4. پيوستگي مطالب قرآن
قرآن غالباً به مناسبتي از موضوعي به موضوع ديگر منتقل ميگردد، اي بسا يك رشته مطالب متنوع را به منظور پند و اندرز و بيدار كردن وجدانها و فطرتها و راهنمايي عقلها، در يك سوره متذكر ميشود و همه را در كنار هم قرار ميدهد و انسان گاهي تصوّر ميكند كه ميان مطالب يك سوره پيوستگي كامل وجود ندارد، امّا پس از دقّت، روشن ميشود كه ميان آنها يك نوع ارتباط و پيوستگي خاصّ وجود دارد كه سبب شده همگي در كنار يكديگر قرار گيرند.[9]
5. جهاني بودن قرآن
مكاتب و اديان جهان را در يك دستهبندي كلّي ميتوان به دو گروه تقسيم نمود:
1. آنهايي كه مخاطب خويش را گروه، ملّت، نژاد و طبقه خاصّي ميدانند.
2. آنهايي كه عموم انسانها را مورد توجه قرار داده و هدفشان نجات همه انسانها است.
خداوند در قرآن ملل مختلف جهان را بر آيين خويش دعوت كرده و ميفرمايد:
«اِنْ هُوَ اِلّا ذِكْري لِلعالَمين»[10]
«تمام حقايقي كه در اين كتاب آمده است براي همه انسانهاست».
«إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ...»[11]
«ما اين كتاب (آسماني) را براي مردم به حق بر تو نازل كرديم».
و از طرفي خطابهاي قرآن نيز مربوط به همه انسانهاست. نظير:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ»[12]
«اي مردم پروردگار خود را پرستش كنيد.»
6. جاذبة قرآن
يكي از ويژگيهاي قرآن جاذبه شگفت انگيز آن است به طوري كه بسياري از مشركين به خود اجازه نميدادند كه قرآن را بشنوند؛ زيرا به تأثير آن به خوبي آگاه بودند و ميترسيدند كه مبادا نفوذ معجزهآساي قرآن دلهاي آنان را تسخير كند.
ابن هشام ميگويد: شدت علاقه و جاذبة قرآن به حدّي بود كه بسياري از كفار قريش، شبانه به طور ناشناس كنار خانة خدا جمع شده و تا سپيده صبح ميماندند تا صداي تلاوت قرآن را بشنوند و اين وضع به طور متوالي تكرار ميشد.
ارنست رنان فرانسوي ميگويد: در كتابخانه من هزاران جلد كتاب سياسي، اجتماعي، ادبي و غيره وجود دارد كه همه آنها را بيش از يك بار مطالعه نكردهام و چه بسا كتابهايي كه فقط زينب بخش كتابخانه من است ولي يك جلد كتاب كه هميشه جلب نظر ميكند و هر وقت خسته ميشوم و ميخواهم دريايي از كمال به رويم باز شود آن را مطالعه ميكنم واز مطالعه زياد آن خسته نميشوم كتاب قرآن است.[13]
در طول تاريخ به حوادث شگفت انگيز و مستندي برخورد ميكنيم كه بيانگر نفوذ عظيم قرآن است. در اينجا به نمونهاي از جاذبة شگفت انگيز قرآن اشاره ميشود.
سه نفر از سران قريش به نامهاي «ابو سفيان، ابو جهل و اخنس بن شريق» شبي از شبها براي شنيدن آيات قرآن مخفيانه نزديك خانة پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمدند. و اين در حالي بود كه حضرت نماز ميخواند و قرآن تلاوت ميكرد. هر كدام در گوشهاي پنهان شدند؛ بيآنكه ديگري با خبر شود و تا صبح به تلاوت قرآن گوش سپرده بودند. هنگام طلوع فجر متفرق شدند؛ ولي به زودي در ميان راه يكديگر را ديدند و هر كدام ديگري را سرزنش ميكرد و ميگفت: ديگر اين كار را تكرار نكنيد.
[1] . اسراء، 89.
[2] . تفسير نمونه، ج 12، 277، در خطبه اوّل به چهارده نكته در مورد جامعيت قرآن و ويژگيهاي آن اشاره نموده است، پيام امام علي در شرح نهج البلاغه آيت الله مكارم شيرازي، ج 1، 238.
[3] . شوري، آية 13.
[4] . اعراف، آية 199.
[5] . تفسير نمونه، ج 7، 62.
[6] . ص، آية 29.
[7] . ابراهيم، آية 1.
[8] . تفسير نمونه، ج 1، 468.
[9] . منشور جاويد، ج 1، ص 22.
[10] . انعام، 90؛ فرقان، 1 لِيَكُونَ لِلعالَمينَ نَذيراً .
[11] . زمر، آية 41.
[12] . بقره، آية 21.
[13] . دائرة المعارف شيعه، 744، واژه قرآن ـ نفوذ وجاذبه قرآن، ج 8، 87.
محمود اكبري
نظرات شما عزیزان: