عفاف و پاكدامنى همسر
عفاف و پاكدامنى از معيارهاى ضرورى انتخاب همسر است; زيرا فرزندان طيب و پاكيزه از دامان مادران پاكدامن وبا عفت پرورش خواهند يافت.
امام كاظم (ع) از رسول خدا (ص) نقل مىكند كه فرمود: با زنان فلان طايفه ازدواج كنيد زيرا آنها با عفت هستند و زنان آنان نيز با عفتند و با زنان فلان طايفه ازدواج نكنيد زيرا آنان با عفت نيستند و زنانشان نيز با عفت نخواهند بود ونيز على بن جعفر مىگويد از برادرم سؤال كردم آيا استفاده از شير زنى كه از راهزنا بچه زاييده صلاح هست؟
فرمود: استفاده از شير او و شير دختر او كه از زنا متولد شده صلاح نيست.
امام هفتم (ع) بيش از آنكه ديگران را به انتخاب همسر شايسته توصيه كند خود بدين امر اساسى اهميت مىداد و براى فرزندان خود مادران صالح و شايسته انتخاب نمود،نكته قابل توجه اينكه هر كدام از همسران ايشان كه از نظر تقوى و فضيلت برجسته تر بودند فرزندان بلند مرتبه ترى داشتند براى نمونه به منزلت دو نفر ازهمسران آن حضرت اشاره مىكنيم:
1-مادر امام رضا (ع)
از عون بن محمد كندى روايت شده كه من مردى را آگاه تر ازعلى بن ميثم به كارهاى ائمه (عليهم السلام) و ازدواجشان نديدم او مىگفت كه حميده مصفاه مادر حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر (ع) كه از اشراف و بزرگان عجم بود كنيزى خريد و اسم آن تكتم بود و او در عقل و دين و احترام به حميده بهترين زن بودبطوري كه به احترام حميده هيچگاه در مقابل او نمى نشست، حميده به فرزندش گفت:
پسرم من كنيزى بهتر از تكتم سراغ ندارم و شكى ندارم اگر فرزندى داشته باشدخداوند او را پاكيزه مىگرداند و من اين كنيز را به تو بخشيدم، درباره او سفارشبه نيكى كن، آنگاه كه حضرت رضا (ع) از آن بانو متولد شد او را طاهره ناميد، نوادش سالم بود و از او شير زيادى مىخورد، آن بانو درخواست كرد دايهاى بگيرندكه در شير دادن به او كمك كند. از او پرسيدند مگر شير تو كم شده؟ گفت شيرم كمنشده اما من اوراد، اذكار و عبادت هايى داشتم و از هنگامى كه فرزندم به دنيا آمد، كمتر به آنها مىرسم.
2-ام احمد (مادر شاهچراغ)
ام احمد تنها زنى استكه امام كاظم (ع) در وصيت نامه خود از او ياد مىكند، مرحوم مجلسى درباره اومىنويسد:
مادر احمد از زنان مورد احترام بود و امام كاظم (ع) علاقه شديدى به او داشت،هنگامى كه حضرت مىخواست از مدينه به سوى بغداد حركت كند، وديعه هاى امامت راپيش او سپرد و فرمود: هرگاه كسى پيش تو آمد، در هر وقتى از اوقات كه باشد واين امانت را از تو طلب كرد، بدان كه من به شهادت رسيدم و او جانشين بعد از منو امامى است كه اطاعت او بر شما و ديگران واجب است.
اولين نيكى به فرزند
انتخاب نام نيكو از حقوق فرزند بر والدين و نشانه احترام و اهميت آنها به آينده فرزند مىباشد. نام علامتى است كه فرزند آن را تا پايان عمر به همراه دارداگر نيكو باشد مايه سرور و شادى فرزند و اگر ناپسند و زشتباشد باعث اندوه وحسرت او مىگردد. موسى بن بكر از امام كاظم (ع) نقل مىكند كه فرمود: اولين كارنيك پدر براى فرزند اين است كه نام نيكو برايش انتخاب نمايد. در حديث ديگرىآن حضرت برخى از اسامى نيكو را ذكر مىنمايد. سليمان جعفرى مىگويد از امام كاظم (ع) شنيدم كه فرمود: خانه اى كه يكى از اسم هاى محمد، احمد، على، حسن، حسين،جعفر، طالب و فاطمه در آن باشد فقر در آن داخل نمىشود. اهميت نام نيكو بدانحد است كه گاهى حضرت از نام هاى ناپسند نهى مىفرمود و حتى در كودكى نسبتبه آنحساس بود: يعقوب سراج نقل مىكند كه بر حضرت ابی عبدالله (امام صادق) (ع) واردشدم در حاليكه بر بالين فرزندش (امام كاظم (ع» ايستاده بود و موسى (ع) درگاهواره جاى داشت و حضرت با او نجوى مىكرد و آهسته سخنانى مىگفت آنقدر تاملكردم تا سخنانش با فرزند تمام شد، آنگاه فرمود: نزديك بيا و سلام كن، رفتم وسلام كردم، آن طفل با بيانى فصيح و روشن جواب سلام مرا داده و فرمود: برو و نامدخترت را كه ديروز [حميراء] نام نهادهاى تغيير بده، به درستى اين نامى است كه خداوند را به غضب مى آورد، آنگاه امام صادق (ع) به من فرمود:
زود برو و آنچه موسى (ع) گفت عمل كن تا كامياب شوى، سپس من نام دخترم را ازحميراء تغيير دادم.
سيره عملى امام كاظم (ع) گواه صادقى بر اهميت نام نيكوبراى فرزندان است، آن حضرت با كثرت فرزندان براى آنها نام نيكو برگزيد و حتى در مواردى اسامى مشترك انتخاب نموده و با پسوند اكبر، كبرى، وسطى و صغرى آنهارا از هم جدا مىكرد. مرحوم مجلسى در بحارالانوار تعداد فرزندان آن حضرت را37نفر ذكر مىكند و از اسامى آنان چنين ياد مىكند:
الف) پسران: على (رضا (ع»، ابراهيم، عباس، قاسم، جعفر، اسماعيل، هارون، حسن،احمد، محمد، حمزه، عبدالله، اسحاق، عبيدالله، زيد، حسين، فضل و سليمان.
ب) دختران: فاطمه كبرى، فاطمه صغرى، رقيه، حكيمه، ام ابيها، رقيه صغرى،كلثوم، ام جعفر، لبانه، زينب، خديجه، عليه، آمنه، حسنه، بريهه، عائشه، امسلمه، ميمونه و ام كلثوم. همچنين از عمده الطالب، ابراهيم اكبر و ابراهيم اصغر را نقل مىكند. علاوه بر مرحوم مجلسى برخى، نامهاى مشترك ديگرى را چونزينب، زينب الكبرى، خديجه، خديجه الكبرى، ام كلثوم الكبرى، ام كلثوم الوسطى وام كلثوم الصغرى را براى فرزندان امام كاظم (ع) ذكر كرده اند.
عقيقه و وليمه فرزند
عقيقه و وليمه علاوه بر آثار اجتماعى چون اطعام فقراء و مؤمنين، براىكودك نيز مؤثر خواهد بود; زيرا از طرفى نشانه احترام والدين به كودك است و ازطرف ديگر به منزله تامين و حفظ سلامتى فرزند است. از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: كل مولد مرتهن بالعقيقه: هر نوزادى در گروه عقيقه است. اهميت عقيقه تا بدانجاست كه امام كاظم (ع) فرمود: هنگام تولد فرزند عقيقه براى او واجباست، تعبير به وجوب هر چند از نظر فقهى واجب شرعى نيست و عقيقه يك عمل مستحبى است، اما نشانه اهميت آن مىباشد. در مورد وليمه، على بن حكم از بعضىاصحاب نقل مىكند كه امام كاظم (ع) براى بعضى فرزندانش وليمه داد و اهل مدينه راتا سه روز از اقسام فالوده ها (غذاى معمول آن زمان) در ديگهاى بزرگ در مساجد و بر زنها طعام دادند، بعضى از اهل مدينه به خاطر اين كار بر حضرت عيب گرفتند،خبر به گوش حضرت (ع) رسيد، فرمود: خداوند هيچ چيزى را به پيامبرى نداده الا اينكه مانند آن را به پيامبر [خاتم] عطا كرده و بلكه به او چيزهايى داده كه به ديگران نداده است، به سليمان فرمود «هذا عطائنا فامنن او امسك بغير حساب»محمد (ص) فرمود: «ما اتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكم عنه فانتهوا» هر آنچه پيامبر به شما آموخت فرا گيرد و عمل كنيد و از آنچه شما را منع كرده پرهيز نماييد.
احترام به فرزند
افراد نسبتبه رعايت ادب و احترام ديگران متفاوتند،برخى به نحو شايسته اى نسبتبه ديگران رعايت ادب و احترام مىنمايند و در اصلاحترام و ادب فرقى ميان بزرگترها و كوچكترهاى اعضاى خانواده خود و ديگران قايل نيستند، برخى ديگر در خارج از كانون خانواده خويش و نسبت به ديگران بسيار مودب مىنمايند و چه بسا به رعايت ادب و احترام شهرت يافته اند اما در كانون خانواده خويش چنان احترامى را لازم نمىدانند و رفتار و گفتارى مودبانه و محترمانه آنچنان كه مىبايست در مقابل فرزندان خود ندارند، عدهاى ديگر هستند كه فقط بزرگترها را شايسته رعايت ادب و احترام مى دانند و به كودكان وقعى نمىنهند و باپندار خود آنان را بچه مى انگارند غافل از آنكه گرچه ما آنان را كودك مى پنداريم اما آنان خود را كوچك و كودك نمى پندارند بلكه در حد فهم خود تصور بزرگى ازخويشتن دارند، بايد دانست كه رعايت ادب و احترام صرفا نه در خارج منزل شايسته است و نه هم فقط نسبت به بزرگترها بايسته، بلكه همچنان كه احترام به بزرگترها لازم است و شايسته نسبت به كوچكترها نيز ضرورى است و بايسته زيرا كودك ادب واحترام را در آموزشگاه خانواده فرا گرفته و آن را در صحنه اجتماع به نمايش مىگذارد. از سليمان بن حفص مروزى نقل شده كه گفت:
موسى بن جعفر فرزند خود على را «رضا» ناميد و هر زمان كه نام او را بدونخطاب به او بر زبان جارى مىكرد، مىفرمود: بگوييد فرزند من رضا، نزد من بيايد وبه فرزند خود «رضا» چنين گفتم و فرزند من رضا چنان گفت و هرگاه آن جناب را مخاطب قرار مىداد، مىفرمود: يا ابالحسن. امام (ع) نه تنها در زمان حيات فرزندان آنها را احترام مىنمود كه بعد از مرگ آنها نيز براى آنها احترام قائل مىشد و اين رفتار براى فرزندانى كه در قيد حيات بودند بسيار جالب و با اهميت بود. يونس بن يعقوب نقل مىكند هنگامى كه امام موسى (ع) از بغداد به مدينه برگشت، فرزند او در «فيد» وفات يافت.
حضرت او را در همانجا دفن نمود و به بعضى از دوستانش سفارش كرد كه قبر او رابا گچ بسازند و نام او را بر لوحى نوشته، بر قبرش بگذارند.
فرزندان و محبت
فرزندان گلهاى بوستان زندگيند و كام تشنه آنها جز با محبت والدين سيراب نمىگردد، هر نوع كوتاهى در سيراب نمودن آنها اثرى جز پژمرده شدن اين گلهاى معطر به دنبال ندارد، برخى والدين از نقش محبت در رشد معنوى و حتى جسمانى فرزندان خود غافلند و كمتر به اهميت و تاثير سحرآميز آن توجه دارند در حالىكه محبت داروى شفابخش بسيارى دردهاست، بسيارى از ناسازگاريها و پرخاشگري هاى فرزندان را با محبت مىتوان پيشگيرى نمود، نكته مهم در محبت و عاطفه به فرزندان اظهار و ابراز آن است چه بسا والدينى كه فرزندان خود را بسيار هم دوست مىدارند، اما كمتر اين عاطفه قلبى خود را ابراز مىكنند. از بهترين شكلهاى اظهار محبت در آغوش گرفتن و بوسيدن فرزند در كودكى و هديه دادن در نوجوانى وجوانى است. مفضل بن عمر نقل مىكند كه بر موسى بن جعفر (ع) وارد شدم در حالي كه فرزندش على (ع) در كنارش نشسته بود و او را مىبوسيد و زبان او را مىمكيد و اورا بر شانه خود مىگذاشت و او را به خود مى چسباند و مىفرمود: پدر و مادرم به فداى تو باد چقدر خوشبو و پاكيزه است بوى تو و چقدر خلقت تو پاك و طاهر است وچقدر فضل تو ظاهر است ...
--------------------------------
على همتبنارى
نظرات شما عزیزان: