طول عمر از نظر ادیان
ما از هر نظر که ملاحظه کنیم حتّی تواریخ عهد باستان را هم اگر جلو بیاوریم یا علم قدیم و فلسفه یونان را مستند قرار دهیم و یا آنکه به علوم جدید اعتماد نماییم و یا به اخبار انبیا و پیامبران اتّکا و استناد نماییم، همه امکان طول عمر و وقوع آن را تصدیق و اثبات مینمایند.
بخش سوّم؛ پیرامون طول عمر حضرت ولی عصر(ع)| ۲
طول عمر ازنظر ادیان
ادیان همه بهاتّفاق از عمر بسیار طولانی جمعی از افراد بشر خبر دادهاند.
تورات کتابی که با همین وضع تحریفشده مورد اعتماد یهود و نصاری است، در سفر تکوین اصحاح٥، آیه٥ و٨ و١١ و١٤ و١٧ و٢٠ و٢٧ و٣١ و در اصحاح۹، آیه ٢٩ و اصحاح١١ آیه١٠ تا ١٧ و در موارد دیگر، افرادی را از پیغمبران و دیگران نام برده و عمرهای طولانی هریک را که متجاوز از چهارصد و ششصد و هفتصد و هشتصد و نهصد بوده، به صراحت بیان داشته است.[١]
علاوهبراین معتقدند که «ایلیا» برای اینکه اَلَم مرگ را نبیند زنده به آسمان مرفوع شد و «آدام کلارک» مفسّر میگوید: شکّی نیست در اینکه ایلیا زنده به آسمان مرفوع شد.[٢]
ادیان باستانی دیگر (اگرچه صحّت بعضی از آنها در اصل معلوم نیست یا معلومالبطلان است) مثل زرتشتی و بودایی نیز از عمرهای طولانی جمعی از افراد بشر خبر دادهاند و همه قائل به طول عمر، بلکه بقای حیات اشخاصی تا این زمان هستند.
دین مقدّس اسلام
در دین اسلام امکان عمر طولانی یکی از مسائل مورد اتّفاق میباشد و قرآن مجید در نهایت صراحت از عمر طولانی نوح(ع) خبر میدهد:
«فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَاماً»؛[٣]
که فقط مدّت اشتغال نوح پیغمبر(ع) به دعوت قوم پیش از طوفان بهتصریح این آیه نهصدوپنجاه سال بوده است و اگر سالهای پیش از دعوت و سالهای بعد از دعوت را بهحساب بیاوریم چه مقدار میشود، خدا عالم است.
و عموم مسلمانان اتّفاق دارند که عیسی و بلکه خضر و ادریس و الیاس(ع) زنده هستند و عیسی(ع) در آخرالزّمان به زمین خواهد آمد و به حضرت مهدی(ع) در نماز اقتدا خواهد کرد.
از نظر تاریخ نیز عمر طولانی مورد تأیید است و تواریخی که در دست داریم، اشخاص بسیاری را نشان میدهند که از عمر طولانی و زندگی بلند برخوردار شدهاند.
یکی از کتابهایی که بهخصوص در تاریخ زندگی و شرح احوال معمّرین نگاشته شده و یکی از مآخذ و مصادر و کتب مهمّ تراجم و رجال به شمار میرود کتابی است که ابوحاتم سجستانی (م. ۳۵۰ق.) به نام المعمّرون تألیف کرده است. این کتاب که اخیراً هم با فهرست و اسلوب عالی طبع شده سوابق تاریخی طول عمر را بهطور کامل و مبسوط روشن میسازد.
نتیجه
ما از هر نظر که ملاحظه کنیم حتّی تواریخ عهد باستان را هم اگر جلو بیاوریم یا علم قدیم و فلسفه یونان را مستند قرار دهیم و یا آنکه به علوم جدید اعتماد نماییم و یا به اخبار انبیا و پیامبران اتّکا و استناد نماییم، همه امکان طول عمر و وقوع آن را تصدیق و اثبات مینمایند و آن را خارق عادت و اعجاز یعنی بیرون از قوانین و نوامیس طبیعی عالم نمیشمارند.
بله چون افرادی که عمر طولانی کردهاند نادرند قدری نامأنوس و جالب توجّه است. درصورتیکه از نظر علمی باید گفت این عمرهای کوتاه خلاف سنن خلقت و قواعد اصلی عالم طبیعت است و اگر عوارضی که گفته شد مانع نبود باید عمر کوتاه خلاف عادت شده باشد.
امّا طول عمر حضرت ولیّ عصر(ع)
ما میگوییم اصلاً طول عمر ایشان اگر چند هزار سال دیگر و بلکه بیشتر نیز بر آن افزوده شود نباید مورد حرف و محلّ شبهه باشد؛ زیرا امکان ذاتی و امکان وقوعی طول عمر ثابت و مسلّم است، حال ما چه امکان طبیعی طول عمر و وقوع آن را ثابت کنیم (چنانچه ثابت است) و چه امکان آن را ثابت ندانیم و عمر طولانی را یک امر خارق العادّه و معجزه بشماریم، در مورد طول عمر ایشان اگر ایمان به خدا و قدرت و توانائی و صحّت نبوّت داریم نباید تردید کنیم.
مسئله طول عمر آن حضرت مسئلهای است که صدها حدیث بر آن دلالت دارد و مشیّت ازلی الهی بر آن تعلّق گرفته است.
هرکس خدا را قادر و توانا میشناسد، باید آن را باور کند و هرکس - العیاذ بالله- خدا را عاجز میشمارد و عجز را نقص و از صفات سلبیه حقّ نمیداند، هرچه دلش میخواهد بگوید؛ امّا میگوییم عجز، نقص است و ناقص، محتاج است و محتاج واجبالوجود نمیباشد.
حضرت صاحبالامر(ع) را در این دوران عمر طولانی مکرّر مردمان بزرگ که از صفای باطن و استعداد خاصّ بهرهمند بودهاند، زیارت و مشرّف به ملاقات و نعمت دیدارش شدهاند.
در این موضوع سخن از امکان طول عمر و عدم امکان بیمورد است و به نظر ما اصلاً از ابتدا بیجهت جواب این سؤال را در مباحث راجع به طول عمر آن حضرت وارد کردهاند.
آنکه فرضاً میگوید طول عمر محال عقلی است و عقلاً امکانناپذیر است، یا میگوید محال طبیعی است، باید برهان و دلیل بیاورد، معذلک ما ثابت کردیم که عمر بسیار طولانی نه محال عقلی و ذاتی است و نه استحاله وقوعی در آن فرض میشود و نه محال طبیعی است.
باز میگوییم: ما آنچه را از گفتار دانشمندان و نتایج کاوشها و آزمایشهای علمی علمای غرب نقل کردیم برای روشن شدن ذهن بعضی از صاحبان افکار سطحی و افراد کماطّلاع بود که بدانند امکان طبیعی طول عمر مورد قبول علمای بزرگ شرق و غرب است.
امّا در مورد طول عمر امامزمان(ع) فرضاً هم امکان طبیعی طول عمر ثابت نباشد، تکیه ما بر قدرت خدا و اراده باریتعالی است و از اینکه طول عمر آن حضرت خارقالعادّه هم باشد، هیچ شبههای را وارد نمیدانیم؛ زیرا مسئله خارق عادات و ایمان به معجزه، اساس قبول و پذیرش نبوّات است.
تمام معجزات پیغمبران امور خارقالعادّه است و این کسانی که در این موضوع استبعاد میکنند، در مورد معجزات حرفی ندارند و تسلیم هستند. چه فرق میکند، احیای موتی و زنده کردن مردگان و تبدیل عصا به ثعبان و پیدایش ناقه از سنگ و نزول مائده از آسمان و سخن گفتن کودک در گهواره و ولادت عیسی(ع) بدون پدر با عمر بسیار طولانی.
اگر امکان طبیعی طول عمر را علم تصدیق میکند، امکان طبیعی بعضی از معجزات را تصدیق نکرده است پس چگونه در آن شکّ میکنیم بااینکه این را قبول داریم.
ما میگوییم به هر حساب که باشد، ایراد یا استبعاد طول عمر حضرت قائم آل محمد(ع) بیوجه است و اگر تمام عُقلا جمع شوند و بخواهند در ایراد به طول عمر آن حضرت یک سخن خردپسند و دلیل معقولی درست کنند ممکن نیست.
خدا فرموده و پیغمبر خبر داده و ائمّه طاهرین(ع) هم مژده دادهاند که حضرت حجّت عصر، فرزند حضرت امام حسن عسکری(ع) همان کسی که در بامداد روز نیمه شعبان سال ٢٥٥ عالم را به نور جمال خود منوّر ساخت، بعد از غیبت بسیار طولانی که مردم در امر آن حضرت در حیرت و سرگردانی واقع میشوند و اکثراً به شکّ و تردید میافتند و عالم پر از ظلم و جور و فشار و ناراحتی و فساد و انواع نگرانیها میشود ظهور میفرماید و جهان را پر از عدل و داد میکند و در دنیا یک حکومت جهانی تشکیل میدهد و قانون واحد اسلام را همهجا اجرا میسازد و در سراسر عالَم عدالت اجتماعی را بر اساس تعالیم قرآن برقرار مینماید.
بااینکه این بشارتها قطعی و مسلّم و متواتر است، خداوند هم بر هر کار قادر و توانا است دیگر جای شبهه و شکّ و تردید نیست.
این استبعادات طول عمر و سرّ غیبت همه از وساوس شیطان است و چنانچه توضیح داده شد به هر نحو که در طول عمر نظر بدهیم، استبعاد طول عمر حضرت صاحبالزّمان(ع) صحیح نیست. علم و عقل و نقل و قرآن و احادیث و کتابهای دینی ملل دیگر و آرا و نظر دانشمندان قدیم و جدید و تجربه، همه پشتیبان و مؤیّد عقیده ما میباشند.
خودآزمایی
١- مدّت اشتغال نوح پیغمبر(ع) به دعوت قومش، پیش از طوفان بهتصریح قرآن چند سال است؟
٢- چرا طول عمر حضرت ولی عصر(ع) نباید مورد حرف و محلّ شبهه باشد؟
٣- استبعادات طول عمر و سرّ غیبت امام زمان(عج) نتیجه چیست؟
پینوشتها
[١]. رجوع شود به ترجمه تورات از لغت عبرانی و کلدانی و یونانی به لغت عربی، طبع بیروت، سال ۱۸۷۰ م.
[٢]. رجوع شود به کتاب اظهار الحق، ج۲، ص۱۲۴.
[٣]. عنکبوت، ۱۴. «نوح در میان قومش نهصدوپنجاه سال درنگ کرد».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی
نظرات شما عزیزان: