تقویت عزت نفس
اشاره
ز) تقویت عزت نفس
در متون فارسی، گاهی از عزت نفس به بزرگواری تعبیر می شود. بزرگ بودن در نگاه دیگران، نقطه مقابل حقارت است. در روابط اجتماعی، هیچ انسانی نمی پسندد که در نگاه دیگران حقیر به نظر آید یا در حضور کسی تحقیر شود. بنابراین، عزیز بودن یکی از خواسته های همه انسان هاست. حال چگونه می توان به این خواسته رسید؟
یک _ اطاعت از خداوند
بندگی و اطاعت از خداوند، دروازه ورود به دایره قرب الهی است که تمام عزت از آن اوست. «فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلّهِ جَمِیعاً؛ البته تمام عزت از آنِ خداوند است». (نساء: 139)
بنابراین، هر کس خواهان عزت حقیقی است، باید آن را در اطاعت از خداوند بجوید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید :
إِنَّ رَبَّکُمْ یَقُولُ کُلَّ یَوْمٍ: أَنَا الْعَزِیزُ فَمَنْ أَرَادَ عِزَّ الدَّارَیْنِ فَلْیُطِعِ الْعَزِیزَ.(1)
خدایتان هر روز می گوید : من عزیز هستم و هر کس عزت در هر دو جهان را می خواهد، باید عزیز را اطاعت کند.
اطاعت از خداوند، بنده کوچک و ناچیز را اوج می دهد و سرافراز می سازد، چنان که حضرت علی(ع) می فرماید : «مَنْ أَطَاعَ اللّه َ عَزَّ وَ قَوی؛ هر که خدا را اطاعت کند، عزیز و نیرومند شود».(2)
دو_ تقوای الهی
تقوای الهی، سپری است که انسان را در برابر انواع خطرها پناه می دهد و از آسیب و گزند حفظ می کند. پیامبر گرامی اسلام می فرماید : «لا عِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَی؛ هیچ عزتی، عزت دهنده تر از تقوا نیست».(3)
هر قدر که تقوا، عزتدهنده است، گناه، خوارکننده و گمراه کننده است. به گفته امیرمؤمنان، علی(ع): «أَلتَّقْوی تُعِزُّ وَ الْفُجُورُ یُذِلُّ؛ تقوا عزت می بخشد و تبه کاری ذلت می دهد».(4)
بنابراین، میان تقوا و عزت و گناه و ذلت، رابطه مستقیم وجود دارد.
سه _ گسستن از غیر خدا
با توجه به عامل اول، کاملاً روشن است که وابستگی به غیر خدا و تسلیم بودن و عرض نیاز و توقع به غیر او، به خواری میانجامد و انسان را بیعزت
1- بحارالانوار، ج 68، ص 120.
2- غررالحکم و دررالکلم، ح 3500.
3- نهج البلاغه، کلمات قصار، ص 371.
4- غرر الحکم و دررالکلم، ح 10606.
می کند. بنابراین، در مسیر عزت جویی، باید تنها به خدا و کسانی روی آورد که او معرفی کرده است و از دیگران و تواناییهای آنها چشم برداشت. لقمان حکیم به فرزندش می فرماید :
یَا بُنَی... فَإِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَجْمَعَ عِزَّ الدُّنْیَا فَاقْطَعْ طَمَعَکَ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ فَإِنَّمَا بَلَغَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الصِّدِّیقُونَ مَا بَلَغُوا بِقَطْعِ طَمَعِهِمْ.(1)
پسرکم... اگر می خواهی عزت دنیا را جمع کنی، طمعت را از آنچه در دست مردم است، قطع کن. همانا پیامبران و راست کرداران به هر جایگاه [و مقامی] که رسیده اند، با قطع طمعشان رسیده اند.
امام باقر(ع) نیز می فرماید : «أُطْلُبْ بَقَاءَ الْعِزِّ بِإِمَاتَهِ الطَّمَع؛ ماندگاری عزت را با کشتن طمع بجوی».(2)
اولیای الهی و پیشوایان معصوم(ع) که نمونههای کامل بندگی خداوند هستند، در دعاهایشان چنین خواسته ای مطرح می کنند، چنان که امیرمؤمنان، علی(ع) در مناجات شعبانیه می فرماید : «إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَیْکَ؛ خدای من! به من [توفیق] بریدن کامل ( از دیگران ) به سوی خودت را عطا کن».(3)
چهار_ چیرگی بر هوای نفس
همچنان که توجه به غیر خداوند، نابودکننده عزت است، توجه به خود نیز چنین است. بنابراین، در مسیر گسستن از غیر خدا باید از بند خود نیز رها گشت و خودخواهی را نابود کرد و بر هوای نفس چیره شد، چنانکه حضرت علی(ع) می فرماید : «مَنْ یَغْلِبُ هَوَاهُ یُعِزُّ؛ هر کس بر هوای نفسش چیره شود، عزت می یابد». (4)
1- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 69.
2- حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 286.
3- سید بن طاووس، الاقبال، ص 687.
4- غرر الحکم و دررالکلم، ح489.
نظرات شما عزیزان: