* جمعه ۲/۵/۱۳۶۶، ۲۷ ذیقعده ۱۴۰۷ و ۲۴ ژوئیه ۱۹۸۷؛ ساعت ۷ بامداد:
عرض جغرافیایى ۵۸-۲۵ شمالى و نصفالنهار ۵۰/۴۹ شرقى، صداى انفجار مهیبى آب هاى نیلگون خلیج فارس را به تموج وا مىدارد و رشته افکار ناخدا “ویلیام ماتیس ” را پاره مىکند. او سه روز قبل ناوگانى متشکل از سه ناوکش آمریکایى و دو نفتکش کویتى را از بندر “خورفکان ” در امارات متحده عربى به سمت بندر “الاحمدى ” کویت به حرکت درآورده بود و حالا که فقط ۹۰ مایل از این سفر پر دردسر باقى مانده بود که این صداى انفجار همه چیز را به هم ریخت. در کمتر از پنج دقیقه آنچه پیش آمده بود، روشن شد. نفتکش کویتى “بریجیتون ” که در محاصره چهار ناوشکن آمریکایى قرار داشت، با یک مین دریایى برخورد کرده بود. خیلى زود معلوم شد هر ۲۴ خدمه این نفتکش غول پیکر زنده هستند ولى یک سوراخ به مساحت ۴۳ متر مربع در پهلوى چپ “بریجتون ” به وجود آمده بود. ناخدا “ماتیس ” بلافاصله پس از ارزیابى ابتدایى واقعه مستقیما با کاخ سفید تماس گرفته و ماوقع را به اطلاع مافوق خود رساند. چند دقیقه بعد “فرانک کارلوچى ” مشار امنیت ملى ریگان، او را که در خوابى عمیق به سر مىبرد، بیدار کرد و خیلى خلاصه و بىمقدمه گفت: “رونالدو! یکى از نفتکشها را زدند. ” به این ترتیب برگ جدیدى از تاریخ بحران خلیج فارس رقم خورد و سلسله وقایع که امروز از آنها تحت عنوان “جنگ نفتکشها ” یاد مىشود، آغاز گردید.
۲۹/۴/۶۶، ۲۳ ذیقعده ۱۴۰۷، ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷:
پانصد و نود و هشتمین قطعنامه شوراى امنیت سازمان ملل متحد در ۱۰ ماده و طى جلسه ۲۷۵۰ این شورا پس از قریب به پنج ماه تکاپوى اعضاى دائم شورا به تصویب رسید. بلافاصله پس از تصویب این قطعنامه در همان جلسه شوراى امنیت، دبیر کل سازمان ملل متحد آقاى “خاویر پرز دکوئیار ” طى سخنانى اظهار داشت: “قطعنامهاى که اینک تصویب شد، اوج تلاشهاى مشترک اعضاى شوراى امنیت به عنوان نمایندگان جامع بینالمللى براى برقرارى راه حلى بینالمللى براى برقرارى راه حلى جامع، عادلانه و شرافتمندانه در جهت حل منازعه ایران و عراق است. ” در همان روز متن قطعنامه ۵۹۸ طى نامهاى به وزراى خارجه هر دو کشور ایران و عراق ارسال گردید. در نخستین واکنش، عراق قطعنامه جدید شوراى امنیت را مثبت ارزیابى کرده و اعلام نموده که تا پایان هفته اخیر موضع خود را در قبال آن مشخص خواهد کرد، از سوى دیگر جمهورى اسلامى ایران قطعنامه اخیر را “ناعادلانه و با کمترین اثر بازدارنده در جنگ تحمیلى که تحت فشار آمریکا به تصویب رسیده است ” دانست و آقاى علىاکبر ولایتى وزیر امور خارجه وقت آن را غیرقابل قبول خواند. با این حال ایران عملاً در برابر این قطعنامه سیاستى دو پهلو – نه قبول، نه رد – اختیار کرد. همزمان با تصویب قطعنامه ۵۹۸، آمریکا آغاز عملیات اسکورت نفتکشهاى کویتى را توسط ناوگان خود تحت عنوان “عملیات ارنست ویل ” اعلام نمود. مصادف شدن روز تصویب قطعنامه با شروع پرچمگذارى نفتکشهاى کویتى و اسکورت آنها توسط ناوشکنهاى آمریکایى از سوى مسوولان جمهورى اسلامى به عنوان “یک توطئه هماهنگ ” تلقى گردید.فرماندهی وقت سپاه بعد ها شرح د اد که سیاسیون و نظامیان ، ماجرای اسکورت نفتکش ها را با امام در میان گذاشتند و از ایشان در باره عکس العمل ایران کسب نظر کردند. ایشان در پاسخ گفت که اگر من بودم ناو ها را می زدم. متعاقبا رییس جمهور وقت، حضرت آیتالله خامنهاى طى سخنانى تهدیدآمیز گفت: “جنگ خلیجفارس، جنگ ناوگانهاى مدرن نیست، براى این جنگ یک شگرد و تاکتیک نظامى لازم است و آن عملیات استشهادى است که امروز در تمامى منطقه تنها جمهورى اسلامى مجهز به این تاکتیک و شگرد مىباشد. ”
حقیقت ماجرا نیز جز این نبود که ماجراى اسکورت نفتکشهاى کویتى عملاً در راستاى تأمین اهداف اقتصادى عراق بود، زیرا کویت پشتیبان مالى عمده این کشور در جنگ محسوب مىشد. کویت بندر “الشعیبیه ” را براى تخلیه اسلحه و تجهیزات و مهمات وارداتى در اختیار عراق قرار داده و حتى پایگاه هوایى بندر “على السالم ” و فضاى هوایى خود را به نیروهاى هوایى ارتش بعث پیشکش نمود. بر همین اساس بود که وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد: “نفت در نفتکشهاى کویتى با هر پرچمى که باشد در واقع نفت عراق است چون کویت رسما از بغداد در جنگ حمایت مىکند. ” به این ترتیب عملیات “ارنست ویل ” رسما در جهت تأمین امنیت صادرات نفت عراق از طریق کویت و واردات این کشور انجام مىگرفت و طبیعى بود که ایران در برابر چنین مسألهاى آرام ننشیند، زیرا مدتها بود که عراق با گسترش و تشدید حملات هوایى به مراکز نفتى و خطوط کشتیرانى در خلیج فارس امنیت شاهراه اقتصادى ایران را با خطر جدى مواجه کرده بود. آمریکا در اولین مرحله به موجب ترتیباتى پیچیده، مالکیت ناوگان متشکل از یازده نفتکش کویتى را در اواخر اردیبهشت ماه به یک شرکت آمریکایى انتقال داد. نخستین کاروان نفتکشهاى کویتى تحت پرچم آمریکا و با اسکورت ناوشکنهاى ابرقدرت غرب، دو روز بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸ حرکت خود را از سواحل امارات متحده عربى در دریاى عمان آغاز کرد. سرانجام کاروان اسکورت نفتکشهاى “گس پرنس ” و “بریجتون ” – که نامهاى عربى آنها توسط شرکت آمریکایى عوض شده بودند – با سرو صداى زیادى مأموریت خود را آغاز کرده و به سلامت از تنگه هرمز گذشتند اما، در نزدیکى جزیره فارسى با خطر جدى مواجه شده و نفتکش چهارصد هزار تنى “بریجتون ” با یک مین ۲۷۰ کیلویى برخورد نمود. بازتاب این حادثه بسیار گسترده بود. جمهورى اسلامى ایران با رد مسوولیت این اتفاق، از آن به عنوان “تیرغیب ” یاد کرد و مهندس میرحسین موسوى نخست وزیر وقت ایران، آن را “نه انفجار نفتکش کویتى بلکه انفجار حیثیت آمریکا ” دانست. علىرغم این که آمریکا سعى نمود این حادثه را بىاهمیت تلقى نماید، اما چنین ضربهاى براى حیثیت سیاسى و نظامىاش جبرانناپذیر بود و مهمتر از همه این که عملاً ابتکار عمل در خلیج فارس را به دست ایران مىداد. این رخداد سبب شد که کاروانهاى بعدى بىسر و صدا و تبلیغات و با رعایت پنهان کارى از سواحل کویت به دریاى عمان و بالعکس حرکت کنند، در حالى که همواره خطر مینها، قایقهاى تندرو و موشکهاى کرم ابریشم را احساس مىکردند.
یک هفته پس از افتضاح سیاسى نظامى عملیات “ارنست ویل ” در تاریخ ۹/۵/۶۶ اولین عکسالعمل تند کشورهاى حوزه خلیج فارس برابر موقعیت برتر ایران در منطقه به وقوع پیوست. در این روز یکصد و پنجاه هزار زائر ایرانى خانه خدا، که طبق رسم هر سال خود به راهپیمایى آرام “برائت از مشرکین ” در شهر مقدس مکه مشغول بودند و شعارهاى مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل سر مىدادند توسط نظامیان سعودى مورد حمله قرار گرفتند. این تهاجم دور از انتظار، چهارصد شهید و هزاران مجروح را در پى داشت. تقریبا تمامى کشورهاى عربى و غالب دولتهاى منطقهاى از این جنایت پشتیبانى کردند و عربستان را در ارتکاب این عمل محق دانستند. حتى حافظ اسد نیز همدردى خود را با پادشاه عربستان باقى کشورها نیز به سکوت یا ابراز تأسفى خفیف اکتفا کردند. قدرتهاى غربى، علىالخصوص آمریکا هم عربستان را در دفاع از منافع خود، “به هر شکل ممکن “، آزاد و صاحب حق شناختند. تبلیغات امپراطورى رسانهاى بینالمللى هم دقیقا در جهت حمایت از عربستان و انداختن مسوولیت این کشتار فجیع بر دوش ایران قرار گرفت.
به این ترتیب اعراب حوزه خلیج فارس اتحاد و همسویى خود را با آمریکا در جهت حمله به پایگاههاى مادى و معنوى ایران در منطقه به نمایش گذاشتند. اهداف متعددى که از این قتلعام فجیع دنبال مى شد عبارتند از:
۱ـ شکستن اسطوره “شکست ناپذیرى انقلاب اسلامى ” با برخوردى سخت و رعبانگیز.
۲ـ برطرف کردن ملاحظات منطقهاى و خویشتندارى کشورهاى عربى در مقابله با ایران.
۳ـ تغییر توازن قوا در منطقه به ضرر ایران.
۴ـ ایجاد زمینه جدایى افکار عمومى مسلمانان جهان از ایران به دنبال ایجاد شکاف عمیق میان ایران و عربستان.
اما شاید مهمترین نتیجه فاجعه “جمعه سیاه ” در مکه معظمه، انحراف افکار عمومى جهانى از شکست اخیر آمریکا در منطقه بود. با قرار گرفتن اخبار و تحلیلهاى مربوط به منازعه ایران و عربستان در جریان “حج خونین ” در کانون محافل خبرى، رسوایى برخورد ناو “بریجتون ” با مین مورد غفلت قرار گرفت و زمینه مناسب براى تداوم حرکات نظامى آمریکا در خلیج فارس فراهم گردید.
جمهورى اسلامى ایران در برابر این هجوم آشکار و ناجوانمردانه متحدین منطقهاى آمریکا به خود، آن هم در جریان مراسم حج، صراحتا و آشکار وعده انتقام و برخورد تلافىجویانه را داد حضرت روحالله سه روز پس از حادثه مکه، طى پیامى اعلام کرد: “ما آمریکا را مسوول تمام این جنایات مىدانیم و به خواست خدا، در یک فرصت مناسب با آن مقابله مىکنیم. ” جانشین فرماندهى کل قواى مسلح کشور نیز رسما اعلام کرد به عربستان از این عمل خود متأسف خواهد شد. با این اوصاف آمریکا نیز بهانه لازم براى تقویت حضور نظامى خود در منطقه را پیدا کرد و در مجموع فاجعه کشتار حاجیان بیش از هر چیز به نفع حیثیت لکهدار شده آمریکا در دنیا تمام شد به گونهاى که در نیمه دوم مرداد ماه تعداد ناوگان ضربتى این ابرقدرت در خلیج فارس به ۲۴ فروند رسید. در چنین شرایطى، در ۲۰/۵/۶۶، نفتکش آمریکایى “تکزاکور کاربین ” در خارج از خلیج فارس – خلیج عمان – و در یکى از امنترین آبهاى منطقه با مین برخورد کرد. به این ترتیب “جنگمینها ” که با برخورد نفتکش “بریجتن ” به مین آغاز شده بود و با تهدید آمریکا به مینگذارى سواحل ایران تداوم یافته بود به سرعت ابعاد گستردهترى یافت. از سوى دیگر عراق نیز حملات خود را علیه اهداف ایرانى در خلیج فارس، به منظور وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ادامه داد. در مقابل قایقهاى تندرو نیروى دریایى سپاه – طارق و عاشورا – هر روز کشتىهایى را که متعلق به آمریکا، کویت، عربستان و انگلیس بود مورد حمله قرار مىداد و پس از انجام عملیات به سرعت از محل حادثه دور شده و بیشتر در کنار “جزیره فارسى ” پهلو گرفته و خود را استتار مىکردند تا از مقابله به مثل دشمن در امان باشند. ضمن این که در تاریخ ۱۳/۶/۶۶ یک فروند موشک silk worm موسوم به کرم ابریشم به بندر “الا حمدى ” کویت که جایگاه نفتکشهاى کویتى تحت حمایت آمریکا بود اصابت کرد. این بندر که دو سوم نفت کویت از آن صادر مىشود، خسارت زیادى ندید اما وحشت از حملات مشابه، کویت و آمریکا را فرا گرفت. در تاریخ ۳۰/۶/۶۶ کشتى انگلیسى “جنتل ریز ” در تنگه هرمز مورد حمله قایقهاى تندروى ایرانى قرار گرفت. روز بعد از هلى کوپترهاى آمریکایى کشتى تدارکاتى “ایران اجرا ” را در آبهاى جمهورى اسلامى مورد هدف قرار دادند. این حمله که با اجازه مستقیم ناخدا “هارولد برنس ” فرمانده ناوگان خلیج فارس آمریکا انجام شد شهادت ۵ ملوان ایرانى اسارت حدود ۲۶ نفر از خدمه این کشتى را در پى داشت که به ناو فرماندهى “لاسال ” منتقل شدند. این حمله که نخستین برخورد تأیید شده میان ایران و آمریکا از زمان آغاز عملیات اسکورت نفتکشها محسوب مىشود، درست یک روز قبل از سخنرانى رییسجمهورى ایران در مجمع عمومى سازمان ملل در نیویورک انجام گرفت.
کشتى “ایران اجر ” در نخستین ساعات روز به وسیله یدککش به آبهاى عمیق بین المللى منتقل و با حضور “کاسپار واینبرگر ” وزیر دفاع وقت آمریکا منفجر و غرق شد. شخص نامبرده در یک اظهار نظر صریح گفت: “وقت آن رسیده است که ریشه ملت ایران خشکانده شود. ” آمریکا در توجیه این عمل خود اعلام کرد که کشتى “ایران اجر ” را در حال مینگذارى شناسایى کرده است. پس از این واقعه، سپاه مصرانه در پى فرصتى براى پاسخگویى متقابل بود. بر این اساس بسیجیان ایرانى در ۱۳/۷/۶۶ درصدد انجام عملیاتى در منطقه استراتژیک نفتى “رأس الخفجى ” متعلق به عربستان برآمدند که بنا به دلایلى در بدو عملیات، متوقف گردید. تلاش جدى ناو گروههاى سپاه پاسداران براى زدن ضربهاى موثر و مستقیم به نظامیان آمریکایى حاضر در خلیج فارس متوقف نشد و ناو گروه منطقه دوم دریایى سپاه تحت فرماندهى پاسدار نادر مهدى مأموریت پیدا کرد عملیاتى استشهادى علیه هلىکوپترهاى “مارنیز ” آمریکایى به انجام برساند. پاسداران «ناو گروه نوح نبی» به تعقیب اهداف آمریکایی پرداختند تا در فرصتی مناسب عملیات خود را به سرانجام برسانند.
سرانجام در تاریخ ۱۶/۷/۶۶ سه فروند هلىکوپتر MH6آمریکایى که جزو نیروى ویژه ۱۶۰ آمریکا بودند با چهار فروند قایق ایرانى در جنوب غربى جزیره فارسى رودر رو شدند. در جریان این عملیات شهادت طلبانه،پس از آن که یک فروند هلىکوپتر آمریکایى توسط شهید “محمدیها ” سرنگون گردید،سه فروند از قایقها غرق شده و پنج نفر از سرنشینان آنها به نامهاى “نصرالله شفیعى “، “مهدى محمدیها ” و “خداداد آبسالان “، “غلامحسین توسلى “، “مجید مبارکى ” به شهادت رسیده و شش تن از نیروهاى سپاه که زنده مانده بودند به اسارت تفنگداران دریایى در آمدند. نادر مهدوى و بیژن گرد نیز جزو اسرا بودند که زیر اثر شکنجه تفنگداران دریایى آمریکایى به شهادت رسیدند.(آمریکا تا سال ها بعد سرنگونی هلی کوپتر نظامی خود و قتل چندین تفنگدار دریایی خود را کاملا انکار می کرد) براى تلافى این عملیات بی سابقه آمریکا، در تاریخ ۲۳/۷/۶۶ یک فروند کشتى آمریکایى به نام “سانگارى ” که پرچم “لیبریا ” را حمل مىکرد و در آبهاى کویت لنگر انداخته بود به وسیله موشکهاى کرم ابریشم مورد هدف قرار گرفت و فرداى آن روز هم نفتکش “سىایل سیتى ” که تحت حفاظت ناوهاى آمریکایى بود و پرچم آمریکا را حمل مىکرد مورد اصابت موشکهاى ایرانى واقع شد که این مورد، اولین حمله مستقیم ایرانیان به یکى از کشتى با پرچم ایالات متحده بود. آمریکا در موضعگیرى منفعلانه مسوولیت پاسخگویى به این حملات را به بهانههاى مختلف از خود سلب کرد. در این میان دولت عراق نیز دست به کار شد و در روز ۱۸/۶/۶۶ سلسله حملات سنگینى را علیه مرکز صنعتى و کانونهاى اقتصادى ایران آغاز کرد و در یک روز حدود ۱۵ هدف اقتصادى و صنعتى را بمباران نمود و آن روز “روز انتقام ” نامیده و این حملات سنگین را پاسخى به اصابت یک فروند موشک به بندرالاحمدى در ۱۳ شهریور دانست. روز دوشنبه ۲۷/۷/۶۶ چهار ناوشکن آمریکایى “کید “، “هل “، “یانگ ” و “لفت ویچ ” در معیت ناوچه “ناچ ” و رزمنا و “استندلى ” به جزیره “رستم ” که پایانه نفتى “رشادت ” در آن قرار داشت حمله کردند و با توپهاى سنگین طى ۸۵ دقیقه، ۱۰۰۰ گلوله به آن شلیک نمودند و چون هنوز بخشى از تأسیسات نفتى پابرجا بود گروه ویژه تخریب “seal ” را به جزیره اعزام داشتند و بقایاى سکوى “رشادت ” را با دینامیت منهدم نمودند. سپس گروهى از تفنگداران دریایى آمریکایى، به میدان نفتى “رسالت ” واقع در نه کیلومترى جزیره رستم حمله برده و آن را کاملاً تخریب نمودند. ۹۰ دقیقه پس از انتشار خبر این تجاوز آشکار آمریکا به تمامیت ارضى ایران و دخالت مستقیم و آشکار این کشور در جنگ علیه ایران، ارزش سهام شرکتها در بازار “وال استریت ” با کاهش بىسابقه دویست واحدى مواجه شود. سایر بازارهاى اصلى بورس در دیگر نقاط جهان به تبع این سقوط ارزشها در “وال استریت ” نیز دچار رکورد بى سابقهاى شدند.
این واقعه چنان ضربه بیسابقه به اقتصاد آمریکا و سایر دول غربى وارد ساخت که محافل آمریکایى از آن به عنوان “بحران دوشنبه سیاه ” نام بردند. به دنبال این حملات ایران خواستار انتقامگیرى با یک “ضربه خردکننده ” شد. نخست وزیر وقت نیز اعلام کرد که “پس از ضربه تلافى جویانهها، حسابها تسویه خواهد شد. “
سه روز بعد در تاریخ ۲۰/۷/۶۶ بندر “الاحمدى ” کویت به وسیله یک موشک کرم ابریشم مورد حمله قرار گرفت و آسیب جدى دید. مطابق معمول ایران مسوولیت این حمله را بر عهده نگرفت اما اخبار آن را از رادیو سراسرى پخش نمود. آمریکا نیز ضمن تقبیح این حمله، پاسخ به آن را بر عهده خود کویت دانست. روز اول آبان ۱۳۶۶ رییس مجلس وقت ایران “حجت الاسلام رفسنجانى ” گفت: “در صورتى که عراق حملات خود را علیه اهداف نفتى ایران متوقف نسازد ایران با اتکا به خداوند و در اختیار داشتن تیرهاى نامرئى موثرترى از آنها استفاده موثر به در تاریخ ۲/۸/۶۶ نیز دفتر شرکت هواپیمایى “پان آمریکن ” در کویت توسط یک بمب نسبتا قوى منفجر شد، هر چند گروهى مسوولیت این انفجار را نپذیرفت ما محافل غربى و کویتى آن را به عوامل ایرانى نسبت داده و اقدامى تلافى جویانه از جانب ایران محسوب نمودند.
* دوشنبه، ۸/۱۱/۶۶، ۹ ربیعالاول ۱۴۰۸، ۲ نوامبر ۱۹۸۷، ساعت ۳ بامداد
صداى گوشخراش رگبار گلوله “کانگى ” و همقطارانش را از خواب مىپراند. باران گلوله است که سینه شب را مىشکافد و به سوى قایق کوچک ماهىگیرى آنان مىبارد. هیچ کس نمىداند به کجا بگریزد، صداى گلوله لحظهاى قطع نمىشود و “کانگى ” که در جستوجوى سرپناهى براى خود است ناگهان بر کف قایق مىافتد. یک گلوله کالیبر بزرگ، نیمى از سر “کانگى ” جوان را برده بود. مدت زیادى طول نکشید که ناوشکن عظیم “کار ” متوجه شود، هدفى را که به عنوان یک قایق توپدار ایرانى آتش باران کرده است یک قایق ماهیگیرى غیرمسلح عرب بوده است و تنها قربانى این اشتباه فاحش خدمه هندى این قایق با نام “بیکوان کانگى ” مىباشد.
ایران بلافاصله پس از افشاى این خطاى فاحش ناو تمام الکترونیک آمریکایى، طى عملى طعنه آمیز، پیشنهاد دفاع از کلیه کشتىهاى تجارى و نفتکشها را صرف نظر از پرچم آنها در صورت مورد هدف قرار گرفتن توسط نیروى دریایى آمریکا و در صورت فرستادن “sos ” ارائه داد. آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۶۶ از این ماجرا اظهار تأسف کرد و به این ترتیب مرحله اول “جنگ نفتکشها ” با برترى ایران و در حالى که آمریکا فرصت پاسخگویى به عملیات بسیجیان قایق سوار ایرانى را پیدا نکرده بود، خاتمه یافت.
۱- گریسیک مشاور کارتر رئیسجمهور اسبق آمریکا میگوید:
«عامل عمده ادامهی جنگ از جانب ایران صدور نفت توسط این کشور است و تا موقعی که نفت از ایران صادر میشود جنگ ادامه خواهد یافت، بنابراین باید جریان صدور نفت ایران را قطع کرد».[۱] ناتوانی عراق در نبرد زمینی و تلاش برای خنثی سازی برتری های رزمی ایران، محور اصلی اقدامات عراق را تشکیل میداد.
از آنجایی که ایران اقتصادش به نفت وابسته بود خیلی تمایل نداشت جنگ در خلیج فارس شعله ور شود و تنها به مقابله به مثل اکتفا میکرد.
۲- ویلیام فایر کارشناس اقتصادی سیا میگوید: «با ایران چه کنیم؟
هر چه پول در رگهای عراق تزریق شد نتیجه نداد. تنها یک روزنه امید هست، شاید با سقوط قیمت نفت، ایران ورشکست شود و ماشین جنگی او از کار بیفتد.»[۲] برابر این نظریه عراق به حمله خود به پایانههای نفتی و نفتکشها بیشتر تشویق شد و عربستان و کویت نیز همزمان با افزایش تولید، موجب ارزانتر شدن قیمت نفت شدند.
۳- درگیری در خلیج فارس با حملات عراق به جزیره خارک در سال ۱۳۶۳ و سپس با حمله به نفتکشها وکشتیهای ایرانی شروع شد.
۴- دومین مرحلهی جنگ در خلیج فارس در تاریخ آذرماه ۱۳۶۵ و پس از افشای ماجرای مک فارلین شروع شد.
آمار حملات به کشتیها در سال ۱۳۶۴ مجموعاً ۴۷ مورد بود در صورتی که این رقم در سال ۶۵ به ۱۰۷ مورد افزایش یافت.[۳] هواپیماهای عراقی، ناو استارک آمریکا را مورد هدف قرار دادند، که جمعی از پرسنل آن کشته و مجروح شدند. تحلیل گران این حادثه را ناشی از افشای ماجرای مک فارلین و عصبانیت عراق از آمریکا تلقی کردند. (البته عراق بلافاصله عذر خواهی کرد و اعلام نمود اشتباه کرده است) [۴] آمریکا لایحه اسکورت نفتکشهای کویتی را در کنگره تصویب کرد (۹/۴/۶۶).[۵] مسئولین درخصوص نحوه برخورد با اسکورت نفتکشها توسط آمریکا با امام مشورت کردند امام(ره) فرمودند «اگر من بودم میزدم»[۶] و همین تدبیر پایه و اساس فعالیتهای نیروی دریایی سپاه قرار گرفت.
آمریکا برای اسکورت نفت کشها ابتدا ۲۰ فروند و بعدهاتا ۵۰ فروند ناو را درگیر کرد. تنها در یک ناو(COnstlatiOn) 90 فروند هواپیمای جنگی مستقر بود.[۷]
۵- با افزایش حملات عراق به نفتکشها و جزیره خارک، ایران مجبور شد ۱۵ فروند کشتی نفتکش از یونان، لندن و نروژ خریداری کرده و عملیات مقابله به مثل را در دستور کا رخودقرار دهد.
۶- سومین مرحله جنگ نفتکشها و سنگینترین مرحله پس از پیروزی عملیات کربلای ۵ بود. عراقیها مصمم بودند، هر طور شده بنیه ی اقتصادی ایران را بشدت تضعیف کنند. بدین منظور آمار حمله به کشتیها در سال ۱۳۶۶ به ۳۳۳ مورد رسید.[۸]
۷- کویت در آذر ماه سال ۱۳۶۵ از آمریکا و شوروی درخواست کرد نفتکشهایش را اسکورت نماید. آمریکا ابتدا نپذیرفت، اما شوروی با کویت وارد معامله شد.[۹]
۸- شوروی سه فروند کشتی نفتکش خود را به اجاره کویت درآورد تا عملیات اسکورت را با پرچم خودش انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که برای ایران فرقی نمیکند که پرچم چه کشوری بالای کشتیها باشد.[۱۰]
۹- جمهوری اسلامی ایران برای حفظ توازن قدرت در خلیج فارس سکوی موشکهای کرم ابریشم را در سواحل تنگه هرمز مستقر کرد و آمریکا بهشدت عکس العمل نشان داد.[۱۱]
۱۰- یگان دریایی سپاه که از سال ۱۳۶۰ در حال شکلگیری بود و در طی عملیاتهای آبی خاکی خیبر، بدر و والفجر۸ روبه پیشرفت و گسترش بود، در عملیات کربلای ۳ و انهدام سکوی العمیه در شهریور ۱۳۶۵ به جایگاه مناسبی رسیده بود.
سردار علایی فرمانده وقت قرارگاه دریایی نوح پس از عملیات کربلای ۵ مأموریت یافت تا پایگاههای دریایی سپاه را در بندر عباس، بوشهر و ماهشهر راه اندازی کند سپاه با دو پدیده «مین و قایق تندرو» محاسبات دشمن را به هم زد. در این فاصله نیروی دریایی سپاه بین ۳۵ تا ۵۰ سکوی پرتاب موشک کرم ابریشم در جزایر خلیج فارس و تنگه هرمز ایجاد نمود.[۱۲]
روز شمار جنگ خلیج فارس در سال ۱۳۶۶
نیروی دریایی سپاه در ابتدای سال ۱۳۶۶ یک کشتی کویتی در نزدیکی ساحل ابوظبی را توقیف و بازرسی کرد و دو هفته بعد نیز کشتی باری متعلق به شوروی به نام ایوان کارسیف مورد حمله قرارگرفت.[۱۳] دومین کشتی نفتکش روسی بنام مارشال چخوف با مین برخورد کرد و این در صورتی بود که او با حمایت رزمناو حرکت میکرد. (این نفتکش در اجاره کویت بود)[۱۴]
قطعنامه ۵۹۸ در تاریخ۳۰/۴/۶۶ با فشار آمریکا و عراق، برای خاتمهی جنگ در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید. یک روز بعد، یعنی در ۳۱/۴/۶۶ اولین کاروان اسکورت نفتکشهای کویتی توسط آمریکا از سواحل امارات به طرف کویت حرکت نمود. دو فروند ابرنفتکش به نامهای بریجتون و گازپرنس با ظرفیت ۵/۲ میلیون بشکه نفت با حمایت سه ناو جنگی و حداکثر سرعت به راه افتادند. آمریکا ۱۰ نفر از مهمترین خبرنگاران خبرگزاری های جهان را برای پوشش خبری آورده بود. آمریکا از عراق خواسته بود تا در آن روز به نفت کشها حمله نکند.[۱۵]
در تاریخ ۳۱/۴/۱۳۶۶ سوپر نفتکش بریجتون در ۲۷ کیلومتری جنوب شرقی کویت با مین برخورد کرد، انفجار به حدی بود که خبرنگاران و ملوانان روی عرشه بریجتون به دریا پرتاب شدند.[۱۶]
در تاریخ ۱۹/۵/۱۳۶۶ کشتی آمریکایی با پرچم پاناما در آبهای عمان و سه روز پس از مانور شهادت در خلیج فارس با مین برخورد کرد.[۱۷]
آمریکا و انگلیس ناوهای مین روب خود را به خلیج فارس اعزام کردند.
پس از انفجار کشتی پانامایی در طول ۴۵ روز، تقریباً هیچگونه اتفاقی در خلیج فارس رخ نداد و عراقیها مجدداً کشتی الوند ایران را که مشغول بارگیری نفت در جزیره سیری بود، هدف قرار دادند آنها سعی داشتند ایران را به حرکت های تلافی جویانه و در نهایت رو درروی با آمریکا قرار دهند که به نفع آنها باشد.[۱۸]
و بر اساس همین سیاست عراق حملات بسیار وسیعی علیه پالایشگاهها، کشتیها، بنادر و نفتکش های ایران را آغاز کرد.[۱۹]
در تاریخ ۱۳/۶/۶۶ بندر کویت با یک فروند موشک هدف قرار گرفت. کویت ۵ دیپلمات ایرانی را از این کشور اخراج کرد.[۲۰]
– آمریکا در روز دوشنبه ۳۰/۶/۶۶ ساعت ۴۰/۲۲ با دو فروند بالگرد،” کشتی ایران اجر” را به اتهام کاشتن مین در خلیج فارس، مورد حمله قرار داد.در این درگیری ۴ نفر از پرسنل ارتش شهید و۴ نفر دیگر زخمی و۱۰ ملوان توسط نیروهای ناوچه آمریکایی دستگیر شدند.[۲۱]
۴ – عربستان سعودی در مراسم حج سال ۱۳۶۶ حجاج ایرانی را به خاک و خون کشید، آقای هاشمی رفسنجانی گفت:
ما طرحهایی برای نشان دادن این عکس العمل داریم که در موقع مناسب خود آنها را اجرا خواهیم کرد. من فکر میکنم که سعودیها برای آنچه که انجام داده اند متأسف خواهند شد.[۲۲]
در تاریخ ۱۲/۷/۱۳۶۶ قایق های تندرو سپاه مأموریت یافتند پایانه نفتی رأس الخفجی عربستان را مورد حمله قرار دهند که با دخالت ناوگان آمریکا منتفی شد، این قایقها از جزیره فارسی در ۱۲۰ کیلومتری آمده بودند. قایق های سپاه در همین حال کشتی ردالکبری عربستان را مورد حمله قرار دادند.[۲۳]
در روز ۱۶/۷/۱۳۶۶، در درگیری ۵ فروند هلی کوپتر آمریکایی با ۵ فروند قایق تندروی سپاه، ۳ قایق سپاه غرق و ۲ نفر شهید شدند و یک فروند هلی کوپتر آمریکایی سقوط کرد.[۲۴]
در تاریخ ۲۳/۷/۱۳۶۶یک هفته پس از درگیری بالگردهای آمریکایی با قایقهای ایرانی، اصابت یک فروند موشک کرم ابریشم به کشتی نفتکش آمریکایی سانگاری در ساحل کویت، موجب شد ۱۸ نفر از جمله ناخدای کشتی مجروح شوند. ایران طی پیامی به خبرگزاریها اعلام کرد: «خلیج فارس یا جایی امن برای همه خواهد بود و یا هیچکس.»[۲۵]
در روز ۲۷/۷/۱۳۶۶: آمریکا به سکوی نفتی رشادت حمله کرد. این سکو دارای دو جایگاه میباشد(R4 وR7)که آمریکاییها آن را منهدم کردند، این سکوها در اختیار کارکنان شرکت نفت ایران بود و ماهیت نظامی نداشت.[۲۶]
تحلیلگران میگویند آمریکا به منظور اعادهی حیثیت از دست رفته، در درگیریهای گذشته، اقدام به انهدام این سکو کرد.[۲۷]
در تاریخ ۳۰/۷/ ۶۶ ۱۳: یک فروند موشک به اسکله الاحمدی کویت اصابت کرد.[۲۸]
در روز ۳/۸/۱۳۶۶ دفتر هواپیمایی پن امریکن در کویت منفجر شد.[۲۹]
– وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، به هیچ عنوان از کویت حمایت نخواهد کرد و موشک باران و انفجارات اخیر مشکل داخلی این کشور است.[۳۰]
آمریکا پس از ناکامی در تلاشهای سیاسی و نظامی با هدف به دست گرفتن ابتکار عمل، طرح تحریم خرید نفت ایران را صادر کرد.
حضرت آیت ا… خامنهای رئیس جمهور وقت ایران فرمودند: «در صورت توافق نسبت به اعمال تحریم اقتصادی، ایران تنگه هرمز را خواهد بست.»[۳۱]
پیرو این موضعگیری صریح، اروپا و ژاپن اعلام کردند، تنها از فروش سلاح به ایران خودداری خواهند کرد.
تا پایان سال ۱۳۶۶ هواپیماهای عراقی به حملات بی امان خود علیه بنادر، جزایر، کشتیها و نفتکشها ادامه دادند و سپاه نیز موضوع کاشت مین و زدن کشتیهای باری را در دستور کار داشت.
در تاریخ ۲۶/۱/۱۳۶۷ کشتی جنگی آمریکا بنام ساموئل رابرتز با مین برخورد کرد و قایق های توپدار سپاه با کشتی آمریکایی ویلیتاید در سواحل امارات درگیر شدند.[۳۲]
در روز۲۹/۱/۱۳۶۷ آمریکا سکوهای نفتی نصر و سلمان را با گلوله و موشک منهدم کرد. ناوچههای جوشن و سهند در درگیری با ناوگان آمریکا توسط بمبهای لیزری از راه دور هدف قرار گرفته، منهدم وغرق شدند، در این عملیات به ناوچه سبلان و یک فروند هواپیمای اف ۱۴ خساراتی وارد شد. یک فروند هلیکوپتر آمریکایی در این درگیری سقوط کرد.[۳۳]
در تاریخ ۱۲/۴/۱۳۶۷: ناو هواپیما بروینسنس در یک اقدام وحشیانه، هواپیمای مسافربری ایران با ۲۹۰ سرنشین را در آبهای خلیج فارس هدف قرار داد وسرنگون ساخت.[۳۴]
ایران معمولاً از موشک های ماوریک که کلاهک کوچک و قدیمی داشتند و روی هواپیماهای اف ۴ نصب میشدند برای جنگ نفتکشها استفاده میکرد که از رده خارج بود، لذا سپاه با ترکیب موشکهای سیکیلر و کرم ابریشم این امکان را یافت که بهجای خسارت به کشتیها آنها را غرق کند.
سپاه مجموعاً در سال ۱۳۶۵ ،۱۲۰ فروند قایق تندرو از جمله قایقهای سوئدی ۱۳ متری برای عملیات چریکی در خلیج فارس در اختیار داشت در صورتی که آمریکا حداقل از ۵۰ فروند ناو هواپیمابر و ناوچه جنگی مجهز به آخرین سیستمهای دفاعی و هجومی بهره میبرد.[۳۵]
جمع بندی: طی جنگ نفتکشها در سال ۱۳۶۶، ایران ۸۰ بار، و عراق ۸۳ بار به نفتکشها حمله کردند. ایران از سال ۶۳ جمعاً ۱۸۰ حمله و عراق ۲۱۵ حمله انجام دادند. ایران تعداد ۱۶ فروند کشتی را منهدم یا خسارت کلی بر آنها وارد کرد و عراق ۴۹ فروند را منهدم و به ۹ فروند خسارت کلی وارد کرد.[۳۶]
منابع وماخذ:
[۱] معاونت سیاسی سپاه. بولتن بررسی. شماره/۳ مقاله نگاهی به بحران خلیج فارس اردیبهشت ۶۷ و کتاب شلمچه تا حلبچه- درودیان، محمد، ص ۶۰
[۲] درودیان، محمد، کتاب فاو تا شلمچه، ص۶۲
[۳]درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه جلد چهارم، ص ۶۲
[۴] همان
[۵] خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای ویژه نشریه شماره ۱۰۴ تاریخ ۱۱/۴/۶۶- رادیو بی بی سی ۱۰/۴/۶۶ و کتاب شلمچه تا حلبچه ص ۸۹
[۶] سند شماره ۲۰۸۸۳۴ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ. گرازش معاونت اطلاعات نیروی دریایی سپاه سال ۷۱ و کتاب شلمچه تا حلبچه. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ محمد درودیان ص ۸۳
[۷]درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه، ص ۹۳
[۸] همان، ص ۶۳
[۹] همان، ص ۶۵
[۱۰] همان، ص ۶۸ و ۶۹
[۱۱] خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای ویژه. نشریه شماره/۹ ۱۹/۱/۶۶، رادیو آمریکا ۸/۱/۶۶
[۱۲]درودیان، محمد، کتاب شلمچه تا حلبچه، ص۷۱ و ۷۲
[۱۳] خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از دویدرلیت چاپ لندن و رادیو مسکو ۱۸/۲/۶۶، شلمچه تا حلبچه ص ۷۳
[۱۴] کتاب شلمچه تا حلبچه، ص ۷۷
[۱۵] خبرگزاری جمهوری اسلامی- رادیو امریکا ۳۱/۴/۶۶ نشریه ۱۲۵- و کتاب شلمجه تا حلبچه.، محمد درودیان، ص ۹۵
[۱۶] خبرگزاری جمهوری اسلامی- گزارش های ویژه نشریه شماره/۱۲۷ – ۳/۵/۶۶ رادیو بی بی سی ۲/۵/۶۶ و صفحه ۹۷ کتاب شلمچه تا حلبچه
[۱۷] درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ.ص۱۱۸
[۱۸] خبرگزاری جمهوری اسلامی. گزارشهای ویژه. نشریه شماره/ ۱۶۳- ۸/۶/۶۶- خبرگزاری رویتر ۷/۶/۶۶ و کتاب شلمچه تا حلبچه ص ۱۲۴
[۱۹]درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه، ص ۱۲۴
[۲۰] همان
[۲۱] خبرگزاری جمهوری اسلامی- گزارشهای ویژه نشریه شماره۱۸۷، ۱/۷/۶۶، خبرگزاری آسوشیتدپرس و رویتر ۳۱/۶/۶۶ و کتاب شلمچه تا حلبچه ص ۱۲۹
[۲۲] شلمچه تا حلبچه، ص ۱۳۶
[۲۳] خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارش های ویژه، نشریه شماره ۱۹۸- ۱۲/۷/۶۶- یونایتدپرس ۱۱/۷/۶۶ و کتاب شلمچه تا حلبچه ص ۱۳۶
[۲۴]درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه، ص ۱۳۷
[۲۵] همان، ص ۱۴۱ و خبرگزاری فرانسه ۲۳/۷/۶۶
[۲۶] خبرگزاری جمهوری اسلامی- نشریه شماره۲۱۴- ۲۸/۷/۶۶- منامه، یونایتدپرس ۲۷/۷/۶۶ و کتاب شلمچه تا حلبچه ص ۱۴۵
[۲۷] درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه ص۱۴۶
[۲۸ ]رادیو کویت ۳/۷/۶۶، و کتاب شلمچه تا حلبچه، ص ۱۵۰، اسکله الاحمدی در ۱۵ کیلومتری شرق بندر الاحمدی کویت قرار دارد که در سال ۱۹۴۹ میلادی، ۱۳۲۸ شمسی ساخته شده است.
[۲۹] خبرگزاری آسوشیتدپرس ۳/۸/۶۶، نشریه ۲۲۰، خبرگزاری جمهوری اسلامی و کتاب شلمچه تا حلبچه، ص ۱۵۰
[۳۰] درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه، ص ۱۵۲
[۳۱] خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارش ویژه نشریه شماره۲۲۳، ۷/۸/۶۶، بخش عربی رادیو مونت کارلو ۶/۸/۶۶ و کتاب شلمچه تا حلبچه ص ۱۵۷
[۳۲] فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق شماره ۷، مجله نگین ایران، آنتونی کردزمن، ترجمه پریسا کریمینیا، ص ۷۰
[۳۳] مجله نگین ایران، شماره ۷، ص ۷۲
[۳۴]درودیان، محمد، کتاب پایان جنگ، ص ۱۰۶
[۳۵] درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه، ص ۹۳
[۳۶] فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، مجله نگین ۷، آنتونی کردزمن، ترجمه پریسا کریمی، ص ۵۸و نیز رجوع کنید: شلمچه تا حلبچه- محمد درویان- ص ۲۵۴ تا ۲۶۲ (جدول حملات عراق به کشتیها و نفتکشها)
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی آوینی
نظرات شما عزیزان: