از امام مجتبی (علیه السلام) پرسید: بهترین مردم از نظر زندگی چه کسی است؟
فرمود: "کسی که مردم را در رفاه خود شرکت دهد."
سپس پرسید: بدترین مردم از نظر زندگی کیست؟
فرمود: "کسی که در خوشیاش شریکی ندارد."(تاریخ یعقوبی، جلد 2، صفحه 227- 226)
سیره امامان ما چنین بود که به فرزندان و شیعیان خود میآموختند تا در زندگی بیرونی و درونی خود مردم را شرکت دهند و به آنها کمک کنند.
اگر کمی در این کلام امام مجتبی (علیه السلام) دقت کنیم، مییابیم که حضرت از "مردم" سخن به میان میآورند، نه مؤمنین و شیعیان و مسلمانان. از این جا معلوم میشود که تعاون و همیاری به "مردم" مرتبط میشود و شرط آن تدین و اسلام و ایمان نیست؛ اگر چه یاری و دست گیری از دانشوران، مؤمنان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) جایگاه خاصی دارد ...
ولی ما چگونه میتوانیم مردم را شریک زندگی خویش قرار دهیم؟ واقعیت این است که نحوه شرکت دادن مردم در زندگی برای هر کسی با دیگری فرق میکند. مثلاً کسی که پزشک است، با معالجه بیماران، مردم را در زندگی و علم و توانایی خود سهیم میکند؛ کسی که از سرمایه کافی برخوردار است، با کمکهای مالی و کسی که آبرو و موقعیت اجتماعی دارد، با حل مشکلات مراجعان، مردم را در زندگی خویش شریک مینماید و کسی که علم و دانش دارد، با علم و دانش خود به مردم خدمت میکند. حتی ممکن است کسی با ارائه طریق و انجام مشاوره، افرادی را به هدف عالی و روشن برساند. اینها همه مصادیق شرکت دادن مردم در زندگی ما هستند. شریک دانستن مردم در زندگی، روش امامان و پیشوایان ماست و حتی تربیت یافتگان مکتب آنها نیز این چنین بودند. لذا تعبیری که امام مجتبی (علیه السلام) در این روایات برای همیاری با مردم بکار میگیرند، "شریک کردن" است که نهایت صمیمیت و مهر را القا میکند و نظر خداوند و ائمه اطهار (علیهم السلام) را بیان میدارد که مردم در اموال یکدیگر - که همگی از خداست- شریک هستند.
همین منطق و همین نحوه نگرش به زندگی است که بدترین مردم را هم کسی میداند که در زندگی اش شریکی ندارد و کسی را به امکانات زندگی خویش راه نمیدهد.
حال من و تو باقی ماندهایم و یک پرسش؛ ما در کدامین گروه هستیم و چگونه زندگی میکنیم؟
نظرات شما عزیزان: