عشق و ادب و ايثارماه بني هاشم ،
حضرت اباالفضل العباس عليه السلام
ای ماه سه آفتاب عباس
عشقی تو و عشق ناب عباس
آئین امام دوستی را
دادی تو به شیخ و شاب عباس
بودی تو کتاب حُسن و افسوس
صد پاره شد این کتاب عباس
آقای شباب اهل جنّت
نور دل بو تراب عباس
با نغمه جان من فدایت
کرده است تو را خطاب عباس
با موکت عصمت و امامت
هم محمل و هم رکات عباس
ای ماه سپهر خون که گردید
بر گرد تو آفتاب عباس
آنجا که زتاب عشق میریخت
گلبرگ رخت گلاب عباس
هر قطره خون دست و فرقت
شد چشمه انقلاب عباس
ای روح سکینه، جان زینب
بر پیکر اضطراب عباس
میداد به اهل یت اطهار
دیدار صبر و تاب عباس
در گریه بسی سؤال دارند
طفلان نخورده آب عباس
برخیز و بده سؤالشان را
با زخم سرت جواب عباس
اصغر زعطش نبرده خوابش
رفتی تو چرا بخواب عباس
برخیز و دوباره آب بردار
کن سوی حرم شتاب عباس
از شرم لبان تشنه، او
شد آب، دلش کباب عباس
با لذت تشنگی گذشتی
از دجله و شط آب عباس
کلب ره تو (مؤیدم) من
ای فخر بنی کلاب عباس
سوگند به زینبت که بر من
لطف آور و رخ متاب عباس
نظرات شما عزیزان: