ويژگي هاي معلم نمونه در قرآن تواضع مهرباني اخلاق نيکو صبر گذشت صداقت حفظ شخصيت دانش آموزان تنبيه و تشويق خودسازي وظيفه اوليه معلم نمونه گفتارمان مطابق کردارمان باشد اهمیت علم
فروتني يعني تسليم در برابر حق، احترام به همنوعان، اعتراف و شناسايي مقام واقعي خود و حقوق ديگران که همگي از ثبات روحي و آرامش رواني سرچشمه مي گيرد.
هميشه به ياد داشته باشيم که زير بناي رابطه عاطفي که ميان معلم و شاگرد برقرار مي شود، روحيات و خلقيات معلم است نه روش تدريس او.
به گونه اي که بتواند همه شاگردان را به خود جذب کند و دلهاي آنان را به دست آورد. چنانکه خداوند در آيه 44 سوره مبارکه طه مي فرمايد: « فقولا له قولا لينا ؛ به او به نرمي سخن بگوييد»
لطافت و نرمي در گفتار متکلم ، مخاطبان را به سوي او جذب مي کند و اين خود يکي از عواملي است که باعث مي شود درس ها و پند و اندرزهاي متکلم در مخاطبان تاثير بنهد. امام باقرع در تفسير آيه: «قولواللناس حسنا» مي فرمايد « قولا للناس اءحسن ما تحبون ان يقال لکم ؛ با مردم با بهترين نوعي که دوست داريد با شما سخن گفته شود، سخن بگوييد.»
معلم بايد همانگونه که انبياي الهي در جذب دلهاي مردم مي کوشيدند تا بتوانند آنها را به راه راست هدايت نمايند، در جذب دلهاي شاگردان بکوشد تا بتوانند آنها را به شيوه صحيح ارشاد و راهنمايي کرده و از گرداب هاي موجود در جامعه آگاه سازد.»
اين خطاب که همه مردمان جهان را در بر مي گيرد به انسان ها درس بردباري و صبوري در مقابل مشکلات و سختي ها را مي دهد تا بدين وسيله مورد رضايت و محبت خداي تعالي قرار گيرند و در جاي ديگري مي فرمايد: «الم نشرح لک صدر» انشراح صدر است که امکان شکيبايي و صبر را فراهم مي کند.
معلم نيز بايد صبور و بردبار باشد ، بخصوص معلمان دوره هاي ابتدايي که با کودکاني روبرو هستند که هم در سنيني هستند که بسيار پرتحرک و ناآرام اند و هم به تازگي از جمع خانوادگي خود جدا شده و پاي در محيط مدرسه نهاده اند.
لذا يک معلم نمونه بايد در مقابل ناآرامي هاي دانش آموزان خود، شيطنت ها و حتي دير درک کردن مطلب و ديرفهمي هاي دانش آموزان صبور و بردبار بوده و با آنها با مدارا رفتار نمايند زيرا که با صبر مي توان به کارهاي مهم دست يافت و چه بسا همين دانش آموزان پر تحرک و ناآرام و حتي گاه ديرفهم، آينده اي بسيار درخشان و چشمگيري داشته باشند که در پرتو صبوري و مداراي معلم در آينده اي نزديک جلوه گر شود. امام علي در اين زمينه مي فرمايد: « صبر ، مدد و کمک هر کاري به شمار مي آيد.»
معلم نمونه بايد هميشه به خاطر داشته باشد که گاهي ناديده گرفتن ها و گذشت کردن ها بيشتر و بهتر از تنبيه و اخراج مي تواند اثر تربيتي بر دانش آموز داشته باشد.
امام علي مي فرمايد: « کسي که کارش را با رفق و مدارا انجام دهد، برترين مردم است.» در تعاليم اسلامي، تغافل از خطاهايي که از ديگران سر مي زند در حالي که آدمي از آن خطاها اطلاع دارد، جزو شريف ترين اخلاق انسان کريم بر شمرده شده است. بنابراين معلم نمونه بايد خطاهاي دانش آموزان خود را ناديده گرفته و با اتخاذ رفتاري منطقي و صحيح آنها را متوجه خطا و اشتباه خود نموده و راه صحيح را به آنها نشان دهد.
اما اگر به جاي برخورد صحيح و منطقي با خطاهاي دانش آموزان، با آنان بدرفتاري نموده به اصطلاح عکس العمل منفي نشان بدهد ، تنها باعث مي شود که دانش آموزان به او دلسرد شده و در نتيجه معلم نمي تواند هدف اصلي خود يعني تربيت آينده سازان جامعه را دنبال کند.
خداوند متعال نيز در قرآن از مردمان مي خواهد از صادقين و راستگويان باشند. امام علي ع يکي از صفات پرهيزکاران را صداقت در گفتار مي داند. صداقت و راستگويي روح و حقيقت گفتار است.
امام علي در خطبه نهج البلاغه مي فرمايد: « صداقت در گفتار را که خداوند به فردي در ميان مردم عطا کند بهتر از ثروتي است که کسي بر ديگران به ارث گذارد.»
يکي از نشانه هاي واقعي دانشمندي اين است که فرد به جايي برسد که تازه مي فهمد چيزي نمي داند و جهاني از مجهولات او را احاطه کرده است. لذا معلم نيز نبايد انتظار داشته باشد که به همه چيز احاطه داشته باشد و همه چيز را به خوبي بداند چرا که ارزشمندي انسان تنها در پرتو معلومات نيست.
معلم موفق بايد خلاق بوده و پيوسته در پي راه هاي تازه اي براي افزودن معلومات خود باشد آنجا که معلم مطالبي را نمي داند بايد صداقت در گفتار داشته و به جاي متوسل شدن به شرح و بيان مفصل ، به راحتي به عدم علم خود اقرار کند. اين اقرار و اعتراف نه تنها معلم را خوار و ذليل نمي کند بلکه بر عظمت و تعالي او نيز مي افزايد. امام باقر در اين زمينه مي فرمايد: « آنچه را که مي دانيد بر زبان آوريد و درباره مطالبي که نمي دانيد بگوييد خدا آگاه تر و داناتر است.»
امام صادق در اين زمينه مي فرمايد:« کسي را مورد شماتت و سرزنش قرار مده زيرا ممکن است خداوند به او ترحم کند و تو را به آن مبتلا کند.» معلم و مربي نمونه بايد با حفظ شخصيت دانش آموز با خطاي او برخورد نمايد تا وي متوجه خطا و اشتباه خود شده و در صدد جبران آن برآيد چرا که شخصيت ، بزرگترين سرمايه معنوي دانش آموز است که اگر ناديده گرفته شود و مورد تحقير قرار گيرد ، در آينده باعث مي شود فرد خطاکار فاجعه هاي بزرگ بيافريند. لذا بر همين اساس است که معلم بايد بکوشد تا هميشه شخصيت دانش آموزان را حفظ کرده و با نگهداشت آبرو و عزت شاگردان مسائل تربيتي را به آنان بياموزد و به مرحله اجرا در آورد. يکي از دستوراتي که در قرآن کريم خطاب به همه مومنان آمده است ، پرهيز از مسخره کردن يکديگر است.
خداوند مي فرمايد: «يا ايها الذين امنوا لايسخر قوم من قوم عسي ان يکونواخيرا منهم ؛... اي کساني که ايمان آورده ايد هرگز نبايد قومي قوم ديگر را مسخره و استهزاء کند. شايد آن قوم که مسخره مي کنيد، بهترين مومنين باشند. پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در اين زمينه مي فرمايد: «هيچ مسلماني را کوچک نشماريد زيرا که کوچک آنان نزد خدا بزرگ است.»
معلم نمونه معلمي است که اين روحيات را شناخته و متناسب با همان روحيات با شاگردان خود برخورد نمايد و هرگز شاگردي را به علت برخورداري از يک خصيصه يا به علت ضعف هوشي مورد تمسخر و عيب جويي قرار ندهد.
معلم زماني مي تواند در برخورد صحيح با شاگردان خود موفق عمل کند که خود را به جاي شاگردان قرار دهد و همواره کودکي و نوجواني را به ياد داشته باشد.
تشويق و تنبيه از اصول مهم اخلاقي است که مورد پذيرش و تاکيد مکتب اسلام است. تشويق دانش آموز باعث تقويت وي شده و در عين حال تنبيهي است براي دانش آموزاني که سستي و اهمال به خرج داده و به درس و فعاليت درسي بي رغبت هستند و اين خود زمينه اي مي شود تا اين گروه از دانش آموزان از غفلت و اتلاف وقت دست بردارند و به فعاليت هاي درسي علاقمند شوند.
امام علي ع در اين زمينه مي فرمايد: « گنهکار را به وسيله پاداش دادن به نيکوکار تنبيه کن.» تشويق بايد به موقع انجام گيرد و البته نبايد به کيفيتي باشد که مايه غرور و غفلت دانش آموز يا خاموش شدن فعاليت ها و نظم و انضباط وي شود. تشويق بايد عامل رشد باشد نه انحطاط.
تنبيه نيز بايد به منظور آگاهي دادن باشد نه انتقام گيري و به گونه اي باشد که فرد خطاکار متوجه بشود که استحقاق تنبيه را دارد نه اينکه با خود گمان کند به وي ظلم شده است.
يک معلم براي اينکه بتواند اين ويژگي ها را در خود بوجود آورد بايد مقدماتي را طي کند تا بتواند در اين مسير گام بردارد.
يک معلم براي اينکه سخنش در دل هاي ديگران تائثير بگذارد بايد ابتدا خود به آنچه مي گويد ، عمل کند. امام صادق (علیه السلام) در اين زمينه مي فرمايد: « با غير زبان ، مردم را دعوت کنيد که اگر در شما پرهيزکاري و تلاش و نماز و کار خير مشاهده کنند، اين خود دعوت است.» اين کلام پرمحتواي امام صادق (علیه السلام) نه تنها درس آموزنده براي تمامي آموزگاران و معلمان بلکه براي همه انسان هاست اما معلمان و آموزگاران که ساقه وجودي آينده سازان جامعه اسلامي مان را پرورش مي دهند ، مي توانند با استفاده از اين جمله گهربار الگوي خوبي براي شاگردان خود باشند و دانش پژوهان خود را به کار نيک دعوت کنند و خود نيز الگويي مناسب در زمينه هاي مختلف براي آنان باشند.
ادامه دارد ....
نظرات شما عزیزان: