باتوجه به ایه فوق :
انسان نمازگزار که خود در مسیر هدایت است چگونه از خداوند می خواهد او را به راه مستقیم هدایت بفرماید ؟
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(البقرة/30)
(به خاطر بياور) هنگامي را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روي زمين، جانشيني [= نمايندهاي] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آيا کسي را در آن قرار ميدهي که فساد و خونريزي کند؟! در حالی که ما تسبيح و حمد تو را بجا ميآوريم، و تو را تقديس ميکنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقي را ميدانم که شما نميدانيد.»
فرشتگان از کجا میدانستند انسان در روی زمین فساد وخونریزی میکند ؟
یک مثال:مثلا در قرآن آمده که انسان مومن باید در راه رسیدن به علم ودانش تلاش کنه چون یکی از راههای رسیدن به تعالی علم است
خب حالا تصور کنید که مثلا من به کمک خدای متعال در این راه تلاش کنم وبه بالاترین درجه هم برسم اما زمانیکه به این درجه رسیدم فکر کنم که دیگر نیازی به هدایت ندارم و چنین تصور کنم که دیگر به کمال رسیده ام پس هر تشخیصی که در امور بدهم درسترین است چون همین حالت که در انسان پیشرفته بوجود میاید نوعی شرک است چون مغرور شدم واحساس خدایی به من دست داده واین نوعی سقوط در اوج تعالی محسوب میشودپس انسان در هر مرتبه وجایگاهی باید از خداوند متعال طلب هدایت به راه درست را داشته باشدویکی از دلایل وجود این سوره در نماز بخاطر همین است که انسان مومن در هر حالتی وجایگاهی همواره بگوید (اهدنا الصراط المستقیم )ووجود همین آیه خود راهنمایی است که مومن در ان تعمق می کند تا به دلیل هدایت پی ببردوبداندکه هدایت زمان ومکان خاص نداردبلکه دائمیست
وامادر مورد اینکه فرشتگان از کجا میدانستند انسان در روی زمین فساد وخونریزی میکند ؟
به نظر من بخاطر اینست که خدا انسان را مختارآفرید چون فرشتگان صرفا فرشته آفریده شده اندواختیاری برای انتخاب ندارند وهمیشه همانی را انجام میدهند که خدا میخواهد ولی انسان را با اختیارآفریدوگفت که با وجود تمام راهنماییها خودت راهت راپیدا کن تا برترین هارا بشناسد
و از آنجایی که فرشته ها میدانند که خود مختاری در موجودات مسئولیت بزرگی است وشاید هم بخاطر این است که خدا قبل از ما انسانها موجودات دیگری را هم مختار آفریده بود وآنها با اختیار خود در زمین فساد خونریزی کرده بودندوبخاطر همین این را گفتند.
واما جواب علما وبزرگان:
در اين باره گفتني است؛ طلب هدايت از خدا براي قرار گرفتن در صراط مستقيم، براساس گفته بزرگان و صاحبان تفسير به دو گونه است:
1. ارائه طريق و راهنمايي به راه.
2. ايصال به مطلوب و رساندن راهيان به مقصود است و از آنجا که نمازگزاران به طور معمول از ارائه طريق و راهيابي بهره مندند. بيشتر صاحب نظران گفته اند مراد از اين آيه شريفه ايصال به مطلوب و رساندن به مقصود است. به طوري که از خداوند مي خواهيم ما را در مسير مستقيم ثابت قدم نگه دارد و از لغزش ها تا رسيدن به هدف محافظت بفرمايد. اگرچه راه هاي رسيدن به خدا متعدد است، برخي از راه تفکر و برخي از راه بخشش مال و يکي از راه علم؛ ولي همگي بايد در رعايت احکام و پاي بندي به شريعت اسلام مشترک باشند و اين همان معناي تعدد سبيل (راه) و وحدت صراط است.
جهت توضيح بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مي کنيم:
راه مستقيم از نظر قرآن پرستش خدا و تمسك به خداى سبحان و در راه اهل نعمت قرار گرفتن آمده است و اهل نعمت از ديدگاه قرآن و سنت همان انبياء و صديقين و شهدا و صالحين و امامان معصوم(ع) است. (سوره فاتحه / 6 و 7 - آل عمران / 51 و 101 - نساء / 69 - انعام / 126).
و اما راه راست چگونه محقق مىشود و انسان چگونه مىتواند در آن راه بيافتد. در اين باره توضيح آيتالله جوادى آملى تقديم مىگردد (قرآن در قرآن، تفسير موضوعى قرآن، رسالت قرآن، ص 199 - 203 و 214 تا 216).
صراط مستقيم، تنها راه هدايت:انسان موجودى ايستا و بىحركت نيست بلكه سالك و رونده است و مقصود اين حركت و سلوك نيز «لقاءالله» است. قرآن كريم خطاب به همه انسانها مىفرمايد: يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه. همه افراد بشر، مؤمن و كافر «مسافر الى الله» هستند و همگى آنان به ملاقات پروردگارشان خواهند رسيد، با اين تفاوت كه مؤمنان، جمال و مهر حق را ملاقات مىكنند و كافران جلال و قهر او را. يكى خدا را به وصف «ارحمالراحمين» ملاقات مىكند و ديگرى او را به وصف «اشدالمعاقبين» مىيابد.
طريق و راه رسيدن به خداوند و ملاقات او نامحدود است و انسان از هر راهى كه برود به خدا مىرسد و اگر كسى هم نخواهد برود، او را خواهند برد كه فرمود: فاهدوهم الى صراط الجحيم.
بيشتر مفسران، معتقدند كه منظور از كسانى كه خداوند به آنان نعمت داده (انعمت عليهم) افرادى هستند كه داخل در «صراط مستقيم»اند اين اشخاص پيامبران، صديقين، شهيدان و صالحاناند كه خداوند لزوم دوستى و وجوب متابعت از آنانرا در پيمودن راه به مسلمانان گوشزد كرده است: و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين وحسن اولئك رفيقا؛ كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، [در روز رستاخيز [همنشينى كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمامكرده است؛ از پيامبر و صدّيقان و شهيدان و صالحان؛ و آنان رفيقهاى خوبىاند، (نساء، آيه 69).
از كلمه «مع» و حسن اولئك رفيقا استفاده مىشود كه مرتبه آنان، بالاتر از مرتبه مؤمنان است؛ زيرا امر به متابعت مؤمنان از ايشان، بدون علوّ درجه آنها، امكانناپذير است. بنابراين جا دارد دينداران، از خدا بخواهند كه آنان را به مسيررهروان راه راست، هدايت فرمايد، (ر.ك: علامه طباطبايى، تفسير الميزان، ج 1، ص 28، مجمع البيان، ج 1، ص 70).
علت برترى اين افراد، شايد به دليل «علم» آنان است كه در قرآن به آن اشاره شده است: يرفع الله الذين امنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات؛ خداوند مؤمنان وافرادى را كه داراى علماند، به درجاتى بر سايرين ترفيع مىدهد، (مجادله، آيه 11). شايد به دليل دارا بودن صفات مذكور در آيه 55 سوره «مائده» است: انما وليكمالله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكاة و هم راكعون؛ سرپرست و ولى شما، تنها خداست و پيامبر او و آنانكه ايمان آوردهاند؛ همانها كه نماز را بر پاى مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند، (تفسير الميزان، ج 1، صص 29 و 32).
در آيات ديگر قرآن، نشانه اصلى صادقان چنين بيان شده است: ايمان كامل به همه مقدسات و اطاعت از فرمان خدا در تمام زمينهها (به خصوص نماز، زكات، انفاق)، استقامت در جهاد، بردبارى در مقابل مشكلات و... از مجموع اين آيات نتيجه مىگيريم كه مسلمانان موظفاند با كسانى باشند كه از نظر ايمان و تقوا، در درجه برتر، و از نظر علم، عمل، استقامت و جهاد، در بالاترين سطح قرار دارند. بديهى است كه روشنترين مصاديق اين اوصاف، جز معصومين(ع) كسى ديگر نمىتواند باشد.
و بنا بر قولي؛ نعمت، نعمت «ولايت» است (الميزان، ج 1، ص 33 و ج 4، ص 418، ذيل آيه 69 سوره نساء).
براي آگاهي بيشتر از معناي ولايت ر.ک: ولايت در قرآن، آيت الله جوادي آملي.
دراين مسئله که فرشتگان از کجا مي دانستند که انسان گناه و خونريزي مي کنند سه احتمال وجود دارد:
1- احتمال اول که بعضي ها گفته ان آن است که خداوند قبلًا آينده انسان را به طور اجمال براى فرشتگان بيان فرموده بود و با دور نمايي که از اينده انسان توسط خداوند بيان شده بوده، فرشتگان به فساد و خونريزي انسان ها در زمين آگاهي پيدا کرده بودند.
2- بعضى احتمال دادهاند: ملائكه خودشان اين مطلب را از كلمه «فِى الأَرْض» (در روى زمين) دريافته بودند؛ زيرا مىدانستند انسان از خاك آفريده مىشود، و ماده، به خاطر محدوديتى كه دارد طبعاً مركز نزاع و تزاحم است، چه اين كه جهان محدود مادى، نمىتواند طبع زيادهطلب انسانها را اشباع كند، حتى اگر همه دنيا را به يك فرد بدهند باز ممكن است سير نشود، اين وضع، مخصوصاً در صورتى كه توام با احساس مسئوليت كافى نباشد سبب فساد و خونريزى مىشود.
3- احتمال سوم آن است که پيشگوئى فرشتگان به خاطر آن بوده كه آدم، نخستين مخلوق روى زمين نبود، بلكه پيش از او نيز مخلوقات دگرى بودند كه به نزاع و خونريزى پرداختند، پرونده سوء پيشينه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!
و اذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الأرض خلیفة قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون استشمام کرد که قبل از دورهی کنونی ادوار دیگری نیز بر نوع انسان گذشته باشد، همانطور که در تفسیر آیهی فوق بدان اشاره کردیم. آری،
چنانچه از بعضی روایات اهل بیت(ع) معلوم میشود که این نوع، ادوار زیادی قبل از این دوره به خود دیده است.
در تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: «اگر ملائکه قبلا کسی را ندیده بودند که در زمین فساد و خونریزی کند اطلاعی از این مطلب که گفتند آیا کسی را در زمین قرار میدهی که فساد و خونریزی کند، نداشتند.»
علامه طباطبایی(ره) میفرماید: ممکن است این روایات اشاره به دورانی باشد که پیش از دورهی بنیآدم بوده و در آن دوران افراد دیگری روی زمین زندگی میکردهاند چنانکه روایات دیگری نیز بر این امر دلالت دارد.در هر صورت ،
اين تفسيرهاى سهگانه، چندان منافاتى با هم ندارند يعنى ممكن است همه اين امور سبب توجه فرشتگان به اين مطلب شده باشد، و اتفاقاً اين يك واقعيت بود كه آنها بيان داشتند، و لذا خداوند هم در پاسخ هرگز آن را انكار نفرمود، بلكه اشاره كرد در كنار اين واقعيت، واقعيتهاى مهمترى درباره انسان و مقام او وجود دارد كه فرشتگان از آن آگاه نيستند!
1. چند سوره با «الحمدلله» شروع مي شود؟
2. كدام سوره قرآن تعداد كلماتش برابر با تعداد سورههاي قرآن است؟
3. سورهاي كه همنام يكي از«فروع دين» است چه نام دارد؟
1-پنج سورۀ با الحمد الله شروع ميشود. ( 1- حمد 2- انعام 3- كهف 4- سبأ 5- فاطر ) .
2-سورۀ ( تكوير )
3-سورۀ ( حج ) .
. کدام سوره به «مادر قرآن» معروف است؟
سوره «حمد» به مادر قرآن معروف است.
2. چند سوره با «الحمدلله» شروع می شود؟
پنج سوره با «الحمد الله» شروع میشود. «1. حمد، 2. انعام، 3. کهف، 4. سبأ، 5. فاطر».
3. کدام سوره قرآن تعداد کلماتش برابر با تعداد سورههای قرآن است؟
سوره «تکویر» تعداد کلماتش برابر با تعداد سورههای قرآن است.
4. نام چه تعداد از سورههای قرآن یک حرفی است؟
نام سورههای «ق، ص، ن» یک حرفی است.
5. سورهای که همنام یکی از «فروع دین» است چه نام دارد؟
سورة «حج».
6. چند سوره با «اِنّا» شروع میشود؟
چهار سوره با «انّا» آغاز میشود: «1. فتح، 2. نوح، 3.قدر، 4. کوثر».
7. کدام سوره به سوره « امام حسین ـ علیه السلام ـ » معروف است؟
سوره «فجر» به سوره امام حسین ـ علیه السلام ـ معروف است.
8. سورهای که تعداد آیاتش برابر با تعداد « چهارده معصوم ـ علیه السلام ـ » میباشد چه نام دارد؟
سوره «صف» تعداد آیاتش برابر با تعداد چهارده معصوم ـ علیه السلام ـ است.
9. کدام سوره «همنام یکی از شهرهای ایران» است؟
سوره «نور» همنام شهرستان نور در استان مازندران است.
10. سورههایی که به «مسبّحات» مشهور هستند کدامند؟
سورههای «اسراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی» به مسبّحات مشهور هستند.
11. چه تعداد از سورههای قرآن «مکی» و چه تعداد از آنها «مدنی» هستند؟
«86 سوره مکی» و «28 سوره مدنی» است.
12. کدامیک از سورههای قرآن همنام «قبیله پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ » است؟
سوره «قریش» همنام قبیله حضرت محمّد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ است.
13. کدام سوره به «قلب قرآن» معروف است؟
سوره «یس» به قلب قرآن معروف است.
14. سورهای که پنج بار کلمه «الله» در آن آمده است چه نام دارد؟
در سوره «حج» پنج بار کلمه الله آمده است.
15. کدام سوره قرآن کریم است که غیر از (بسم الله الرحمن الرحیم) «حرف میم» در آن به کار نرفته است؟
در سوره «کوثر» به غیر از بسم الله الرحمن الرحیم حرف میم نمیباشد.
16. چه تعداد از سورههای قرآن با «اٍذا» شروع میشود؟
سورههای «واقعه، منافقون، تکویر، انفطار، انشقاق، نصر و زلزال» با «اذا» شروع میشوند.
17. کدام سوره به «نسب نامه خداوند» مشهور است؟
سوره «اخلاص» به نسب نامه خداوند معروف است.
18. سورههایی که به «عزائم» مشهور هستند کدامند؟
سورههای «سجده، فصلت، نجم و علق» به (عزائم) مشهور هستند.
19. کدام سوره «همنام یکی از دانشمندان» است؟
سوره «لقمان».
20. سورهای که غیر از «بسم الله الرحمن الرحیم» تنها یک «کسره» در آن به کار برده شده است چه نام دارد؟
سورهای که غیر از بسم الله الرحمن الرحیم تنها یک کسره در آن به کاربرده شده است سوره «توحید» است.
21. کدام سوره تعداد آیاتش برابر با تعداد رکعات نمازهای یومیه است؟
سوره «طارق» تعداد آیاتش برابر با تعداد رکعات نمازهای یومیه است.
22. چه تعداد از سورههای قرآن اول اسمشان حرف «الف» میباشد؟
چهارده سوره است که اول اسمشان حرف الف میباشد: «1. آل عمران، 2. احزاب، 3. اخلاص، 4. اعراف، 5. اعلی، 6. انفال، 7. انبیاء، 8. انعام، 9. انشقاق، 10. احقاف، 11. اسرائیل، 12. ابراهیم، 13. انشراح، 14. انفطار».
23. چند سوره با «یا ایها النبی» آغاز میشود؟
سه سوره با «ایها النبی» شورع میشوند: «1. احزاب، 2. طلاق، 3. تحریم».
منبع: irani.blog.ir
نظرات شما عزیزان: