در پاسخ گفت : پیش از آن كه لشكر اسلام بر ما هجوم آورد، من حضرت محمّد، رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله را در خواب دیدم كه به همراه فرزندش حسین علیه السّلام وارد منزل ما شد و مرا به ازدواج حسین علیه السّلام درآورد.وقتى از خواب بیدار شدم ، عشق و علاقه به او تمام وجودم را فرا گرفته بود و به غیر از او به چیز دیگرى نمى اندیشیدم .
مادر امام سجّاد زین العابدین علیه السّلام افزود: سخن و پیش گوئى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسّلام به واقعیّت پیوست و من صحیح و سالم به وصال خود رسیدم و به همسرى و ازدواج امام حسین علیه السّلام درآمدم .و پس از گذشت مدّتى سیّد السّاجدین ، امام زین العابدین علیه السلام در شهر مدینه منوّره دیده به جهان گشود و جهانى را به نور وجود مقدّس خود روشنائى بخشید
و چون شب دوّم فرا رسید، در خواب دیدم كه حضرت فاطمه زهراء علیهاالسّلام ، به منزل ما آمد و دین اسلام را بر من عرضه نمود و من نیز اسلام را پذیرفتم و در عالم خواب توسّط حضرت زهراء مسلمان شدم .
سپس حضرت زهراء علیهاالسّلام به من فرمود: به همین زودى لشكر اسلام بر فارس غالب و پیروز خواهد شد و تو را به عنوان اسیر مى برند؛ و پس از آن به وصال فرزندم حسین خواهى رسید و كسى نمى تواند نسبت به تو تجاوز و قصد سوئى كند.
مادر امام سجّاد زین العابدین علیه السّلام افزود: سخن و پیش گوئى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسّلام به واقعیّت پیوست و من صحیح و سالم به وصال خود رسیدم و به همسرى و ازدواج امام حسین علیه السّلام درآمدم .و پس از گذشت مدّتى سیّد السّاجدین ، امام زین العابدین علیه السلام در شهر مدینه منوّره دیده به جهان گشود و جهانى را به نور وجود مقدّس خود روشنائى بخشید.و آن حضرت همانند دیگر ائمّه اطهار صلوات اللّه علیهم اجمعین در حالتى به دنیا قدم نهاد كه پاك و پاكیزه و ختنه شده بود؛ و پس از تولّد، شهادت بر یگانگى خداوند و رسالت جدّش رسول خدا و امامت و خلافت امیرالمؤ منین علىّ و دیگر اوصیاء صلوات اللّه علیهم اجمعین داد.و حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله نسبت به این نوزاد فرمود: ((ابن الخِیرتَین )) یعنى ؛ پدر این نوزاد، امام حسین علیه السّلام بهترین خلق خدا و مادرش ، شهربانو بهترین زن از زنان عجم مى باشد.(1)
از آدم تا سجّاد علیه السّلام
مرحوم حضینى و دیگر بزرگان آورده اند:شخصى به نام عسكر - غلام امام محمّد جواد علیه السّلام - به نقل از پدرش حكایت كند:روزى به محضر شریف حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیه السّلام شرف حضور یافتم و عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! چطور در بین اهل بیت رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله فقط امام چهارم ، حضرت علىّ بن الحسین علیهماالسّلام به عنوان ((سیّد العابدین )) معروف و مشهور گشته است ؟
امام رضا علیه السّلام در جواب فرمود: خداوند متعال در قرآن تصریح نموده است كه بعضى از پیغمبران را بر بعضى از ایشان فضیلت و برترى داده است ؛ و ما اهل بیت رسالت نیز همانند انبیاء عظام صلوات اللّه علیهم مى باشیم .
و سپس افزود: و امّا در رابطه با جدّم ، علىّ بن الحسین علیهماالسّلام ، كه سؤال كردى: همانا پدرم از پدران بزرگوارش علیهم السّلام بیان فرموده است : روزى امام علىّ بن الحسین علیهماالسّلام مشغول نماز بود، كه ناگاه شیطان به صورت یك افعى بسیار هولناكى ، با چشم هاى سرخ از درون زمین آشكار شد و خود را به محراب عبادت آن حضرت نزدیك كرد.(2)
ولیكن امام سجّاد علیه السّلام كمترین حسّاسیّتى در برابر آن موجود وحشتناك نشان نداد و ارتباط خود را با پروردگار متعال خود قطع نكرد.
افعى دهان خود را نزدیك انگشتان پاى آن حضرت آورد و آتشى از دهانش خارج ساخت كه بسیار وحشتناك بود، ولى حضرت با آرامش خاطر و خیالى آسوده به نماز خود ادامه مى داد و توجّهى به آن نداشت .
در همین حال كه شیطان با آن حالت ترسناك مشغول اذیّت و آزار بود، ناگهان تیرى سوزاننده از سمت آسمان آمد و به آن ملعون اصابت كرد.
هنگامى كه تیر به او خورد، فریادى كشید و به همان حالت و شكل اوّلیّه خود بازگشت و كنار امام سجّاد، زین العابدین علیه السّلام ایستاد واظهارداشت :شما سیّد و سرور عبادت كنندگان هستى ؛ و چنین نامى تنها زیبنده و شایسته شما مى باشد.
و سپس در ادامه كلام خود افزود: من شیطان هستم ؛ و تمام عبادت كنندگان را از زمان حضرت آدم تا كنون فریب و بازى داده ام و كسى را از تو قوى تر و پارساتر نیافته ام .
و پس از آن شیطان از نزد امام سجّاد علیه السّلام خارج شد و حضرت بدون آن كه به او توجّهى داشته باشد، به نماز و نیایش خود با پروردگار متعال خویش ادامه داد.(3)
سپس امام علیه السّلام به گریه افتاد و عبدالملك نیز گریان شد و گفت : چقدر فرق است بین كسى كه آخرت را طلب كرده و براى آن جدیّت و كوشش مى نماید و بین آن كسى كه دنیا را طلب كرده است و باكى ندارد كه از كجا و چگونه به دست مى آورد، پس چنین افرادى در آخرت سهمى و نجاتى برایشان نخواهد بود
اظهار نعمت و شكر توفیق
یكى از اصحاب امام زین العابدین علیه السّلام و از راویان حدیث كه به نام زهرى معروف است ، حكایت كند:روزى به همراه آن حضرت ، نزد عبدالملك مروان رفتیم ؛ عبدالملك ، احترام شایانى نسبت به حضرت سجّاد علیه السّلام به جا آورد؛ و چون چشمش به آثار سجود در چهره و پیشانى مبارك امام زین العابدین علیه السّلام افتاد، گفت :اى ابو محمّد! خود را بسیار در زحمت عبادت انداخته اى ، با این كه خداوند متعال تمام خوبى ها را به تو داده است و تو نزدیك ترین فرد به رسول اللّه مى باشى ، تو داراى علم و كمالى هستى كه دیگران از داشتن آن محروم مى باشند!
امام سجّاد علیه السّلام فرمود: آنچه از فضل پروردگار و توفیقات الهى براى من گفتى ، نیاز به شكر و سپاس دارد.
و آن گاه فرمود: پیغمبر خدا صلّى اللّه علیه و آله با این كه تمام خطاهاى گذشته و آینده اش بخشیده شده بود، آن قدر نماز مى خواند كه پاهاى مباركش ورم مى كرد، به قدرى روزه مى گرفت كه دهانش خشك مى گشت و مى فرمود: آیا نباید بنده اى شكرگزار باشم .
و سپس حضرت در ادامه سخنانش افزود: حمد خداوندى را، كه ما را بر دیگران برترى بخشید و به ما پاداش خیر عطا نمود، و در دنیا و آخرت حمد و سپاس ، تنها مخصوص اوست .
به خدا سوگند! چنانچه اعضاء و جوارحم قطعه قطعه گردد و در اثر عبادت نفسم قطع شود، یك صدم شكر یكى از نعمت هاى خداوند را هم انجام نداده ام .
چگونه مى توان نعمت هاى الهى را برشمرد؟! و چگونه توان شكر نعمتى از نعمت هایش را خواهیم داشت ؟!
نه به خدا قسم ! خداوند هرگز مرا غافل از شكر نعمت هایش نبیند.
و چنانچه عائله ام و دیگر خویشان و سائر مردم حقّى بر من نمى داشتند، به جز عبادت و ستایش و مناجات با خداوند سبحان ، كار دیگرى انجام نمى دادم و سخنى به جز تسبیح و ذكر خداى متعال نمى گفتم تا آن كه نفسم قطع شود.
زهرى مى گوید: سپس امام علیه السّلام به گریه افتاد و عبدالملك نیز گریان شد و گفت : چقدر فرق است بین كسى كه آخرت را طلب كرده و براى آن جدیّت و كوشش مى نماید و بین آن كسى كه دنیا را طلب كرده است و باكى ندارد كه از كجا و چگونه به دست مى آورد، پس چنین افرادى در آخرت سهمى و نجاتى برایشان نخواهد بود.(4)
پی نوشت ها:
1- دلائل الامامه 80.
2- برخى از نویسندگان معاصر براساس همین شبهه اعتقاد یافته اند كه سال ولادت امام سجاد در 36 هجرى قمرى بوده است زیرا چنین سالى خاندان على (ع ) در مدینه حضور داشته اند. ولى این نظریه، مخالف راى مشهور مى باشد. رك : زندگانى على بن الحسین (ع ) سید جعفر شهیدى 17.
3- دلائل الامامه 80 ؛ اعلام الورى 251 ؛ تاج الموالید ؛ كشف الغمه 2/297.
4- طبقات ابن سعد 5/157 ؛ النجوم الزاهره 1/229 ؛ بحار الانوار 45/329.
فرآوری : زهرا اجلال
نظرات شما عزیزان: