۞|*|۩|*|۞ مادر ماه/ پژوهشی در زندگی و شخصیت ام البنین(س)۞|*|۩|*|۞
آفرینش هماره در دامان مادران میشکفد و در دستان تربیت آنان به رشد و بالندگی میرسد.
و این برق مهر و عاطفه است که در نگاه به انتظار نشسته آنان نمایان است.
شجاعت، ادب، ایثار و هزاران صفت نیک که در رگهای کودکان جاری است سرچشمه در
وجود نیکو مادرانی دارد که خوبیهای هستی قسمتی از ارث آنان است. و همیشه تاریخ،
مادران برجسته، این بهشتیان زمینی، مادر خوبیها و جوانمردیها و رشادتها بوده اند.
با نگاهی، هر چند گذرا، به کتاب قطور تاریخ، برگهای زرّینی خواهیم یافت که به دست
توانایبزرگمردان بشریت نگاشته شده است.
دقت در این سطور ما را به حقیقتی ژرف میرساند و آن اینکه این سطور نگاشته شده
در پی سرمشقی است که مادران برای فرزندان خویش نوشته اند.
سرمشقی از صفات والای انسانی.
از میان جوانمردان جاودانه تاریخ، عباس بن علی(ع)، تندیس ادب و شجاعت، درخششی
دارد به وسعت تمامی هستی و این درخشندگی نخواهد بود مگر از پشت چهره مهربان و
برجسته مادری به نام ام البنین.
اینک بر آن شدیم تا ام البنین، مادر فضیلتها را که به عباس جاودانگی بخشید شناخته
و از زندگانی درس آموز وی توشه هایی از آزادگی و ادب و شجاعت و بصیرت و ... بر گیریم.
زندگانی فاطمه کلابیه معروف به ام البنین را شاید بتوان
در ابعاد زیر مورد پژوهش و بررسی قرار داد:
الف) ام البنین در آینه خاندانی پاک [تبار تابناک]
ب) تولد بانوی خجسته عرب [تولدی نورانی]
ج) ویژگیهای والا و صفات آسمانی امالبنین [سینای صفات]
د) ازدواج دختر شجاعت با علی(ع)، امیر مؤمنان [پیوند آسمانی]
ه ) ام البنین و تربیت فرزندانی شایسته و جاودانه [بر کرانه تعلیم و تربیت]
و) ابعاد سیاسی، اجتماعی زندگانی ام البنین [جلوه های سیاسی، اجتماعی]
ز) پایان یک زندگی پاک و درس آموز [غروب غمبار]
تبار تابناک(1)
ام البنین دختر «حرام بن خالد بنربیعة بن الوحید بن کعب بن عامر بن کلاب» است
و مادر بزرگوار او «ثمامه» دختر سهیل بن عامر بن مالک بن جعفر بنکلاب(1) بوده و
پدر و مادرش از خاندان بنی کلاب، هستند و دارای خوبیها و صفات خانوادگی مشترک میباشند.
ابوالفرج در کتاب مقاتل نام یازده تن از مادران ام البنین را ذکر میکند که همگی دارای
نسب پاک و ویژگیهایی شناخته شده در عرب میباشند.
مورخان در مورد شرافت نسب ام البنین مینویسند:
«تاریخ پدران و داییه ای ام البنین را به ما میشناساند و ما دانستیم که آنان از سوارکاران
شجاع عرب در جاهلیت بوده و شرافت و آقایی (سیادت) آنها به حدی بوده است که حتی
پادشاهان نیز به آن اذعان داشته اند.»(2)
ابوالمحل حرام بنخالد از «آل وحید» است و از سادات و اشراف عرب و در خاندان
او مردان بزرگی میزیستهاند که هر یک در بزرگی و شرافت به گونه ای مشهور گشته اند و ما
جهت اختصار به برخی از ویژگیهای آنان میپردازیم.
جد دوم (مادری) فاطمه، ام البنین، ابوبراء عامر بن مالک است که در عرب معروف است
به «ملاعب الاسِنَّةَ» یعنی بازی کننده با نیزه ها، زیرا شجاعت و دلاوری او به حدی بود که
جنگ برایش بازی با نیزه ها بود. عقیل به برادر بزرگوارش علی(ع) میگوید:
«ابوبراء عامر بنمالک جدّ دوم فاطمه در شجاعت در میان قبایل بینظیر بوده
و کسی را شجاعتر از او جز حضرتت نمیشناسم و
از اینرو او را «ملاعب الاسنّة» میخوانند.»(3)
مورخان او را جنگ آورتوانا و اسب سواری بینظیر و در حفظ عهد و پیمان کوشا میدانند.
«عامر» برادری به نام «طفیل» داشت که از جمله شجاعان عصر خود بود و تمام جنگجویان
به قدرت بازو و مهارت وی در شمشیر زدن اعتراف میکردند.
او عموی مادر امالبنین بود.
یکی دیگر از چهره های برجسته خاندان خجسته تاریخ، «لبید» پسر سهیل
بن عامر است که از شاعران برجسته عرب بوده و در عرصه شعر و ادب کم نظیر میباشد؛
او دایی ام البنین است.
«لبید» برای نعمان بن منذر، پادشاه حیره، شعر زیبایی را در شأن شجاعت قبیله
بنی کلاب و خاندان خود، بنی عامر، میسراید که در عرب هیچ کس وی را انکار نکرد
و این نمایانگر شناخت مردم نسبت به ویژگیهای والای این خاندان است.
او چنین میخواند:
یا واهبَ الخیر الجزیل من سعة
نحن بنو امالبنین الاربعة
و نحن خیر عامر بنصعصعة
المطعمون الجفنة المدعدعة(4)
«ای بخشنده خیر فراوان! ما فرزندان مادر چهار پسریم و از نسل
خوب صعصعه هستیم که در جنگ، با ضربات شکننده،
جمجمه دشمن را در هم میشکنیم.»
در مورد نَسب مادری ابوالفضل العباس(ع) در کتب تاریخی مطالب زیادی هست
که صاحب کتاب بطل العلقمی در حدود 95 صفحه از این خاندان سخن میگوید و از
خصلتهای پسندیده آنان با دقت و ظرافت تمام مینویسد.
شاید بتوان با یک جمله تصویری از خاندان «امالبنین» ترسیم کرد و آن اینکه پدران
و مادران و خاندان ا مالبنین در شجاعت، کرم، اخلاق، هنر و وجاهت اجتماعی و بزرگواری
پس از قریش، سرآمد قبایل گوناگون عرب بوده اند.
شجاعت، ادب، ایثار و هزاران صفت نیک که در رگهای کودکان جاری است
سرچشمه در وجود نیکو مادرانی دارد که خوبیهای هستی قسمتی از ارث آنان است.
و همیشه تاریخ، مادران برجسته، این بهشتیان زمینی،
مادر خوبیها و جوانمردی ها و رشادت ها بوده اند.
گفتنی است که آشنایی با اخلاق و خصلتهای یک خانواده و حتی خاندان، ما را
در شناخت ویژگیهای فردی افراد و خویها و خصلتهای آنان یاری میکند زیرا قانون وراثت
از جمله قوانین علمی است که با گذشت زمان بیش از پیش اثبات شده و میشود و آثار
آن برای غیر عالمان نیز مشهود و هویداست.
اسلام بیش از هر آیین دیگری به قانون وراثت و ژنتیک احترام گذاشته و ما به
وضوح در معارف و مبانی اسلامی اهمیت آن را میبینیم.
به عنوان نمونه، پیامبر بزرگ اسلام، این سفیر سعادت، در مورد انتخاب همسر میفرماید:
«علیکم بذات الدّین»(5)
بر شما باد که همسر دیندار انتخاب کنید.
و نیز میفرماید:
«اذا جاءکم من ترضون خُلقَه و دینَهُ فزوّجوه و ...»(6)
با کسانی ازدواج کنید که اخلاق و دین آنان پسندیده باشد و ...»
این دو نکته مورد نظر پیامبر گرامی اسلام(ص) در مورد شخص و شخصیت همسر
است که متدین و خوشاخلاق باشد. آنگاه که رسول خدا(ص) به افقی دورتر مینگرد
به امت خود چنین میفرماید:
«تزوّجوا فی الحجر الصالح فانّ العِرْقَ دسّاس».(7)
در دامان (خانواده) صالح و شایسته ازدواج کنید زیرا عِرْق (ژنها) تأثیرگذار هستند.
اثرگذاری ژنها در فرزندان چنان زیاد است که رسول خوبیها، حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله،
به جوانان امر میکند که برای ایجاد نسل خوب، به خانواده همسر آینده توجه داشته باشند.
و با عبارت اندیشمندانه خود در زمانی که هیچ گونه آزمایشگاه «ژنتیک» وجود نداشت
میفرماید: «فانّ الابناء تشبَهُ الاخوال»
(8) همانا فرزندان از داییها شکل میگیرند
و همواره از میان جوانمردان جاودانه تاریخ، عباس بنعلی(ع)، تندیس ادب و شجاعت
درخششی دارد به وسعت تمامی هستی و این درخشندگی نخواهد بود مگر از پشت
چهره مهربان و برجسته مادری به نام ام البنین.
مردم را نهی میکرد از ازدواج با دختران خوب و زیبایی که در دامان خانواده های پلید
و ناصالح رشد کردهاند. (خضراءالدمن)
اکنون که تا حدی به اهمیت خانواده و خاندان در شکل گیری شخصیتها پی بردیم و
دانستیم که اصل پاک و ریشه پاک، به یقین میوهای طاهر خواهد داد ارزش «علمِ انساب»
بر ما مشخص میشود و به عظمت جمله عقیل آنجا که به علی(ع) میگوید:
«تزوّج امالبنین الکلابیة فانه لیس فی العرب اشجعُ من آبائها»(9)
«با امالبنین کلابیه ازدواج کن زیرا شجاعتر از پدران و اجداد وی در عرب نیست»
واقف میشویم.
نظرات شما عزیزان: