مقدمه: سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق مدرسه از دست و دعاي ما بود «حافظ»
بسياري از مردم نمي دانند كه موفقيتهاي دنيايي آنان منحصراً مرهون تلاشها و كوشش هاي آنان نيست، بلكه عوامل متعددي دست به دست هم داده و آن موفقيتها را دستيافتني ساخته است. اين عوامل برخي انساني و پارهاي طبيعي و بخشي نيز ماوراء طبيعي و كاملاً مبتني بر جنبههاي روحي و رواني است كه وقتي به درستي ميانديشيم و موفقيت خود و طريق نيل به آن را بررسي ميكنيم، نقش عامل غيرطبيعي و متافيزيكي و رواني و روحي را در اين زمينه بسيار پر رنگتر و محسوستر مي يابيم. امروزه عوامل موفقيت انسانهاي بزرگ و كوچك در دانش روانشناسي توسط روانشناسان بزرگ مورد كاوش قرار گرفته و كتابهاي متعددي در اين زمينه به رشته تحرير درآمده كه در همه آنها به نقش تلقين به نفس و خواست قبلي و اراده پيشين و تأثير شگرف آن در احراز پيروزي و موفقيت اشاره شده و در فصول متعدد مورد تحقيق و مطالعه و بررسي قرار گرفته است.
هنگامي كه خواجه حافظ ميگويد: «رونق مدرسه از درس و دعاي ما بود»
اشاره به اين موضوع است كه از نظر وي علاوه بر تلاش ظاهري و كوشش تحصيلي، رونق اصلي و حقيقي او در امور علمي، دعا كردن و درخواست موفقيت از خداوند سبحان بوده است.
«سيمون وي» معتقد است: «هر زمان كه انساني با اين ايده يگانه كه درك خود از حقيقت را افزايش دهد، به تمركز و دقت بپردازد، حتي اگر تلاشش هيچ ثمر محسوسي توليد نكند، استعداد بيشتري براي به چنگ آوردن حقيقت مييابد1، وي همچنين مينويسد: در ظلمات جاودان، كلاغي درمانده از يافتن غذا، با همه وجودش نور را آرزو كرد و زمين روشن شد2» وي سپس نتيجه ميگيرد كه اگر شوق و آرزوي واقعي وجود داشته باشد، اگر آن چيز كه طلبيده ميشود واقعاً نور و روشني باشد، طلب مطلوب را توليد ميكند.
روشن است كه نقش دعا در احراز موفقيت و نيل به خواستهها، حتي در ميان بيايمانترين افراد، در هنگام اضطرار و پريشان احوالي و گرفتاري، ناديده گرفته نميشود و نوع بشر بر ارزش و اهميت اين پديده ماوراءطبيعي كه از فطرت و ذات و درون او برميخيزد، واقف است، انسانها در همه حالات دعا ميكنند، حتي هنگامي كه به ظاهر از تكلم خاموشند، زيرا دعا يك امر لفظي صرف نيست، هر چند شرائط و آدابي ويژه نيز دارد كه با رعايت آنها ثمره و نتيجه محسوستر و ملموستري، يا حتي به لحاظ زماني، زودتر به عمل ميآيد. از حضرت امام صادق(ع) روايت شده كه فرمودند: «هيچ عملي را پيدا نميكنيد، مانند دعا موجب تقرب باشد3».
شرایط ويژه و آداب دعا
استجابت دعا و نتيجهگيري از آن قطعاً شرائط و آدابي و ضوابط خاصي دارد، اما همه اينها مانع نميشود كه بنده از روي اخلاص و غايت نياز درخواست خود را در درگاه ربوبيت مطرح ننمايد، ترديدي نيست كه درخواست شخص و طلب او از خدا نبايد، با اهداف خلقت و جوهره عبوديت منافات داشته باشد، زيرا جوهره عبوديت، به ربوبيت و پرستش ذات خداوند يگانه منتهي ميشود. چنانكه در روايات نقل شده است: «العبوديه جوهره كنه ها الربوبيه4» خداوند در قرآن كريم به نحو مطلق بندگانش را به دعا فراخوانده: ادعوني استجب لكم5. ادعوا ربكم تضرعاً و خفيه6» و نيز ميفرمايد: قل ما يعبوا بكم ربي، لولا دعاؤكم7. علامه مجلسي(ره) ميگويد: «حقيقت عبادت اين است كه بنده، خود را در مقام ذلت و عبوديت واداشته، رو به سوي مقام رب خود آورد8».
صرف دعا و درخواست حاجت چه براي حوائج مادي زندگي باشد، يا براي امور معنوي به ويژه تقرب به خدا امري مطلوب و جوهري بندگي است كه هدف از خلقت و آفرينش نيز همان است. آن چنان كه خداوند فرموده است: و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون 9.
با اين حال نميتوان از نقش زمان و مكان و شرائط و آداب و ضوابطي كه در دعا توصيه و سفارش شده است، غافل بود، زيرا اين شرائط مجموعاً وضعيتي را به وجود ميآورد، كه خود با آرامش و اطمينان خاطر بيشتري درخواست خود را مطرح مينمايد و برخي از مكانها و زمانهاي خاص، امكان خلوص و حضور قلب را براي دعا كننده خواهم آورد كه در نتيجه راه استجابت دعا، مهيا ميگردد. علاوه بر جايگاه ويژه دعا و زمان (اوقات مناسب)، نوع اوراد وادعيهاي كه فرد با آنها درخواست خويش را مطرح مينمايد، نيز در استجابت دعا او تأثير دارد. چنين نيست كه با هر نيت و ارادهاي و يا هر عبارت و جمله و كلمهاي بتوان همه خواستهاي خود را به درگاه خداوند مطرح نمود. هر چند با هر زباني ميتوان دعاي خود را مطرح ساخت، اما در همان زبان نيز برخي جملات و عبارات مناسبتر و شايستهترند كه بنده ميتواند با تمسك به آنها درخواست خود را به درگاه احديت بيان نمايد. روايت ذيل دلالت بر عموميت دعا بدون توجه به نوع آن دارد (مطلق دعا):
يكي از اصحاب امام باقر(ع) از ايشان سؤال كرد: اي العباده افضل.(چه عبادتي برتر است؟) حضرت پاسخ فرمود: ما من شي افضل عندالله عزوجل من ان يسأل و يطلب مما عنده و ما احد ابغض اليالله عزوجل ممن يستكبر عن عبادته و لا يسأل ما عنده.
(هيچ چيز نزد خداوند عزوجل برتر از اين نيست كه به او عرض نياز شود و از آنچه نزد او است، خواسته شود و هيچكس نزد خدا منفورتر از آن كسي نيست كه نسبت به عبادت خدا تكبر ميورزد و از آنچه نزد خدا هست، طلب نميكند10.)
با اين وجود ترديدي وجود ندارد كه براي هر خواستهاي، دعا و عبادت ويژهاي با آداب و سنن مخصوص آن، كه اغلب از سوي اولياء دين سفارش و توصيه شده، چنانچه با شرائط آن انجام شود، ثمره و نتيجه بهتري در استجابت دارد.
برخي از اين آداب به صورت خلاصه چنين است:
شناخت خدا: «گروهي به امام صادق(ع) عرض كردند: چرا دعا ميكنيم و برآورده نميشود؟ حضرت فرمود: براي اينكه شما كسي را ميخوانيد كه او را نميشناسيد11.» _ اميدواري به خدا و استجابت دعاي خود _ نااميدي از ساير اسباب _ حضور قلب _ تضرع و زاري _ شروع دعا با نام خدا _ ثنا و تحميد خداوند _ درود بر پيامبر(ص) و اهلبيت (ع) _ توسل به پيامبر(ص) و اهلبيت (ع) _ اقرار به گناه _ پافشاري _ پاكيزگي كسب و خوراك _ اجتماع در دعا _ عمل همراه دعا _ دعاهاي وارده مانند: كميل، صباح، ابوحمزه ثمالي، مناجات شعبانيه، دعاي عرفه، ندبه و بسياري ديگر از دعاها كه در كتاب شريف مفاتيحالجنان ضبط شده است _ ايام، اوقات و مناسبتهاي ويژه زماني.
نقش و جايگاه وقت و زمان در عبادت و دعا
اكنون به موضوع اصلي اين مقاله كه ارتباط استجابت دعا با شب قدر و ليالي متبركه است ميپردازيم. پيش از ورود به اين بحث، نخست لازم است كه اهميت زمان دردعا مشخص گردد، سپس به برخي از اوقات مستحسن و شايسته كه مورد سفارش و توصيه پروردگار و پيامبر(ص) و اولياء دين ميباشد، اشاره كرده و آنگاه اهميت و جايگاه و ويژگي شب قدر روشن شود، تا بتوانيم دورنماي بهتري از تناسب و رابطهاي كه استجابت دعا ميتواند، با اين شب داشته باشد، به دست آيد.
به طور كلي اوقات متبرك در اسلام دو نوع ميباشد:
1- اوقات عام: شامل: ايام هفته و ماهها و فصول و شب، سحر، صبح، ظهر و مغرب. برخي از اين موارد عبارتند از: روزهاي جمعه- شب جمعه- فصل نيايش: (رجب، شعبان، رمضان)، ماه مبارك رمضان، ذيحجه، محرم، صفر و...
2- اوقات خاص: شامل: اعياد و وفات اسلامي. ايامالبيض (13،14،15 ماه رجب)، شب قدر، روز مبعث، روز مباهله، روز عرفه، روز استفتاح (15 رجب)
اين اوقات و ايام كه برخي به لحاظ اشخاص بزرگ و اولياء دين و برخي به واسطه علت ماواءالطبيعي كه شارع مقدس بر حقيقت و فلسفه آن اشراف داشته و ديگر انسانها از درك و فهم آن عاجزند، داراي ويژگي معنوي و خاصيتي روحانياند، به طوري كه دعا كردن و درخواست عاجزانه بندگان در اين اوقات، با ماهيت زنده و فعال آن و دعا را منشأ اثر ميسازد. و به طور كلي در اديان الهي و اسلام، زمان از ويژگي فعالي برخوردار است. در شب قدر روح و فرشتگان الهي به زمين نازل ميشوند، كه ميتواند بزرگترين و مهمترين خواستههاي بندگان را با شفاعت خود به هدف استجابت برسانند. در وقت سحر بركات و فيوضات معنوي و ملكوتي متوجه جهان ميشود كه چون دعايي خوانده شود، بيشتر در معرض استجابت قرار ميگيرد. بدين لحاظ همواره به شبخيزي و شبزندهداري و تهجد، صبحخيزي و دعا و نماز و اذكار خاصي در اين اوقات سفارش و وارد شده است.
اولياء و عارفان بيدل و بزرگان دين همواره بر اهميت اين اوقات واقف بوده و از بهرههاي معنوي و فيوضات روحاني آن با غنيمت داشتن آن، برخوردار بودهاند.
حاصل آنكه در راه سير و سلوك معنوي و عارفانه اهميت وقت و زمان به حدي است كه بدون توجه به آن نميتوان مراحل و مقامات روحي و عرفاني را طي نمود و عارف كامل و انسان جامع كسي است كه بر اين اوقات اشراف يافته و با درك و استفاده بهينه و مطلوب و كافي از آنها، شريعت خود را به طريقت و سپس وصول حقيقت پيوند زند. چنين شناختي در حقيقت گام نخست در سلوك عرفاني به شمار ميرود.
ارتباط ميان شب قدر و استجابت دعا
اكنون كه اهميت وقت و زمان را در توسلات و دعا و مناجات و به طور كلي عبادت دانستيم، شايسته است اندكي نيز پيرامون اهميت شب و ارزش آن سخن گوييم. چرا كه مفهوم شب علاوه بر زمان آن در طول شبانه روز در ميان بيشتر اقوام و ملل از جايگاه ارزشمند و بهسزايي برخوردار است. مطالعات نشان ميدهد كه بيشتر فيوضات و اشراقات اولياءالله و بزرگان در اين وقت شب- صورت گرفته است.
در مورد اساطير يونان به خدايي برميخوريم كه «آپولو» نام دارد. آپولو خداي مجسم عقل و منطق بوده و تصوير كاملي از روح يونان باستان است.
از او هميشه با تاريكي و شب ياد ميشود و به صراحت در تاريخ يونان باستان آمده است كه زمان شفاگرفتن از آپولو در معبد او، نيمههاي شب بوده است. در آناتولي نيز سنتهايي قديمي وجود داشتند كه بر اساس آن كاهنان با خداي خود «آپولو» در شامگاهان محبوس ميشدند. صبح روز بعد، هنگامي كه كاهنه از معبد بيرون ميآمد، به دليل يگانگي افسانهاياش با آپولو در طول شب، قادر به پيشگويي بود.
همچنين در مورد «اورفئوس» كاهنيكه جان نثار آپولو بوده است، نقل شده كه عادت او اين بود كه در نيمه شب بيدار ميشد و از كوه بالا رفته و سعي ميكرد هنگام سپيدهدم در يك نظر خداي خود را رؤيت كند. همچنين در يونان باستان، شعري نيز توسط فيثاغورثيان جنوب ايتاليا نوشته شده كه ميگويد: آپولو قدرت الهاميش را با شب شريك است.
در كاريا مراكزي وجود داشت، مانند خانههاي مخصوصي كه (incubation) ناميده ميشد. اين محل در نهايت خاموشي بود. مردم در آن مانند حيواني در لانه خود، دراز ميكشيدند و در خاموشي كه مهلك بود، شفا ميگرفتند13.
در اسلام نيز هنگامه شب از ارزش و جايگاه خاصي در ساير اوقات شبانهروز، برخوردار است، به طوري كه خداوندتعالي سورهاي اختصاصاً با نام «الليل» نازل فرموده و در روايات اسلامي اوراد و اذكار و اعمال ويژهاي چون نماز شب بدان اختصاص يافته است. در روايتي وارد شده كه: «شرف مؤمن نماز شب است.» و: «هر كس عذري دارد ميتواند، نماز شب خود را قبل از نيمهشب و قبل از خواب بخواند.» تا اين وقت عزيز از دست او نرود. و نيز در ميان روايات نماز شب داراي اين خصوصيات ويژه ميباشد: روش پيامبران و صالحان است. زينت آخرت است. اخلاق پيامبران است. گناهاني را كه انسان در طول روز مرتكب شده، از ميان ميبرد.
با اين توضيح هنگامي كه خداوند در سوره قدر ميفرمايد: انا انزلناه فيليلهالقدر. ارتباط ميان نزول بركات و آيات الهي، و شب و قدر به خوبي معلوم ميشود و نيز ارزش توسل و تمسك به خداوند در اين وقت عزيز و تأثيري كه ميتواند در استجابت دعا و رفع حوائج و نيازها داشته باشد، مشخص ميگردد. به همين خاطر در روايت وارد شده است كه: «نيمي از شب كه بگذرد، يا از اول شب تا آخر شب، زمان استجابت دعا ميباشد14.»
مرا درين ظلمات آنكه راهنمايي كرد
نياز نيمشبي بود و گريه سحري «حافظ»
در سوره قدر نيز، خداوند تعالي، شب قدر را قرين نزول ملائكه و روح و برتر از هزار ماه دانسته است و شايد ارتباط ميان شب و قدر به معناي ارزش، همان مطلق شبها به لحاظ ارزشمندي باشد و نيز ممكن است، پنهان ماندن شب قدر در ميان ساير شبها در طول سال، از اين بابت باشد كه به نحو كلي ارزش و قدر شب به عنوان مناسبترين زمان استجابت دعا شناسانده شود.
البته ترديدي نيست كه بر طبق روايات اسلامي شب قدر در ماه مبارك رمضان و در ميان يكي از شبهاي 19 و 21 و 23 اين ماه مبارك نهان است و بسياري از مفسرين در اين موضوع اتفاق نظر دارند.
پی نوشت:
1-فصلنامه ناقد- سال اول- ش3- خرداد 83-ص207.
2-همان مدرك.
3-معاشالسالكين-ص 27.
4-انوارالملكوت-ص 289.
5- سوره مؤمن- آيه 62: «مرا بخوانيد، تا اجابتتان كنم.»
6- سوره اعراف- آيه 55: «پروردگار خود را فراخوان با تضرع و زاري در پنهاني»
7- سوره فرقان- آيه 77: «بگو اي پيامبر، اگر دعاي شما نبود، پروردگار من با شما كاري نداشت.»
8-مجلسي- محمدباقر- بحارالانوار-ج82- ص 164.
9- سوره ذاريات- آيه 56: «و نيافريديم جن و انس را مگر براي بندگي و عبادت»
10- اصول كافي- ج2.
11- ينابيع الحكمه- حديث 3376.
12-در مورد اين موضوع گفتهاند كه در كعبه در اين روز بر روي مردم باز ميشود و عدهاي گفتهاند: زبان حضرت عيسي(ع) در اين روز گشوده شد.
13- كينگزلي پيتر- زواياي تاريك حكمت- ترجمه دلآرا قهرمان و شراره معصومي، انتشارات سخن- 1385- چاپ دوم- تهران.
14-اصول كافي- ج1- ص228.
نظرات شما عزیزان: