شیعه از زمان پیامبر تا عصر غیبت
آغاز و شکل گیری شیعه به زمان پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) میرسد و پیامبر این نام را بر پیروان امام علی (علیهالسلام) نامید. در زمان خلفا نیز دست از حمایت امام علی برنداشتند. پس از خلفا آن حضرت را به عنوان خلیفه و امام معرفی نمودند. و در راستای تثبیت امامت گام بر میداشتند. گر چه از سوی معاویه آسیبهای بسیاری دیدند.
شیعیان در عصر دیگر امامان نیز تحت سرپرستی آنان به رشد و ترقی خود ادامه دادند و البته از سوی دشمنان اهل بیت دشواریهای خاصی را از سر گذراندند که به آنها اشاره خواهد شد.
شیعه در عصر پیامبر
گروهی از صحابه در زمان پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) با شنیدن آیات و روایات در امر امامت و ولایت و خلافت امام علی (علیهالسّلام) بعد از پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) به او اعتقاد پیدا کرده زعامت و امامت او را پذیرفتند و از ارادتمندان آن حضرت قرار گرفتند. این گروه از همان زمان به «شیعه علی (علیهالسّلام)» معروف شدند:
کلمات علما
۱. ابوحاتم رازی میگوید: «اولین لقب و کلمهای که در عهد رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) ظهور کرد کلمه «شیعه» بود. این کلمه، لقب چهار نفر از صحابه بوده است که عبارتاند از: ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار. » [۱]
۲. ابن خلدون مینویسد: «جماعتی از صحابه، شیعه علی بودند و او را سزاوارتر از دیگران به خلافت میدانستند. » [۲]
۳. استاد محمد کرد علی میگوید: «گروهی از بزرگانِ صحابه، معروف به موالیان علی (علیهالسّلام) در عصر رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودند از آن جمله سلمان فارسی است که میگفت: ما با رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیعت کردیم بر خیر خواهی مسلمانان و اقتدا به علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) و موالیان او و ابی سعید خدری است که گفت: مردم به پنج کار امر شدند؛ چهار تا را انجام دادند و یکی را ترک نمودند. از او سؤال شد آنچه را که ترک نمودند چه بود؟ او در جواب گفت: ولایت علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) از او سؤال شد آیا ولایت با چهار عمل دیگر واجب است؟ پاسخ داد: آری. و ابوذر غفاری، عمار بن یاسر، حذیفه بن یمان، ذی الشهادتین خزیمه بن ثابت، ابی ایوب انصاری، خالد بن سعید بن عاص و قیس بن سعد بن عباد. » [۳]
۴. دکتر صبحی صالح مینویسد: «در میان صحابه حتی در عصر پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای علی (علیهالسّلام) پیروان و شیعیانی بوده است؛ از آن جمله میتوان ابوذر غفاری، مقداد بن اسود، جابر بن عبدالله، ابی بن کعب، ابوالطفیل عامر بن واثله، عباس بن عبد المطلب و تمام فرزندان او، عمار یاسر و ابو ایوب انصاری را نام برد. » [۴]
۵. استاد محمد عبدالله عنّان میگوید: «این اشتباه است که بگوییم شیعه برای اولین بار هنگام جدایی خوارج ظهور پیدا کرده است بلکه ظهور شیعه در عصر رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است. » [۵]
برنامه شیعه در زمان رسول خدا
شیعیان در زمان رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از آن که از ولایت و جانشینی امام علی (علیهالسّلام) اطلاع یافتند در صدد تثبیت این مقام و ولایت از راههای مختلف بر آمدند که از آن جمله است:
بیعت با امیرالمؤمنین
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روز غدیر خم خطبهای ایراد کرد و در آن، مقام و منصب علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) را برای خلافت ابلاغ نمود، آنگاه فرمود: «آگاه باشید! بعد از پایان خطبهام شما را دعوت میکنم که با علی (علیهالسّلام) دست داده و بر امامت او بیعت نمایید. » [۶]
سرودن شعر در دفاع از ولایت
حسان بن ثابت بعد از واقعه غدیر از پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) اجازه خواست تا نصب امام علی (علیهالسّلام) به ولایت را به شعر در آورد. پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) اجازه داد، آن گاه واقعه غدیر را چنین سرود:
ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم بـخمّ و اسمع بـالرسول منادیاً
فقال له قم یا علیّ فـانّنی جعلتک من بعدی اماماً وهادیاً
تا آخر شعر. [۷]
کار عملی در تثبیت ولایت
از جمله کارهایی که پیروان امام علی (علیهالسّلام) در جهت تثبیت امامت و ولایت آن حضرت انجام دادند این بود که شهادت به ولایت او را بعد از شهادت به رسالت پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اذانشان به عنوان تبرک، نه به قصد جزئیت، میگفتند تا از این راه، هم اعتقادشان را به ولایت محکم کنند و هم به دیگران گوشزد نمایند.
شیخ عبدالله مراغی مصری نقل میکند: «در زمان پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) سلمان فارسی در اذان و اقامه نمازش شهادت به ولایت را بعد از شهادت به رسالت میگفت. شخصی بر رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شد و عرض کرد: ای رسول خدا! چیزی شنیدم که تا کنون نشنیده بودم. پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود آن چیست؟ عرض کرد سلمان در اذانش بعد از شهادت به رسالت، شهادت به ولایت میگوید. رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نیک و خیر شنیدهای. » [۸]
و نیز نقل میکند که شخصی بر رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شد و عرض کرد: ای رسول خدا! اباذر در اذان، بعد از شهادت به رسالت، شهادت به ولایت علیّ (علیهالسّلام) یعنی: «اشهد انّ علیاً ولیّ الله» میگوید. پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: همین طور است. آیا فراموش کردید گفتار مرا در روز غدیر خم «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» پس هر کس پیمان شکی کند بر ضرر خود چنین کرده است. » [۹]
شیعه هنگام وفات پیامبر
شیعیان هنگام وفات پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) با توجه به دستورهای آن حضرت در صدد تثبیت و تنفیذ دستورات بر آمدند، از آن جمله:
۱. با تاکید و اصرار پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آوردن دوات و قلم برای نوشتن وصیت، در آن دسته و جماعتی بودند که اصرار به آوردن دوات و قلم داشتند تا پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) وصیت خود را مکتوب دارد، ولی از آنجا که طرف مقابل قوی بود نتوانستند این دستور را عملی سازند.
۲. بعد از آن که پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) به جهت عمل نکردن به دستورش جمعیت را از خود دور کرد، افرادی از شیعیانِ امام علی (علیهالسّلام) امثال مقداد و ابوذر را نزد خود نگاه داشت، آنگاه وصیت خود را نسبت به امامان بعد از خود نزد آنان مطرح نمود. [۱۰]
۳. بنابر نقل مظفر در «السقیفه» پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) گروهی از شیعیان و ارادتمندان امام علی (علیهالسّلام) را هنگام فرستادن لشکر اسامه به جنگ و مقابله با لشکر روم نزد خود نگاه داشت، تا چنانچه مرگ او فرا رسید این چند نفر با بیعت با امام علی (علیهالسّلام) خلافت و حکومت را برای آن حضرت تمام کنند، ولی متاسفانه عمر، ابوبکر و برخی دیگر با تخلّف از لشکر اسامه بن زید این نقشه و تدبیر عالی پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بر هم زدند تا مبادا خلافت از دست آنان گرفته شود.
۴. هنگامی که برخی، به جهت رسیدن به ملک و سلطنت بعد از فوت پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سقیفه بنی ساعده رفته و مشغول تقسیم قدرت یا تصاحب آن برای خود بودند، در حالی که جنازه رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنوز دفن نشده بود، شیعیان به پیروی امامشان علی (علیهالسّلام) مشغول دفن رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و عزاداری برای آن حضرت بودند.
نظرات شما عزیزان: