می گذاردند تا گوشتش از بين می رفت باز هم از خود صبر و تحمل نشان می داد و ايمانش را حفظ می كرد!
روزى به محضر رسول خدا شتافت و از آزار و شكنجه مشركين شكايت كرد، در آن حال حضرت درسايه كعبه سر روى برد خود گذاشته خوابيده بود، عرضه داشت ما را از اين گرفتارى نجات نمی دهى و از حضرت حق نمی خواهى ما را از اين وضع آزاد كند؟
پيامبر از جاى حركت كرد در حالى كه صورتش برافروخته شده بود، فرمود: كسانى كه پيش از شما بودند هرچه آزار می ديدند استقامت می ورزيدند، آنان را می گرفتند قبرى براى آنان كنده به قبر می انداختند، ارّه بر سرشان می گذاردند، شانه هاى آهنين را در پوست و گوشتشان وارد می كردند، ولى از دينشان دست بر نمی داشتند، خداوند چنان اسلام را نيرومند خواهد كرد كه مردم سواره از صنعاء تا حضرموت می روند و از كسى جز خدا نمی هراسند، اما شما شتاب داريد و بيصبرى می كنيد!
خباب داراى شغل آهنگرى بود، پيامبر گاهى نزد او می آمد و با وى انس می گرفت، اين خبر را به زنى كه مالك خباب بود دادند، آن زن سنگدل كه كيش شرك داشت آهنى می گداخت و بر سر خباب می گذاشت، و او باز در حفظ دينش استقامت نشان می داد!
روزى فرزند خطاب از خباب پرسيد چگونه مشركين تو را شكنجه می كردند؟ خباب پيراهنش را از پشت بالا زد، گفت: بنگر همين كه چشم عمر به پشت او افتاد در شگفت شد و گفت: سوگند به خدا تاكنون پشت كسى را اينگونه نديده بودم، خباب گفت: آتش بر پشتم می افروختند و تا هنگامى كه پشتم از گوشت صاف نشده بود آتش را خاموش نمی كردند!!
نه تنها او در راه دين و حفظ ايمان به اين صورت صبر و استقامت ورزيد پسرش عبدالله بن خباب هم چون پدر دچار شكنجه هاى سخت و طاقت فرساى خوارج شد ولى براى حفظ ايمانش پايدارى نمود.
عبدالله از اصحاب و عاشقان اميرمؤمنان بود، روزى خوارج نهروان در نخلستانى از كنار نهر آبى می گذشتند، عبدالله را ديدند قرآنى بر گردن آويخته و بر مركبى سوار است و زنش در رديف او همراه اوست.
به او گفتند: درباره على پس از مسئله حكميت چه نظرى دارى؟ گفت:
«ان عليا اعلم بالله واشد توقيا على دينه وانفذ بصيرة:»
على بهتر از ديگران خدا را می شناخت، و در حفظ دينش از همه كوشاتر بود، و بصيرتش از همه نافذتر و كامل تر بود، خوارج گفتند: همين قرآنى كه بر گردن آويختهاى ما را به كشتن تو فرمان می دهد، آنگاه او را كنار نهر آورده و سرش را از بدن جدا كردند، و شكم همسر حامله اش را دريده طفل را بيرون آورده و سر بريدند!! «6»

استقامت مؤمنان در شعب ابوطالب
مشركان سنگدل قريش، و شكنجه گران بيرحم هنگامى كه ديدند مسلمانانى كه از شر آنان به حبشه مهاجرت كرده به آسودگى زندگى می گذرانند، و كسانى كه در مكه بسر می برند به پشتيبانى ابوطالب دلگرم هستند و كسى نمی تواند به
آنان زيانى برساند، انجمنى بزرگ تشكيل دادند و با يكديگر مشورت نموده در كشتن پيامبر همداستان شدند.
هنگامى كه ابوطالب اين خبر را شنيد جمع بنى هاشم را در درهاى كه شعب ابوطالب نام داشت جاى داد، درهاى كه روزها در برابر تابش آفتاب سوزان مكه بود، و حرارت آفتاب تا ساعاتى از شب آنجا را در آغوش داشت، جز زمين خشن و ريگزار و سنگلاخ همراه با كوه هاى برافراشته كه دره را محاصره كرده بود چيزى نداشت، از وسائل اوليه زندگى خالى بود، زنگى در آنجا در اوج سختى و مرارت قرار داشت، مرگ تدريجى بر ساكنان دره مسلط بود!!
ابوطالب از دو طرف براى دره ديده بان قرار داد، و فرزندش على را بيشتر شب ها به جاى پيامبر می خوابانيد، مشركان ديدند با اين وضع كه حضرت شعب می گذراند كسى را به او دسترسى نيست لذا چارهاى ديگر انديشيدند.
چهل نفر در دارالندوه اجتماع كرده پيمان بستند كه ديگر با بنى هاشم مدارا نكنند نه به آنان زن دهند و نه از آنان زن بگيرند، با ايشان خريد و فروش ننمايند و با آنان هرگز صلح نكنند مگر اين كه پيامبر را تسليم آنان نمايند تا به قتل برسانند، اين پيمان را نوشته مُهر كردند و به ام جلاس خاله ابوجهل سپردند.
بنى هاشم در محاصره شديد قرار گرفتند، هيچ كس با آنان معامله نمی كرد، مگر هنگام حج كه اعراب جنگ را حرام می دانستند و قبائل عرب براى زيارت به مكه می آمدند، آنان نيز از شعب خارج شده از اعراب خوردنى می خريدند و به شعب حمل كرده ذخيره می نمودند، اگر يكى از قريشيان متوجه فروش مواد غذائى به اهل شعب می شد آن متاع را گران تر می خريد تا به شعب نرسد يا همه جنس و ثروت فروشنده را به غارت می برد، هرگاه مسلمانى از شعب بيرون آمد و بر او دست می يافتند به اندازهاى او را شكنجه می كردند تا كشته شود، كار به اندازهاى بر اهل شعب سخت شد كه صداى ناله اطفالشان از شدت گرسنگى و تشنگى به گوش اهل مكه می رسيد و برخى از مشركين از صداى جانسوز اطفال ناراحت می شدند تا جائى كه با پيمان و قرارداد برضد اهل شعب مخالفت می نمودند.
ابوطالب از ترس اين كه پيامبر را به قتل برسانند هرگاه آن حضرت بخواب می رفت رختخواب خود را در يك طرف پيامبر می انداخت و محل خواب يكى از فرزندانش را در طرف ديگر قرار می داد و به اين صورت از رسول خدا محافظت می كرد!!
سه سال تمام اهل ايمان بر آن همه سختى و تلخى و رنج و مصيبت و مضيقه و شكنجه بدنى و روحى استقامت ورزيد، و پايدارى نمودند تا ايمانشان محفوظ بماند و چراغ اسلام پرفروغ تر گردد و ريشه آن شجره طيبه قوى تر و محكمتر شود. «7»

پی نوشت ها:
______________________________
(1)- علل الشرايع، ج 2، ص 219.
(2)- بحار، ج 67، ص 61.
(3)- بحار، ج 67، ص 64.
(4)- امالى طوسى، ج 2، ص 242.
(5)- بحار، ج 67، ص 70.
(6)- تحفة الاحباب 181.
(7)- بحار بخش رسالت پيامبر.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: دانستنی ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی