تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 68475
بازدید دیروز : 7590
بازدید هفته : 76924
بازدید ماه : 130202
بازدید کل : 10521957
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 19 / 12 / 1399





پرسش :
بعد از امام جعفر صادق علیه السلام چه اتفاقی رخ داد؟ من از یكی از برادران اثنی عشری شنیدم كه اسماعیل به عنوان امام منصوب شد و او از دنیا رفت و لذا امام موسی كاظم علیه السلام پس از او به عنوان امام گمارده شد.


پاسخ :
نكاتی را در رابطه با مطالب شما طرح می‌كنیم.
اسامی ائمه دوازده‌گانه از قبل مشخص و افراد آن معین بوده‌اند و هرگز بر خود ائمه علیهم السلام كه معصوم بودند این مسئله مشتبه نمی‌شد. و آنان كاملاً در جریان امور بودند و تمام این جزئیات از پیامبر اكرم (ص) به آنان رسیده بود.
مطلبی كه در مورد اسماعیل و امام كاظم (ع) و سید محمد و امام هادی (ع) نقل شده است به این معناست كه امام علیه السلام حقیقت را می‌دانست ولی چون مثلاً اسماعیل ولد اكبر بود عامه مردم خیال می‌كردند كه او امام است ولی با از دنیا رفتن اسماعیل در عصر امام صادق (ع) و با از دنیا رفتن سید محمد (رض) در عصر امام نقی (ع) (امام دهم) این حقیقت بر مردم روشن شد كه اسماعیل و یا سید محمد امام نیستند بلكه امام بعد از امام جعفر الصادق (ع) امام موسی الكاظم (ع) است یا امام بعد از امام هادی (ع) امام حسن عسكری علیهم السلام است.

اسامی ائمه علیهم السلام حتی در كتب آسمانی كاملاً تبین شده است و روایات فراوانی این حقیقت را ثابت می‌نمایند برای شرح و تفصیل در این زمینه می‌توانید به كتاب شبهات و ردود السید سامی البدری الحلقه الأولی مراجعه فرمایید.

باید در نظر داشت كه عصر این دو امام همام وضعیت شیعیان در چه حالتی بوده است وفشارهای حكومت وقت و جوسازیها و مشكل تراشی‌ها و فتنه‌گری عده‌ای خودخواه و مشتعل شدن هواهای نفسانی و جاسوسیها و بالأخره حكومت صددرصد پلیسی بنی العباس خود فضا و محیط را آلوده می‌كرد و زمینه را برای فهم حقیقت مشكل می‌كرد.

منبع: پایگاه حوزه
 
پرسش :

درباره امام کاظم ـ عليه السّلام ـ نقل شده که آن حضرت در زندان شهيد شد و روضه خوانان مي گويند وقتي تابوت حضرت را حرکت دادند خيلي سنگين بود، کنده و زنجير جنازه مبارک امام را سنگين کرده آيا اين جريان واقعيت دارد؟


پاسخ :

شهادت امام کاظم ـ عليه السّلام ـ به وسليه سمي که در غذاي حضرت ريخته بودند و گفته مي شود به وسيله خرماي مسموم بوده است که توسط سندي بن شاهک يهودي انجام شده و بعد از شهادت دربار هارون بزرگان و فقهاء اهل بغداد را جمع کرد و آنها را شاهد گرفت که حضرت با مرگ طبيعي از دنيا رفته است.[1]

بنابراين براي اين که پيش مردم رسوا نشود بايد غل و زنجير را از بدن حضرت جدا کرده باشد و ديگر اين که چنين مطلبي در کتب معتبر شيعه نقل نشده است که تابوت سنگيني کند و ببينند که زنجير در پاي مبارک حضرت وجود دارد و اما اصل جريان بسته بودن پاهاي حضرت به غل و زنجير را مي توان از فرازي از صلواتي که شيخ عباس قمي ـ رحمة الله عليه ـ از سيد ابن طاووس نقل مي کند فهميد که مي فرمايد:

... و المعذب في قعر السجون و ظلم المطامير ذي الساق المرضوض بحلق القيود... . يعني صلوات بر موسي بن جعفر... آن که در قعر زندانها و تاريکي سياه چال ها شکنجه مي شد و ساق پاهايش به وسيله حلقه هاي زنجير زخمي شده بود.[2] پس بسته شدن امام کاظم ـ عليه السّلام ـ در زندان با کنده و زنجير صحيح است و فقط جريان کنده و زنجير در تابوت بعيد به نظر مي رسد.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ شيخ مفيد، الارشاد، ج2.
پی نوشت :
[1] . شيخ مفيد، الارشاد، چاپ دوّم، نشر آل البيت، 1416، چاپ مهر قم، چ 2، ص 1215.
[2] . شيخ عباس قمي، انوارالبحيه، چاپ اوّل، مؤسسه نشر اسلامي، جامعه مدرسين، ص206.
 
پرسش :

نام برخي از ياران و اصحاب و شاگردان امام كاظم ـ عليه السّلام ـ را بنويسيد؟


پاسخ :

مقدمه: با آنكه وضع خاص سياسي زمان پيشواي هفتم به ويژه در دوران حكومت هارون، براي فعاليت گستردة علمي و اجتماعي امام كاظم ـ عليه السّلام ـ مساعد نبود، و زمينه براي ادامه نهضت علمي و توسعه دانشگاه بزرگي كه به وسيلة امام صادق ـ عليه السّلام ـ بنيانگذاري شده بود، آمادگي نداشت.

اما پيشواي هفتم در همان شرايط نامساعد و زير فشار حكومت عباسي، دست از فعاليت علمي نكشيده، بلكه برنامه عالي پدر را در رهبري علمي جامعه و نشر و گسترش فرهنگ اسلامي ـ منتها در محدودة كوچك ـ ادامه داد. اين نكته از اين نظر يادآوري گرديد كه از يك سو عظمت و شعاع وسيع دانشگاه بزرگ جعفري، فعاليت علمي امام كاظم ـ عليه السّلام ـ را تحت الشعاع قرار داده و از سوي ديگر، با نگاه كوتاه به وضع سياسي خاص آن زمان در بدو نظر، چنين فعاليت علمي بعيد مي‌نمايد.

ولي آن حضرت علي رغم مشكلات فراواني كه در پيش داشت گامهاي بزرگي در جهت حفظ و اشاعة مباني تشيّع و گسترش دامنة فرهنگ اسلامي و پرورش شاگردان بزرگ برداشت، كه به شرح حال برخي از آنان اختصاراً اشاره مي‌شود.
 

1ـ علي بن يقطين بن موسي بغدادي، از موالي بني اسد، از جمله شخصيت‌ها و بزرگان و شاگردان برجسته پيشواي هفتم بود، علي، شخصيتي پاك و گرانقدر بود و در محضر امام هفتم از موقعيت ويژه‌اي برخوردار بود.

او در جهان تشيّع داراي احترام و ارزش فوق‌العاده‌اي داشت. وي در سال (124 هـ ق) در شهر كوفه مصادف با اواخر دولت اموي بود و عاقبت در سن 57 سالگي در سال (182 هـ ق) در مدينة الاسلام (بغداد) به سراي آخرت انتقال يافت و وليعهد هارون (محمّد امين) بر جنازة او نماز خواند و امام كاظم ـ عليه السّلام ـ در آن زمان ميان سياه‌چال‌هاي زندان بود.[1]


2ـ محمد بن ابي عمير ازدي، اهل بغداد و ساكن بغداد است و يكي از شاگردان بزرگ و برجسته مكتب پيشواي هفتم و از مشهورترين دانشمندان و از راويان برجسته شيعه است، اصحاب روايت بر درستي تمام آنچه را كه او صحيح دانسته، اجماع دارند و احاديث مرسل او را در حد مسند، شمرده‌اند، وي معاصر امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ و امام رضا ـ عليه السّلام ـ و امام جواد ـ عليه السّلام ـ بوده است وي در سال 217 هـ ق رحلت كرد.[2]
 
پرسش :
با توجه به اين كه حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ بيشتر عمرشان را در زندان به سر برده‌اند چگونه است كه تعداد فرزندان ايشان زياد است؟


پاسخ :
پيشواي هفتم شيعيان، حضرت امام «موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ » در ماه صفر سال 128 هـ ق در «ابواء» كه منزلي است ميان مكّه و مدينه متولد شد.[1] طبق قول مشهور آن حضرت داراي 37 فرزند پسر و دختر بوده.[2] شيخ مفيد ـ رحمة الله عليه ـ در الارشاد، نام فرزندان آن حضرت را اين گونه ذكر كرده است:

1. علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ ، 2. ابراهيم، 3. عباس، 4. قاسم كه مادرهاي ايشان ام ولد(كنيز) بودند. 5. اسماعيل، 6. جعفر، 7. هارون، 8. حسن كه مادرهاي ايشان امّ ولد بودند. 9. احمد، 10. محمد، 11. حمزه كه اينان نيز مادرشان ام ولد بود. 12. عبدالله، 13. سجاد، 14. عبيدالله 15. زيد، 16. حسن، 17. فضل، 18. حسين، 19. سليمان كه اينان هر كدام يا هر چند تن از يك زن ام ولد بوده‌اند. 20. فاطمه كبري، 21. فاطمه صغري، 22. رقيه، 23. حليمه، 24. ام ابيها، 25. رقيه صغري، 26. ام جعفر، 27. لبابه، 28. زينب، 29. خديجه، 30. عليه، 31. آمنه، 32. حسنه، 33. بريهه، 34. عايشه، 35. ام سلمه، 36. ميمونه، 37. ام كلثوم مادرهاي اينان نيز ام ولد بوده‌اند.[3]

شهادت اين امام بزرگوار در 25 رجب سال 183 در زنداني واقع در بغداد صورت گرفته است.[4] بنابراين شهادت آن حضرت در سنين جواني اتفاق نيفتاده، آن حضرت هنگام شهادت 55 سال از عمر شريفشان مي‌گذشت.

علاوه بر اين به اين نكته نيز بايد توجّه داشت كه مدت زنداني بودن آن حضرت بيشتر از 5 يا 6 سال نبوده است. بيشتر دورة زندگي آن حضرت مصادف با حكومت عباسيان بوده است. آن حضرت با چند تن از خلفاي عباسي همزمان بود و بيشتر مدت زنداني شدن آن حضرت در دورة هارون الرشيد عباسي صورت گرفته است.

آن حضرت حدود 9 سال با منصور عباسي همزمان بود. منصور به ظاهر متعرض آن حضرت نشد.[5] در دورة مهدي عباسي آن حضرت مدت كوتاهي در زندان به سر برد. مهدي عباسي در آغاز خلافت متعرض امام هفتم نمي‌شد، ولي فعاليت‌هاي آن حضرت را كنترل مي‌كرد... او كه در اثر محبوبيت عميق پيشواي هفتم در جامعه اسلامي، حكومت خود را در خطر مي‌ديد، دستور بازداشت امام را صادر كرد... پيشواي هفتم مدّت كوتاهي در زندان بغداد بود، ولي طولي نكشيد كه مهدي روي پاره‌اي از ملاحظات سياسي امام را آزاد ساخت.[6] در دورة هادي عباسي هم آن حضرت آزاد بود، هر چند حكومت او بيش از يك سال طول نكشيد.

بيشترين مدت زنداني شدن امام هفتم ـ عليه السّلام ـ در دوره هارون بوده است. در سال 179 هـ هارون براي استحكام خلافت خود به منظور دستگير كردن امام موسي ـ عليه السّلام ـ اراده حج كرد... هارون، فضل بن ربيع را فرستاد و آن حضرت را در اثناي نماز گرفته و دستگير كردند و سپس حضرت را به بصره برده و زنداني كردند.[7] با توجّه به اينكه شهادت آن حضرت در سال 183 هـ ق اتّفاق افتاده است، بنابراين مدّت حبس آن حضرت در دوره هارون بيش از چهار سال نبوده است.

زاهدي گلپايگاني مي‌نويسد:«امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ مدّت چهار سال در زندان گرفتار بود، از اين مدّت يك سال آن را در بصره و در زندان عيسي بن جعفر به سر برد و بقيه مدت را گاه در حبس فضل بن يحيي برمكي و گاه در حبس فضل بن ربيع گذرانيد و در سال آخر در حبس سندي بن شاهك قرار گرفت.»[8]

در كتاب منتخب التواريخ از كتاب رجال كبير چند روايت نقل مي‌كند كه آنها صراحت دارند در اينكه حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ مدّت چهار سال در زندان بوده است.[9]
اين نكته نيز نبايد از نظر غافل بماند كه همة فرزندان آن حضرت از يك همسر نبوده، بلكه همان‌طور كه در الارشاد شيخ مفيد آمده است:«فرزندان آن حضرت هر كدام يا هر چند تن از يك زن ام ولد (كنيز) بوده‌اند.»[10]
 
 
 

نتيجه‌گيري: حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ در دوران خلفاي عباسي مدّت چهار يا پنج سال در زندان به سر برده‌اند و بقيه اين مدت را در شهر مدينه در كنار خانواده خويش بوده‌اند. و با توجّه به اينكه فرزندان آن حضرت هر چند نفر آنها از يك مادر متولد شده‌اند و همچنين با توجه به عمر شريف آن حضرت كه 55 سال بوده است، لذا استبعادي وجود ندارد كه فرزندان آن حضرت زياد باشد و اين امر كاملاً عادي است.

پی نوشت ها:

[1] . مجلسي، محمد باقر، جلاء العيون، قم، نشر سرور، 1382 ش، چاپ نهم، ص 891.
[2] . مفيد، ارشاد، ترجمة سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، چاپ 2، ج2، ص 236.
[3] . همان، ص 236.
[4] . ابن شهر آشوب، مناقب، نجف، مطبعه الحيدريه، سال 1376، ج4، ص 349.
[5] . مجلسي، پيشين، 896.
[6] . مجلسي، بحارالانوار، ج48.
[7] . مجلسي، جلاء العيون، پيشين 899.
[8] . زاهدي گلپايگاني، زندگاني چهارده معصوم، مشهد، كتابفروشي جعفري، چاپ دوم، 1360، ص 201.
[9] . نجفي، محمد جواد، ستارگان درخشان، تهران ، كتابفروشي اسلاميه، ج9، ص 58.
[10] . مفيد، پيشين، 236.



 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: ویژه نامه ها
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی