ازدواج فامیلی در سالهای اخیر این پرسش (ازدواج فامیلی؛ اقدام یا پرهیز؟) به طور جدی از محافل علمی به مردم کوچه و بازار راه یافته و برخی خانواده ها را نسبت این موضوع حساس کرده است. این موضوع زمانی بر سر زبان ها افتاد که برخی پژوهشگران بدون توجه به فرهنگ حاکم بر جوامع دینی و تنها با تکیه بر پژوهش های ناتمام و ناقص در کشورهای غربی، خطرناک بودن چنین ازدواج هایی را مطرح کردند. آنها معتقدند ازدواج های فامیلی زمینه ساز بسیاری از بیماری های جسمی و روحی و در نتیجه، به وجود آمدن نسلی ناقص و بیمار خواهد بود. بنابراین، برای پیشگیری از پدید آمدن چنین وضعیتی و در جهت اصلاح نسل انسان، باید از ازدواج های فامیلی پرهیز کرد. درباره این مسئله توجه به چند نکته لازم است:
ألف) شایعههای بی پایه و اساس، گاه در جامعه و میان عموم مردم می پیچد و مطلب یا حادثه ای بدون هیچ گونه دلیل یا سندی پذیرفته میشود. این مسئله چندان تأثیرگذار است که گاه آرام آرام به باور عرفی شمار بسیاری از مردم تبدیل می شود. با تأسف، گاه در مجامع علمی نیز چنین است. کم نیست مواردی که هنوز به صورت فرضیه ای اثبات نشده است، اما به دلایلی به منزله نظریهای علمی، با آب و تاب بسیار در مجمعی علمی مطرح شده و با سرعت بسیار در جوامع علمی دیگر نیز شایع می شود. سپس بدون آنکه پژوهشی گسترده و جامع درباره آن انجام شده یا با استدلالهایی پذیرفته، اثبات شده باشد، در مجلات و یا کتاب های مختلف نوشته می شود. وجود برخی بیماری های خطرناک میان مردم ممکن است عوامل گوناگونی داشته باشد که در منابع دینی به برخی از مهم ترین آنها اشاره شده است. فلسفه تحریم برخی ازدواجها، حرمت برخی خوردنی ها و نوشیدنیها، لزوم رعایت در برخی رفت و آمدها، پرهیز از پوشش های خاص و احتمالا برای جلوگیری از بروز همین گونه بیماریها و پیشگیری از آنهاست.کم کم نیز به منزله امری روشن و بدیهی پذیرفته می شود. پس از مدتی، بسیاری از دانشجویان یا حتی پژوهشگران، بدون بررسی دوباره و تنها به دلیل شیوع و رواج، از آن به منزله نظریهای علمی یاد می کنند. بحث ازدواج فامیلی و بیان زیانها و نیز توصیه به ترک و پرهیز از آن، از جمله این موارد است.
ب) مطلب دیگر، اعتبار این گونه پژوهش ها و یافته های علمی است. از روایی و پایایی این یافته ها، زمانی می توان دفاع کرد که بارها و بارها و در گستره وسیعی از جوامع، اقوام و ملل با فرهنگ ها و ملیت های گوناگون انجام و تکرار شده باشد. بنابراین، جوامع غربی، با فرهنگ حاکم بر آنها و وجود آلودگی های بسیاری که در اثر مراعات نکردن برخی مسائل شرعی و بهداشتی، چون نوشیدن مشروبات الکلی و خوردن گوشت خوک و برخی مواد مخدر شیمیایی، ارتباط های نادرست و نامشروع زناشویی و.. دامن گیر آنها شده است، نمی توانند نسخه مناسبی برای همه جوامع باشند. این گونه پژوهش ها که به مسائل مهم و حیاتی انسانها و فرهنگ ها و ارزش های آنان مرتبط اند، باید با در نظر داشتن همه این تفاوت ها انجام شده باشد؛ حال آنکه چنین نبوده است.
ت) آنچه به منزله برخی بیماریهای خطرناک خونی و ارثی یا نقص در نسلها از آن یاد می شود، به ازدواجهای فامیلی منحصر نیست.
ث) گرچه زمینه شیوع نمونهای از این بیماری ها در برخی ازدواج های فامیلی وجود دارد، باید توجه داشت شاید زمینه بروز و شیوع آن تنها در افرادی که به این بیماری دچارند یا میان دیگر اعضای فامیلشان این گونه بیماری ها شایع است، فراهم شود. بنابراین، نمیشود حکمی کلی برای همه خانواده ها و ازدواجهای فامیلی صادر کرد.
ج) وجود برخی بیماری های خطرناک میان مردم ممکن است عوامل گوناگونی داشته باشد که در منابع دینی به برخی از مهم ترین آنها اشاره شده است. فلسفه تحریم برخی ازدواجها، حرمت برخی خوردنی ها و نوشیدنیها، لزوم رعایت در برخی رفت و آمدها، پرهیز از پوشش های خاص و احتمالا برای جلوگیری از بروز همین گونه بیماریها و پیشگیری از آنهاست.
ح) چنان که گفتیم، در جوامع غربی که برخی دستورهای ادیان الهی در زمینه خوراک و پوشاک و آمدوشدها و رعایت برخی شئون در انجام عمل زناشویی، مراعات نمی شود، زمینه بروز این بیماری ها فراهم می شود؛ البته ازدواج های فامیلی در چنین اوضاع و چنین افراد آلوده ای می تواند بر شدت آن بیفزاید.
خ) از سوی دیگر، ازدواج های غیرفامیلی خطرها و زیانهای دیگری دارد که به مراتب بیش از ازدواج های فامیلی است. ولی متأسفانه در فضا و جو مصنوعی ای که در سایه برخی پژوهش های ناقص به وجود آمده، به آن بی توجهی می شود.
د) مناسب است در سراسر جهان، به ویژه در جوامع دینی و اسلامی آمار گسترده ای گرفته شود تا روشن گردد چند درصد از ازدواج های فامیلی که البته با رعایت ضوابط بهداشتی و پزشکی انجام شده، پیامدهای خطرناک یادشده را داشته است.
ذ) البته ما با بیان این نکات در پی توجیه همه انواع ازدواج های فامیلی نیستیم، بلکه شایسته است هنگام ازدواج اصول و ضوابط بهداشتی و پزشکی رعایت شود و افرادی که به ندرت گرفتار برخی بیماریهایند، یا درمان شوند یا از ازدواج با هم بپرهیزند.
ر) روشن است که سخنان حکیمانه و سیره رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) برای ما حجت است. اگر ازدواج فامیلی کوچک ترین خطری را متوجه زوجین و نسل آنان می کرد، به یقین آن بزرگواران از آن جلوگیری می کردند و خود نیز به آن تن نمی دادند. سیره مبارک رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) خود بیانگر این واقعیت است که این گونه ازدواجها نه تنها خطرناک و زیان بار نیست، بلکه بدان توصیه و عمل نیز شده است. سخنان حکیمانه ای که از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) درباره ازدواج فامیلی و توصیه به آن صادر شده، بسیار است. از آن مجموعه، تنها این روایت نبوی را برگزیده ایم که گواه روشنی بر این ادعای ماست و مبنای عملکرد اهل بیت (علیهم السلام) ال نیز هست. در این زمینه نقل شده است: رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به فرزندان امیر مؤمنان (علیه السلام)و برادرزادگان ایشان فرزندان جعفر بن ابی طالب (علیه السلام) نگاه کردند و فرمودند: «دختران ما برای پسران ما و پسران ما برای دختران ما هستند».
ز) نکته آخر آنکه، مورخان موارد بسیاری از ازدواج های فامیلی را که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) از خود بدان اقدام کرده یا بانی انجام آن برای دیگران بودند نقل کرده اند؛ مواردی چون:
- برخی ازدواج های رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) مانند ازدواج ایشان با زینب بنت جحش که دختر امیمه بنت عبدالمطلب، عمه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بوده است؛
- ازدواج امیر مؤمنان (علیه السلام)و فاطمه الزهراء (سلام الله علیها) لال که به دستور خداوند و با دخالت و تصمیم گیری مستقیم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) انجام شد؛
- ازدواج عبدالله بن جعفر با زینب کبری علیها السلام
- ازدواج امام سجاد با فاطمه بنت الحسن علیه السلام
- ازدواج رقیه، دختر زینب کبری و عبدالله بن جعفر با پسرعمویش قاسم بن محمدبن جعفر که امام حسین علیه السلام از آن را صورت داد؛
- ازدواج مسلم بن عقیل با رقیه دختر امیر مؤمنان (علیه السلام) ؛
- ازدواج محمد بن جعفر با دختر عمویش ام کلثوم، دختر امیر مؤمنان (علیه السلام) و.. اینها نمونه ای از ازدواج های فامیلی است که اولا، زوجین از چند جهت باهم خویشی داشته اند؛ ثانیا، در اغلب موارد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) یا یکی از امامان معصوم علی خود به انجام آن ازدواج تصمیم گرفته اند.
منبع: همسران شایسته، اسد الله طوسی، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)، قم ۱۳۹۱
نظرات شما عزیزان: