برای خودتان ارزش قائل نیستید
احترام گذاشتن به خودتان و دیگران اساس هر رابطه ای است که شامل رابطه ی عاشقانه نیز می شود. آیا شما واقعا می توانید عاشق کسی باشید که برای خودش احترام و ارزش قائل نیست؟ چنین رابطه ای بیشتر بر اساس احساس گناه بوده و به نفع هیچکدام از دو طرف نیست. شما باید حامی درون خود را پیدا کنید تا کمک تان کند وقتی افسرده و اندوهگین هستید از این حالت رها شوید. این حامی درونی شما می تواند دست آوردهای تان، علاقه مندی های تان، دانش تان و یا اصولی باشد که به آنها اعتقاد دارید؛ هر چیزی که برای تان مهم است و هر چیزی که یاری تان می کند ارزش و اعتبار خودتان را ببینید می تواند حامی درونی تان باشد. اجازه ندهید هیچکس شما را در مورد اهمیت و احترام خودتان به شک بیندازد. وقتی اول خودتان را بشناسید، برای خودتان ارزش قائل باشید و از خودتان حمایت کنید، عشق خودش خواهد آمد.
هر انسانی، نقاط قوت و ضعف خودش را دارد
در دسترس نبودن احساسات و عواطف
شما ترجیح میدهید احساسات درونیتان را با دیگران به اشتراک نگذارید، شاید از این میترسید که خودتان را در موقعیتی آسیبپذیر قرار دهید بنابراین احساساتتان را مخفی میکنید تا مطمئنتر و موفقتر ظاهر شوید.
اینجور شخصیتها، عاشق شدنشان را به تاخیر میاندازند. وقتی نتوانید خودِ واقعیتان را با کس دیگری سهیم شوید، نمیتوانید به جایگاه مقدس صمیمیت عمیق، اعتماد و شریک بودن دست پیدا کنید.
حریم شخصی دیگران را نادیده می گیرید
بعضی ها عقیده دارند با تکنیک های فریب کارانه می توانند به حل مشکلی در رابطه کمک کنند. اما هیچکس دوست ندارد فریب بخورد یا حتی بدتر، هیچکدام از ما دوست نداریم کسی سعی در تغییر دادن ما داشته باشد. در هر رابطه ای باید حد و حدودهایی وجود داشته باشد. حد و حدود ما جایی به پایان می رسد که حد و حدود دیگران شروع می شود. اگر رفتاری از همسرتان را دوست ندارید و او هم این را می داند اما همچنان تمایلی به تغییر ندارد، این شما هستید که باید تصمیم بگیرید: در این رابطه بمانید یا ترکش کنید. تغییر دادن کسی که نمی خواهد تغییر کند غیرممکن است.
غرور و خودخواهی
هیچ اشکالی ندارد که مراقب نیازها و وجود خودتان باشید. اما بخشی از آمادگی برای داشتن یک رابطه این است که پذیرای مراقبت و توجه نسبت به نیازها و خواستههای شخص دیگری نیز باشید، این یک تعادل شادی بخش است.
نمی توانید ببخشید
همه اشتباه می کنند و شما هم اشتباه می کنید. اما گاهی وقتی مرتکب خطایی می شوید دیگر نمی توانید اعتماد از دست رفته را برگردانید، حتی اگر کاملا مطمئن باشید که این اشتباه دیگر تکرار نخواهد شد. ما اغلب در قضاوت دیگران سخت گیری می کنیم اما در قضاوت و ارزیابی خودمان سهل گیریم. سعی نکنید خودتان را مجبور کنید چیزی را که با آن مخالفید بپذیرید، اما همزمان خوب است که دست از قضاوت نیز بردارید. حتی اگر احساس می کنید یک حرکت یا رفتار طرف مقابل شما را بینهایت دلخور و عصبانی کرده، و رابطه تان برای شما مهم است، پس به او فرصت بدهید تا اشتباهش را جبران کند.
کامل و بی عیب بودن
روی کره زمین، چیزی کامل نیست.حتی طبیعت هم عواملی خود تخریبگر در درون خود دارد. انتظار نداشته باشید آدمها کامل باشند یا خودتان هم بیعیب باشید. انسانها اشتباه میکنند و اغلب بهخاطر اشتباهاتی که میکنند قویتر میشوند.
نظرات شما عزیزان: