آنان بر هدایتی از پروردگارشان هستند و هم آنانند رستگاران.
نکته ها:
* از این آیه استفاده می شود که رستگاری بر اساس توفیق و هدایت پروردگار حاصل می شود،که البتّه آن نیز در سایه ی تلاش و مجاهده،به انسان داده می شود،چنانکه در جای دیگر می خوانیم: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» [5]آنان که در راه ما تلاش و مجاهده کردند،ما راه را به آنان نشان دادیم و همانا خداوند با نیکوکاران است.
پیام ها:
1- نیکوکاران از هدایت های الهی برخوردارند. «أُولئِکَ عَلی هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ»
2- هدایت،از شئون ربوبیّت است. «هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ»
3- توفیق کارهای خیر،لطف خداوند است. لِلْمُحْسِنِینَ ... هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ
4- اقامه نماز و پرداخت زکات،زمینه ی بهره گیری از هدایت قرآن را فراهم می سازد. اَلَّذِینَ یُقِیمُونَ ... وَ یُؤْتُونَ ... أُولئِکَ عَلی هُدیً
5-رستگاری،مخصوص کسانی است که اهل نماز،زکات و یقین به آخرت باشند. «أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
و برخی از مردم،خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده اند،تا بی هیچ علمی،(دیگران را)از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره گیرند؛آنان برایشان عذابی خوار کننده است.
نکته ها:
*کلمه ی «لَهْوَ» ،به معنای چیزی است که انسان را از هدف مهم بازدارد. «لَهْوَ الْحَدِیثِ» ،به سخن بیهوده ای گویند که انسان را از حقّ باز دارد،نظیر حکایات خرافی و داستان هایی که انسان را به فساد و گناه می کشاند.این انحراف گاهی به خاطر محتوای سخن است و گاهی به خاطر اسباب و ملازمات آن از قبیل آهنگ و امور همراه آن.[6]
* شخصی به نام نضربن حارث که از حجاز به ایران سفر می کرد،افسانه های ایرانی-مانند افسانه ی رستم و اسفندیار و سرگذشت پادشاهان-را آموخته و برای مردم عرب بازگو می کرد و می گفت:اگر محمّد برای شما داستان عاد و ثمود می گوید،من نیز قصّه ها و اخبار عجم را بازگو می کنم.این آیه نازل شد و کار او را شیوه ای انحرافی دانست.
برخی مفسّران در شأن نزول این آیه گفته اند:افرادی کنیزهای خواننده را می خریدند تا برایشان بخوانند و از این طریق مردم را از شنیدن قرآن توسط پیامبر باز می داشتند،که آیه ی فوق،در مذّمت چنین افرادی نازل شد.[7]
*این آیه به یکی از مهم ترین عوامل گمراه کننده که سخن باطل است اشاره نموده است.در آیات دیگر قرآن،به برخی دیگر از عوامل گمراهی مردم اشاره شده که عبارتند از:
الف:طاغوت،که گاهی با تحقیر «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ» [8]و گاهی با تهدید مردم را منحرف می کند. «لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ»[9]
ب:شیطان،که با وسوسه هایش انسان را گمراه می کند. «یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ»[10]
ج:عالم و هنرمند منحرف که با استفاده از دانش و هنرش دیگران را منحرف می سازد. «وَ أَضَلَّهُمُ السّامِرِیُّ»[11]
د:صاحبان قدرت و ثروت،که با استفاده از قدرت و ثروت،مردم را از حقّ بازمی دارند. «إِنّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلاَ»[12]
ه:گویندگان و خوانندگانی که مردم را سرگرم کرده و آنان را از حقّ و حقیقت باز می دارند.
«یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ»
پیام ها:
1- سرمایه گذاری برای مبارزه و تهاجم فرهنگی علیه حقّ،سابقه ای طولانی دارد.
«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ»
2- هر آنچه در مقابل حکمت قرار گیرد،لهو و مانع رسیدن به کمال است.
«الْکِتابِ الْحَکِیمِ - لَهْوَ الْحَدِیثِ» (تعجّب از افرادی است که حکمت رایگان پیامبر معصوم را رها کرده و بدنبال خرید لهو از افراد لاابالی می باشند.)
3- ابزار مخالفان راه خدا،منطق و حکمت نیست،سخنان لهو و بی پایه است.
«مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ»
4- خرید وسایل لهو و اموری که انسان را از کمال باز می دارد،نشانه ی جهالت و نادانی است. یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ ... بِغَیْرِ عِلْمٍ
5-تناسب کیفر با عمل،نشانه ی عدالت است.آنها که حقّ را با تمسخر اهانت می کنند،عذابشان اهانت آور و ذلّت بار است. یَتَّخِذَها هُزُواً ... لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ
نظرات شما عزیزان: