تقلید کار میمونه !!!
تشبیه انسان به برخی از حیوانات امری متداول است و خداوند متعال هم در آیاتی از قرآن کریم گروهی از انسان ها را از جهت بعضی از صفات حیوانیشان به برخی از حیوانات مانند : سگ (1) ، خر (2) و عنکبوت (3) تشبیه کرده است.
اما تشبیهی که این روزها در فضای مجازی کم و بیش به چشم می خورد و به وسیله آن مسلمانان و مؤمنین را مورد تمسخر قرار می دهد ، تشبیه مکلفین به میمون است. از آن جهت که میمون ها مقلدین خوبی هستند و مکلفین هم برای اداء وظایف خود و برپاداشتن احکام الهی از مراجع و علمای دین تقلید می کنند، آن ها این دو را به هم تشبیه کرده اند.
در اینجا چند سوال مطرح است که برای روشن شدن و رد کردن این اشکال باید به آن ها پاسخی مناسب داد.
اول آن که، آیا هرگونه تقلیدی اشتباه است؟ و هرکسی که از فرد دیگری تقلید می کند مانند میمون است؟
و سپس، آیا انسان باید مانند میمون از دیگران تقلید کند؟ مگر خودش عقل ندارد که از دیگران پیروی می کند؟
این سوال ها و تشبیه ها در نگاهی ابتدایی و بدون مراجعه به عقل، جذاب و تأمل برانگیز است؛ اما با کمی تفکر و تعقل می توان بر چنین تشبیهاتی خط بطلان کشید. در مورد این گونه تشبیهات باید گفت ، خلط و اشتباه منطقی کوچکی رخ داده و باعث شده است که به نتیجه نادرستی برسیم.
به مثال زیر توجه کنید :
در باز است، باز پرنده است، پس در پرنده است.
در این مثال کلمه "باز" در جمله اول (صغری) ، با کلمه "باز" در جمله دوم (کبری) از نظر معنا و مفهوم تفاوت دارند؛ در نتیجه این امر موجب شده است که نتیجه ای ناصواب شکل بگیرد. محل بحث ما نیز مانند مثال فوق می باشد. انسان مقلد از دیگران تقلید می کند (صغری) ، تقلید از دیگران کار میمون می باشد (کبری) که نتیجه آن می شود : انسانی که از دیگران تقلید می کند، میمون است.
اما باید توجه داشته باشیم که معنای "تقلید" در صغری چیزی غیر از معنای "تقلید" در کبری می باشد.
تقلید در صغرای مساله به معنای پیروی کردن از کسی که کامل ترین شخص در علم دین است؛ ولی در کبرای مساله به معنای پیروی کردن از هر شخصی است – عالم یا جاهل ، زیبا یا زشت، کوچک یا بزرگ ...–بدون در نظر گرفتن کسی که از او تقلید می شود .
"تقلید" در اسلام به معنای رجوع کردن کسی که در احکام الهی و حلال و حرام خداوند سررشته ای ندارد به شخصی که در این علم تخصص داشته و حتی از متخصصان دیگر نیز برتر می باشد است.
اگر مساله منطقی بالا را با تمام اشکالاتش قبول کنیم دچار تناقضی حل نشدنی خواهیم شد. لازمه این تشبیه و منکر دانستن تقلید و پیروی از علمای دین این است که؛ انسان عاقل در تمام علوم و رشته ها نباید به متخصص رجوع نماید، زیرا در این صورت کارش عقلایی نبوده و باید او را حیوان (میمون) خطاب کرد .
این امر نزد عقلا بسیار بدیهی است که انسان در اموری که سر رشته ای ندارد به متخصصین آن امر رجوع می نماید و هر چه آن امر مهم تر و حیاتی تر باشد، به دنبال عالم ترین فرد در آن رشته رفته و برای حل مشکلش به وی مراجعه می نماید.
برای مثال :
شخصی که مبتلا به یک بیماری جزئی می شود به دکتر و متخصص علم طب رجوع می کند. شاید انسان عاقل برای درمان آن بیماری، خود را به زحمت نیانداخته و سراغ فوق تخصص نرود ولی کسی که مثلا مبتلا به بیماری سرطان می شود به دنبال حاذق ترین پزشک می رود تا بیماری خود را درمان کند، چرا که پای عزیزترین چیز، یعنی جانش در میان است .
اما باید گفت که مسأله تقلید در امور دینی بسیار مهم تر از رجوع به طبیب حاذق برای رفع بیماری است، چرا که بیماری ممکن است به حیات دنیوی خاتمه بخشد و انسان چند سالی کمتر از موعد در این دنیا زندگی کند، اما با پشت گوش انداختن و عمل نکردن به دستورات دینی، زندگی انسان در آخرت که حیاتی ابدی است به مخاطره می افتد و ممکن است انسان در عذاب های اخرویی که به آن ها وعده داده شده است و راه فراری از آن ها نیست مبتلا گردد. لذا عقل هر انسانی حکم می کند که برای در امان بودن از عذاب های دردناک اخروی به دنبال متخصص در علم الهی و عالم ترین فرد دینی رفته و به احکام الهی عمل کند.
بنابراین در جواب سوال اول باید بگوییم که هرگونه تقلیدی اشتباه نمی باشد. تقلید کردن یک امر عقلایی است و انسان ها از بدو تولد تنها کاری که می کنند تقلید است. انسان ها در راه رفتن، حرف زدن، لباس پوشیدن، علم آموزی و ... از دیگران تقلید می کنند و در واقع اگر انسان ها تقلید نکنند هیچ گاه به بلوغ و رشد اجتماعی نخواهند رسید و زندگیشان مختل می گردد.
اما در جواب سوال دوم باید بگوییم که هرگز انسان نباید مانند حیوانات (میمون) از دیگران تقلید کند. یقینا تقلیدی مردود است که جاهلانه و کورکورانه باشد. مانند کسانی که با چشم پوشی بر بسیاری از مسائل اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی و تنها به صرف شبیه شدن به شخصیت هایی و یا به خاطر مد بودن، اقدام به تقلید کردن از دیگران می کنند. سوالی که ما از گویندگان این گونه تشبیهات باطل داریم این است که؛
آیا
- به تن کردن شلوارها و لباس های پاره پاره و جورواجور که امروزه در بازارها به وفور یافت می شود،
- فشن کردن و انواع آرایش های جدید مو،
- کلفت کردن لب و گونه گذاشتن و انواع آرایش ها و عمل های زیبایی،
- سگ و گربه بازی کردن،
- تغییر دادن سبک زندگی سنتی و اسلامی،
و امثال این موارد که امروزه در جامعه غوغا می کند تقلیدیست که شما می گویید، یا تبعیت کردن یک انسان مسلمان از عالم و متخصص امور دینی در مسائل و احکام الهی؟
آیا تغییر شکل و پوشش و سبک زندگی به خاطر فلان بازیگر یا ورزشکار و یا شبیه شدن به زندگی غربی و شرقی تقلید کورکورانه نیست؟؟؟
**************************************
1- ...فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا... . اعراف ،176
2- مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا.... جمعه،5
3- مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ.عنکبوت ،41
تهیه شده در مؤسسه جهانی سبطین (علیهماالسلام)
نظرات شما عزیزان: