من معتقدم که شما باید آزاد باشید و انتخاب بکنید. من معتقدم که آنچه من میگویم وحی منزل نیست.
من می گویم شما آنچه را که من میگویم بسنجید با معیار اصول فلسفی و اخلاقی و چنین اجتماعی که دارید بعد انتخاب بکنید. بنده برای آیتالله خمینی نهایت احترام را از نظر یک شخصیت روحانی قائل هستم و گذشته سیاسی ایشان تا آنجا که من میدانم در 1342شروع شد و تا آنجا که خودم را میشناسم در ضمن جنگ اسپانیا و مبارزه برای آزادی من در سال 1318 شروع به مبارزه کردم وقتی خیلی جوان بودم.
این روش من روشن است از نظر سیاسی همانطوری که بیان کردم بنده متأسف هستم که ایشان به استدلالها، نامهها و پیامهایی که خدمتشان فرستادم توجه نکردند یا نخواستهاند.
نقار ندارند
ایشان از یک موضعی صحبت میکنند که آنچه را که من میگویم باید بشود من از یک موضع دیگری صحبت میکنم و آن این است که هر چه من میگویم بسنجید با تعقل بدون هیجان روحی بدون داد و فریاد راه خودشان را انتخاب بکنند گمان هم نمیکنم که حضرتآیتالله خمینی شخصاً با من نقاری داشته باشند ایشان یک دگمی دارند بر علیه دودمان رضاشاه، محمدرضا شاه و این مسئله مربوط به من نیست. اما آنجائی که میگویند شما فرمانتان را از ایشان گرفتید بنده میتوانم بگویم دکتر مصدقها و صوفی الممالکها و خیلی اشخاصی که از ما بزرگتر بودند همینکار را کردند. و تمام وزرای جبهه ملی تمام این آقایان قضات پاکدامن را داشتهاند بنده نمیتوانم ببینم چرا این فرمان وقتی بدست من رسید از ارزشش کاسته شد یا منفور تلقی شد.
جمهوریاسلامی برای من به تمام معنا مجهول است و تا به حال کتابی نخواندهام و چیزی ندیدهام که مرا روشن بکند من با کمال خونسردی ولی با کمال قاطعیت عرض میکنم که رژیمی که من مایل هستم در این مملکت استوار بماند، نه رژیم دیکتاتوری شاه است و نه چیزی شبیه به آن و نه شبیه به آن و نه شبیه به جمهوری است که ما در بعضی از ممالک مثل لیبی یا پاکستان میبینیم.
اشکال کار در این است که آیتاله خمینی دارای یک سخنگو نیستند و آن کسی که نزدیکتر از همه به ایشان هست و خودش را نزدیکتر فرد به ایشان میداند، از مدتی پیش از سمت سخنگویی اخراج شدهاند ولی بنده کار به این موضوع ندارم.
من خواستم حسن نیت و تفاهم کامل خودم را ثابت بکنم و پس از رفتن شاه ایران از مملکت با ایشان در تماس بودهام نامه نوشتم شما اطلاع از این جزئیات کما بیش دارید حالا هم از طرف ایشان و از طرف بنده افرادی هستند گهگاه با هم در مذاکره باز است روی اصول بهطور کلی که این اصولنگری و سیاسی من است عدول امکانپذیر نیست.
درباره جهاد
ولی بنده عرض کردم حاضرم از نصایح ایشان از نظرات ایشان، از خواستههای ایشان و آنچه را که مربوط، به سیاست مملکت میشود با افرادی که ایشان تعیین بکنند یا شخص خودشان بیان بفرمایند حداکثر استفاده را بکنم.
نخستوزیر دربارهی جهاد گفت:
«من به عنوان یک مسلمان تا به حال نشنیده بودم که جهاد مربوط، به یک مسلمان با مسلمانان دیگری باشد. البته اطلاعات من در این اصول ناچیز است و قابل مقایسه نیست ولی ما اگر جهاد بکنیم در جایی که زمینهای اسلام را بردهاند این کار صحیح است ولی برادرکشی و تهدید به برادرکشی کاری نیست که از یک ایرانی مخصوصاً از یک شخص عالی قدر و یک روحانیتی مثل ایشان قابل قبول باشد.
ما سعی میکنیم که یک قطره خون ریخته نشود ولی همان طوریکه گفتم اگر حمله شد اگر مسلح شدند ما پاسخ فشنگ را با فشنگ خواهیم داد.
مجازات شکنجهگران
نخستوزیر در باره لایحه ساواک و مجازات شکنجه گران گفت:
این در برنامه دولت بطور روشن بیان شده. انحلال ساواک یک موضوع است. تشکیل یک دفتر اطلاعات و امنیت کشور در داخل و خارج و ضدجاسوسی این از وظایف هر دولت است.
کسی که شکنجه میداده بایستی مجازات شود ولی هرکس هم در ساواک شغلی داشته ماشیننویس، جارو میکرده یا پیشخدمت بوده نمیشود به عنوان یک ایرانی گفت چرا اینجا بودی.
بالاخره باید از یک جایی نان بخورد.
تمام اشخاصی که دستور میدادند مسلماً بایستی مجازات بشوند.
نخستوزیر در مورد معرفی شورای انقلاب از طرف آیتالله خمینی اظهار داشت:
من یک هفته پیش جواب دادم ایران یک دولت دارد. بیشتر از این غیرقابل تحمل است نه برای بنده نه برای شما و نه برای هیچ ایرانی در ایران غیرممکن است.
نخستوزیر درباره این سوال که در گوشه و کنار شنیده میشود شما اختیارات کاملی را که ادعا میکنید ندارید و اینکه دیروز شهردار پاییخت استعفاء داده و از طرف آیتالله خمینی منصوب شده به این سمت این یکی از مسائلی است که میگویند شما رشته کار از دستتان در رفته باشد.
نخستوزیر در مورد جواد شهرستانی، شهردار مستعفی پایتخت گفت: شهرستانی همانطوریکه میدانید دارای چندین پروندهی اختلاس هست که اینها گزارشاتی است که موجود است که حتی در مجلس سنا هم مطرح شده، ایشان عادت دارند که وقتی که ببینند هوا یک قدری متلاطم است همیشه استعفا میدهند و میپرند در بغل آن دولتی که ممکن است بیاید روی کار.
بختیار در پایان سخنان خود گفت بعنوان عضو حزب ایران و جبهه ملی، وفادار به اصول و آرمانهای این جبهه است و هرگز از این اصول تخطی نکرده است. وی گفت رهبران فعلی جبهه با اتخاذ سیاست غلط، باعث شکست جبهه ملی و از بین رفتن محبوبیت آن هستند.
نظرات شما عزیزان: