حادثهی تاریخی انقلاب
حادثهی تاریخی انقلاب
انقلاب اسلامی نه یک حادثهی منطقهای که یک حادثهی تاریخی است.
اساساً هر انقلابی، در جغرافیای انسانی، مثل زلزله و آتشفشان در جغرافیای طبیعی است. زلزله و آتشفشان ازلحاظ اصل بروز، ناشی از تکاثُفانرژیهای مختلف طبیعی است. انقلاب هم در جغرافیای انسانی، ناشی از انباشته شدن انرژیهای انسانی و انفجار این انرژیها است. ازلحاظ تأثیر هم همینجور است، هر زلزلهای در هرجای دنیا اتفاق بیفتد و هر آتشفشانی در هر جای دنیا که مشتعل میشود، علاوه بر تأثیرات منطقهای و محدودی که دارد، در کل مسائل طبیعیِ جهان اثری دارد، یا ضعیف یا قوی.
همهی انقلابها این تأثیر را در کل مسائل جهانی دارند، یا کم است یا زیاد. همهی انقلابها در مناسبات بشری و در ارتباط میان ملتها، در موضعگیری سیاستها و در جغرافیای سیاسی عالم یک تأثیری میگذارند. با این تعبیر باید گفت که هر انقلابی جهانی است. همان انقلابی هم که بهوسیلهی یک عده جوان، در یک گوشهای از دنیا، در یک کشور کوچکِ دو، مثلاً سه میلیونی بروز میکند، یک حادثهی جهانی است. هیچ انقلابی را نمیشود محدود به مسائل منطقهای کرد، لااقل بروز، حدوث و ایجادش اینجور است.
البته تأثیرات انقلابها بر حوادث جهانی یکسان نیست.
هرچه آثار و تأثیراتی که یک انقلاب بر حوادث جهانی میگذارد، سریعتر باشد، فراگیرتر باشد، ماندگارتر باشد، آن انقلاب بزرگتر است.
گاهی این تأثیرات بهنحوی است که انقلاب را بهشکل یک واقعهی تاریخی در میآورد. واقعهی تاریخی یعنی آن واقعهای که در تاریخِ بعد از خودش هم، دارای علائم و تأثیراتی است. فقط در زمان خود تأثیر نمیگذارد، بلکه یک دورهی بعد از خودش را هم میسازد که همهی انقلابها اینجور نیستند.
اگر انقلابی این سه خصوصیت داشته باشد؛ اول، یک جهانبینی و تلقّی از عالم ارائه بدهد؛ دوم، پایگاه مهمی که در وضع زندگی عالم تعیینکننده است از استکبار بگیرد؛ و سوم، حوزهی تأثیر آن وسیع باشد؛ این انقلاب از سطح منطقهای و جهانی هم بالاتر است، این یک انقلاب ماندگار و تاریخی است. این انقلاب یک انقلاب برجسته است. انقلاب اسلامی ایران اینگونه بود.
در دههی شصت و هفتاد، حوادث و وقایع انقلابیِ زیادی اتفاق افتاده، از اقصای آسیا تا آفریقا و تا آمریکای لاتین؛ وقایعی که هرکدامی، یک تأثیر بر جغرافیای سیاسی جهان داشت. اما میخواهم این را بگویم که انقلاب اسلامی در میان همهی این انقلابها از جهت ارائهی یک تلقّی جدید از جهان و یک جهانبینی جدید به انسانها، استثنایی بود. بقیهی انقلابهایی که در این دو دهه اتفاق افتادند، درحقیقت ادامهی انقلاب شوروی هستند. همان تلقّی، همان فکر و همان راه حل در مسائل جهانی را ارائه میکنند، چیز جدیدی نمیگویند.
لذا شما میبینید که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در کشورهای جهان سوم، حتی در کشورهای اسلامی، هرگاه یک عده روشنفکر میخواهند یک حرکتی را انجام بدهند و اعتراضی کنند، ایدئولوژیشان مشخص است؛ حرکت، حرکت چپ است؛ نظامات، همان نظاماتی است که در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در کشور روسیه دیده شده است.
خصوصیات انقلاب ماندگار و تاریخی
۱. ارائه جهانبینی و تلقّی از عالم
انقلاب اسلامی در طول این دو دهه که صد در صد بر مبانی خودش استوار شد اولین انقلابی است که هیچ مبانی انقلابهای گذشته را ـ انقلاب اکتبر ـ با خودش همراه نکرد.
یعنی جنبهی التقاط از تفکر مارکسیستینداشت. یک تلقّی جدید را در دنیا ارائه کرد. آن تلقّی جدید عبارت بود از توحید، تکریم انسان، عَبَث نبودن آدمی، عبث نبودن خلقت انسان «اَفَحَسِبتُم اَنَّما خَلَقناكُم عَبَثًا وَ اَنَّكُم اِلَینا لا تُرجَعونَ»، مسئلهی صیرورت و رجوع انسان به خدا «اِنّا لِلهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعونَ»، عدالت اجتماعی برطبقِ نسخهی اسلامی، نه برطبقِ نسخهی مارکسیستی، معنویت انسان و اینکه انسان دارای بعد معنوی است، و باید این بعد معنوی در برنامهریزیهای بشر دیده بشود، ملاحظه بشود و پرورش داده بشود و به چشم اعتبار نگاه بشود. میبینید اینها هیچکدام در انقلابهای قبلی وجود نداشته.
البته من در دنیای اسلام، انقلابهایی که با نام اسلام بهوجود آمده را میشناسم، به آنها ارج هم میگذاریم. لکن آن انقلابها را مشاهده میکنیم که همچنان اسلامی نماندند. اگرچه ریشهها و زمینههای اوّلیشان اسلامی بود، اما آنوقتیکه منفجر میشد، درحقیقت قرآن نبود که بالا میرفت و روی پرچم قرار میگرفت، تفکرات دیگری بود، نظرات دیگری بود که این چیزِ روشن و واضحی است و نیاز به اثبات و استدلال هم ندارد. خود آن کسانی هم که آن انقلابها را راه انداختند و اداره کردند، غیر از این ادعایی ندارند، آنها هم همین را میگویند.
تنها انقلاب اسلامی بود که براساس ارزشهای اسلامی، پایههای اسلامی، تفکرات اسلامی، سرفصلهای جدید در زندگی انسان بهوجود آورد، بنا شد، منفجر شد و نظام حکومتی تشکیل داد.
و از اینکه اصولش با اصول دنیا یکسان نیست خجالت هم نکشید و از اینکه دنیا بسیاری از مسائل او را قبول ندارد احساس حقارت نکرد، بسیاری از اصول قابل قبول انقلابیون رایج دنیا را قبول ندارد؛ بلکه احساس افتخار کرد. گفت این اسلام است، این قرآن است، این کلام خداست، این رسالت من است. این خصوصیت انقلاب اسلامی است.
خصوصیات انقلاب ماندگار و تاریخی
۲. پایگاه مهم استعمار را از استکبار میگیرد
پایگاهی را که انقلاب اسلامی ویران کرد، یعنی نظام پادشاهی در ایران یکی از بزرگترین و قویترین پایگاههای استعمار بود.
اولاً ایران ازلحاظ جغرافیایی یک منطقهی بسیار استراتژیک و بسیار مهم و فوقالعاده است. ارتباطش به خلیجفارس و دریای عمان و اقیانوس هند و ازطرفِ شمال به اروپا، حادثهی مهمی را در ارتباطات جهانی بهوجود میآورد و همیشه هم قبل از آنیکه حتی معادن نفت استخراج بشود بهخاطر همین موقعیت حساس جغرافیایی، یک منطقهی بسیار مهم استراتژیک بوده است. از قرن هجدهم مورد توجه استعمارگرهای دنیا ـ که تازه داشتند سر بلند میکردند ـ قرار گرفت؛ آنوقت هنوز نفت هم استخراج نشده بود ...یک کشور ثروتمند ازلحاظ طبیعی، مهم ازلحاظ موقعیت جغرافیایی، با مردم هوشمند، با فرهنگ بسیار سابقهدار و عمیق.
نظام شاهنشاهی هم فوقالعاده مهم بود. شاید شما ندانید در اغلب حوادثی که در منطقهی خاورمیانه اتفاق میافتاد که آمریکا در آن یک سودی داشت، شاه هم دخالت داشت.
کمک به نظامهای مرتجع، حمایت از حکومتهای وابسته، مبارزه و معارضهبا همهی حکومتهایی که ضد استعماری و ضد غربی هستند.
با بعضی از حکومتهایی که صِبغهی انقلابی داشتند، شاه تا آخر هم آشتی و رابطه برقرار نکرد. مأمن خبیثترین عناصر این منطقه ـ یعنی صهیونیستها، سیاستمدارها و ژنرالهای اسرائیلی - که آن روزها دائماً انفجارهای فداییان فلسطینی آنها را میلرزاند - برای استراحت و آرامش، مکرر به اینجا میآمدند. یک منطقهی مخصوصی برای پذیرایی از آنها بود، یک باغ بسیار عالی و قصورخیلی خوب. آن روزی که اعراب نفتشان را نسبت به غرب قطع کردند، ایران و شاه ایران بود که به تنهایی ایستاد و گفت که من نفت آمریکا و غرب را تأمین میکنم، شیرهای نفتش را باز کرد، تولیدش را بالا برد، به اسرائیل و آفریقای جنوبیکمک میکرد. ، برای اینکه منافع استعمار و استکبار در آفریقای جنوبی تأمین بشود، از اینجا کمک میکرد. شاه یک عنصر بسیار فعال به نفع آمریکا و غرب بود و برای آمریکا بسیار ارزشمند.
آن ایران، آن رژیم سلطنت و شاه مقبورو خبیث که تمام این امکان عظیم کشور را دربَست در اختیار آمریکاییها گذاشته بود، پایگاهی با این عظمت که انقلاب اسلامی آن را تخریب و تصرف کرد. از این جهت هم انقلاب یکی از مهمترین شاخصهها را دارد. در این چند دههی اخیر، کمتر انقلابی در دنیا شناختیم و میشناسیم آن نقطهای را که از دست استکبار گرفتند اینقدر حائز اهمیت باشد.
خصوصیات انقلاب ماندگار و تاریخی
۳. حوزهی تأثیر انقلاب اسلامی
این انقلاب چون بر مبنای اسلام حرکت میکرد بنابراین روی تمام عالم اسلام نفوذ بالقوه داشت. استکبار این را فهمید. تمام ملتهای اسلامی، منهای حکومتهای اسلامی، در آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکا، در هرجا که بودند، دلشان تپید و بهخاطر این انقلاب احساس جاذبه کردند.
* عصر انقلاب اسلامی
هر سه عنصر در این انقلاب جمع بود. انقلابی بود با آن جهانبینی و تلقّی جدید از عالم و ارائهی حل مشکلات و آوردن سرفصلهای جدید در بینش و زندگی بشر؛ انقلابی بود با تخریب یک پایگاه عظیم و انقلابی بود با حوزهی نفوذ طبیعی بسیار وسیع که حدّاقلش دنیای اسلام است. بنابراین این انقلاب، یک انقلاب برجسته و شاخص بود. و من بر این اساس عرض میکنم:
ما این انقلاب را یک انقلاب تاریخی میدانیم، یعنی انقلابی است که تأثیراتش در تاریخ آیندهی دنیای اسلام، غیرقابل اجتناب است. نمیتوانند با آن کاری کنند.
تاریخ را براساس انقلابها میتوانیم طبقهبندی کنیم. هر حادثهی انقلابی و هر تحول انقلابی بزرگ، در هر مقطعی از تاریخ که اتفاق افتاده، یک عصر را بهدنبال خودش داشته است. حادثهی انقلاب فرانسهیک عصر را با ویژگیهای خودش، بهدنبال خودش آورد. همچنانیکه انقلاب سوسیالیستی در کشور روسیه، یک عصر را با ویژگیها و خصوصیات خودش بهدنبال خودش آورد؛ و
انقلاب اسلامی ایران، قطعاً آن انقلابی است که عصر تاریخ اسلام را یا «عصر انقلاب اسلامی» را بهدنبال خودش خواهد آورد. ملتهای مسلمان، تأثیرات عمیق و عظیمی را از این انقلاب پذیرفتند و گرفتند، و دلیل دشمنیهای بسیار خشن استکبار هم با این انقلاب، همین تأثیری بوده که در آینده دارد.
عصر انقلاب اسلامی
نظرات شما عزیزان: